ایران وایر – فرامرز داور
این گزارش به خطرات رفتار «ولادیمیر پوتین»، رییس جمهور روسیه در قطع شدن ارتباط زمینی ایران و ارمنستان و تغییر مرزهای شمالی ایران برای اولینبار از زمان سلسله قاجار و مشابهت عملکرد رهبر روسیه درباره مذاکرات دریای خزر و تاسیس گذرگاه «زنگزور» می پردازد.
***
«ولادیمیر پوتین»، رهبر روسیه با ساخت گذرگاهی موسوم به «زنگزور» از سوی جمهوری آذربایجان موافقت کرده که در صورت عملی شدن آن، مرزهای بینالمللی ایران را تغییر میدهد و سرحد مشترک ایران و ارمنستان را از بین میبرد. این رفتار بسیار مشابه عملکرد او در ارتباط با رژیم حقوقی دریای خزر و توافقات قبلیاش با ایران درباره تقسیم این دریا است که ناگهان تغییر کرد و همه معادلات را بههم ریخت.
جمهوری اسلامی ایران پیشتر و بارها با تاسیس گذرگاه زنگزور مخالفت کرده، اما پس از سفر پوتین به جمهوری آذربایجان و ملاقاتش با «الهام علیاف»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که ایران دیگر مخالفتی با این گذرگاه ندارد. ایران با احضار سفیر روسیه در تهران به این اظهارات اعتراض کرده است.
مخالفت صریح خامنهای و اصرار روسیه به موافقت ایران
چند روز پیش از آن، «علی خامنهای» رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با نخستوزیر ارمنستان گفته بود که جمهوری اسلامی ایران مسیر زنگزور را «به ضرر ارمنستان» میداند و «همچنان بر این موضع خود ایستادگی» دارد.
جمهوری آذربایجان در صدد ساخت گذرگاهی بین سرزمین اصلی خود و جمهوری خودمختار نخجوان است که گرچه بخشی از خاک جمهوری آذربایجان است اما از سرزمین اصلی جداست و ارمنستان بین آن قرار دارد.
زنگزور، نام تاریخی منطقهای بین نخجوان و خاک سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان است. ارمنستان بین مقصد و مبدا این گذرگاه قرار دارد و جمهوری آذربایجان قصد دارد حتی اگر ارمنستان همکاری نکند، از طریق ایران و با دور زدن خاک ارمنستان یعنی از راه ورود به خاک ایران، دو منطقه خودمختار نخجوان و منطقه زنگزور را بهشکل زمینی به هم متصل کند.
زنگزور چیست و چرا ایران با آن مخالف است؟
«سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه، به عنوان تازهترین حامی این طرح گفته که مسکو از برنامه جمهوری آذربایجان برای دسترسی بلامانع به منطقه نخجوان از طریق تاسیس گذرگاه زنگزور حمایت میکند.
ترکیه که در سالهای اخیر در حال نزدیک کردن مداوم خود به جمهوری آذربایجان است، پشتیبان قدیمیتر احداث این گذرگاه است که راه زمینی دو کشور را به شکل چشمگیری تسهیل میکند.
روسیه و جمهوری آذربایجان خواهان نظارت و کنترل روسیه بر این گذرگاه هستند، اما ایران و ارمنستان که با احداث آن، مرز زمینی خود را از دست میدهند، با این طرح مخالفت میکنند.
مخالفت ایران با گذرگاه زنگزور مداوم و پیوسته بود و هرگز با آن همراهی نشان نداده است. جمهوری اسلامی بارها و بارها در سطوح مختلف سیاسی با احداث این گذرگاه مخالفت کرده است.
