صادق هدایت در کتاب بوف کور خود می نویسد: سی و هفت درد و عیب اساسی ما ایرانیان که هیچوقت درمان نشد…!

سه شنبه, 20ام خرداد, 1393
اندازه قلم متن

sadegh-hedayat
در زندگی درد هایی است که روح انسان را از درون مثل خوره می خورند و می زدایند، این درد ها را نه می شود به کسی گفت و نه می توان جایی بیان کرد..!

به قسمتی از درد های اجتماعی ما ایرانیان توجه کنید:

۱- اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.

۲- منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.

۳- با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.

۴-به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.

۵- نواقص را می بینیم اما در رفع انها اقدامی نمی کنیم.

۶- از گفتن نمی دانم شرم داریم.

۷- کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.

۸- غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.

۹- در گذشته بسر می بریم و اینده را فراموش می کنیم.

۱۰- از برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی هستیم.

۱۱- برای جبران عقب افتادگی مان قدمی بر نمی داریم.

۱۲- دائما دیگران را نصیحت می کنیم، ولی خودمان هرگز به انها عمل نمی کنیم.

۱۳- همیشه اخرین تصمیم را در دقیقه ۹۰ می گیریم.

۱۴- غربی ها دانشمند پرورش داده اند ما شاعر و فقیه!

۱۵- زمانی که ما مشغول کیمیا گری بودیم غربی ها علم شیمی را گسترش دادند.

۱۶- زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم غربی ها علم نجوم را بنا نهادند.

۱۷- هنگامی که به هدف مان نمی رسیم، آن را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری می گذاریم، ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل آن نمی پردازیم.

۱۸- غربی ها اطلاعات متعارف خود را در دسترس عموم قرار می دهند، ولی ما آنها را برداشته و از همکارمان پنهان می کنیم.

۱۹- مرده ها را بیشتر از زنده هایمان احترام می گذاریم.

۲۰- دشمنان ما، ما را بهتر از خودمان می شناسند.

۲۱- در ایران کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.

۲۲- فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می کنیم.

۲۳- برای تصمیم گیری بعد از تمام بررسی های ممکن اخر کار استخاره می کنیم.

۲۴- همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.

۲۵- به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست.

۲۶- چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.

۲۷- به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم.

۲۸- وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.

۲۹- درغالب خانواده ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند، به جای اینکه به آنها احترام بگذارند.

۳۰-اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.

۳۱- اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم.

۳۲- تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است.

۳۳- افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.

۳۴- اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی، کابل کشی و غیره صد ها جای آن را خراب می کنیم.

۳۵- وعده دادن و عمل نکردن عادت همه ما شده است.

۳۶- قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد از آن حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم.

۳۷- شانس را برتر از اراده و خواست خود می دانیم.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. متاسفانه صادق هدایت هم از مقداری از این دردها مستثنی نبوده و آنچه او از مردم تهران و شاید! بعضی از شهرهای بزرگ ایران میشناخته و تجربه کرده را به حساب تمامی مردم ایران به ویژه در آن زمان که اکثریت جمعیت در روستا ها اقامت داشتند، میگذارد! این دردی است که بیشتر در تحصیل کرده های و آنهم بیشتر آنها که در تهران تحصیل کرده اند هنوز هم موجود است و از برخوردهایشان دیده میشود. به عقیده من این درد تمامی مردم ایران نبوده و الان هم نیست . این کلی گوئی ها که خود منهم اکثرا به آن دچار میشوم اصلا درست نیست.