فعالیتهای این معدن که در ۱۳۰ کیلومتری جنوبشرق زاهدان و ۵۰ کیلومتری خاش واقع شده، بارها با اعتراض شهروندان بلوچ، یعنی مردمی که آبا و اجدادی در آن خاک زندگی کردهاند، روبهرو شده است. آنها به تخریب محیط زیست و استثمار منابع طبیعی و انسانی اعتراض دارند.
آنها بارها صدای اعتراضشان به تخریب محیط زیست، استثمار منابع طبیعی و انسانی و بیکاری و فقری که این معدن قرار بود با خود از میان ببرد اما نبرد را بلند کردهاند و از زمان «جمعههای خونین» زاهدان و خاش، دستکم دو بار آن را به تعطیلی کشاندهاند اما هنوز هم گوش شنوایی نیست.
حرف مردم چیست و چرا مخالف کار این معدن هستند؟
***
دولت از مردم طلبکار است
مالک معدن طلای تفتان، «شرکت توسعه معادن پارس تامین» است؛ از زیرمجموعههای «شستا»، وابسته به سازمان تامین اجتماعی.
این شرکت میگوید که با صرف هزینه ۸۰۰ میلیارد تومانی، فاز اول را راهاندازی و با آن، برای ۳۰۰ تا ۵۵۰ نفر شغل ایجاد کرده است.
این خبر بعد با صحبتهای «محمودرضا رحمتیان»، معاون امور معادن و صنایع معدنی سازمان صمت سیستان و بلوچستان تکمیل شد.
این مقام دولت «ابراهیم رئیسی» در آبان ۱۴۰۱، بعد از تجمع مردم خشمگینی که در مقابل معدن طلا به کشته شدن بیش از ۱۰۰ شهروند بلوچ در جمعه خونین زاهدان معترض بودند، گفت ریشسفیدان باید فکری کنند، وگرنه سرمایهگذاریها بههدر میروند.
او در صحبتهایش با یک رسانه محلی دولتی، بهنام «عصرهامون» گفت: «حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان در حوزه معدن تفتان در حال سرمایهگذاری هستند که با این اتفاقات (اعتراض مردم محلی) متوقف میشود و در آینده با تکمیل و بهرهبرداری از حوزه معدن تفتان، سرمایهای بالغ بر بیش از چهار هزار میلیارد از بین خواهد رفت.»
یک فعال مدنی در زاهدان که بهدلایل امنیتی نام او نزد «ایرانوایر» محفوظ است، میگوید برخورد مقامات دولتی با مردم، طلبکارانه است.
او میگوید مقامات درباره این معدن طوری با مردم صحبت میکنند که انگار باید شکرگزار باشند که این معدن آنجا واقع شده است.
این فعال مدنی که خود از نزدیک با شماری از کارگران بلوچ این معدن در ارتباط بوده است، تاکید میکند اغلب مردم محلی در این معدن و سایر معادن دیگر در منطقه، بهعنوان «کارگر یدی» و با حداقل دستمزد مشغول بهکارند و معمولا به شکل فصلی با آنها توافق شده است؛ این یعنی هیچ مزایایی به آنها تعلق نمیگیرد.
اولین بار نیست که مدیریت معادن در ایران نیروی کار ارزان روستایی را استثمار و با قراردادهای کمتر از سه ماهه، نیاز خود به نیروی کار یدی را با حداقل هزینه تامین و از مسوولیتی که بر اساس قانون کار موظفند برعهده بگیرند، شانه خالی میکنند.
پیش از این، اعتراض و بازداشت شماری از کارگران معدن طلای «آقدره» در استان آذربایجان غربی نیز خبرساز شده بود.
