تیرک‌های پوسیده خیمه معیشت مردم

سه شنبه, 20ام شهریور, 1403
اندازه قلم متن

برای رسیدن کشور به تعادل، لازم است که پتانسیل سیاسی ملی و مردمی در مدیریت کشور به شکلی عینی محقق شود. بدون وجود ظرفیت‌های سیاسی مناسب و کارآمد در حکومت، طراحی و اجرای استراتژی‌های کلان مدیریتی و تقسیم کار خردمندانه برای خروج از شرایط کنونی ممکن نیست. حکومت باید حداقل‌های لازم را داشته باشد تا ایران از مدار جهل‌سالاری، دیکتاتوری اسلامی، فقر، فلاکت و چپاول رهایی یابد. در ادامه به برخی از پیش‌شرط‌های مدیریتی کشور اشاره می‌شود: ۱. توانایی تامین و تضمین روابط مسالمت‌آمیز و سازنده با جهان و ایجاد آرامش روانی برای مردم؛ ۲. توانایی تامین امنیت و معاش شهروندان در برابر حوادث طبیعی و تغییرات اقلیمی؛ ۳. توانایی تامین آزادی‌های فردی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، از جمله آزادی زنان، آزادی بیان، تشکل، تحزب و رسانه‌ها؛ ۴. توانایی تامین آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، اشتغال و مسکن برای شهروندان؛ ۵. توانایی ایجاد زیرساخت‌ها و امکانات مورد نیاز برای زندگی در مناطق گرمسیر و سردسیر کشور؛ ۶. توانایی تامین شبکه‌های ارتباطات مجازی و رسانه‌های آزاد کشوری و جهانی برای به‌روز نگه‌داشتن جامعه از لحاظ فرهنگی، سیاسی و علمی؛ ۷. توانایی حفاظت از سلامت محیط زیست. این موارد از حداقل وظایف حکومت در قبال ملت هستند. کارنامه هر حکومتی بر اساس میزان موفقیت در انجام این وظایف، توسط شهروندان و از طریق انتخابات آزاد و شفاف ارزیابی می‌شود.

از آغاز به قدرت رسیدن اسلام‌گرایان، روشن بود که حاکمان جدید توان حرکت در مسیر مردم، جامعه و میهن را ندارند و منافع آنها تنها به قشر آخوندها و اسلام شیعه محدود می‌شود. انقلاب برای رهایی از دیکتاتوری شاه، متاسفانه به سقوط در منجلاب حکومت اسلامی منجر شد. حکومتی که بر پایه آرمان‌های فتوحات اسلامی و جهل اقشاری از جامعه که آرزوهای خود را در آخوندها و اسلام می‌دیدند، بنا گردید. از این‌رو، دیوار کج این حکومت، به مرور زمان و با گسترش آن، به‌طور اجتناب‌ناپذیری فرو خواهد ریخت. به قول معروف: “خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می‌رود دیوار کج. “
ثروت طبیعی و منابع زیرزمینی کشور مانند نفت و گاز، نقش مسکن برای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی ذاتی حکومت در اداره کشور داشتند و حکومت توانست با تکیه بر آنها طرفداران خود را تزریق کند. اما بیشتر سرمایه‌های ایران، توسط مافیای حکومتی به رهبری سیدعلی خامنه‌ای در چاه‌های ویل خودی‌ها، فلسطین، لبنان، سوریه و دیگر کشورهای منطقه هزینه شد و ته‌مانده‌های آن به حامیان نظام رسید و ملت ایران از آن بی‌نصیب ماند. به همین دلیل، حکومت اسلامی از تمامی راه‌های غیرشرافتمندانه برای دستبرد به جیب‌های خالی مردم استفاده مرده وی می‌کند.
ایران با بحران کاهش آب مواجه است. ۹۷ درصد مساحت کشور از کم‌آبی رنج می‌برد و مدیریت مافیایی منابع آبی آسیب‌های جبران‌ناپذیری به مردم و کشور رسانده است. حکومت اسلامی حتی از تامین نان مردم نیز عاجز است و ایران را وابسته به روسیه کرده است. به اعتراف مقامات دولتی، برای خرید گندم، موشک به روسیه داده می‌شود تا بر سر ملت اوکراین ریخته شود؛ نانی که در اختیار مردم ایران قرار می‌گیرد، نان خون شهروندان اوکراینی است. این حکومت فاقد ظرفیت پاسخگویی به نیازهای معیشتی مردم و برنامه‌ریزی درازمدت برای آینده‌ای بهتر است. دلیل آن تناقض ذاتی حکومت اسلامی با جهان مدرن است. اسلام رفرم‌ناپذیر است و با سقوط یکی از اجزای آن، کل نظام فرو می‌پاشد. از این‌رو، رهبران نظام همواره مجبور به حفظ حالت آماده‌باش جنگی هستند و از شرایط استثنایی برای بقا استفاده می‌کنند. ناتوانی در مدیریت بحران‌ها بر اساس تجربه ۴۶ ساله از حکومت اسلام‌گرایان و با توجه به ماهیت این رژیم، تامین معیشت مردم در چارچوب این حکومت غارتگر ناممکن است. قطع برق، بحران آب و سایر مشکلات معلول ناتوانی مدیریتی و فقدان برنامه‌ریزی ساختاری برای مقابله با بحران‌ها است. بحران در ایجاد روابط دیپلماتیک با جهان، جنجال انرژی هسته‌ای، وابستگی به نفت، انحصار مافیای سیدعلی بر منابع ملی، نرخ تورم ۴۰ درصدی، بیکاری و فقدان برنامه برای آموزش و تولید، همه و همه اکثریت جامعه را به زیر خط فقر کشانده‌اند. به گفته یکی از مقامات دولتی، ۵ میلیون گرسنه و ۴۰ درصد از جمعیت زیر خط فقر زندگی می‌کنند. در ایران امروز، با وجود سانسور رسانه‌ای، هر روز شاهد رسوایی‌های جدیدی از دزدی‌ها، کلاهبرداری‌ها و چپاول اموال عمومی هستیم. غارت و چپاول از ویژگی‌های اصلی حکومت اسلامی است؛ حکومتی که ایران را اشغال کرده و به نام اسلام، آن را به تباهی کشانده است.
بخشی از جامعه ایران، با آغاز انقلاب “زن زندگی آزادی” افقی جدید برای مردم و میهن گشودند و اکثریت جامعه با انتصابات حکومت اسلامی مخالفت کردند. تجربه انقلاب ۱۳۵۷ ما را به سوی انقلابی هدفمند، مبتنی بر خرد جمعی و تدبیر برای برچیدن حکومت اسلامی هدایت می‌کند. بر اساس گزارش رسانه حکومتی “هم‌میهن” در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۳، ۹۲ درصد از ایرانیان از وضعیت موجود اعلام نارضایتی کرده‌اند. این ملت جان به لب رسیده، اکنون فرصتی تاریخی دارد تا در ادامه انقلابی که آغاز شده است، تکلیف خود را با اشغالگران ایران تعیین کند. ما محکوم به برافراشتن پرچم دمکراسی، تمرین گفتگو و مدارا، زندگی با تفاوت‌ها و ایجاد همبستگی ملی برای ساختن جامعه‌ای سالم و کشوری سربلند هستیم.
تیرک‌های پوسیده خیمه معیشت مردم در حال ریزش هستند و برای حضور قدرتمند در تلاطم‌های آینده، کنشگران سیاسی و اجتماعی نیازمند اندیشه‌ای خردمندانه، راهکارهای عملی، سازماندهی و همبستگی ملی‌اند.

اقبال اقبالی

از: گویا 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.