طبق اخباری که منتشر شد، به دلیل فشارهای امنیتی که در ماههای اخیر به دلیل قرار گفتن نامتان در فهرست داوران اتاق «VAR» بازی «استقلال» و «پرسپولیس» متوجه شما شده بود، تصمیم گرفتید از کشور خارج شوید. آنچه به یاد داریم، این است که نام شما با وجود این که جزو فهرست داوران بینالمللی زن ایران بودید، بارها از فهرست داوران فدراسیون فوتبال حذف میشد تا مبادا فیفا از مهسا قربانی برای داوری در بازیهای مردان استفاده کند. اما بعد از ماجرای اسفند ۱۴۰۲ و قرار گرفتن نام شما به عنوان داور دربی تهران، کلا به صورت کامل حذف شدید.
بله. بعد از این که به صورت رسمی اعلام کردند من یکی از داوران VAR دربی تهران هستم و فیفا هم تاییدیه من را در کمتر از ۴۸ ساعت صادر کرد، تماسهایی آغاز شد؛ ابتدا از حراست فدراسیون فوتبال و بعد حراست وزارت ورزش و جوانان. اما خیلی سریع افرادی که نه میدانستم چه کسانی هستند یا از کجا با من تماس گرفتهاند، سراغ من آمدند. وقتی از مسوولین خودم در فدراسیون و مدیران فدراسیون فوتبال سوال کردم که اینها چه کسانی هستند، گفتند نهادهای امنیتی بسیار بالا وارد این پرونده شدهاند! ابتدا به من گفتند خودت محترمانه از داوری این بازی انصراف بده. بعد گفتند نامهای بنویس و بگو شرایط روحی و روانی مناسبی برای داوری این بازی نداری. بعد هم گفتند بنشین جلوی دوربین و بگو بیمار هستی و نمیتوانی این بازی را قضاوت کنی. اما پذیرش این موضوع برای من دشوار بود و در نهایت با هیچکدام از خواستههایشان موافقت نکردم. کار به جایی رسید که نوع پوشش من در بازیهای بینالمللی را وارد موضوع کردند و گفتند باید به ما تاییدیهای بدهی که در خارج از کشور برهنه شده بودی! در جریان این اتفاقات هم با الفاظی رکیک و زننده با من صحبت میشد و تهدیدم میکردند. در نهایت هم البته من زیر پذیرش این فشار نشدم.
در همان زمانی که فدراسیون فوتبال داشت نام شما را از فهرست داوران دربی تهران خارج میکرد، ما در «ایرانوایر» به نقل از منابع امنیتی در گزارشی از این که نیروهای لباس شخصی و امنیتی به سراغ شما آمدهاند، نوشتیم. فدراسیون فوتبال این موضوع را در آن زمان به صورت غیررسمی تکذیب کرد که شما میگویید این اتفاق افتاده بود. اما گفتید از الفاظی رکیک هم در زمان بازجوییها یا صحبتهای خود استفاده میکردند.
در حقیقت پای این نهادها از زمانی به موضوع داوری من در دربی باز شد که حراست فدراسیون فوتبال و حراست وزارت ورزش حس کردند نمیتوانند روی نظر من تاثیری بگذارند. پس از آن لباس شخصیها و نیروهای امنیتی با من صحبت میکردند. الفاظ آنها بار روانی بسیار زیادی روی من داشت. به من میگفتند باید اعتراف کنی که وقتی به خارج از کشور میرفتی، لخت بودهای! میگفتند اعتراف کن وقتی به مسابقات بینالمللی میرفتی، میخواستی بدن خودت را نشان بدهی! وقتی من با این حرفها مخالفت میکردم، روی میز میکوبیدند، عصبانی میشدند و صدای خود را بالا میبردند. من از شما عذرخواهی میکنم اما میگفتند «زرت و پرت نکن»، «ما گندهتر از تو را نابود کردیم»، «همیشه سادهترین راه، کمرنگ کردن آدمها و بعد محو کردنشان است»و…. به صورت واضح من را تهدید به قتل میکردند. میگفتند تو را هم میکشیم. میگفتند قبل از تو هم کسانی اینجا بوده که از این در بیرون رفته و ناگهان با یک ماشین تصادف کرده و مردهاند و هیچکس هم نفهمیده که چه اتفاقی افتاده است. بارها من را با اسیدپاشی تهدید کردند.ماموران به من میگفتند تو یک زن هستی، چیزی نیستی! فکر میکنی کی هستی؟ اما من سعی میکردم با چارچوبهایی که برای خودم تعریف کردهام، جلو بروم و لااقل جلوی شکسته شدن خودم مقتبل آنها را بگیرم.