بر اساس گزارشهایی که همانزمان به «ایرانوایر» رسیدند، معدن طلای آقدره از طریق استخدام فصلی، هزینههای تمام شده خود، بهویژه هزینه نیروی کار را کاهش میدهد و تنها در اواخر بهار و در فصل تابستان، یعنی درست زمانی که کشاورزان در اوج کار هستند، از میان روستاهای اطراف نیروی کار استخدام میکند و اوایل تا اواسط پاییز عذر آنها را میخواهد، چون کار خاکبرداری و بهرهبرداری از معدن بهدلیل سرمای هوا غیرممکن میشود.
حالا، به گفته فرد آگاهی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، قراردادهای کارگران بلوچ هم اغلب ۸۹ روزهاند: «تعداد کارکنان بلوچ معدن خیلی کم است ولی به همانها هم شغلهای کمدرآمد و کارگری را دادهاند و این کارگران هم بهدلیل نیاز به حقوق حداقلی چند ماه در سال، به این کار تن میدهند.»
کارشناسان حقوق کار میگویند قراردادهای کمتر از سه ماه یکی از مشکلات اصلی حقوق کار در ایران هستند که بهدلیل نرخ بالای بیکاری و فقر گسترده، همچنان به کارفرمایان اجازه میدهند با قرارداد ۸۹ روزه، خود را از شمول «قانون کار» و مسوولیتهای کارفرمایان در مقابل کارگران، از جمله بیمه خارج کنند.
یک فعال مدنی بلوچ تاکید میکند: «هیچکس از توسعه و رفاه، اگر منصفانه باشد، بدش نمیآید. مردم دارند با چشم خودشان میبینند که بنهها، درختچهها و گیاهان دارویی و عسلی که با آنها خرج خانوادههای خود را میدادند، نابود شدهاند. از طرفی هم هوایی که نفس میکشند، قابل تحمل نیست و آلودگی امانشان را بریده است. برای همین با این معدن مخالفند، وگرنه چه کسی بدش میآید در رفاه زندگی کند؟!»
اشاره او به گزارشها و ویدیوهای بسیاری است که از افزایش ریزگردهای شیمیایی و آلودگی آب آشامیدنی مردم محلی منتشر شدهاند. در یک ویدیویی که رسانه حقوقبشری «حالوش» منتشر کرده، یک شهروندخبرنگار از له کردن بنهها توسط ماشینهای سنگین معدن فیلمبرداری کرده است. بنه نوعی گیاه بومی مناطق خشک و کویری است که با ریشههایش از فرسایش خاک، وقوع سیل و بلند شدن ریزگردها جلوگیری میکند.
معدن طلای تفتان محیط زیست را تخریب میکند
بخشهای مختلف استان سیستانوبلوچستان، به ویژه منطقه تفتان، در سالهای اخیر مورد توجه وزارت صنعت معدن و تجارت قرار گرفتهاند، تا حدی که رسانههای حکومتی در گزارشهای متعددی، آن را «بهشت مواد معدنی کشور» یا «رنگین کمان معادن ایران» نام نهادهاند.
عامل این نامگذاریها، رگههای بالای فلزات ارزشمندی چون طلا و مواد معدنی که در صنایع مختلف کاربرد دارند، همچون مس، قلع، سرب و روی در خاک منطقه تفتان است.
با این اوصاف، سهم مردم بلوچ در تفتان حتی کار در معادن منطقه برای استخراج طلا یا دیگر فلزات نیز ناچیز است. پیشتر گزارشهایی منتشر شده بودند که نشان میداند فقط ۱۲ تا ۱۳ درصد مردم بومی توانستهاند در معادن و همچنین ادارات و سازمانهای استان مشغول به کار شوند.
این یعنی حدود ۸۰ درصد از نیروی کار مورد نیاز دستگاه عریض و طویل دولت و بخش خصوصی بزرگ که نزدیک به دولت است، از سوی شهروندانی غیربلوچ که عمدتا ساکن استان نیز نیستند، تامین میشود؛ امری که ممکن است به تبعیض در استخدام تعبیر شود.
