در حاشیهی اعلام آمادگی مدیریت سینمای کشور از ساخت فیلم جدید تقوایی؛
هرگز نمیخواهم به هر شرایطی تن دهم و هر طور که شده کار کنم. برای من کارنامهی حرفهایام بسیار مهم است پس با وسواسی که دارم؛ اگر فضا آنطور که میخواهم مهیا باشد؛ فیلم جدیدم را میسازم.
ناصر تقوایی قرار بود فیلم سینمایی “چای تلخ” را بسازد که به دلایل نامعلومی با توجه به اینکه نصف دکورهای آن نیز ساخته شده بود؛ مسکوت ماند.
کارگردان “کاغذ بیخط” راجع به ساخته نشدن آخرین اثرش میگوید: واقعا تا همین حالا دلیل ساخته نشدن این پروژه را نمیدانم.
قرار بود ساخته شود و در واقع بدقولیهایی صورت گرفت و فضای غیرحرفهای پیش آمد که من ترجیح دادم کار را متوقف کنم.
همه میدانند در فضای غیرحرفهای نمیتوانم کار کنم.
او درباره وضعیت امروز سینمای ایران میگوید: این روزها من خیلی سینما و تلویزیون را پیگیری نمیکنم و صرفا مشغول تدریس هستم.
او به آخرین ساختهاش “کاغذ بیخط” و درهم تنیدگی تلخی با طنز در این فیلم اشاره کرده و میگوید: شما به عنوان یک کارگردان نمیتوانید یک فیلم سینمایی سراسر تلخ را به مردم بدهید. آنها باید ضمن اینکه از فیلم درس میگیرند؛ با آن ارتباط برقرار کنند و تا انتها دوام بیاورند و همراه آن شوند.
تقوایی میگوید: از نظر من کاغذ بیخط؛ یک فیلم تلخ نیست بلکه فیلمی است؛ آموزده که تلنگر به تماشاگر میزند. البته شوخیهای کلامی هم دارد که تماشاگر گاهی همراه با کاراکترهای فیلم به خنده واداشته میشود.
کارگردان سریال “دایی جان ناپلئون”؛ اقبال میان مخاطبان را محصول کار دقیق دانسته و میگوید: سریال دایی جان ناپلئون محصول مدتها همدلی و زحمت یک گروه بزرگ بود و به هیچکدام از مباحث موردنظر سرسری نپرداخت به همین خاطر توانست نزد تماشاگران با اقبال مواجه شده و دیده شود.
کارگردان “ناخدا خورشید” ادامه میدهد: در زمانهای گذشته کسانی که عاشق سینما بودند به عنوان یک هنر عاشق آن بودند و نهایت تلاششان را میکردند تا به گونهای بازی کنند که از پس نقش بریند. آنها به سینما صرفا به شکل یک شغل نگاه نمیکردند و کار برایشان بسیار جدی بود. آنها برای کارشان حرمت قائل میشدند و اینکه قرار است با چه کارگردانی کار کنند برایشان بسیار مهم بود به همین خاطر نزد تماشاگر هم محبوب بودند.
تقوایی به شرایط امروز سینمای ایران هم اشاره کرده و میگوید: بازیگران امروز هم به کارشان اهمیت میدهند اما باید قببول کرد امروز همه چیز به خاطر پول دستخوش تغییر میشود. پول سرنوشت سینما و سینماگر را تغییر میدهد. به این عامل میتوان زیادی ممیزیها را هم افزود که موجب میشود دست کارگردانها بسته شود.
تقوایی درباره اینکه با وجو اقبال مجموعهی مدیریت سینما؛ آیا قرار نیست کار جدیدی بسازد؛ میگوید: یک کارگردان که بهترین سالهای عمر خود را صرف فراگرفتن سینما کرده؛ قطع به یقین دوست دارد تا جایی که بلد است و در توانش هست؛ از داشتههایش استفاده کند. اما من هرگز نمیخواهم به هر شرایطی تن دهم و هر طور که شده کار کنم. بلکه دوست دارم کار اصولی انجام دهم. برای من کارنامهی حرفهایام بسیار مهم است پس با وسواسی که دارم؛ اگر فضا آنطور که میخواهم مهیا باشد؛ فیلم جدیدم را میسازم.
تقوایی درباره تربیت شاگردان جدید در زمینهی فیلمسازی هم میگوید: همواره سعی میکنم به شاگردانم بگویم که تمام آنچه بلد هستند را در کارشان پیاده کنند و کمفروشی نکنند و به کارشان اهمیت بدهند و البته به هر قیمتی هم هر کاری را انجام ندهد.
او در پایان میگوید: امیدوارم جوانها با آموزش درست بتوانند کارهایی را در آینده انجام دهند که در راستای ارتقای کلیت سینمای ایران باشد.