ایران وایر
«محال بود از هم جدا شوند. مطمئنم که این دو سال جدایی و دوری از هم برایشان وحشتناک بوده است.»
این بخشی از گفتههای فرد آگاهی است که دکتر «حمید قرهحسنلو» و همسرش، «فرزانه قرهحسنلو»، از بازداشتشدگان اعتراضات «زن زندگی آزادی» را از نزدیک میشناسد؛ زن و شوهری که حالا یک خط مستقیم ۹۱۴ کیلرمتری بینشان فاصله است و فرزندان و پدر و مادر مسنشان باید هر ماه دستکم ۳۵۰۰ کیلومتر را طی کنند تا آنها را در دو زندان مختلف ببینند. زن و شوهری که روزگاری از هم جدا نمیمانند ولی حالا بیش از دو سال است که هرازگاهی یک تماس تصویری سهمشان از یکدیگر است.
حمید و فرزانه فردای تجمع چهلم «حدیث نجفی»، با حمله ماموران امنیتی به منزلشان و با خشونت و در مقابل چشمان دختر ۱۲ سالهشان بازداشت شدند و برای هفتهها تحت شکنجه بودند که علیه هم اعتراف کنند که در قتل «روحالله عجمیان»، بسیجی که حکومت میگوید بهدست معترضان کشته شده، نقش داشتهاند.
دکتر قرهحسنلو که ابتدا دادگاه انقلاب کرج به او حکم اعدام داده بود، با مشکلات شدید جسمی، از جمله دندههای شکسته از شکنجه که نیاز به مراقبت پزشکی مداوم دارد و با قلبی که نیاز به آنژیو دارد، در زندان یزد از خدمات درمانی محروم است. فرزانه هم که حکم ۲۵ سال «نفی بلد» او به ۵ سال حبس در تبعید تبدیل شده، حالا بهخاطر انتشار ویسی که در آن از شرایط غیرانسانی خود و دو هم سلولی دیگرش گفته بود، حتی از خرید آب هم در زندان وکیل آباد مشهد محروم شده و خانواده مطلقا از او هیچ خبری ندارند.
***
روایت بیماری و حبس در تبعید حمید و فرزانه قرهحسنلو
بر اساس اطلاعاتی که بهدست «ایرانوایر» رسیده، پس از انتشار فایل صوتی فرزانه قرهحسنلو از داخل زندان، مبنی بر وضعیت غیرانسانی حاکم بر حبس او، «زهرا کهنهکار» و «فاطمه سپهری»، همسلولیهایش، محدودیتهای تازهای بر او اعمال شده است. طبق این اطلاعات، نهتنها تماس تلفنی و ملاقات برای او ممنوع شده، بلکه حتی اجازه خرید روزمره، از جمله تهیه آب نیز از او سلب شده است.
از سوی دیگر، منابع ایرانوایر تایید کردهاند که دکتر حمید قرهحسنلو، همسر فرزانه نیز در وضعیت نامساعد جسمی است و رسیدگیهای پزشکی مورد نیاز خود را دریافت نمیکند.
یک شخص مطلع درباره این پزشک زندانی به ایرانوایر میگوید که او در بند زندانیان مالی زندان یزد نگهداری میشود، بندی که درست است از بقیه بندها بهتر است، اما حتی آشپزخانه ندارد و بهدلیل دسترسی نداشتن حمید به غذای متناسب با وضعیت جسمانیاش، مشکل زخم روده بزرگ او شدیدتر شده است.
این شخص مطلع درباره بیماری قلبی این پزشک و زندانی سیاسی نیز میگوید: «حمید را همان ابتدای بازداشت ۵ ماه در سلول انفرادی نگه داشتند. با هیچکس مطلقا ارتباطی نداشت. ساعتهای هواخوریاش طوری بود که زمانی بیرون میرفت که کس دیگری نبود. هیچکس را ۵ ماه ندید به جز یک زندانی که شبها پیش حمید میآمد. آن هم با پیگیریهای خانواده چون حمید ناراحتی قلبی هم دارد.»