به جز موضوع تبعیض در استخدام، تخریب محیط زیست نیز از دغدغههای اصلی شهروندان مخالف کار کردن این معدن است.
یک فعال مدنی بلوچ که نخواست نام او منتشر شود، به «ایرانوایر» میگوید راهاندازی معدن طلای تفتان با تخریب و تصرف روستاها، مراتع، اراضی، مقابر و زادگاه مردم محلی انجام شده است.
او توضیح میدهد به دلیل مشکلاتی که این معدن در کنار سایر عوامل ناشی از سوء مدیریت ایجاد کرده است، شهروندان مجبور به ترک محل زندگی آبا و اجدادی خود و به ناچار، حاشیهنشین شدهاند.
او به بیتوجهی دستگاههای دولتی به رای و نظر مردم برای استخراج و توسعه این معدن نیز اشاره میکند: «بر اثر انفجارهای قوی و حفاریهای عمیق، اکثر قنوات منطقه یا خشک یا دچار کمآبی شدید شدهاند. بر اثر ریزگردهای همراه با مواد شیمیایی، اغلب محصولات باغی اطراف این منطقه تا شعاع ۳۰ کیلومتری از بین رفتهاند. دامهای زیادی تلف و مراتع به شکل گسترده تخریب شدهاند.»
به گفته این شخص مطلع، بیش از ۱۰۰ بنه ممنوعالقطع تخریب و شبانه امحا شدهاند تا معدن بتواند آغاز بهکار کند.
او همچنین تاکید میکند: «هزاران درختچه و دهها هزار بوته نابود و تمام مراتع اطراف آلوده به ریزگردهای آلوده شیمیایی شدهاند. آفت دهان و سینهتنگیهای متعددی در کودکان و سالخوردگان مشاهده شده است.»
این فعال مدنی با تاکید بر گستردگی آلودگی ایجاد شده در هوا از فعالیت معدن میگوید: «هوای منطقهای در ابعاد ۴۰ کیلومتر کاملا مملو از گرد و غبار شده و این کاملا مشهود است؛ به ویژه پس از انفجارهای شرکت.»
او به تخریب حیات وحش نیز اشاره میکند: «پرندگان وحشی مانند کبک و تیهو منطقه را ترک کرده یا توسط خود معدنکاوان شکار شدهاند.»
به گفته این شخص، آثار باستانی و مشخصا مقبرههای تاریخی که گاهی قدمتی هزاران ساله دارند نیز از تخریب در امان نماندهاند.
میخواهند ما را با اتهام اغتشاش و ضدیت با نظام ساکت کنند
یکی از شهروندانی که در اعتراضات سالهای اخیر درباره معدن طلای انجیرک تفتان فعال بوده است، به «ایرانوایر» میگوید دلیل اصلی اعتراض مردم، تخریب محیط زیست و چپاول ثروتی است که حتی یک ریال آن هم در بلوچستان خرج نمیشود.
او توضیح میدهد: «معترضان را به تخریب و چپاول، اغتشاشگری، ضدیت با نظام و مخالفت با توسعه متهم میکنند و گزارشهای دروغین متعددی در رسانهها پخش کردهاند. این در حالی است که مردم حرفشان مشخص است و میگویند این معدن تا وقتی مسوولانه از محیط زیست ما استفاده نمیکند و تا وقتی برای وضعیت بد مردم تفتان تغییر مثبتی در پی ندارد، باید تعطیل شود.»
او به لزوم تصمیمگیری در مورد چنین منبع ثروتی توسط خود مردم تاکید میکند: «نظر و منافع اکثریت قاطع مردم تفتان را نادیده گرفتهاند و مردم را با تهدید و تزویر و تطمیع وادار به سکوت میکنند.»
اشاره این شهروند به برخی محتوای منتشر شده از سوی رسانههای نزدیک به حکومت است که فعالان بلوچ میگویند سعی دارند مقدمات سرکوب اعتراض مدنی شهروندان را از طریق مرتبط دانستن آنها به جریانهای سیاسی مخالف حکومت در بلوچستان میسر کنند.