شما در صحبتهای خود به این موضوع اشاره کردید که ماموران گفته بودند بنویس و امضا کن که بیمار هستی و توانایی داوری کردن را نداری.
در آن بازه زمانی دربی، من از سلامت کامل برخوردار بودم. حتی یک ماه قبل از آن بازی هم یک بازی لیگ برتر زنان را قضاوت کردم. در آن زمان هیچ مشکلی برای من وجود نداشت. آنها به هرحال یا از اتفاقات گذشته من یا براساس ساختههای ذهنی خود میخواستند چنین اعترافی از من بگیرند. حتی به من گفتند ما میتوانیم خودمان برگههای پزشکی تو را آماده کنیم! مساله آنها رسانه و مردم ایران نبود، میخواستند فقط یک مدرک داشته باشند که به فیفا ارایه کنند و جلوی مشکلاتی مانند دخالت سیاست در ورزش را بگیرند.ماموران امنیتی بارها به من گفتند ما میتوانیم خودمان مدارکی که لازم است را تهیه کنیم و تو فقط تایید کن. ولی من به واسطه اعتقاداتی که داشتم، تن به خواستههایشان ندادم. اما کمی که گذشت، از طریق دوستانم که در خارج از کشور بودند، متوجه شدم طی نامهای، به فیفا اعلام شده است من، یعنی مهسا قربانی، به دلیل رنج بردن از یک بیماری سخت، شرایط داوری در دربی تهران را ندارم. این نامه را من ننوشته بودم و من امضا نکرده بودم.
تا جایی که متوجه شدم، فیفا شما را برای این بازی تایید کرد ولی مصاحبهای وجود دارد که در آن رییس فدراسیون فوتبال ایران انتخاب شما را به عنوان یکی از داورهای دربی تهران، دستاورد شخصی خودش میدانست. البته این مصاحبه مربوط به قبل از ورود نهادهای امنیتی به موضوع داوری شما در دربی تهران بود.
حقیقت این بود که کمیته داوران فدراسیون فوتبال من را برای داوری این بازی انتخاب کرد. فیفا هم این تصمیم را تایید کرده بود. اما مسوولین فدراسیون فوتبال و شخص «مهدی تاج» در آن مقطع زمانی میدانستند که مدارک مورد نظر فیفا برای قضاوت در اتاق VAR را فقط من داشتم. اما بعد نهادهای امنیتی ورود کردند.من یادم هست که آقای تاج عین این جمله را به شخص من گفت: «نهادهایی بالاتر از قدرت ما و فوتبال ایران به پرونده شما ورود کردهاند.» در حقیقت با همین جمله، نهادهای امنیتی به آنچه میخواستند، رسیدند.
این در نهایت فدراسیون فوتبال بود که نامه جعلی بیماری شما را برای فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) ارسال کرد.
مشخصا کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا، نهادی جز فدراسیون فوتبال ایران را برای مکاتبه در مورد فوتبال ایران به رسمیت نمیشناسند. هر نوع مکاتبهای با فیفا باید از طریق فدراسیون فوتبال ایران باشد و در مورد من هم دقیقا همین اتفاق افتاد.
حتی بعد از این که نام شما از فهرست داوران دربی تهران حذف شد، فشار نهادهای امنیتی روی شما وجود داشت. این موضوعی بود که ما طی ماههای گذشته بارها، چه از داخل فدراسیون فوتبال و چه از وزارت ورزش و جوانان میشنیدیم که مهسا قربانی همچنان تحت نظر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
وقتی این نهادهای امنیتی متوجه شدند که من به هیچ عنوان حاضر نیستم به آنچه اسمش «اعتراف اجباری» است تن بدهم، ادبیاتشان تغییر کرد. من از رسانه شما عذرخواهی میکنم که کلماتی که از دهانشان شنیدم را تکرار میکنم اما وقتی مطمئن شدند که همکاری نمیکنم، گفتند: «از اتاق که گم شدی و رفتی بیرون، گوشه خانهات مینشینی، با کسی مصاحبه نمیکنی!» آنها مستقیما به من گفتند تلفنهای خودت و خانوادهات شنود میشوند و حق حرف زدن با هیچکس در مورد هیچ موضوعی را نداری. دربی تمام شد اما بازجوییهای من ادامه داشتند؛ در مورد همه چیز، حتی اینکه چرا سالهای قبل با پوشش متفاوت قضاوت کردهای.
