سایت ملیون ایران: بر اساس گزارش مهر افزایش شوهرکُشی یکی از معضلات اصلی در جامعه شده است. تا سال ها قبل اگر در مورد همسرکُشی بحث می شد موضوع قتل زنان به دست مردان بود اما طی سال های اخیر با رشد چشمگیر قتل مردان به دست زنان رو به رو بوده ایم. وقوع قتل به روش های خشن به دست زنان حکایت از عمق این فاجعه دارد. به گفته این سایت “زنان نیز به دلیل ازدواجهای تحمیلی و زودهنگام، کمسوادی و ناآگاهی، ناتوانی در طلاق، طولانی شدن رسیدگی به دادخواست و صدور حکم طلاق به درخواست زنان، ضعف مبانی اخلاقی و انسانی، خیانت به همسر به دلیل ناتوانی جنسی و موارد مشابه نقشه قتل همسر را کلید زدهاند”.
تا کنون که قتل زنان توسط مردان بیشتر بود از “معضل اصلی” صحبتی نمیشد، اما اکنون این موضوع یک “معضل اصلی” شده است. باید توجه داشت که همسر کُشی در هر دو صورت معضل است و تردیدی نیست که مشکلات اقتصادی و خانوادگی در بالا رفتن آمار قتل مردان توسط همسرانشان نقش دارد و علاه بر آن اگر زنان گرفتار ازدواج های تحمیلی نشوند و مانند مردان حق طلاق داشته باشند که بتوانند هر زمان که نخواستند از شوهرانشان جدا شوند، این معضل به مراتب کمتر خواهد شد. این مصائب نتیجه سیاست های نظام جمهوری اسلامی و قوانین شریعت است.
به گزارش مهر، زنگ خطر به صدا درآمده است. زمانی که حرف از همسرکشی به میان میآید دیگر موضوع درباره قتل زنان به دست مردان نیست و ماجرا متفاوت شده است. حالا معضل اصلی افزایش شوهرکشی در جامعه است. جنایاتی که با روشهایی خشن انجام می شود و در اغلب آنها پای مرد دیگری در میان است. زن با وعده ازدواج مردی را فریب داده و او را وادار به قتل شوهرش می کند. در پایان نیز در این پرونده ها دو مرد قربانی شده و زن دسیسه گر تنها به زندان محکوم می شود.
…
همسرکشی یکی از جرایم مهم و قابلتوجه جوامع مختلف است که کارشناسان همواره درباره علل بروز این معضل و راههای پیشگیری و کاهش این آسیب اجتماعی و تبعاتش که امنیت روحی، روانی جامعه را خدشهدار میکند هشدار میدهند. تا سال ها قبل اگر در مورد همسرکشی بحث می شد موضوع قتل زنان به دست مردان بود اما طی سال های گذشته با رشد چشمگیر قتل مردان به دست زنان رو به رو بودیم. شوهرکشی در حال حاضر به یک معضل تبدیل شده و وقوع قتل به روش های خشن به دست زنان حکایت از عمق این فاجعه دارد.
نتایج یک تحقیق بیانگر آن است که مردان بیشتر به دلایل ناموسی، حسادت شدید، سوءظن و یا تربیت در خانوادههای پدرسالار مرتکب قتل همسر شدهاند. زنان نیز به دلیل ازدواجهای تحمیلی و زودهنگام، کمسوادی و ناآگاهی، ناتوانی در طلاق، طولانی شدن رسیدگی به دادخواست و صدور حکم طلاق به درخواست زنان، ضعف مبانی اخلاقی و انسانی، خیانت به همسر به دلیل ناتوانی جنسی و موارد مشابه نقشه قتل همسر را کلید زدهاند.
طلاق مشکل اصلی زنان شوهر کش
۸۵ درصد زنان متهم به قتل همسر نیز پس از دستگیری اعلام کردهاند که قصد متارکه داشتهاند اما به دلایل مختلف چارهای جز کشتن شوهر ندیدهاند.همچنین زنان به ندرت، خود مرتکب قتل شده و بیشتر تحت تأثیر وسوسه فرد دیگری که اغلب مرد هستند به ارتکاب جنایت تشویق میشوند. در برخی موارد نیز زنان، مرد غریبهای را برای کشتن شوهر اجیر میکنند. پیش از این تصور میشد داشتن فرزند عامل بازدارندهای در وقوع جرم است، در حالی که واقعیت اینگونه نیست چرا که ۹۹ درصد زنان و ۸۹ درصد مردان همسرکش گفتهاند که هنگام ارتکاب جرم دارای فرزند یا در انتظار فرزند بودهاند.
۶۶ درصد زنانی که مرتکب قتل همسر شده یا در آن مشارکت یا معاونت داشتهاند، اظهار کردهاند در دوران زندگی مشترک، بارها مشاجره و قهر و آشتی داشتهاند. اما ۸۵درصد زنان متهم به قتل همسر که قصد متارکه داشته و به دلایلی از جمله مخالفت شوهر، والدین، وجود فرزندان و نیاز مالی، شرایط زندگی را تحمل کرده و در نهایت صبر و تحملشان به سرآمده، اقدام به از بین بردن همسر خود کردهاند.
به گفته جرمشناسان به طور معمول زنانی دست به قتل همسر میزنند که در کنار او احساس خوشبختی و رضایت نمیکنند. بنابراین در تداوم یک نارضایتی مزمن دست به جنایت زده یا دسیسه قتل میچینند.