این شخص در ادامه تاکید میکند: «یک کارخانه فرآوری و استحصال طلا در اراضی غصبی هزار منی (کشاورزی) ساخته شد و عجولانه آن را افتتاح کردند تا مردم را ساکت کنند. در حالیکه سد زبالههای باطله صنعتی در جوار روستاهای مسکونی در حال ساخت است که طبق استانداردها، باید ۶۰ کیلومتر دور و برش خالی از سکنه باشد. ولی برای اینها جان مردم که اهمیتی ندارد.»
اعتراض ما قانونی است
تاکنون چندین تجمع اعتراضی علیه معدن انجیرک در تفتان برگزار شده است. آخرین مورد احتمالا مربوط به خرداد سال جاری است. در ویدیویی که در شبکههای اجتماعی از این تجمع منتشر شده است، شهروندان در کنار کامیونهایی که خاک پرطلای معدن را بار زدهاند، تجمع کردهاند.
وبسایت «رسانک» که اخبار بلوچستان را پوشش میدهد، با انتشار یکی از ویدیوها نوشته است پیش از این، در فاصله اواخر اردیبهشت ۱۴۰۳ تا خرداد، دستکم چهار تجمع اعتراضی توسط شهروندان مخالف فعالیت این معدن به شکل کنونی برگزار شده است اما مسوولان هیچ پاسخی به مردم ندادهاند.
در ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ نیز نمایندگان مردم معترض تفتان در اعتراض به تداوم فعالیت و تخریب محیط زندگیشان توسط این معدن، در مقابل فرمانداری تجمع کردند.
یکی از شهروندانی که در اعتراضات، به تخریب محیط زیست توسط معدن انجیرک شرکت کرده است، به شهروندخبرنگار «ایرانوایر» میگوید: «ما (مردم) تمام تلاش خود را برای تعطیل کردن شرکتهایی که برخلاف قانون عمل کردهاند، میکنیم.»
او تاکید میکند: «آنها هیچگونه فعالیت ضدنظام و ضد انقلابی تا الان نداشتهاند و تمام پیگیریها از ارگانهای دولتی انجام شدهاند اما هنوز مسوولان شرکتهای استخراج این معدن جوابی به مردم منطقه ندادهاند. به دروغ به مردم میگویند ضد نظام و ضد انقلاب هستید که به مردم پاسخ ندهند.»
این شهروند معترض به شهروندخبرنگار ما میگوید با این که تاکنون بیش از شش هزار امضا از طریق کارزار و چند هزار امضا بهصورت کاغذی از مردم، شوراها، دهیاریها، معتمدین، سرداران و علما گرفته و به همه مراجع قضایی، سیاسی، امنیتی داده شده، ولی اقدامی توسط حکومت رخ نداده است.
او ضمن ابراز نگرانی از ساخته شدن «سد باطله» این معدن در یکی دو کیلومتری روستاها میگوید: «پساب خطرناک شیمیایی معدن را در زمینهای کشاورزی مردم رها میکنند. این سد را در فاصله نزدیک به روستا ساختهاند و این مشخصا در آلودگیهای آب و سونامی بیماریهای لاعلاجی مانند سرطان در آینده دخیل است.»
سدهای باطله (tailings dams) بخشی از ساختار معادن هستند که به شکل سد خاکی ساخته میشوند تا محصولات جانبی عملیات استخراج پس از جدا کردن سنگ معدن از هرزه سنگ، در آن ذخیره شوند.
ضایعات معدنی میتوانند مایع، جامد یا سوسپانسیونی از ذرات ریز باشند و معمولا بسیار سمی و بهطور بالقوه رادیواکتیو هستند. به همین دلیل نیز سدهای باطله باید با فاصلهای چند ده کیلومتری از محل زندگی مردم و زمینهای کشاورزی ساخته شوند.