ایران وایر – ثمانه قدرخان

اعتصاب کامیونداران در بیش از ۱۳۵ شهر کشور و پیوستن شماری از تاکسیداران و نیسانداران و برخی دیگر از صنوف مزدگیر به این حرکت صنفی موجی از نگرانی در حکومت ایجاد کرد. تا جایی که غلامرضا شریعتی اندرانی، رییس کمیته حملونقل کمیسیون عمران مجلس اعلام کرد: «با پیگیریهای مجلس و توافقهای با دولت، بخشی از مطالبات کامیونداران ازجمله لغو گازوییل سهنرخی و بازگشت به نرخ قبلی برآورده شد. همچنین وعدههایی برای بهروزرسانی سهمیه سوخت، بهبود بیمه و تامین قطعات با قیمت مناسب دادهشده است».
«فؤاد کیخسروی» عضو کنفدراسیون کار ایران، خارج از کشور با اشاره به گستردگی این اعتراضات، آن را نشانهای از قدرت و انسجام این حرکت میداند و میگوید: «وعدههای دولت برای حل مشکلات، اگر هم عملی شوند، در چارچوب سیاستهای سرکوبگرانه و باهدف مهار جنبشهای مطالباتی داده میشوند».
اعتصاب کامیونداران از ۲۹اردیبهشت آغاز شد و با گذشت بیش از ۱۲ روز همچنان ادامه دارد. اعتراض کامیونداران نسبت به خبرهایی در مورد سه نرخی شدن قیمت گازوییل، کرایه حمل و بهروزرسانی نرخ «تن-کیلومتر»، ناکافی بودن سهمیه سوخت، نبود قطعات، افزایش هزینه بیمه و ناامنی جادهها صورت گرفت. این چندمین اعتصاب بزرگ کامیون داران در چند سال اخیر است.
تفاوت اعتصاب کامیونداران ۱۴۰۳ با سال ۱۳۹۷؛ دامنه وسیعتر، جامعه ملتهبتر
یکی از بزرگترین اعتصابات سراسری کامیونداران در ایران از روز اول خرداد ۱۳۹۷ در ۱۶۰ شهر از ۲۵ استان ایران، آغاز شد. این اعتصاب بهصورت روزانه ادامه داشت.
خودداری کامیونداران از حمل بار آغاز شد و با گسترش پیدا کردن آن و ادامه و استمرار اعتصاب کامیونهای تانکر، اختلال در توزیع بنزین و گازوییل موجب شد چندین جایگاه سوخت بنزین در سراسر ایران از مدار سوخترسانی خارج شود.
به گفته فواد کیخسروی، فعال کارگری، اعتصاب کامیونداران در سال ۱۴۰۳ تفاوتهای مهمی با اعتصابات سال ۱۳۹۷ دارد. در آن سال، تنها ۵ درصد از کامیونداران با اعتصاب، روزانه حمل بیش از ۷۰ هزار تن کالا را مختل میکردند. حملونقل جادهای ستون فقرات نظام توزیع در ایران است و کامیونها نقش محوری در آن دارند.
او میگوید: «در سال ۹۷، حکومت ناچار به عقبنشینی شد؛ اما مطالبات امروز نیز تکرار همان خواستههاست. در شرایط کنونی، حتی اگر تمامی خواستهها برآورده شود، با توجه به تورم افسارگسیخته، اعتراضها در چند ماه آینده دوباره شعلهور خواهد شد. تفاوت امسال در بستر اجتماعی و سیاسی است؛ اکنون جمهوری اسلامی با یکی از شدیدترین بحرانهای مشروعیت مواجه است و بخشهای مختلف جامعه مترصد فرصتی برای اعتراضاند. بسیاری امید دارند که اعتصاب کامیونداران به دیگر مطالبات سیاسی و صنفی گره بخورد و موجی از نافرمانی گستردهتر ایجاد کند».
