بهروز بیات
درباره کتاب «اندیشههای لیبرال پیرامون آزادی- چند متن دورانساز» نوشته شیریندخت دقیقیان
اخیرأ خانم شیریندخت دقیقیان، پژوهشگر فلسفه، کتابی با عنوان “اندیشههای لیبرال پیرامون آزادی، چند متن دوران ساز” تالیف و تدوین کرده است. انتشار این کتاب را به ویژه در برهۀ کنونی تاریخی که اندیشۀ آزادی و لیبرالیته و در پی آن دمکراسی در سرتاسر گیتی مورد هجوم قرار گرفته است، کنشی نیکو میپندارم.
می دانیم که در میهن ما ایرانِ پسا انقلاب به سردمداری جرایانات چپ ارتدکس و به تقلید از آنان جریانات اسلامگرا، از صفت لیبرال به عنوان یک ناسزا برای کوبیدن مخالفان دمکرات بهره میبردند. این گرایش ضد لیبرالیته در میان جریانات چپ اکنون به شدت کاهش یافته است. اما شوربختانه اندیشۀ لیبرال و لیبرالیته از سوی نیروهای فزاینده راست افراطی ضدلیبرالیته در دمکراسیهای غربی و همگام با آنها در درون ایرانیان مخالف رژیم ولایت فقیه، مورد تهاجم نیروهای اقتدار گرا و نالیبرال (illiberal) قرار گرفته است. هم اکنون جبهۀ متنفذ و ثروتمندی از اقتدارگرایی، با اندیشۀ لیبرال که در دوران معاصر تبلورش را در حکمرانی لیبرالدمکراتها و سوسیال دمکراتها و فرایند جهانی شدن یافته است، به دشمنی برخاسته است.
کتاب خانم دقیقیان به موضوعات و مشکلات سیاست روز کنونی جهان نمیپردازد. اما اگر از نگاه مصداقجویانه به گسترۀ گیتی بنگریم، موج تهاجمی نسبت به آزادیخواهی و لیبرالیته، فزون بر رژیمهای استبدادی مانند رژیم ولایت فقیه، در کشورهای دمکراتیک و نیمه دمکراتیک نیز در حال ریشه دواندن است. اشخاصی یا جریانهائی به سان دانالد ترامپ در امریکا، ولادیمیر پوتین در روسیه، رجب طیب اردوغان در ترکیه، ویکتور اوربان در مجارستان، بنیامین نتانیاهو در اسرائیل ، ناراندرا مودی در هندوستان، جورجا ملونی در ایتالیا و خاویر میلای در آرژانتین، نیکلاس مادورو در ونزوئلا و دانیل اورتگا در نیکاراگوا و از میان کسانی که در کمین دست یازیدن به قدرتاند، مارین لوپن در فرانسه، وایلدرز در هلند، کیکل در اتریش، مایکل فراژ در بریتانیا همراه با حزبهای راست افراطی مانند آلترناتیو در آلمان و حزب عدالت و توسعۀ کاچینسکی در لهستان، حزب وکس در اسپانیا و بسیاری حزبهای کوچک و بزرگ در دیگر کشورهای اروپائی دمکراسیهای لیبرال اروپائی را تهدید میکنند. این واقعیت که بیشبهه در ایران نیز بازتاب خواهد یافت، پرداختن به اندیشههای لیبرال و دفاع از آنها را در دستور روز دمکراتهای ایران نیز قرار میدهد. کتاب خانم دقیقیان را میتوان گامی سودمند در این سو انگاشت.
خانم دقیقیان در کتاب حاضر، نظریهپردازان لیبرال را به شیوهای برگزیده است که نحلههای گوناگون اندیشۀ لیبرال به سخن آیند. اگر از لیبرالیسم به مثابه یک ایدئولوژی چشم بپوشیم طیف گسترده نظریهپردازانی که خانم دقیقیان معرفی کرده است، نشان میدهد که اندیشه و کنش لیبرال که بر آزادی پای دارد الزامأ منحصر به یک مکتب اندیشهگی سیاسی نیست بلکه میتواند در همۀ نحلههای فکری و جریانات سیاسی پرورده و بهکار برده شود.
کتاب خانم دقیقیان با جان لاک به مثابه پدر لیبرالیسم که مبلغ خردگرائی، حقوق طبیعی انسان مانند زیستن، آزادی و مالکیت است آغاز میکند. اندیشمندی که پیشآهنگ روشنگری، رواداریِ مذهبی، دین عرفی، قرارداد اجتماعی و منوط کننده مشروعیت حکمرانی به رضایت شهروندان است.