دکتر قرهحسنلو، دیسک کمر هم داشته و جراحی کرده، اما کمردردهایش بعد از شکنجههای فیزیکی و فشارهای روانی شدید در حین بازجویی تشدید شده است: «در این دو سال و اندی هنوز برای کمرش امآرآی نکردهاند. برای ریهاش هم کاری نکردند. در شکنجههای بازجویی بهخاطر شکستگی دنده و خونریزی شدید ۶۰ درصد ریه چپ از بین رفته، باید ماهی یک بار باید چک شود ولی در این دو سال و چند ماه فقط سه بار چک کردند و آنهم با کلی پیگیری خانواده بوده است.»
این فرد مطلع به سه بار جراحی برای تخلیه خون از ریههای حمید قرهحسنلو اشاره کرده و میگوید: «بهخاطر شکنجه ۵ دندهاش شکست و با پاره کردن پرده جنب، وارد ریه شد. با همان وضعیت، در آذرماه ۱۴۰۱ حمید را بردند برای جلسه اول دادگاه، در صورتی که پزشکی قانونی گفته بودند حتی ویدیوکنفرانس نباید انجام شود ولی با همان وضعیت بردند دادگاه.»
او به شرایط نامساعد جسمانی این بازداشتشده اعتراضات در زمان بررسی پروندهاش در دادگاه انقلاب نیز اشاره کرده و میگوید: «گفتند جلسه علنی است ولی خانواده هم اجازه حضور در دادگاه را نداشتند. حمید در حالی که هنوز چست تیوب (لوله قفسه سینه) داشت که خون را تخلیه کند مجبور شده بود بایستد و از خودش دفاع کند. وقتی دیگر نفسش در نمیآمد یک صندلی نزدیکش گذاشته بودند که بنشیند. کت تنش کرده بودند ولی در بعضی از عکسها مشخص است که زیر کت لباس بیمارستان تنش است.»
فرد آگاهی که با ایران وایر گفتوگو کرده، معتقد است که عدم رسیدگی پزشکی امروز در راستای سیاست دوران بازجوییهای حمید قرهحسنلوست که نهادهای امنیتی، بازداشت او را برای سه هفته بر گردن نمیگرفتند: «اینکه آن زمان میگفتند ما چنین فردی را نداریم، در حالیکه آمده بودند خانه و با خشونت و توهین و تحقیر بازداشتشان کرده بودند، برای این بود که بدشان نمیآمد بلایی سرش بیاورند. الان هم همین است. اصلا اینکه خانواده گفتهاند پزشک معتمد آنژیوگرافی را انجام دهد و زیر بار انجام عمل حساسی مثل آنژیو به دست پزشکهای آنها نمیروند برای همین است. چون بارها به خانواده گفتهاند که اینکه بچههایتان امروز زندهاند را به شما آوانس دادهایم.»
این شخص نزدیک به آقای قرهحسنلو توضیح میدهد: «اصلا گردن نمی گرفتند و خانواده بعد از ۲۱ روز از طریق فضای مجازی متوجه شدند که حمید در بیمارستان قمر بنیهاشم بستری است و وضعیت او هم خطرناک است.»
اشاره این فرد مطلع به گزارشها از بستری شدن دکتر قرهحسنلو و انجام عمل جراحی بر ریه او در بیمارستان وابسته به سپاه پاسداران در کرج است. وبسایت رادیو زمانه پیشتر در گفتوگو با یکی از همکاران دکتر قرهحسنلو نوشته بود که او چون پزشک است توسط برخی از همکارانش شناسایی شده و بستری بودن و وضعیت وخیم او به رسانههای حقوقبشری درز یافته است.
