فرج سرکوهی: از شاهزاده‌ی ‌فردوسی تا «شاهزاده»

یکشنبه, 22ام مهر, 1403
اندازه قلم متن

01_sarkohi_nt_kh.jpgفرج سرکوهی – اخبار روز

خامنه‌ای، نتانیاهو، حماس و حزب‌الله برای حفظِ‌ قدرت، منافعِ و دگم‌های ذهنی خود، پا بر جانِ و زندگی مردمان می‌نهند.

اینان و آن‌ ایرانی که برای کسبِ قدرت به استقبالِ بمبارانِ کشور و جنگ و مرگِ مردمان می‌رود، در جهانی دور از خردِ انسانی فرودسی و گفته‌ی هوشمندانه اسفندیار، در کمینِ جانِ مردم نشسته‌اند

«مبادا چنین هرگز آیینِ من

که ایرانیان را به کشتن دهم

خود اندر جهان تاج بر سر نهم»

در آغازِ رزمِ رستم و اسفندیار، خوش‌ساختارترین و زیباترین تراژدی فردوسی و شعرِ کلاسیکِ فارسی، رستم به شاهزاده اسفندیار، که به سودای تاج و تختِ‌شاهی و جانشینی پدر و به خواستِ او، به جنگ رستم آمده‌است، پیشنهاد می‌کند‌ که به جای نبردِ تن به تن لشکریان آن‌ها با هم جنگ کنند.

رستم : «بگو تا سوار آورم زابلی

که باشند با خنجرِ کابلی

برین رزمگه‌شان به جنگ آوریم

خود ایدر زمانی درنگ آوریم»

فرزانگی انسان‌مدارانه و حکمتِ‌ انسان‌دوستانه‌ی فردوسی از زبانِ اسفندیار پاسخ می‌دهد:

«چنین پاسخ آوردش اسفندیار

که چندین چه گویی چنین نابکار

مبادا چنین هرگز آیینِ من

سزا نیست این کار در دینِ من

که ایرانیان را به کشتن دهم

خود اندر جهان تاج بر سر نهم»

برای خمینی ادامه‌ی جنگ «برکت!»‌ی بود که به تثبیتِ نظامِ دوزخی او یاری رساند.

برای خامنه‌ای جنگ‌افروزی و دشمنی با اسرائیل و آمریکا ابزاری است برای دوامِ نظامِ ستم که جنگ‌افروزی، چون استبداد، سرکوب، تبعیض و فقر، از پایه‌های اصلی نکبتِ جمهوری اسلامی است.

اکنون نیز خامنه‌ای، نتانیاهو، حماس و حزب‌الله برای حفظِ‌ قدرت، منافعِ و دگم‌های ذهنی خود، پا بر جانِ و زندگی مردمان می‌نهند. اینان و آن‌ ایرانی که برای کسبِ قدرت به استقبالِ بمبارانِ کشور و جنگ و مرگِ مردمان می‌رود، در جهانی دور از خردِ انسانی فرودسی و گفته‌ی هوشمندانه اسفندیار، در کمینِ جانِ مردم نشسته‌اند.

از: گویا 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.