شما در صحبتهای خود به موضوع نوع پوششتان اشاره کردید. اسفند سال ۱۳۹۶، ما در «ایرانوایر» گزارشی در مورد قضاوت شما در بازی مردان آسیا منتشر کردیم. عکسهای شما از همان مسابقه هنوز هم در «ایرانوایر» موجود هستند؛ یقه کاملا بسته، موهایی پوشیده و پیراهن با آستین بلند ولی با شورت ورزشی داوران فوتبال. یعنی مشکل نهادهای امنیتی و بازجوهای شما فقط یک وجب از روی زانوی شما بود؟
من میخواستم پوششی که کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا برای داوران زن و مرد در نظر میگیرد را رعایت کنم. زنان داور باید با حجاب اجباری در مسابقات داوری کنند و نباید لباسهای رنگی و غیر مشکی بپوشند. بعد از این که من با همان البسه مورد تایید فیفا در مسابقات شرکت کردم، زیر شدیدترین فشارها قرار گرفتم.
مهرماه سال ۱۳۹۷ هم در گزارش دیگری که در «ایرانوایر» منتشر شد، به این موضوع اشاره کردیم که فدراسیون فوتبال عامدانه از اعزام شما به رقابتهای بینالمللی جلوگیری میکند. در همین گزارش نوشته بودیم که دلیل اصلی این موضوع، از دست رفتن شانس شما برای قضاوت در جامجهانی فوتبال مردان بود؛ یعنی شانس قضاوت در جامجهانی ۲۰۲۲ قطر را مثل برخی از زنان داور دیگر داشتید ولی فدراسیون جمهوری اسلامی این شانس را از شما گرفت.
من افتخار میکنم در لیست اولیهای که فیفا سال ۲۰۲۰ به فدراسیونهای فوتبال ارایه کرد، نام من کنار نام «علیرضا فغانی» به عنوان تنها داوران ایرانی که میتوانند در رقابتهای جهانی قضاوت کنند، قرار داشت. در سمینارهایی که شرکت میکردیم، به ما گفتند اگر شما در مسابقات پیش رو، انتظارات ما، یعنی انتظارات کمیته داوران فیفا را برآورده کنید، شانس قضاوت در جامجهانی مردان در قطر را خواهید داشت؛ یعنی اتفاقی که برای شش داور زن دیگر افتاد. اما برای من نه. مشکلی که من با آن مواجه بودم، این بود که فدراسیون ایران حتی انتظارات اولیه فیفا را برآورده نکرد. فیفا وقتی میدید فدراسیون ایران حتی قدم اول را برنمیدارد، به این باور رسید که سرمایهگذاری روی ما هیچ خروجی برای آنها ندارد.
فروردین ماه ۱۴۰۳ هم منابع «ایرانوایر» در فدراسیون فوتبال گفته بودند این فدراسیون نباید نام مهسا قربانی را برای اعزام به رقابتهای بینالمللی قرار دهد تا از فهرست کلی فیفا برای تمامی مسابقات بینالمللی حذف شود. شما خودتان در ایران هم چیزی را شنیدید یا حس کردید؟
بله. سرچشمه این ماجرا از اینجا بود که من وقتی با دوستانم یا همکارانم صحبت میکردم، میگفتم من به شما قول میدهم روزی در یک رویداد بزرگ فوتبال، بدون حجاب اجباری و کاملا مانند داوران زن دیگر داوری کنم. همیشه میخواستم این تصمیم را در بهترین زمان و مکان، در یکی از بزرگترین رویدادهای فوتبال اجرا کنم. این همیشه رویای من بود. حس میکنم که بخشی از این صحبتها به گوش نهادهای امنیتی یا فدراسیون فوتبال رسیده بود و فدراسیون بارها دعوتنامههای من به رقابتهای بینالمللی را نادیده میگرفت. از طریق دوستانم در خارج از کشور میشنیدم که نام من هم در فهرست داوران مورد نظر فیفا قرار داشته است ولی حتی به من اطلاع هم نمیدادند. به دور نهایی مسابقات المپیک دعوت شده بودم. از حراست فدراسیون فوتبال با من تماس گرفتند و اول گفتند نباید این پوشش را داشته باشی. بعد گفتند تو برای حضور در این مسابقات دعوت شدهای، حالا باید آنچه ما میخواهیم را مکتوب بنویسی. گفتند اول باید متعهد بشوی که نباید با پوشش غیر مشکی وارد زمین شوی و نباید هیچ بخشی از بدنت معلوم باشد. به من میگفتند باید هر زمان عکس و فیلم از خودت برای ما ارسال کنی! من باید از قبل و بعد از تمرین هم برایشان عکس و فیلم میفرستادم تا ماموران حراست فدراسیون فوتبال مطمئن شوند که مثلا در هتل یا قبل از بازی و زمان گرم کردن یا در رختکن، پوشش اجباری اسلامی را رعایت کردهام!
