جنگ ایران و اسرائیل بار زیادی از دوش مسکو بر خواهد داشت
در حالی که شاید برای چنددهمینبار خبر رسیدن سوخو ۳۵های روسی یک بار دیگر تکذیب شد به ادعای کانال ۱۲ اسرائیل رای گیری جهت انجام حمله هوایی به ایران درکابینه امنیتی اسرائیل انجام نگرفت، هرچند مقامات تل آویو بر حتمی بودن آن تاکید دارند.
در این بین برخی در روزهای گذشته این پرسش را مطرح کردهاند که چرا در میانه تنش روزافزون ایران و اسرائیل و در حالی که ایران تهدید میشود، هیچ تحرک دیپلماتیک ملموسی از سوی چین و روسیه مشاهده نمیشود.
احمد زید آبادی روزنامهنگار در اینباره نوشت: چندین و چند سال است گفته میشود که چین و روسیه ارکان اصلی نظم در حال ظهور جهانند و غرب در حال فروپاشی و اضمحلال! اینکه اگر در این وانفسا بپرسیم این ارکان اصلی نظام جهان کجا هستند و چرا حتی برای پا در میانی دیپلماتیک هم پا جلو نمیگذارند، مرتکب گناه شدهایم.
روابط تاریخی مسکو تل آویو
در حال حاضر ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر روسزبان در اسرائیل زندگی میکنند و ۱۵ درصد کل جمعیت آن را تشکیل میدهند.
نیکولا میکوویچ، تحلیلگر سیاسی صربتبار به MEE گفت: جای تعجبی نیست که کرملین به دنبال حفظ “روابط نسبتا خوب” با تل آویو است، در حال حاضر چندین میلیاردر بانفوذ روسی نزدیک به کرملین تابعیت اسرائیلی دارند. همچنین، این واقعیت را باید در نظر گرفت که اسرائیل به تحریمهای ضدروسیه نپیوست و (حداقل به طور رسمی) به اوکراین کمک نظامی قابل توجهی ارائه نداد، مسکو علاقهمند است همزمان «روی دو صندلی» بنشیند و به عنوان «دوست» اسرائیل و فلسطینیها عمل کند.
جنگ ایران و اسرائیل بار زیادی از دوش مسکو بر خواهد داشت
مارکوف یک تحلیلگر نزدیک به کرملین در خصوص بحران خاورمیانه به trtworld گفت: در صورت وقوع یک جنگ همهجانبه بین اسرائیل و طرف مقابل، قیمت نفت افزایش مییابد و بر وخامت اوضاع در خاورمیانه میافزاید. برخلاف چین، افزایش قیمت نفت و آشفتگیهای خاورمیانه به نفع روسیه خواهد بود، روسیه کشوری نفتخیز است، که در جنگ با اوکراین قرار دارد و به دنبال روشهای مبتکرانهتر برای منحرف کردن حمایت غرب از کییف است. اگر جنگی همهجانبه با ایران و نیروهای نیابتی آن در سراسر خاورمیانه شعلهور شود، نه تنها بر قیمت نفت تأثیر میگذارد، بلکه بر سطح عرضه تسلیحات غربی به اوکراین نیز اثر خواهد گذاشت، بر این اساس، غرب ناچار خواهد شد لااقل بخشی از کمکهای نظامی خود را از اوکراین به سمت اسرائیل سرازیر کند و این مسئله، بار زیادی از دوش مسکو بر خواهد داشت.
به دلیل از بین رفتن بیش از ۲۶۰۰ تانک و ۵۰۰۰ خودرو زرهی روسیه در جنگ اوکراین این کشور در ماههای اخیر با چالش جدی تامین ادوات و حتی نیروی نظامی قابل اتکا مواجه شده است.