خامنهای اولین بار در تیرماه ۱۴۰۱ در دیدار با «رجب طیب اردوغان»، رییس جمهور ترکیه گفته بود «اگر سیاستی مبنی بر مسدود کردن مرز ایران و ارمنستان وجود داشته باشد، جمهوری اسلامی با آن مخالفت خواهد کرد؛ چرا که این مرز، یک راه ارتباطی چند هزار ساله است.» اردوغان یک سال بعد مدعی شد که گذرگاه زنگزور برای ترکیه و جمهوری آذربایجان بسیار «مهم و استراتژیک» است و ایران اکنون رویکرد «مثبتی» به گشایش گذرگاه زنگزور دارد و ما هم «تلاشمان را برای گشایش این گذرگاه انجام خواهیم داد»، اما بلافاصله مقامهای جمهوری اسلامی این ادعا را رد کردند.
حالا پس از دیدار پوتین و علیاف در باکو که همراه با ملاقاتهای غیررسمی دو رییس جمهور و همچنین بازدید از سواحل دریای خزر بوده، روسیه ادعای مشابهی ترکیه مطرح کرده و گفته ایران با طرح احداث زنگزور همراهی نشان داده است.
این گذرگاه درست از روی نوار مرزی ایران و ارمنستان میگذرد و میتواند مرز تاریخی ایران و ارمنستان را قطع و ارتباط دو کشور به عنوان همسایه خاکی را از هم جدا کند.
جدی تلقی شدن خطر تغییرات مرزی ایران
«عباس عراقچی»، وزیر خارجه جدید جمهوری اسلامی که قبل از دوره وزارت به عنوان دبیر شورای راهبردی روابط خارجی درباره «تغییر مرزهای تاریخی ایران» هشدار داده بود، پس از اظهارات مقامهای روسیه گفته است: «هر تهدیدی علیه تمامیت ارضی همسایگان ما، یا ترسیم دوباره مرزها، چه در شمال باشد، چه در جنوب، چه در شرق و چه در غرب، کاملا غیر قابل قبول است و برای ایران خط قرمز به شمار میرود.»
اگر روسیه به اقدامات خود برای تاسیس گذرگاه زنگزور وسعت و سرعت بدهد، ممکن است ایران در نهایت با عبور آن از طریق خاک خود موافقت نکند، اما ارمنستان که موقعیت آسیبپذیرتری در برابر روسیه دارد، توان مقاومت محدودتری هم در برابر پوتین دارد.
به همین دلیل است که مقامهای ایران از فرصت هر دیداری با مقامهای ارمنستان برای مخالفت با این گذرگاه استفاده میکنند. احتمالا با این فرض که ممکن است ارمنستان زیر فشار روسیه، وعدهای بدهد که باعث خسارت ارضی و تغییرات مرزی ایران شود.
رفتار پوتین؛ تا به اینجا در مشابهت کامل با مذاکرات خزر
عملکرد روسیه در برابر گذرگاه زنگزور مشابه موقعیتی است که کشورهای ساحلی دریای خزر پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۳۸۰ برای رسیدن به یک رژیم حقوقی تازه در تلاش بودند که ناگهان با چرخش پوتین مواجه شد. ایران و روسیه به عنوان دو کشور اصلی و دارای حقوق تاریخی در خزر مواضع بسیار مشابهی با یکدیگر داشتند و در برابر جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان، طراح اصلی رژیم حقوقی خزر بودند.
این دو کشور دو اصل کلی را برای تعیین رژیم حقوقی جدید خزر مطرح می کردند که اولی عبارت بود از اینکه هیچ تقسیمی در دریای خزر بدون موافقت هر ۵ کشور ساحلی انجام نشود و استفاده از دریای خزر هم در رژیم حقوقی جدید آن بر اساس استفاده مشاع و مشترک از سطح و کف دریا باشد.
وقتی جمهوری آذربایجان در دهه ۱۳۷۰ و در زمان «حیدر علیاف»، پدر رییس جمهور کنونی آذربایجان از این توافق تخطی کرد، روسیه در پشتیبانی از سیاست مشترکی که با ایران داشت، در نامهای که سند سازمان ملل متحد است، هشداری بیسابقه به جمهوری آذربایجان داد.
