نامه وارده: چرا پرونده های فساد مالی اینقدر طول میکشد؟

جمعه, 27ام تیر, 1393
اندازه قلم متن

نامه وارده:

موضوع اقتصادی کشور به نظر من یکی از اساسی ترین موضوعات است که زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است چند درصد مردم واقعا دارا هستند به جرئت می شود گفت فقط تعداد اندکی این سیستم اقتصادی خانمان سوزی که در کشور حاکم شده است روز به روز مردم را فقیر و فقیرتر می کند دولت حسن روحانی ادعا می کند که تمام سعی اش را می کند تا اقتصاد از رکود خارج شود و تورم را که ۵۰ درصد است کاهش دهد. لفاضی و آمار دادن های غلط نمی تواند واقعیتها را تغییر دهد و سختی و رنجی را که مردم می کشند مخفی کند.

اگر مردم امروز که می بینید زندگی می کنند تماما با مدیریت دخل و خرج خودشان است. در ایران امروز گذراندن زندگی روزمره مستلزم تحمل سختیهای زیادی است که آن در آمدی هم که از آن به دست می آید فقط کفاف زندگی روزانه را می دهد به دلیل بالا بودن هزینه زندگی چیزی از در آمد باقی نمی ماند و اگر بگوییم اقتصاد بی صاحب است زیاد اشتباه نگفته ایم.

فرایند پیگیری پرونده های فساد اقتصادی و صدور حکم مدتها طول میکشد و در آخر کسی را اعدام میکنند که گفته میشود زیادی میدانسته است. شما این رفتار را مقایسه کنید با رفتاری که دستگاه قضایی در مقابل چند جوان که در تهران گویا زورگیری کرده بودند و فیلم زورگیری انها منتشر شده بود و گویا انعکاس زیادی هم داشته بود. پلیس در ظرف دو هفته انها را دستگیر و محاکمه میکند و در آخر که کمتر از یک ماه نشد آنها را به اعدام محکوم و حکم را نیز به سرعت اجرا کرد تفاوت در رفتار تا این حد چرا؟

چرا در آنجا در عرض یک ماه جان دو جوان را که به هر دلیلی دزدی کرده بودند گرفتید ولی حالا در مقابل مفاسد اقتصادی این قدر به کندی عمل می کنید آیا دلیلی غیر از این ندارد که آن دو جوان از مردمانی بودند که شما هرگز آنها را انسان فرض نکرده اید و همیشه حقوق انسانی شان را با تحمیل فقر، محروم کردن از زندگانی انسانی با فرایندهای غیر مستقیم و مستقیم نقض کرده اید ادعای مثلا مسئولین این بود که آنها اذهان عمومی جامعه را ناراحت کرده اند در نتیجه به پرونده آنها باید با سرعت رسیدگی شود عجب آقایان اذهان عمومی مردم را نیز می فهمند که چیست. پس چطور است که وقتی در خیابانها انسانها را حلق آویز می کنید و آنها را به فجیع ترین شکل ممکن می کشید آن وقت اذهان مردم ناراحت نمی شود. واقعیت آن است که این گونه رفتارها انعکاسی از ماهیت درونی سیستم آدمکش قضایی است در جایی که پول حرف اول را می زند و تمام مسئولان به نحوی از انحاء وابسته به جریان مافیا هستند دیگر عدالتی نمی تواند باشد علت تاخیر در اعدام این سه نفر فقط جریانهای مختلف قدرتمند است که بر سیستم قضایی یک کشور اثر می گذارد در موردی دیگر آقای اژه ای گفت لیست بدهکاران کلان مشخص است ولی بانک ها تمایل آن چنانی به بازپس گیری این پولها ندارند ولی چرا؟ پس شما به عنوان سخنگوی قوه قضاییه و عضوی از دستگاه قضایی چه کاره هستید اگر بانک نمی تواند معوقاتش را پس بگیرد پس شما چرا پس نمی گیرید چون قانونا دستگاه قضایی می تواند پس بگیرد. اینجا نیز باز مشخص است که آقایان با دانه درشت ها و یا دست های پنهان (واژه ای برای توجیه و سرپوش نهادن بر دزدیها) طرف هستند که نمی توانند با آنها برخورد کنند. متاستفانه روحیه فرد گرایی در ایران(به وسیله سخت کردن معیشت مردم، سرگرم کردن مردم به امور روزانه به دلیل سختی گذران زندگی، ترویج اعتیاد و روشهای کثیف دیگر جامعه را نسبت به سرنوشت و آینده اش بی تفاوت کرد است) ترویج داده می شود. شاید الان تصوری که در ذهن مبارزان سیاسی باشد تصور ایران در دوران دهه ۵۰ است که با پخش دسته ای اعلامیه یک جامعه به هیجان می آمد و آن روحیه ی مبارزاتی خود را پیدا می کرد و آماده خیزش می شد ولی ایران امروز چنین ایرانی نیست علت آن نیز بی اعتمادی به گروههای اپوزیسیون و فشار زندگی بر مردم است.
ولی جریان ۸۸ می تواند این موضوع را اثبات کند که هنوز انسانهایی وجود دارند که می توانند سرنوشت را تغییر دهند. البته اینجا نباید سوء تفاهم شود اگر مردم در ۸۸ به خیابانها آمدند دلیلش موسوی و کروبی نبود بلکه دلیلش تنفر از نظم حاکم بود. کروبی و موسوی خود نیز جزو همین دارو دسته هستند. فرق روحانی با موسوی یا کروبی چیست؟ به نظر من هیچ. کروبی خود دورانی رئیس مجلس بوده است. در دوران ریاستش چه گلی بر سر مردم زده است و موسوی نیز هم چنین مشکل ۸۸ این بود که نه هدف داشت، نه رهبری، نه سازمانی که بتواند از مردم حمایت کند. در جایی که حرف آخر را مسلسل، باتوم ، اشک آور می زند آیا اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز می تواند معنایی داشته باشد. منطق این افراد این است که به فرض اگر چند میلیون نیز به خیابانها بریزند و اعتراض کنند ما می توانیم به وسیله اسلحهای جنگی آنها را به رگبار ببندیم. بسیاری از این استراتـژیست ها می گویند که رژیم نمی تواند چند میلیون نفر را نابود کند ولی از این رژیم هر کاری بر می آید پس باید برای حمایت از اعتراض یک سازمان نظامی حرفه ای و مردمی باشد که هر وقت آنها جرئت کردند به طرف مردم حمله ور شدند و قصد کشتار داشتند جلویشان را بگیرد و جواب گلوله را با گلوله و توپ را با توپ بدهد و از مردم در صحنه را حمایت کند یکی از دلایل اصلی که مردم نمی توانند در ایران در مقابل این رژیم بایستند همین استفاده از خشونت رژیم است در جایی که مردم زیاد هستند با بستن آنها به رگبار، در جایی که دیگر تجمعات میلیونی وجود ندارد برای زدن نخبگان مخالف آنها را دستگیر میکند شما هر جور که نگاه کنید آخرش به خشونت ختم می شود و رژیم نیز به خوبی به کاربرد این سلاح پی برده است.

امضاء محفوظ


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.