فواد کیخسروی در توضیح این موضوع میگوید که ترکیب اعتصاب امسال متنوعتر شده است: «کارگران، رانندگان، کامیونداران و باربران هر یک با دغدغههای متفاوت، در کنار هم قرارگرفتهاند. در ایران حدود ۴۰۰ هزار کامیون فعال وجود دارد که اغلب آنها متعلق به رانندگان خودمالکاند. همچنین گروه بزرگی از کارگران فاقد مالکیت کامیون با شرایط معیشتی دشوار، خواهان کاهش نرخ بیمه خویشفرما هستند و با کامیونداران همراه شدهاند. در کنار آنها، رانندگان بارگیری نیز یا به اعتصاب پیوستهاند یا فعالیتشان بهطور مستقیم تحت تاثیر قرارگرفته است.»
به گفته این فعال کارگری، در صورت گسترش کامل این اعتصاب، بیش از یکمیلیون نفر بهطور مستقیم درگیر آن خواهند بود؛ اعتصابی که نهتنها در حوزه حملونقل، بلکه در فضای عمومی کشور نیز تاثیرگذار خواهد بود.
چگونه اعتصاب کامیونداران میتواند با پیوستن سایر صنوف به یک خیزش سراسری تبدیل شود؟
فؤاد کیخسروی دراینباره میگوید: «جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته همواره مانع شکلگیری تشکلهای مستقل صنفی شده است. در این مسیر، کارگران و معلمان زیادی هزینه دادهاند، بازداشت و زندانیشدهاند، اما همچنان برای تشکیل نهادهای مستقل تلاش کردهاند؛ نهادهایی که عملا اجازه فعالیت آزادانه ندارند.»
او ادامه میدهد: «اما همین سرکوب و محدودسازی گسترده، ناخواسته دو فرصت ایجاد کرده است: نخست، پیوند میان صنوف مختلف که در نبود ساختار رسمی، از دل تجربه زیسته و فشار مشترک شکلگرفته و دوم، آگاهی فزاینده نسبت به لزوم اتحاد و اقدام مستقیم. این دو عامل، اگر باهم همراه شوند، میتوانند بستری برای شکلگیری یک خیزش سراسری فراهم کنند؛ اعتصابی که از کامیونداران آغازشده، ممکن است آغازگر زنجیرهای از اعتراضات گستردهتر باشد.»
آقای کیخسروی میگوید: «در غیاب تشکلهای مستقل، امکان چانهزنی و مذاکره واقعی بر سر مطالبات وجود ندارد. تشکلهایی که حکومت تلاش کرده به کارگران و اصناف تحمیل کند، اساسا ابزار سرکوباند نه نماینده صنف. وظیفه آنها دفاع از منافع کارگران نیست، بلکه کنترل و خاموش کردن صدای اعتراض است.»
او ادامه میدهد: «اما در همین خلا، یک نقطه قوت مهم شکلگرفته است. کارگران وقتی راهی برای رایزنی ندارند، مستقیم به کنش اعتراضی روی میآورند. همین اقدام، آنها را به نیرویی موثر و واقعی در برابر نظامی تبدیل میکند که حقوقشان را پایمال کرده است. قدرت این اعتراضها از دل ناتوانی ساختار رسمی بیرون آمده و همین، میتواند چالش جدیتری برای حکومت ایجاد کند.»
نقش فضای مجازی در شکلگیری اعتراضات صنفی
فواد کیخسروی در مورد تاثیر شبکههای مجازی در شکلگیری اتحاد بین صنوف مختلف برای اعتصاب چنین میگوید: «در سالهای اخیر، اینترنت و فضای مجازی به ابزاری تاثیرگذار برای خودسازماندهی و هماهنگی میان صنوف مختلف تبدیلشده است. کارگران، معلمان، بازنشستگان و دیگر گروههای صنفی، باوجود تلاشهای شدید حکومت برای محدودسازی فضای آنلاین، توانستهاند از این بستر برای تبادل اطلاعات، همبستگی و برنامهریزی اعتراضات استفاده کنند. همین مساله، به نقطه قوتی برای جنبشهای مطالباتی تبدیلشده است».