کریستین ساینس مانیتور نیز ضمن اشاره به روابط شخصی گرم پوتین و نتانیاهو، نظر سوتنیکوف، کارشناس مرکز امنیت بینالمللی IMEMO در مسکو را بازتاب داد که در نظری مشابه با مارکوف اذعان نمود: «در حالت ایدهآل، روسیه قصد دارد روابط فعلی خود با اسرائیل را حفظ کند و در عین حال شراکت سودمنداش با تهران را نیز تقویت کند. هرچند اگر درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل رخ دهد، کمکهای نظامی قابل توجه (غرب) از جبهه اوکراین منحرف خواهد شد.
روسلان سلیمانوف کارشناس روسوفیل امور خاورمیانه نیز در گفتگو با الجزیره گفت: روسیه از هرج و مرج در خاورمیانه سود میبرد، هرچند خواهان جنگ نیست.
سیاست بنشین و تماشا کن چین
ویلیام فیگوروا استاد دانشگاه در گرونیکن هلند به cnn گفت: به دلیل سرمایهگذاری کم عمق و اندک چین در ایران و عدم عمل به وعدههای مکرر اقتصادی توسط پکن و همچنین تلاش چین برای تاثیرگذاری بر سیاست ایران در خصوص حوثیها، از گرمی روابط تهران پکن کاسته شده است.
قاسانوف دیگر تحلیلگر اهل روسیه نیز به cnn گفت: چین فقط میتواند اوضاع را تماشا کند و به نتیجهای امیدوار است که در آن محبوبیت ایالات متحده پس از پایان درگیریها در خاورمیانه به میزان قابل توجهی کاهش یابد. نتیجه چنین درگیری به چین اجازه میدهد که به شکلی سودمندتر نفوذ خود در منطقه را افزایش دهد و احتمالاً چند پایگاه نظامی نیز در خاورمیانه تاسیس کند.
ادریس اوکودوکو، تحلیلگر سیاسی ساکن بیروت نیز در گفتگو با همین رسانه اظهار کرد: چین به جای ایفای نقش در یک بازی پرریسک و نامعلوم دیپلماتیک، ترجیع میدهد سیاست «صبر کن و تماشا کن» را دنبال کند. موضع چین عموماً «مقابله مستقیم با اسرائیل نیست» بلکه در تلاش است تا از میزان نفوذ آمریکا در خاورمیانه بکاهد.
گرفتاری ایران برای چین فضای تنفس بیشتری ایجاد میکند
موسسه استیمسون که یک اتاق فکر غیرحزبی مستقر در ایالات متحده است، در مقالهای تحلیلی نوشت: مناقشهای منطقهای اسرائیل و جنگ اوکراین، باعث میشود تا فضای تنفس و قدرت مانور بیشتری در منطقه مورد مجادله اقیانوس آرام (و تایوان) در اختیار چین قرار گیرد. جنگ غزه و بحران فلسطین از یک جنبه دیگر نیز یک تحول مثبت برای چین و تا حدودی روسیه به شمار میرود، زیرا به نظر میرسد این مناقشه و سایه جنگ، تلاشها برای ایجاد یک کریدور تجاری جدید از هند به اروپا از مسیر طریق خاورمیانه را متوقف کرده است. مسکو و بهویژه پکن نگران بودند که این پروژه بتواند طرح گسترده کمربند و جاده ابریشم نوین را به حاشیه ببرد و جاهطلبی هند برای پیوستن به کریدور حملونقل بینالمللی، طرح کریدور رقیب را که از بنادر بالتیک روسیه تا جنوب ایران ادامه دارد، تضعیف کند.
برخی دیگر از تحلیلگران نیز معتقد هستند که چین علاقهای ندارد که درگیری اسرائیل_ایران به یک جنگ تمام عیار منطقهای بدل شود، زیرا چین برای تامین منابع انرژی خود نیازمند ثبات در منطقه خاورمیانه است، هرچند بسیاری از کارشناسان، به مزایای مختلف درگیری تهران_ تل آویو برای منافع مسکو و پکن اشاره میکنند.