سقز؛ جنگ آب‌ و طلا و تهدید زیست‌بوم

دوشنبه, 15ام اردیبهشت, 1404
اندازه قلم متن

هیوا بێسارانی، شهروندخبرنگار، سقز

ایران وایر

سال‌ها است که کنشگران محیط زیستی نسبت به تبعات خطرناک فعالیت‌های صنعتی بر سلامت انسان‌ها هشدار می‌دهند و راهکار هم معرفی می‌کنند. در بسیاری از کشورهایی که ساختار آن‌ها بر اساس اصول انسانی بناشده است، هر آنچه سلامت و جان انسان‌ها را به خطر بیندازد می‌تواند با پیگردهای قضایی مواجه شود؛ اما در ایران، نه‌تنها به هشدارها توجهی نمی‌شود بلکه سلامت انسان‌ها و ساکنان مناطقی که فعالیت‌های صنعتی و معدنی انجام می‌شود، اولویت نیست. درعین‌حال، سیستم قضایی مستقلی هم برای پیگرد آمران و عاملان وجود ندارد. 

به گفته مدیرکل صنعت، معدن و تجارت کردستان، این استان به لحاظ ذخیره معدنی طلا، پس از آذربایجان غربی، رتبه دوم و به لحاظ تولید شمش طلا، رتبه اول کشور را دارد، به‌نحوی‌که اکنون ۵۲ درصد طلای کشور در کردستان تولید می‌شود. این در حالی است که استان کردستان در شاخص بیکاری نیز رتبه دوم را دارد!

در این گزارش، به فعالیت‌های معدن طلای شهر «سقز» پرداخته‌ایم. طلایی که از معدن استخراج می‌شود، زیست‌بوم گونه‌های مختلف جانوری را به خطر انداخته است و از سوی دیگر، باعث آلودگی شدید منابع آب، خاک و هوا به فلزات سنگین سمی شده است.

کنشگران محیط زیستی با راه‌اندازی کارزاری خواستار توقف فعالیت معادن طلای سقز شده‌اند. سلامت و جان ساکنان این منطقه با خطر جدی مواجه شده است. 

*****

«معادن طلای سقز به همراه دو معدن طلای بزرگ دیگر (زرشوران و آق‌دره) و چهار کارخانه فرآوری طلا، در بالادست حوضه آبریز زرینه‌رود قرارگرفته‌اند و باعث آلودگی شدید منابع آب، خاک و هوا به فلزات سنگین سمی در منطقه شده‌اند. این محیط آلوده سبب کاهش سیستم ایمنی نسل‌های آینده و افزایش بیماری‌های ژنتیکی و سرطانی، تخریب تنوع زیستی و تشدید بحران‌های زیست‌محیطی منطقه می‌شود.»

این متن بخشی از کارزاری است که جمعی از متخصصان، معتمدها و شهروندان دغدغه‌مند استان‌های «کردستان»، «آذربایجان غربی» و «آذربایجان شرقی» خطاب به رئیس سازمان محیط‌زیست، وزیران صنعت و نیرو و معاون رئیس‌جمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور خواسته‌اند تا نسبت به توقف فوری فعالیت معادن طلای سقز اقدام کنند.

ماجرا از کجا شروع شد؟

از یک دهه قبل که زمزمه‌هایی از معدن طلای «قلقله» در سقز شنیده شد، نگرانی‌ها نسبت به عواقب محیط زیستی این معدن نیز آغاز شد. روستا قلقله در ۴۵ کیلومتری سقز و در حدفاصل این شهر با شهر «بانه» قرار دارد. جایی که سرچشمه آب آشامیدنی سقز است. بخشی از آب سد «چراغ‌ویس» که چند سالی است منبع تأمین آب آشامیدنی سقز به‌حساب می‌آید، از این منطقه سرازیر و پشت سد جمع می‌شود. فعالان محیط‌زیست نگران‌اند که هر نوع خاک‌برداری و باطله‌برداری و ریختن مجدد آن به طبیعت موجب آلودگی آب این سد شود.

