عباس عبدی
🔹هیچوقت کیهان نمیخوانم از همان دهه ۷۰ نمیخواندم. لذا خیلی هم از توهینها و فحشهایش علیه خودم خبر ندارم فقط مواردی را که برخی دوستان میفرستند مطلع میشوم و انگیزه شخصی هم برای پاسخ دادن ندارم چون دهان به دهان شدن با چنین نویسندگانی شأن فرد را هم سطح آنان میکند. مگر این که در پاسخ ضرورتی باشد یا بتوانم مسأله جدیدی را طرح کنم. دیروز دیدم در کانال تلگرامی کیهان آنلاین باره یادداشت ۳۰ مرداد من مطلبی نوشتهاند. کسی گفت پاسخ بده گفتم در روزنامه پاسخ نمیدهم گفت ایرادی ندارد فقط در کانال خودت منتشر کنم که پذیرفتم.
🔘ظاهراً روزنامه کیهان خیلی عصبانی است. پیشتر هم نوشته بودم که آقایان نه اخلاق پیروزی دارند و نه اخلاق شکست. حالا از روی عصبانیت علیه یک یادداشت من چنین نوشتهاند که: «یک کانال اجاره ای، تیتر زده: “کنایه عباس عبدی به امیرحسین ثابتی” و به نقل از مقاله او در روزنامه اعتماد نوشته: “اگر رانتِ استصواب نبود، با چند درصد رای نمیشد به مجلس رفت و ادای مصدق را درآورد” هر چند مدیر مسئول اعتماد، الیاس حضرتی است، اما روزنامه توسط تیم عبدی اداره می شود.»
🔘تا حالا فکر میکردیم یادداشتهای کیهان بر اساس دسترسی به اطلاعات ویژه تنظیم میشود احتمالا اکنون برای خراب کردن کیهان اطلاعات نادرست به آنان میدهند. من اصلا روزنامه اعتماد نمیروم فکر کنم تا حالا شاید فقط یک یا دو بار به تحریریه آنجا رفتهام آن هم برای سلام و علیک. بجز یکی دو نفر بقیه همکاران را هم نمیشناسم. کار من فقط یادداشت نویسی است. نه تیم دارم و نه اگر هم باشند در اعتماد هستند. این اولین دروغ.
🔘در ادامه نوشته است که: «هنوز شش ماه از انتخابات نگذشته، اما اعتمادیون طوری برخورد می کنند که انگار ماجرای یک قرن قبل را روایت می کنند و چون داده های کافی در دسترس نیست، می شود هر ادعاییرا مطرح کرد. اولا بیش از ۱۵ هزار نامزد در انتخابات مجلس رقابت کردند که در نوع خود بیسابقه بود. ثانیا روزنامه اعتماد، دو روز قبل از این انتخابات، تیتر اول خود را به عنوان «نه به تندروی/ معرفی نامزدهای توسعه گرا» اختصاص داد که شامل فهرست ۱۶۵ نامزد مورد حمایت بود. ثالثا برادر صاحب امتیاز روزنامه اعتماد، جزو فهرست انتخاباتی اصلاح طلبان در تهران بود و در گود رقابت در کنار آقای علی مطهری، خانم داداندیش (همسر آقای واعظی وزیر و رئیس دفتر روحانی) و چند وزیر و استاندار مدعیان اعتدال و اصلاحات حضور داشتند. اما آقای محبوب حضرتی برادر مدیر روزنامه اعتماد در این انتخابات ۱۸۶۶۵ رأی کسب کرد و نفر نود و نهم شود. مطهری نفر اول آن فهرست هم با ۱۰۳۵۱۲ رأی، نفر شصت و چهارم شد. همین طور، حضور آقای نوبخت سخنگوی دولت برجام در انتخابات رشت و خیلیهای دیگر که با موفقیت همراه نبود. در عین حال، بیش از ۶۰ نفر از نامزدهای اصلاحطلب به مجلس راه یافتند.»
🔘این همه درازنویسی به چه معناست؟ نماینده مورد حمایت شما که من او را نقد کردهام، تعریضی به «یک کسی» کرده که خودتان میدانید و باید تعیین کنید کیست؟ بعلاوه من فقط گفتهام او نامزد ۳ درصدی است. انصافا شرمآور است که کسی با ۳ درصد رای مردم در صندلی مجلس بنشیند و بعد ادعای نمایندگی مردم را کند. کجای این حرف ایراد دارد؟ فرق نمیکند این فرد چه کسی باشد. هر کس باشد و ادعای نمایندگی مردم را کند ادم مضحکی است.
🔘در ادامه مدعی شدهاند که:
«آقای ثابتی در همان سازوکار انتخاباتی انتخاب شده که آقای پزشکیان انتخاب شده و امثال عباس عبدی برای انتخاب شدن وی گریبان دریده و سپس در شورای چینش کابینه، برای او دولت چیده اند.»
