رژیم ولایت فقیه در طول ۴۵ سال گذشته صدها میلیارد دلار از ثروتهای ملی مردم ایران را در باتلاق سوریه، لبنان، غزه و یمن به ازای فقر و تنگدستی مردم ایران به هدر داده است تا انقلاب ارتجاعی خویش را بدان کشورها صادر کند اما اینک همه آن دست نشاندههای خود را تنها رها کرده است تا به نظام منحوس آسیبی نرسد!
رژیم اسلامی تاکنون توانسته است در غیاب آلترناتیو متشکل دست بهر دگردیسی دست بزند تا رژیم منحوس ولایت فقیه را حفظ کند!
در دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق، بخش وسیعی از اپوزیسیون متقاعد شده بود که عمر رژیم به جنگ وابسته شده است و اگر جنگ پایان یابد حکومت اسلامی نیز سرنگون خواهد شد!
رژیمی که شعار میداد راه بیت المقدس از کربلا میگذرد براحتی آتش بس را پذیرفت و جنگ خاتمه یافت و رژیم واژگون نشد! اینک نیز رژیم، طوری از صلح طلبی سخن میگوید که انگار فراموش کردهاند تا همین چندی پیش عربده میکشیدند که اسرائیل باید محو گردد و رسما شعار میدادند جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم را سر میدادند.
نه بیت المقدس آزاد شد و نه تنگه هرمز بسته شد، غنی سازی اورانیوم برای دست یابی به سلاح اتمی پس از صرف بیش ۳۰۰ میلیارد دلار و نابودی کشور همچنان اندر خم کوچه هاست!
سوم خرداد ماه سالگرد آزادسازی خرمشهر بود. آنروز قرار بود که سپاهیان اسلام با آزاد سازی کربلا ـ سپس بسوی رها سازی بیت المقدس رهسپار شوند اما در جاده منتهی به بصره آنچنان تار و مار شدند که هنوز زخمهای دردناک آن بر دوش خانوادههای جوان از دست داده سنگینی میکند! برای من که آن روزها در جبهه غرب کشور در حال انجام وظیفه سربازی بودم، بسیار روشن بود که فتح خرمشهر ـ تازه آغاز جنگ خانمانسوز ایران و عراق خواهد شد! در روز فتح خرمشهر، عراق به عقب نشینی گستردهای دست زد و حاضر شد با یاری کشورهای عربی حوزه خلیج فارس همه غرامت جنگی را بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار به ایران بپردازد و در آن صورت ایران رسما به پیروزی میرسید! اما صدور انقلاب اسلامی به همه جهان، ذهن همه رهبران جمهوری اسلامی را از کار انداخته بود و آنها آنچنان هوس کشور گشائی به کلهشان زده بود که خود را در عصر خلفای راشدین میپنداشتند! بعد از شش سال ادامه جنگ بیهود ایران و عراق، بالاخره با خفت و خواری جام زهر سر کشیده شد و خمینی که همه آبروی خود را در گرو پیروزی آن جنگ وابسته کرد ه بود به عذر خواهی از ملت روی آورد!
پایوران رژیم نزدیک به دهسال تمام همه شالودههای اقتصادی، بانکی، کشاورزی و صنعتی کشور ایران را به بازی گرفتند تا چند کیلو اورانیوم غنی سازی شود که آنرا هم دو دستی باید در خارج به امانت سپردهاند!
*خاطره روحانی از جلسه مهم با احمدینژاد
احمدی نژاد به من گفتند شما همین حالا به البرادعی زنگ بزنید و بگویید ما کل مخارج آژانس را میدهیم*
۴۵ سال از عمر رژیم اسلامی میگذرد ودراین ۴۵ سال گذشته، حکومت اسلامی همواره توانسته است برای خود آلترناتیو و چهرهای نجاتبخش در میان مردم بسازد! درهمین راستا بخشی از اپوزیسیون بی برنامه ـ همیشه بدنبال آلترناتیوهای انتزاعی و مصنوعی رژیم دویده است! اپوزیسیونی که تاکنون به مسائل اساسی ایران به شکل واکنشی برخورد نموده است و از خود هیچ جایگزینی نداشته است. رژیم اسلامی اخیرا برای جلب بخشی از مردم که علیه نظام هستند، تضادهای مصنوعی براه انداخته است! رژیم مکار و قدار حتی کابارهها را هم باز میگشایند تا نظام حفظ گردد!
تضادهای بنیادی درون حاکمیت عریان گردیده است و سر وسامان دادن آن آسان نیست.
در سایه محاصره اقتصادی که پیامدهای زیادی برای رژیم داشته است، بسیاری از معادلات سیاسی در درون حاکمیت به هم خورده است ودر صفوف اصول گرایان اتحاد صوری وموقت با شکست مواجه گریده است و باعث جابجائیهای وسیعی در صف بندیهای سیاسی
گردیده است!