محل اولیه کارخانه در بالادست سد قرار داشت که با مخالفت سازمان محیط‌زیست و شرکت آب منطقه‌ای مواجه شد. علاوه بر این، مطالعات ارزیابی زیست‌محیطی چندین بار به دلیل وجود ایراد رد شدند و نیاز به اصلاحات داشتند. این نگرانی‌ها در کنار تحلیل‌های کارشناسان اداره محیط‌زیست استان کردستان که خواستار مکان‌یابی بهتری شده بودند، سبب شد تا محل احداث کارخانه استحصال طلا به خارج از حوزه سد چراغ ویس منتقل شود

راه‌حلی که جواب نمی‌دهد 

نگرانی‌ها ادامه دارد، چون آبی که از سقز (قبل و بعد از سد چراغ‌ویس) سرچشمه می‌گیرد منبع تأمین آب رودخانه بزرگ سد «زرینه‌رود» است و این رودخانه درنهایت به سد «بوکان» [کوروش کبیر سابق] می‌ریزد. سد مذکور با ظرفیتی نزدیک به ۸۰۰ میلیون مترمکعب علاوه بر تامین آب کشاورزی مورداستفاده سقز و شهرهایی از آذربایجان غربی و شرقی و بخشی از حقابه زیست‌محیطی دریاچه ارومیه، آب مورداستفاده شهرهای بوکان، میاندوآب و حتی بخشی از تبریز را هم تمین می‌کند.

«کامران حسینی» کارشناس مهندسی معدن و محیط‌زیست در سقز و از کسانی که کارزار «توقف فوری فعالیت معادن طلای سقز» را راه‌اندازی کرده است، سال گذشته در گزارشی تحقیقی از وقوع فاجعە زیست‌محیطی در معادن طلا از وجود ریسک‌های زیست‌محیطی بالقوه در معادن طلای سقز خبر داده بود.

این کارشناس، ضمن اشاره به آب‌بَر بودن استحصال طلا، افزایش تنش آبی را یکی از مهم‌ترین نتایج مخرب زیست محیطی این اقدام می‌داند. به‌طوری‌که به ازای تولید یک گرم طلا در یک کارخانه فرآوری استاندارد، حداقل ۲۶۵ لیتر آب مصرف می‌شود. همچنین، به علت افزودنی‌های مختلف اسیدی، سولفوره و خصوصاً ترکیبات سیانوره در طول فرآیندهای استحصال طلا، آب منطقه به فلزات سنگین، سیانور و ترکیبات اسیدی آلوده خواهد شد. به‌علاوه در صورت نشتی یا شکست سد، شاهد فاجعه در منطقه خواهیم بود. به عبارتی عواقب هرگونه آلودگی آب از سقز تا ارومیه و تبریز را در برمی‌گیرد.

دامداری و زیست گونه‌های جانوری در خطر 

عواقب معدنکاری در این منطقه در آینده نزدیک تنها به آب‌وخاک ختم نمی‌شود. کوهستان‌های منطقه که به بلندی‌های کوه «نَکَروز» معروف هستند محل تأمین چرای دام‌های منطقه سقز و بانه نیز محسوب می‌شوند و تغییر در آن، هرگونه فعالیت دامداری را در آینده با خطر مواجه می‌سازد. 

افزون بر این، تنوع زیستی و برخی گونه‌های در معرض نابودی را هم بیش از این به خطر می‌اندازد. منطقه قلقله زیست‌بوم گونه‌های نادر جانوری مانند سمندر خالدار یا خال زرد کُردستانی است که در معرض خطر انقراض قرار گرفته‌اند

سقز؛ جنگ آب‌ و طلا و تهدید زیست‌بوم

یک فعال محیط‌زیست که هویتش نزد «ایران‌وایر» محفوظ است، در مورد سمندر خال زرد می‌گوید: «در صورت خاک‌برداری یا راه‌سازی زیستگاه این‌گونه جانوری به خطر می‌افتد کما این‌که تاکنون هم به خطر افتاده است. مسوولان فکر می‌کنند با انتقال چند صد سمندر به یک منطقه دیگر می‌توانند این‌ گونه را حفظ کنند اما هر نوع انتقالی نیازمند سال‌ها تحقیق و مطالعه زمین‌شناسی و جانورشناسی است و اگر قرار بر حفظ گونه‌های جانوری با این روش بود نباید شاهد انقراض هزاران گونه می‌بودیم.» 