این فعال کارگری میگوید: «جامعه در انتظار جرقهای است که از دل اعتصاب کامیونداران برخیزد و به یک اعتصاب سراسری منجر شود؛ حرکتی که بتواند به مطالبات اقتصادی و حتی تغییرات سیاسی پیوند بخورد؛ اما برخلاف تصور رایج، شکلگیری این اعتصابات گسترده، ارادهگرایانه یا صرفا با یک فراخوان از سوی یک نهاد یا فرد خاص محقق نمیشود».
به گفته او در فقدان تشکلهای فراگیر مانند احزاب سیاسی، شوراهای کارگری یا اتحادیههای مستقل، امکان سازماندهی فراخوانهای منسجم برای اعتصاب همزمان گروههای مختلف محدود است.
آقای کیخسروی همچنین اضافه میکند: «اما گروههای صنفی میتوانند با تمرکز بر مطالبات معیشتی مشترک—هرچند با شکلها و اولویتهای متفاوت، حرکتهایی موازی را آغاز کرده و به سمت اعتراضات همزمان گام بردارند».
او همچنین میگوید: «نکته کلیدی دیگر، فراهم شدن یک شرایط سیاسی ویژه در سطح ملی است؛ شرایطی مشابه اعتراضات آبان ۹۸ یا خیزش ۱۴۰۱ که کل جامعه را به نقطهجوش میرساند. در چنین لحظاتی، همه اقشار و صنوف میتوانند حول یک خواست جمعی متحد شوند و یک موج سراسری از اعتراضات را رقم بزنند».
آیا اعتصابات سیاسی است یا صنفی؟
کیخسروی میگوید که اگر مطالبات و خواستههای کامیونداران واقعی نبود میتوانستند توهم توطئه در موردش داشته باشند و هر تحلیلی در موردش انجام بدهند اما این خواستهها و مطالبات پایهایترین و بنیادیترین خواستههایی است که کامیونداران و کارگران و گروههای دیگر و بخشهای دیگر همیشه داشتهاند
این فعال صنفی کارگری با عنوان اینکه نمیتوان خواستههای سیاسی و صنفی کارگران اعتصاب کرده را از هم جدا کرد، میگوید: «اساسا در جوامعی که حکومتهای استبدادی حاکم هستند نفس کشیدن هم سیاسی است. »
فؤاد کیخسروی میگوید: «اکثریت جامعه، بهویژه نیروهای پیشرو در جنبش کارگری، بهخوبی میدانند که خواستهها و مطالبات کلان آنها در چارچوب ساختار و مناسبات حاکم جمهوری اسلامی قابل تحقق نیست. اگر در مواردی حکومت یا کارفرمایان به بخشی از این مطالبات تن میدهند، صرفا نتیجه فشار اعتراضات و جنبشهای اجتماعی است. این عقبنشینیهای مقطعی، بیش از هر چیز قدرت سازمانیافته جامعه معترض را نشان میدهد».
او همچنین اضافه میکند: «اما تجربههای مکرر نشان داده که تحقق مطالبات ریشهای و پایدار برای گروههای مختلف مزدبگیر، کارگران و سایر صنوف در ایران، بدون تغییرات اساسی در ساختار سیاسی ممکن نیست. این مطالبات دیر یا زود به حوزه سیاست گره میخورند و تنها در بستر تحولات سیاسی بنیادین قابلپیگیری و دستیابی خواهند بود».
این فعال کارگری چنین نتیجهگیری میکند: «اگر جامعه حول مطالبات بنیادین خود سازمان یابد و این مطالبات از طریق تقویت ساختارهای جمعی، گسترش یابد و به سطح سیاسی کشیده شود، آنگاه زمینه برای شکلگیری خواست واقعی تودهها برای تغییر حکومت فراهم میشود. تنها در چنین فرایندی است که امکان طرحریزی برای ساختار و ماهیت حکومت آینده نیز بهصورت واقعی و از دل خواستههای مردم شکل خواهد گرفت».