قبل از به روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، همه نیروهای آگاه سیاسی از شکل گیری یک فاجعه در ایران خبر میدادند. اینک در درون حاکمیت نیز از پزشکیان همان انتقادهای توفندهای را میکنند که اپوزیسیون از قبل نسبت به وی بیان میکرد!
نظام اسلامی ازهمان آغاز نشان داده است که توانائی مانورهای بسیار حساس را در خود دارا میباشد تا حاکمیت خود را حفظ کند!
همه این مانورها به کار رژیم آمده است تا عمر خود را به ۴۵ سال برساند.
در سالهای گذشته مبارزه فرهنگی با پشتوانه فرهنگ ایرانی برای بخشی از نیروهای سیاسی به دست مایه ائی مبدل شده بود که مردم را به مصاف با حکومت مکار و قدار هدایت کند. اما اخیرا نظام اسلامی با مانورهائی حساب شده بر همه سنگرهای مبارزاتی یکی پس از دیگری مسلط میشود تا قدرت خود را تحکیم بخشد!
شماری از مانورها از این قرار است:
: مثلا سالها پیش خامنهای در سفر به شیراز گفته بود “هرچند بناهای تخت جمشید آثار دوران جباران است، اما ذوق و هنر ایرانی در آن به کار رفته است و به این لحاظ تخت جمشید از افتخارات ملی ما ایرانیان است”.
خامنهای فراموش کرده است که قرار بود تخت جمشبد توسط خلخالی نابود گردد که نصرت الله امینی استان دار فارس از آن ممانعت کرد.
همه اینها در حالی است که به گزارش خود منابع خبری رژیم، سجده کردن بازدیدکنندگان از آرامگاه کوروش در برابر آن مکان تاریخی افزایش یافته است!
سایت حکومتی پارسینه در این باره نوشت: برخی بازدیدکنندگان مقبره کوروش هخامنشی در پاسارگارد استان فارس، طی یک بدعت عجیب در هنگام ورود به محوطه مذکور، بر قبر کوروش “سجده” میکنند – و نوشت: این اقدام تاکنون سابقه نداشته، ولی در ماههای اخیر افزایش خاصی پیدا کرده و تقریبا به یک عرف معمولی تبدیل گشته است.
اخیرا مطبوعات رژیم دیگر از رضاشاه به عنوان رضاخان قلدر نام نمیبرند، بلکه با احترام به او “رضاشاه فقید” میگویند و از سرکوبهای او علیه بهائیت تقدیر مینمایند و از اصلاحات آهنین اقتصادی او تجلیل به عمل مینمایند
همه این مانورهای سیاسی رژیم را میتوان به مثابه پوست اندازی دانست که مارهای گزنده نیز هرساله انجام میدهند!
همه مانورهای سیاسی که رژیم اسلامی از خود نشان داده، کم کم برای بعضی از نیروهای سیاسی مخالف اثر بخش بوده و آنها را متقاعد کرده است که در راستای حفظ تمامیت ارضی ایران، پس رژیم اسلامی تا کنون حکومت مطلوبی بوده است. پس از نظر این دسته، نیروهای سیاسی ایران برای آن که کشورشان به عراق و سوریه مبدل نگردد، بهتر است حکومت اسلامی را حمایت کنند تا آنها همچنان با مکاری و قداری براریکه قدرت بمانند تا تمامیت ارضی ایران به شیوه “آغا محمد خان قاجار “حفظ گردد!!!
آنها عملا با ابلیس بیعت کردهاند و فقر ومسکنت و عدم آزادی مردم را به دست فراموشی سپردهاند. آنها همچنین معتقد شدهاند که اگر رژیم حتی به شکل مانور گونه در برابر فرهنگ پر عظمت ایران باستانی به زانو در آمده، این را باید به فال نیک گرفت، زیرا بالاخره جمهوری اسلامی همچون “حبه قندی ” در ظرف بزرگی پر از آب گرم به نام ایران حل خواهد شد!
طرفداران این نظریه اعتقاد دارند که فرهنگ پر عظمت ایران، تا کنون همه بیگانگان از یونانی گرفته تا اعراب و ترک و مغول را در خود به اضمحلا ل کشانده است. پس، جمهوری اسلامی که خود را تا اندازهای هم به فرهنگ باستانی ملتزم کرده، پس در برابر آنها هیچ است و در نهایت رژیم اسلامی در فرهنگ عظیم ایرانی مضمحل خواهد شد! اما این نیروهای سیاسی این را فراموش کردهاند که ایران در لبه پرتگاه قرار گرفته است.
ناصر مستشار
از: گویا