روسیه اعلام کرد در صورت تکرار اقداماتی که نقض توافق صورت گرفته و قراردادهای زمان ایران و شوروی باشد، حتی استفاده از نیروی نظامی را هم منتفی نمیداند. این نامه با امضای «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه کنونی روسیه است که آن زمان نماینده این کشور در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک بود.
با وجود مخالفت سه کشور جمهوری آذربایجان، قزاقستان ترکمنستان با طرح کلی ایران و روسیه، بهدلیل موقعیت برتر این دو کشور که پیش از فروپاشی شوروی، دو دولت اصلی ساحلی خزر بودند، سه دولت دیگر تا حدی از طرح ایران و روسیه پیروی میکردند، اما با طولانی شدن روند تعیین رژیم حقوقی دریای خزر، ناگهان روسیه بهصورت بنیادی تغییر رویه داد.
رها کردن طرح مشترک با ایران و همراه شدن روسیه با جمهوری آذربایجان
طرح تقسیم دریای خزر که از حمایت ایران و روسیه برخوردار بود، بهطور ناگهانی با مخالفت مسکو روبهرو شد. روسیه طرح تازهای داد که تقسیم بخشی از دریا یعنی کف آن و استفاده مشترک از سطح آب بود.
بهدلیل توان بالای کشتیرانی نظامی و دریانوردی تجاری، روسیه مزیت بالاتری از چهار کشور ساحلی از جمله ایران دارد و مشاع بودن سطح دریا این اختیار را به آن کشور میدهد که تا سطح بیشتری از خزر را تحت کنترل خود داشته باشد.
مسکو به این ترتیب سیاست مشترک خود با ایران در استفاده مشاع از دریای خزر را تغییر داد و با طرح سه کشور دیگر که خصوصا مورد تاکید جمهوری آذربایجان بود همراهی کرد که عبارت است از تقسیم دریا به جای استفاده مشاع از آن که سهم ایران را از دریا از حدود ۲۰ درصد به ۱۱ درصد کاهش میداد.
ایران البته بر داشتن سهم ۲۰ درصدی از منابع کف دریا اصرار دارد و تاکنون بهنظر میرسد که از حق خود دفاع کرده است.
دومین اقدام روسیه که پیامد منفی جدی برای ایران داشت، تقسیم دریا و مشخص کردن مرز به صورت دوجانبه میان کشورهای ساحلی بود. به این صورت که روسیه مرز خود را با قزاقستان و جمهوری آذربایجان مشخص کرد و قرارداد سهجانبهای هم میان این سه امضا شد.
روسیه در توافقهای دو و سه جانبه مرزهای خود را در خزر با همسایگانش مشخص کرد و بدون توجه به اعتراضهای پیدرپی ایران، با همراه کردن سه کشور دیگر ساحلی، دست به توافقاتی با آنها زد که آشکارا یکی از دولتهای ساحلی یعنی ایران با آن موافق نبود.
سه کشور و بر خلاف توافق کلی، وارد تعیین مرزهای خود در خزر بدون حضور ایران شدند.
اینک در ماجرای احداث گذرگاه زنگزور که در صورت عملیاتی شدن، مرزهای شمالی ایران را برای اولینبار از زمان سلسله قاجار تغییر میدهد، روسیه با همراهی از طرح جمهوری آذربایجان در آستانه آفریدن وضعیتی مشابه عملکردش در مذاکرات تعیین وضعیت دریای خزر است.
ابتدا همراهی با ایران، سپس تغییر سیاست از راه شراکت با دیگر دولتها. در مورد دریای خزر این شراکت سرانجام ایران را مجبور به پذیرش بخش بزرگی از خواستههای روسیه و همسایگانش کرد. آیا این بار هم در روسیه و آذربایجان موفق به تحمیل خواستههای خود به ایران میشوند؟