شرایط فرزانه قرهحسنلو نیز چندان تفاوتی از همسرش ندارد. او دیماه ۱۴۰۳ با توموری در پستان راهی بیمارستان شد، اما بلافاصله بعد از جراحی و بدون طی کردن دوران نقاهت و مرخصی دو ماهه که از سوی پزشکی قانونی تعیین شده بود، به زندان وکیل آباد بازگردانده شد.
به ایرانوایر گفته شده که این موضوع بهدستور دادستانی کرج، فردی با نام خانوادگی «مددی» صورت گرفته است و فرزانه در بدو ورود به زندان وکیلآباد بهدلیل سرمای هوا و جولان دادن ویروسها در این زندان، در حالی که سینهاش هنوز بخیه داشته، با آنفولانزا و سرفههای شدید و دردناک روبهرو شده است.
فرد آگاهی که با ایرانوایر گفتوگو کرده میگوید که او از ناحیه پستان هنوز ترشحات دارد ولی نتایج پاتولوژی نشان میدهد که تومور خارج شده، بدخیم نبوده اما میتوانست به سرطان تبدیل شود: «فشار بازجویی، حکم اعدام برای حمید و زندانی که خودش بهتر از هر کسی توضیح داده مثل آشویتس است وضعیت سلامت فرزانه را خیلی تحت تاثیر قرار داده. فک فرزانه الان مشکل دارد. دندانهایش جابهجا شده است، ولی طباطبایی قاضی ناظر زندان وکیلآباد گفته بود این عمل، عمل زیبایی است، اجازه نمیدهیم. آن قدر اجازه ندادند که فرم صورتش عوض شد، وقتی هم اجازه دادند دیگر آن اثری که باید را نداشته. همهاش به خاطر فشارهای روحی است. فکهایش را آن قدر فشار داده که ساییدگی ایجاد شده است.»
او به شرایط نگهداری خانم قرهحسنلو، زهرا کهنهکار و فاطمه سپهری در زندان وکیل آباد هم اشاره کرده و میگوید: «فرزانه الان بند ۵ وکیل آباد است که حتی کسی از آن هم بازدید نمیکند. اگر بازدیدکننده بیاید، مسوولان زندان خیلی راحت در را قفل میکنند و چیزی میگذارند جلوی در که کسی نفهمد آنجا بند است. در واقع انفرادی است و هیچکس هم خبری ندارد در آن چه میگذرد. قبلا انباری بوده و ۴ پروژکتور داخل یک ذره جا مرتب، روز و شب کار میکند. روز و شب اتاق روشن است. شبها هم خاموش نمیکنند که این سه زن خواب راحت داشته باشند. وکیلآباد واقعا قتلگاه است.»
خانم قرهحسنلو، پیشتر در یک فایل صوتی که بهطور اختصاصی در اختیار ایرانوایر قرار گرفته بود، از شرایط غیرانسانی حبس خود و هم بندی هایش خبر داده بود. او گفته بود: «اینجا اردوگاه اجباری آشویتش نازی است و ما در دست نازیها گرفتار هستیم.»
زندان در تبعید؛ شکنجه مضاعف خانواده قرهحسنلو
فرزانه و حمید قرهحسنلو در دو زندان مجزا و در تبعید محبوس هستند، زندان وکیلآباد در مشهد و زندان مرکزی یزد. این دو زندان در یک خط مستقیم حدودا هزار کیلومتر از هم فاصله دارند. اما خانواده آنها، از جمله پسر ۲۲ ساله و دختر ۱۴ سالهشان، بههمراه پدر و مادر مسنشان در کرج زندگی میکنند. خانواده هر بار برای ملاقات فرزانه باید هزار کیلومتر را با هواپیما یا قطار و برای ملاقات حمید ۷۰۰ کیلومتر را با خودرو طی کنند.