🔘این حرف درست نیست چون نامزد مورد حمایت ما هر چند هنوز به ۵۰ درصد نرسیده ولی حدود ده برابر نامزدهای مورد نظر شما در این استان رای آورده. تازه من هنوز قبول ندارم که پزشکیان نماینده همه مردم است چون نیست. خودش هم چنین ادعایی ندارد. میخواهد به گونهای رفتار کند که نماینده همه شود و بقیه رای نداده ها هم با او همراه شوند و این را چند بار گفته است ولی نامزدهای ۳درصدی حتی متوجه اندازه حقیر خود هم نیستند. بعلاوه من گریبان ندریدم. خیلی هم راحت بودم. حتی سخنرانی هم نمیکردم. همچنین من دنبال افزایش مشارکت بودم چیزی که شما مخالفش بودید. اگر من و امثال من نبودیم الان با ۲۵درصد مشارکت آبرویی برای شما باقی نمیماند.
🔘در ادامه گریز به صحرای کربلا زده و نوشته که: «البته یقینا، محکوم پرونده “فروش اطلاعات به بیگانگان” کمترین صداقت و وفاداری به پزشکیان ندارد، همان گونه که با روحانی و خاتمی و هاشمی نداشت.»
🔘من که مثل شما نیستم. من وفادار به هیچ کس نیستم. من وفادار به وعدهها و ارزشهای داده شده آنان هستم. من وفادار به رفتار درست مسئولین هستم.چون نه پستی میخواهم و نه پولی برای من دارد و نه چون شما ماموریتی دارم. جز فحاشی های امثال شما و احترامی که مخاطبانم میگذارند و وجدان راحتی که دروغ نگوییم و ظلم نکنیم چه چیزی میماند؟ همین بس است. شما وفاداری خود را به آنچه که شایسته هستید ابراز کنید.
🔘در ادامه روضه جدیدی خوانده و نوشته که:«او همان کسی است که در دوره اصلاحات، همزمان با سرنگونی فواره رادیکالیسم، خواستار عبور از خاتمی و خروج از حاکمیت (بخوانید خروج علیه حاکمیت) شد و در اواخر دولت روحانی، به گروهی پیوست که برای فضاسازی علیه نظام، به روحانی فشار می آوردند تا استعفا دهد.»
🔘این هم دروغهای بعدی نویسنده. من هیچگاه شعار عبور از خاتمی ندادهام و مخالف هم بودم. اگر هم بر فرض محال چنین شعاری داده باشم به شما چه ارتباطی دارد این مسأله داخلی خودمان است. خروج از حاکمیت هم برای این بود که شما دنبال اخراج و دعوا بودید و من گفتم بدون دعوا خارج شوید که نشدند و بعد همان اتفاقات ۸۸ رخ داد و الان بسیاری از دوستان معتقدند که تحلیل من درست بوده. بعد هم گفتیم بگذارید شعارهای کیهان محقق شود تا ببینند که چقدر توان اداره کشور را دارند و دیدید که هیچ توانی ندارید و کشور را به سوی سراشیبی بردید. آخرش هم دوستان اصلاحطلب تن به اخراج دادند ولی با دعوا و زندان. در مورد استعفای روحانی هم اصلا به کسی نپیوستم خودم پیشگام بودم. چون شما خیلی علیه او بودید هر چه از دهانتان درمیآمد میگفتید، من هم پیشنهاد دادم این ساز را بدهید دست خودشان بزنید. روحانی هم گوش نکرد حالا چوبش را میخورد.
🔘کیهان سپس به موضوع دیگری پرداخته که طبعا از فهم همه خارج است و نوشته: «چرا؟ چون دولت ترامپ تابستان و پاییز ۱۳۹۸، پروژه بی ثبات سازی لبنان و عراق و ایران را برای مهار پیروزی های جبهه مقاومت به اجرا گذاشته بود. مزدوران غرب در عراق، با راه اندازی آشوب خیابانی، دولت عادل عبدالمهدی را سرنگون کردند و در لبنان، متحدان سعد حریری، او را مجبور کردند استفا دهد. در ایران، ماموریت فشار برای استعفای رئیس دولت و بی ثبات سازی کشور، بر عهده پایورانی مثل عبدی بود.»
🔘فکر کنم این بخشها را از مقاله دیگری ناخواستهای کپی پیست کرده و الا چه ربطی دارد؟ البته من چون پیگیر دقیق اخبار این کشورها نیستم نظری ندارم ولی شاید بد نبود به بنگلادش و ونزوئلا و مادورو و احتمالا چند کشور شاخ آفریقا هم اشاره میکرد. وقتی که قافیه تنگ میشود مشکلات نوشتاری زیاد میگردد.
🔘در پایان با قیاس به نفس نوشتهاند که: «عبدی باید به دست و پای نمایندگان پیگیر و مسئولیت شناس بپیچد، چون ماموریت او در طول این دو دهه، همین بوده است.»
🔘اول دو دهه نیست و بیش از سه دهه است. دوم ماموریت را قیاس به نفس کردید. گمان دارید دیگران هم چون شما مامورند. حالا اگر میخواهید از امثال ثابتی دفاع کنید چرا به من ناسزا میگویید؟ یک کلام بنویسید که شما همه ۳ درصدی هستید. البته بد نبود قدری در دفاع از او احتیاط میکردید چون رفقایتان تمام قد علیه او قیام کردهاند.
از: گویا