ایران وایر
بر اساس اطلاع «ایرانوایر»، حدود ساعت ۱۰:۳۰ شب دوشنبه اول اردیبهشت۱۴۰۴، معاون دادستانی آذربایجان غربی به خانواده «حمید حسیننژاد حیدرانلو»، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، گفته که او همان روز شنبه به تهران منتقل و اعدام شده است. منابع ایرانوایر تایید کردهاند که فردی بهنام خانوادگی «ساریخانلو»، در دادگاه انقلاب ارومیه این خبر را شخصا به خانواده آقای حسیننژاد داده و گفته است که «همان شنبه بردندش تهران و اعدامش کردند. دارند شما را سر کار میگذراند». او گفته که بروید «مخفیانه» برایش مراسم بگیرید.
به گفته منابع ایرانوایر، خانواده این شهروند کُرد که مقامات قوه قضاییه میگویند اعدام شده ولی هنوز پیکر او یا نشانی محل دفناش را به خانواده ندادهاند، تهدید شدهاند که چنانچه اطلاعرسانی کنند، با آنها «برخورد جدی» خواهد شد.
«عثمان مزیّن»، وکیل آقای حسیننژاد به ایرانوایر میگوید که «تاکنون هیچ مقامی به وکیل پرونده اطلاع نداده که (حمید حسیننژاد) چگونه و در چه روزی اعدام شده است. او به اعدام، «هدایت عبداللهپور»، دیگر زندانی سیاسی کُرد که در سال ۱۳۹۹ «تیرباران» شد و ۴۴ روز بعد مسوولان زندان گواهی فوت او را به خانواده نشان دادند، اشاره کرده و میگوید: «قبلا هم همین شعبه حکم اعدام هدایت عبداللهپور را اجرا کرد و جسد را به خانواده هم نداد.»
خبرگزاری «فارس»، وابسته به سپاه پاسداران نیز شامگاه دوشنبه در خبری تایید کرد که خبر اعدام این شهروند کُرد و پدر سه فرزند به خانواده او داده شده است.
بعدازظهر روز شنبه، ۲۹فروردین۱۴۰۳، در پی پیگیریهای عثمان مزیّن، وکیل این زندانی سیاسی و بسطنشینی خانواده حسیننژاد در مقابل زندان، او در تماسی چند ثانیهای و به زبان فارسی که از یک شماره ایرانسل صورت گرفته بود، گفته بود که «سالم» است و از برادرش خواسته بود که مراقب برادر دیگرشان، «اسماعیل» که اخیرا بهدلیل فشارهای ناشی از حکم اعدام حمید، اقدام به پایان دادن به زندگی خود کرده بود، باشند. این آخرین خبر خانواده از او بود و آخرین باری که صدایش را پیش از اینکه مخفیانه اعدامش کنند، شنیدند.
حمید حسیننژاد حیدرانلو که بود و چرا بدون اطلاع خانواده و وکیلاش اعدام شد؟
***
حمید حسیننژاد حیدرانلو، شهروند کُرد اهل چالدران و پدر ۳ فرزند بود که بزرگترینشان «روناهی» ۱۳ ساله و کوچکترینشان، «برفین» دو سال و چند ماهه است. او پیش از اینکه بازداشت شود کولبر بود و روز ۲۴فروردین۱۴۰۲ در حین «تردد غیرقانونی» از مرز بازداشت شد. ابتدا اتهامش قاچاق بود و برایش قرار وثیقه هم تعیین کرده بودند، اما یازده ماه و ۱۲ روز بعد از بازداشت را در بازداشتگاه اداره اطلاعات نگه داشته شد تا علیه خود اعتراف کند.
اتهام او مشارکت در قتل ۸ مامور مرزبانی ایران اعلام شده بود. او در دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی «نجفزاده» به اتهام «بغی از طریق عضویت در گروهک پکک و انتقال تیم ترور در سال ۱۳۹۶ از داخل کشور ترکیه به مرز ایران و چالدران که در نهایت به شهادت رسیدن هشت نفر از نیروهای مرزبانی منتج شده»، به اعدام محکوم شد.
دیوان عالی کشور اواخر اسفند۱۴۰۳ این حکم دادگاه بدوی را تایید کرد. پیشتر «عثمان مزّین»، حقوقدان و وکیل آقای حسیننژاد به ایرانوایر گفته بود که در ابتدا این حکم به او ابلاغ نشده و او در مراجعه خود تنها چند روز پیش از فرستادن حکم به اجرای حکم، یعنی اواسط فروردین۱۴۰۴ متوجه شده که دیوان عالی رای دادگاه انقلاب را تایید کرده است. اندکی بعد هم حکم به اجرای احکام فرستاده شد و خانواده برای ملاقات آخر فراخوانده شدند.