به گفته یک منبع مطلع نزدیک به خانواده، آنها گاهی بهدلیل شرایط جسمانی این دو زندانی سیاسی ناچارند این مسافت را که رفت و برگشت حدود ۳۵۰۰ کیلومتر میشود، دو سه بار طی کنند: «مادر و پدر فرزانه، سن و سالشان بالاست و برایشان سخت است. مادرش با عصا راه میرود و پدرش سکته چشمی کرده بهخاطر اینکه از تلویزیون شنید که دختر دربندش بیمار است. با اینحال بعضا شده که ساعت ۱۲ شب از هواپیما پیاده شدند و هفت صبح مجبور بودند سوار ماشین شوند تا برسند به ملاقات حمید در یزد. دختر و پسر نوجوان و جوانشان هم بیشتر از دو سال است که تنها سفرشان شده مسافرت به زندان، این رسما شکنجه خانواده است.»
او توضیح میدهد: «سر همین فشارها، برادرش یک سال نشده، سکته قلبی کرد و فوت کرد. حتی به فرزانه اجازه ندادند برای مراسم خاکسپاری حضور داشته باشد. گفته بودند اگر پدر و مادر بمیرند اجازه میدهیم. برادر را اجازه نمیدهیم.»
او به هزینههای مالی تحمیلشده بر خانواده به جز خطرهایی که سفرهای متعدد هوایی و زمینی بر خانواده قرهحسنلو تحمیل میکند نیز اشاره کرده و میگوید: «در این اوضاع اقتصادی ایران که خودتان میدانید، در یک ماه خانواده باید بارها بین مشهد و یزد مسافرت کنند و این کلی هزینه روی دست خانواده گذاشته. اگر در تهران یا کرج زندانی بودند این هزینهها به این خانواده تحمیل نمیشد. این تبعید در تبعید و زندان مضاعف، در واقع زندان و تبعید خانواده هم هست، آن هم در حالیکه هیچ ادلهای برای گناهکار بودن فرزانه و حمید پیدا نکردند و خودشان هم این را گفتهاند.»
در آبانماه ۱۴۰۲ خبرگزاری «میزان»، وابسته به قوه قضاییه گزارشی منتشر کرده که در آن در واکنش به ادعاهای برادر روحالله عجمیان، در گفتوگو با «اعتماد»، درباره نقش حمید قرهحسنلو در مرگ برادرش و درخواست اعدام او ، میگفت که حمید در کشته شدن عجمیان نقشی نداشته است.
«از هم جدا نمیشدند»
فرزانه و حمید قرهحسنلو در حالی صدها کیلومتر از هم فاصله دارند که به گفته یک منبع آگاه، حاضر نبودند حتی یک روز هم از هم جدا بمانند: «فرزانه و حمید عموزادهاند. ترکها رسم ازدواج فامیلی زیاد دارند، به همین خاطر هم این دو سال ۷۷ نامزد کردند و ۷۹ ازدواج کردند. از نظر روحی خیلی به هم وابسته هستند و من فکر میکنم وحشتناکترین چیز برایشان همین دوری از هم است.»
او توضیح میدهد: «بارها خانواده اقدام کردند که با هم ملاقات داشته باشند ولی آقای آصف الحسینی، قاضی پرونده اجازه هیچگونه ارفاق قانونی را نداده و بنابراین با درخواستهای خانواده برای ملاقات فرزانه و حمید مخالفت میشود.»
شهریور که بیاید ۲ سال است که فرزانه و حمید همدیگر را ندیدهاند. قوه قضاییه ایران در پروندهای که در آن ۱۶ شهروند معترض را تحت پیگرد قرار داد، «محمد (کیان) حسینی» و «محمدمهدی (کومار) کرمی» را دو ماه بعد از بازداشت اعدام کرد و برای بقیه احکام سنگین زندان صادر کرد، این زن و شوهر را از آغوش یکدیگر محروم کرده است: «برای ماهها حتی تماس تلفنی هم با هم نداشتند. شکنجه میشدند که علیه هم اعتراف کنند. قبل از اینکه برای فرزانه بهخاطر یک فایل صوتی محدودیتهای جدید را ایجاد کنند، اجازه می دادند ماهی یک بار ویدیو کال کنند، اما الان همان هم دیگر نیست.»