سپس با سردمداری دیگر از اندیشۀ لیبرالدمکراتیک، آیزایا برلین، وسواسگر در تعریف آزادی و مبلغ برداشتی محافظهکارانه از آن یعنی “آزادی منفی” یا “آزادی از”، و “تکثر در ارزشها” ادامه پیدا میکند. برلین نقل میکند که آزادی هنگامی سزاوار این نام است که شخص در پیگیری خیر خود به شیوۀ خود آزاد باشد. برلین میگوید که آزادی یکتا است، نه مساوات است، نه عدالت و نه خوشبختی انسان.
کتاب سپس به برداشت سوسیال دمکراتیک از ایدۀ لیبرالیته امتداد مییابد و در قامت مایکل والزر، روشنفکر برجستۀ امریکائی، اهمیت مالکیت خصوصی را با هشدار در برابر امکان ستمگر شدن دارائی، ایجاد دولت خصوصی و خود ناپاینده بودن بازار رها شده، نسبی میکند. والزر ادعا میکند که یک لیبرالیسم منسجم میتواند به سوسیالیسم (سوسیالدمکراسی) فرا بروید. مایکل والزر آنگاه به سوسیالیستها اندرز میدهد که اینان میبایستی به لیبرال نامیدن خود ببالند.
دیگر اندیشمند از طیف چپ که خانم دقیقیان با ترجمۀ اثرش بهنام “آزادی و خودخوشی” معرفی میکند، روانکاو و فیلسوف شهیرآلمانی اریک فروم است. او با نگاهی روانشناسانه به موضوع چهرهیافتن فردیت انسان میپردازد و “آزادی منفی” را به معنی “آزادی از” برای تکامل فردیت انسان به عنوان شاکلۀ بنیادی لیبرالیسم کافی نمییابد و آن را مسبب احساس تنهائی انسانها و پیامدهای روانی ناشی از آن میداند. فروم بر این باور است که فردیت انسان در “آزادی مثبت” یا “آزادی برای” تحقق میبابد. اریک فروم چنین میپندارد که کنش خودجوش یعنی کنش بر پایۀ اختیار آزاد خود است که به زدودن دوپارهگی میان خِرَد و طبیعت و در پی آن به انسجام فردیت میانجامد.
اماریتا سن، اقتصاددان برجسته هندیتبار با نگاهی همهسو نگر با درهم آمیختن لیبرالیته با توسعۀ همهجانبه انسانی آن را به عنوان پیششرطهای توسعۀ پاینده (پایدار) ارزیابی میکند. او در نوشتارش مقولۀ عدالت را در هم تنیده با توانمندسازی و توسعه انسانی معرفی میکند.
فزون بر این که خانم دقیقیان در میان ترجمۀ آثار اندیشمندان نامبرده که بسیار ماهرانه و با نوآوری واژگانی ارزنده و بازگوئی شیوا و روان متن اصلی انجام داده، خود نیز چند نوشتار تالیف کرده است. که از جمله مطلبی با عنوان “آزادی فرانسه در گرو آزادی آلفرد دریفوس” با بیان ماجرای اخراج دریفوس، افسر یهودیتبار فرانسوی از ارتش، به شیوهای زیبا و اثرمند این رخداد را توصیف کرده است. از پوئیدن در این گذرِ واپسگرای تاریخی به کوشش مجدانه روشنفکرانی چون امیل زولا ممانعت به عمل آمد؛ پویشی که میتوانست نقطۀ عطفی به سوی بازگشت از دستاوردهای انقلاب کبیر فرانسه در پهنه جامعۀ مدنی این کشور شود. این رخداد تاریخی شاید به اندازه کافی در میان علاقمندانِ ایران انتشار نیافته باشد. در اروپا عبارت “من متهم میکنم” (j‘ accuse) امیل زولا اسم رمزی شده است برای دفاع از ارزشهای دوران روشنگری و برابری شهروندان در برابر قانون و نفی نژادپرستی.
با سپاس از زحمات خانم شیریندخت دقیقیان در تالیف کتاب “اندیشههای لیبرال برای آزادی، چند متن دورانساز”، خواندن این کتاب را به اشخاصی که علاقه مند به آزادی و دمکراسی و دگرگونی دمکراتیک در ایران و جهان هستند، توصیه میکنم. به ویژه، ایرانیان مقیم آلمان را به شرکت در دو برنامهء سخنرانی و امضای کتاب او در نیمهء اول نوامبر در برلین (شنبه ۹ نوامبر کتابخانهءهاتف) و مونیخ (سه شنبه ۱۳ نوامبر، خانهء ایران) تشویق مینمایم.
بهروز بیات
وین، ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴
توضیح: بر کتاب “اندیشههای لیبرال پیرامون آزادی”، جمشید اسدی (اقتصاددان) و علی سجاد (تاریخ شناس) دو مقدمه نوشتهاند.
تارنمای آثار و تماس با شیریندخت دقیقیان:
https://sites.google.com/view/mypublicationsdirect/home
از: ایران امروز