حمید حسیننژاد اما سواد خواندن و نوشتن نداشت و فارسی حرف زدن هم برایش دشوار بود. به همین دلیل نیز تمامی برگههای بازجوییاش و متن اعترافاتی که بهعنوان اصلیترین ادله دادگاه انقلاب برای صدور حکم اعدام علیه او استفادهشده، به دست خط بازجوهایش است و او فقط پای آنها را اثرانگشت زده بود.
حتی در ویدیویی که صداوسیمای ایران و خبرگزاری «فارس» از او منتشر کرده و مدعی هستند که در آن به قتل ماموران مرزبانی ایران «اعتراف» میکند هم او به سختی، منقطع و بعضا نامفهوم فارسی حرف میزند. با اینحال، دادگاه انقلاب ارومیه و دیوان عالی کشور، متن «اقرار» او را که به زبان فارسی است، مبنای صدور حکم اعدام برای این شهروند قرار داده و قوه قضاییه جمهوری اسلامی نیز او را بر همین اساس اعدام کرده است.
از پرونده پرابهام حمید حسیننژاد چه میدانیم؟
ایرانوایر پیشتر اسنادی را که بخشی از دادنامه این شهروند بود، بررسی کرده است. در این اوراق، بازجوهای آقای حسیننژاد با محاسباتی پیچیده مدعی شده بودند که او حدود ساعت ۱۲ ظهر بهطور قانونی از مرز بازرگان در شمالغرب ایران خارج شده و در دو ساعت و نیم بعد از ورود به ترکیه، مسیری کوهستانی و مملو از برف را بین بازرگان تا شهر کوچک بایدوغان در خاک ترکیه و سپس چالدران در ایران طی کرده و با یک نیسان آبی نزدیک به خودروی مرزبانان حرکت کرده تا «تیم ترور»، عملیات خود را انجام دهند و او آنها را سوار کند و با خود به داخل خاک ترکیه بازگرداند.
ماموران مرزبانی جمهوری اسلامی روز ۱۲آبان۱۳۹۶، حوالی ساعت سه بعدازظهر در یکی از روستاهای چالدران با شلیک گلوله افراد مسلحی که جمهوری اسلامی میگوید، «پکک» بودند، کشته شدند. خبرگزاری فارس میگوید که بقیه عوامل این «ترور» پیشتر با عملیات اطلاعاتی نیروهای امنیتی اریان شناسایی و به «هلاکت» رسیدهاند و آخرین نفر، حمید حسیننژاد بوده است.
این در حالیست که پیشتر منابع ایرانوایر گفته بودند که مسیری که ماموران امنیتی میگویند آقای حسیننژاد بهدلیل «اشراف» بر منطقه بهخاطر کولبر بودن، در حدود سه ساعت طی کرده، دستکم ۱۴ ساعت زمان میبرد، زیرا این مسیر صعبالعبور کوهستانی، حتی محل تردد «قاطر» هم نیست و باید با پای پیاده رفت.
به جز این، یک منبع مطلع که به دلایل امنیتی نخواسته نامش فاش شود، پیشتر به ایران وایر گفته بود که روز ۱۲آبان۱۳۹۶، حمید حسیننژاد، به همراه همسر، دو فرزندش (آن زمان فرزند سومش هنوز به دنیا نیامده بوده) و مادرش که با او زندگی میکرده، حدود ساعت ۱۲ ظهر از مرز بازرگان در شمال غربی ایران بهصورت قانونی وارد خاک ترکیه میشوند. آنها سپس به شهر مرزی بایدوغان رفته، خرید کرده، ناهار خورده و حدود ساعت ۵ با پاسپورتهایی که مهر ورود به آن خورده، وارد خاک ایران میشوند. خانواده آقای حسیننژاد پیشتر به «قرآن»، کتاب آسمانی مسلمانان قسم خوردهب ودند که او در این سفر حتی برای لحظهای از آنها جدا نشده است.
شخص مطلعی که با ایرانوایر صحبت کرده با تاکید بر اینکه آقای حسیننژاد «بیگناه» است، گفته بود که خانواده و وکیل او پیشتر به دادگاه گفتهاند که حاضرند هزینه کارشناس مورد اعتماد وزارت اطلاعات را هم جور کنند که این مسیر را برود تا ثابت شود که طی این مسافت و از کورهراههای کوهستانی منطقه، در مدت چند ساعت ممکن نیست: «ازلحاظ عقلانی و منطقی، این قابلپذیرش نیست.»