موضع مردم محلی چیست؟

مردم محلی در روستاهای اطراف معدن و کارخانه تاکنون چندین بار دست به اعتراض زده‌اند. آن‌ها بارها نسبت به عواقب این معادن و بررسی نمونه‌های مشابه در «قروه» و «تکاب» هشدار داده‌اند، اما مسوولان با وعده‌هایی همچون مدرسه‌سازی و راه‌سازی و آبی کردن زمین‌های کشاورزی بر این اعتراضات سرپوش گذاشته‌اند.

اگرچه هیچ‌کدام از این وعده‌ها نیز تاکنون رنگ واقعیت به خود نگرفته‌اند. 

در آخرین نمونه از اعتراض‌های مردمی، در ۸اردیبهشت۱۴۰۴ گروهی از مردم روستای «مازوجدار» راه ورود مسوولان را به داخل روستا مسدود کردند

یکی از معترضان به رسانه‌های محلی گفته است: «الان بالغ‌بر ۲ سال از وعده‌های شرکت‌های زیرمجموعه «شستا»، فرماندار قبلی و امور آب برای تأمین آب کشاورزی روستا از سد چراغ ویس  و همچنین تأمین آب آشامیدنی روستا می‌گذرد اما اقدامی انجام‌نشده است. اضافه بر آن وعده انجام کارهای رفاهی و خدماتی برای روستا مازوجدار، فقط در حد وعده وعید بوده.»‌

نمونه‌های بحرانی دیگر از شکست سدهای باطله فرآوری 

در گزارش تحقیقی کامران حسینی، نمونه‌هایی از بحران‌های زیست‌محیطی ایجادشده ناشی از شکست سدهای باطله فرآوری ذکرشده است. برای نمونه؛ دردهم مارس سال ۲۰۰۰ پس از بارش سنگین برف و باران در رومانی سد، باطله فرآوری معدن طلای بایاماری شکست و ۱۰۰ هزار مترمکعب آب آلوده به سیانور به حوضه آبریز رودخانه دانوب سرازیر شد. این واقعه باعث مرگ دسته‌جمعی آبزیان در اکوسیستم رودخانه شد و آب آشامیدنی ۵/۲ میلیون مجارستانی را آلوده کرد.

در نمونه‌های داخلی ازجمله قروه یا تکاب که نزدیک‌ترین معادن طلا به معدن طلای سقز هستند معمولاً آلودگی‌های محیط زیستی با تردید و انکار روبه‌رو می‌شود. درحالی‌که استاندار سابق کردستان در بهمن ۱۴۰۰ هرگونه آلودگی آب در قروه را رد کرده و گفته بود: «بر اساس آخرین گزارش اداره کل محیط‌زیست استان، معدن طلای ساریگونی قروه از لحاظ زیست‌محیطی مشکلی نداشته و منابع آبی زیرزمینی منطقه هیچ‌گونه آلودگی ندارد.» 

او همچنین، در خرداد ۱۴۰۱ آلودگی آبی را که در برخی از روستاهای شهرستان قروه وجود دارد، به وجود رگه‌های طبیعی طلا در منطقه مربوط دانسته بود.

اما وضعیت در معدن «آق‌دره» تکاب که آن‌هم در نزدیکی سقز قرار دارد، متفاوت‌تر است. تکاب از شهرهای آذربایجان غربی است و با سقز در استان کردستان همسایگی دارد. اعتراض مردم تکاب به فعالیت معدن طلا در این شهرستان سابقه تاریخی دارد و در مواردی هم معترضان محکوم‌به زندان و شلاق شده‌اند. اقتصاد و معیشت مردم منطقه و اطراف این معدن تحت تأثیر فعالیت‌های معدنی قرارگرفته است. بر اساس گزارشی که ایسنا در این زمینه تهیه‌کرده است مردم می‌گویند: «خاکی که از زمین برداشت می‌کنند دارای عناصر سنگین است که با باد جابه‌جا می‌شود و زمین را آلوده می‌کند. درنتیجه مردم نمی‌توانند گوسفندداری کنند.»