یعنی باید از خودتان عکس و فیلم میگرفتید و ارسال میکردید؟
بله، دقیقا. یا این که از دوستانم میخواستم از لحظاتی که دارم گرم میکنم، فیلم بگیرند و برای من بفرستند تا من برایشان ارسال کنم.
از کجا، با کدام اتفاق به این نتیجه رسیدید که مهسا قربانی دیگر باید برود؟
من از سال ۲۰۱۷ که به عنوان داور بینالمللی انتخاب شدم، میخواستم به عنوان دختر ایرانی آن قدر پیشرفت کنم که هم الگویی برای دختران همسن خودم باشم، هم جایی در دل مردم ایران باز کنم. میخواستم موانع را کنار بزنم اما مشکل همیشه پوشش من بود. باید هر بار مورد تهدید قرار میگرفتم. هر بار خانوادهام را زیر فشار میگذاشتند. تا جایی رسیدیم که خودم را در یک قدمی جام جهانی ۲۰۲۲ دیدم اما فدراسیون فوتبال زیر فشار نهادهای دیگر، من را حذف کرد. آنجا بود که دیدم مسیری که باید رنگ حقیقت به رویاهایم بزنم، وجود ندارد. بعد از جام جهانی، ماجرای دربی به وجود آمد. مسابقهای که همه داشتند به رنگ آبی و قرمز فکر میکردند، تبدیل شد به پرونده امنیتی برای من. یک داوری برای یک بازی فوتبال را تبدیل کردند به تهدید به قتل، تهدید به تصادف ساختگی، تهدید به اسیدپاشی. آنجا بود که فکر کردم ترس اینها دقیقا از چیست؟یک بار گفتند: «امروز بگذاریم بروی توی اتاق VAR، فردا هم میخواهی کنار زمین داوری کنی، پس فردا هم میخواهی داور وسط زمین باشی!» میگفتند: «تو کی هستی که میخواهی چنین کارهایی بکنی؟»میخواستم به اهدافی برسم که در این سالها برایشان تلاش کرده بودم. من همیشه دوست داشتم بمانم و زیر اسم ایران موفق شوم ولی دیگر به مرحلهای رسیدم که تهدید جانی شدم و فهمیدم دیگر جایی برای حتی یک قدم رو به جلو نمانده است.
موضوعی باقی مانده است که من نپرسیده باشم؟
در مورد همه چیز حرف زدیم اما یک موضوع را دوست دارم بگویم؛ سیستم، هم فاسد است و هم دروغگو. سالها بود که دوست داشتم از یک رسانه با مردم کشورم صحبت کنم و بگویم شمایی که از دور موفقیت من را میدیدید، اینها به شما فضای پیشرفت نمیدهند. اینها نمیخواهند زنها به جایی برسند. من در این سالها دیدم چه قدر این سیستم از قدرت زنها میترسد. شاید خیلی زشت باشد که بگویم اما همین افراد در فضای خصوصی متفاوت از رفتارهای عمومی خود بودند. میگفتم تویی که دیروز در جمع جلوی دیگران با من در مورد قوانین شرع و ترویج اخلاق اسلامی صحبت میکنی، چرا امروز در چتهای خصوصی خود حرفهای خارج از هر گونه عرف میزنی؟به عنوان آخرین حرف میگویم ما زنها و دخترهای ایرانی تنها هستیم. از آقایان ایران میخواهم کنار ما و پشت ما باشند تا کنار هم ایران را بسازیم.
از: ایران وایر