بااینحال، بنا به گفته یکی از منابع ایرانوایر، اداره اطلاعات حتی حاضر نشده، با نقطهزنی موبایل او و ویدیوهای دوربینهای مداربسته مکانهایی را که آقای حسیننژاد و خانوادهاش در آنجا تردد کردهاند، بررسی کند و فقط به «فیلم لحظه ترور» که در آنیک نیسان آبی دیدهشده، تاکید داشتهاند. ویدیویی که عثمان مزّین، وکیل حمید حسیننژاد میگوید در جلسه دادگاه هم حتی نمایش داده نشده است.
آقای مزیّن نیز پیشتر به ایرانوایر گفته بود که ایراداتی به روند رسیدگی به پرونده موکلش وارد است. او گفته بود که «جلسه دادگاه در دادگاه انقلاب بدون حضور نماینده دادستان بوده، با حضور فقط رییس بوده و مستشار حضور نداشته است.»
این وکیل دادگستری به ما گفته بود که در رای دیوان به «فیلم لحظه ترور» استناد شده است، درحالیکه این فیلم نه در دادگاه و نه در دیوان پخش نشده است: «ایرادی که به رای دیوان عالی کشور وجود دارد این است که ما دفاعیات مفصلی را بیان کردیم اما دیوان عالی صرفا استناد دادنامه را ادعای ضابطین و فیلم لحظه ترور بیان کرده است.»
او همچنین گفته بود: «تاکنون فیلم لحظه ترور در پرونده نه ارایه و نه نمایش دادهشده است. این فیلم یا وجود ندارد یا اگر وجود دارد هنوز برای دادگاه و دیوان عالی نمایش داده نشده است. فیلم اگر وجود دارد، باید در حضور متهم و وکیلش نمایش داده شود؛ بنابراین، چون چنین فیلمی نمایش داده نشده، ادعای فیلم لحظه ترور منطبق با قانون نیست.»
بر اساس گفتههای آقای مزیّن، «در رای دیوان عالی آمده که در فیلم ترور نیسان آبی موکل من دیده میشود، درحالیکه اساسا در سال ۱۳۹۶، موکل من نیسان نداشته و معلوم نیست که این فیلم چه هست. فیلمی که ادعا میکنند، اگر موکل من در آن دیده نشود، نمیتواند فیلم اقدام مجرمانه موکل من لحاظ شود.»
همچنین بر اساس گفتههای یک منبع آگاه، حمید حسیننژاد از روز اول اتهامات مطرحشده علیه خود را قبول نکرده بود. او بهرغم شکنجههای روانی و فشار بازجوهایش، در اولین جلسهای که بعد از دو سال نزد بازپرس برده میشود نیز گفته بود من این کارها را نکردهام. او همچنین به بازپرس هم توضیح داده بود که سواد خواندن و نوشتن ندارد و اثرانگشت او پای برگههای بازجویی، با فشار، فریب و وعدهووعید نیروهای امنیتی، آنجا قرارگرفته است؛ موضوعی که در اسناد بررسیشده ایرانوایر، از آن تحت عنوان «آموزشدیده» بودن او یاد شده است.
منابع ایرانوایر پیشتر تایید کرده بودند که بازجوها به آقای حسیننژاد گفته بودند که برادرش تصادف کرده و فوت شده و مادرش هم سکته کرده است و او اگر میخواهد در تشییع جنازه برادرش شرکت کند باید هر چه آنها میگویند را امضا کند.
همچنین یکی از بازجوها به او گفته بود که اتهامات را گردن بگیرد و او اجازه نمیدهد بیشتر از ۳ سال حکم برایش صادر کنند.
این اولینبار نیست که قوه قضاییه جمهوری اسلامی در خفا و با فریب خانواده و افکار عمومی، جان شهروندان خود را با اعدام میگیرد. پیش از این و بهویژه در جریان اعتراضات به کشته شدن «مهسا (ژینا) امینی»، قوه قضاییه جمهوری اسلامی معترضان جوان محکوم به اعدام، از جمله «مجید کاظمی»، «صالح میرهاشمی» و «سعید یعقوبی» را در پی اعتراض مردمی با فریب افکار عمومی و بر خلاف رویه معمول که روزهای جمعه اعدامی صورت نمیگیرد، در روز جمعه ۲۹اردیبهشت۱۴۰۲ اعدام کرد.
این سه شهروند معترض در پروندهای موسوم به «خانه اصفهان»، به اتهام قتل دو مامور بسیجی و یک نیروی یگان ویژه که جمهوری اسلامی میگوید شب ۲۵آبان۱۴۰۱ در محله خانه اصفهان در شهر اصفهان کشته شدهاند، اعدام شدند.