همچنین نماینده سابق مجلس نیز دراین‌باره گفته بود: «مسلم است که آب‌وهوای منطقه به دلیل استخراج غیرقانونی جیوه در کنار طلا و نقره از خاک منطقه آق‌دره، آلوده به جیوه است.» اما مسوولان مربوطه و ازجمله مدیر معدن طلا در موارد متعددی این نگرانی‌ها و هر نوع آلودگی را رد می‌کنند.

جای خالی شفافیت را رانت پر می‌کند 

شرکت توسعه معادن طلای کردستان تحت پوشش «هلدینگ صدر تامین» زیرمجموعه شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی [شستا] به‌عنوان یکی از شرکت‌های تخصصی در حوزه صنایع فلزی در قالب سهامی خاص در سال ۱۳۹۲ تأسیس شد. عمده اهداف این شرکت بهره‌برداری از ذخایر قطعی معادن طلای محور سقز بانه تعریف‌شده است؛ اما شرکت مذکور تاکنون هیچ شفاف‌سازی‌ای در مورد بیلان کاری خود ارائه نداده است. 

گزارش‌های متعددی در سطح شهر سقز وجود دارد که این شرکت به بهانه‌های مختلف از استخدام نیروهای بومی خودداری می‌کند و اگر هم نیروهای بومی به کار گرفته شوند تنها در بخش‌های کارگری است، مگر این‌که فرد وابستگی‌هایی به مقامات و مسوولان داشته باشد.

فردی که به مدت سه ماه در بخش حمل‌ونقل و خاک‌برداری معدن کار می‌کرد، به «ایران‌وایر»  می‌گوید: «طی سه ماه هیچ حقوقی دریافت نکردم و هرماه به یک دلیل ازجمله نیروی مازاد، عدم خاک‌برداری، خراب شدن ماشین‌آلات خواستار خروج ما بودند و ناچار خودم داوطلبانه بیرون آمدم و چون مدت فعالیت نیز کم‌تر از سه ماه بود، قانون حق‌وحقوق مشخصی برای افرادی مثل من تعریف نکرده بود، اما در عوض نزدیکان مسوولان اعم همسر، برادر و یا فرزندان آن‌ها به‌راحتی و در بخش‌های اداری و مهندسی مشغول بودند.» 

سهم مردم کردستان از طلاهای پیدا و پنهان

به گفته مدیرکل صنعت، معدن و تجارت کردستان، این استان به لحاظ ذخیره معدنی طلا، پس از آذربایجان غربی، رتبه دوم و به لحاظ تولید شمش طلا، رتبه اول کشور را دارد، به‌نحوی‌که اکنون ۵۲ درصد طلای کشور در کردستان تولید می‌شود. معدن طلای «ساریگونی» قروه ۴۱ میلیون تن ذخیره قطعی و معدن طلای قلقله سقز هم ۱۲ تا ۱۵ تن طلای خالص ذخیره دارند و احتمال افزایش این میزان به اکتشافات جدید وجود دارد.

باوجوداین ثروت عظیم، به دلیل خام فروشی، عدم راه‌اندازی زنجیره‌های تولید و نبود شفافیت، این میزان ذخیره و تولید طلا در کنار سایر معادن به‌ویژه آهن، کم‌ترین تأثیر را در اقتصاد و معیشت مردم کردستان ندارد. این استان در بیکاری، تورم و فلاکت همچنان رتبه‌های اول و دوم را دارد.

در گزارش اخیر تجارت نیوز شاخص فلاکت به‌عنوان مجموعی از شاخص بیکاری و تورم، کردستان در سال ۱۴۰۳ رتبه دوم را دارا شد.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.