بی بی سی فارسی
در پی افشاگری بیبیسی از برخورد خشونتآمیز مامورانی که قصد انداختن فردی به صندوق عقب خودروی پلیس را داشتند، پلیس تهران به «رفتار نامناسب» مامورانش اذعان کرده و گفته است که «عوامل وظیفه و کادر حاضر در صحنه را توبیخ کرده است.»
مرکز اطلاعرسانی پلیس تهران در اطلاعیه خود گفته است «از شهروند وظیفه شناسی که ویدئو را برای پلیس ارسال کرد، تشکر و قدردانی میشود.»
این ویدیو را یکی از مخاطبان روز جمعه برای بیبیسی فارسی فرستاد و بیبیسی پس از تایید اصالتش آن را منتشر کرد.
این ویدیو در کمتر از یک شبانهروز تنها در حساب اینستاگرام بیبیسی فارسی بیش از ۶ میلیون بار دیده شده است.
مخاطبی که این ویدیو را روز گذشته برای بیبیسی فارسی فرستاده بود، گفته بود که این اتفاق در ۵ شهریور در شهر ری رخ داده است.
بیبیسی فارسی تایید کرد که این ویدیو مربوط به جاده قدیم تهران-قم در باقرشهر است که در جنوب شهر ری واقع شده است.
حال پلیس تهران هم تایید کرده است که این اتفاق در ۵ شهریور روی داده است.
فرماندهی انتظامی تهران مدعی شده فرد قربانی خشونت ماموران «معتاد متجاهر» بوده و «این فرد با هدف عدم انتقال به کمپ خود را به داخل جوی آب انداخته و ماموران هم در اقدامی غیرحرفهای و نامتعارف برای آلوده نشدن درون خودرو، قصد انتقال او را به صندوق عقب داشتند.»
ویدیوی حادثه ماموران را نشان میدهد که به جز انداختن فرد در صندوق عقب و کوبیدن در صندوق عقب بر بدن او، این فرد را در حالی که روی زمین افتاده زیر لگدهایشان میگیرند.
این چندمین موردی است که در روزهای اخیر که افشای رفتارهای خشونت آمیز ماموران انتظامی در شبکههای اجتماعی خبرساز میشود.
در تازهترین مورد خبر درگذشت محمد میرموسوی در بازداشت پلیس لاهیجان واکنشهایی را به همراه داشته و موجب انتقادهای فراوان به عملکرد پلیس شده است.
در ویدیوهایی که از شستشوی بدن محمد میرموسی منتشر شده است، کبودی و زخمهای فراوانی دیده میشود که به نظر میرسد زآثار شکنجه باشد.
مقامهای ایران به تخلف ماموران در این مورد اذعان کردهاند.
پلیس ایران در گزارشی از روند وقوع حادثه بر مبنای گزارش تیم ویژه بازرسی، دلیل مرگ آقای میرموسوی را «عدم کنترل خشم و احساسات» عوامل پاسگاه و «بیاعتنایی به وضعیت متهم» اعلام کرده است.
پلیس ایران همچنین رفتار رخداده توسط برخی از عوامل انتظامی را «برخلاف مشی حرفهای پلیس» دانسته و گفته است چنین رفتاری «بههیچ وجه قابل قبول نیست.»
در ادامه هم وعده داده شده که «در صورت تایید سهلانگاری و عدم توجه دیگر مدیران انتظامی، تنبیهات انضباطی متناسب اجرا خواهد شد.»
شکنجه و کتک زدن هنگام دستگیری و بازداشت بارها موجب کشته شدن افراد یا وارد شدن آسیبهای جدی به آنها شده است وتصاویر بسیاری هم از خشونت، فحاشی و تعرض فیزیکی به ویژه به زنان از سوی ماموران منتشر شده است.
منتقدان میگویند عدم تعقیب قضایی موثر ماموران باعث شده که آنها «این رفتارها را مرتکب شوند چون میدانند که مجازات نخواهند شد.»
مخاطبان بیبیسی فارسی تجربههای خود از خشونت پلیس را با ما در میان گذاشتهاند.
یکی از مخاطبان، که میگوید اهل محلی در نزدیکی مکانی است که محمد میرموسوی بازداشت و کشته شد، از تجربه زورگویی و رشوهگیری ماموران پلیس نوشته است.
این مخاطب میگوید در موردی، ماموران انتظامی در یک جاده انحرافی پنهان شده و ناگهان ایست بازرسی داده بودند که او ترسیده و کنترل موتورسیکلت را از دست داد و در کانال آبی در حاشیه جاده افتاد. پس از آن، به گفته این مخاطب، ماموران او و برادرش را از کانال آب بیرون کشیدند و کتک زدند و پیگیری و شکایتهای بعدی از ماموران به جایی نرسید.
مخاطبی که خود را زنی متاهل معرفی کرده است میگوید در روز جمعه ۹ شهریور، ایست ماموران در یکی از بزرگراههای تهران به درگیری با موتورسواری منجر شد که قصد فرار از ایست را داشت. به گفته این مخاطب این موتورسوار را «تا سرحد مرگ» کتک میزدند و «یکی تو چشمش اسپری [فلفل] زد.» به گفته این مخاطب او با ضرب و جرح موتورسوار دچار وحشت شد و خشونت ماموران، که به خودروی حامل او و همسرش هم ضربه زدند، اعتراض همسر او را به دنبال داشت که به ماموران گفت «ماشینم رو داغون کردی، زنم نفسش بالا نمیآد»، که پس از آن ماموران همسر او را هم کتک زدند و به خودش هم فحاشی کردند.
مخاطب دیگری گفته است که پس از اینکه چهار یا پنج مامور او را بازداشت کردند، او را «به طور وحشتناکی» کتک زدند. ماموران پس از اینکه لباسهای فرد بازداشتشده را درآوردند با شوکر به بخشهای مختلف بدنش میزدند. به گفته این مخاطب ماموران حتی لباس زیر او را هم در آورده بودند.
مخاطبی دیگر گفته است در موردی فردی را که مشکوک به سرقت بوده تحویل ماموران دادند و خود به عنوان شاکی رفته بود، پس از دیدن شدت خشونت ماموران که به سر فرد بازداشتی لگد میزدند او به آنها گفته است «منصرف شدم، نمیخواهم این مدلی از او اعتراف بگیرید.»