جزییات تازه از پرونده پر ابهام بابک شهبازی، شهروند محکوم به اعدام

جمعه, 17ام مرداد, 1404
اندازه قلم متن

ایران وایر

درحالی‌که دیوان عالی کشور در کمتر از ۷۲ ساعت درخواست اعاده دادرسی «بابک شهبازی»، شهروند و پدر ۴۴ ساله محکوم به اعدام را رد کرده، ایران‌وایر به اطلاعاتی دست‌یافته که نشان می‌دهد تنها «مستندات» پرونده این شهروند که از سوی نیروهای امنیتی متهم به جاسوسی برای اسراییل شده، «اعترافات تحت‌فشار»  دوست سابق او «اسماعیل فکری است؛ دیگر شهروندی که در میانه جنگ ۱۲ روزه باهمین اتهام اعدام شد.

ایران‌وایر اسنادی را بررسی کرده که در آن آقای فکری قبل از اعدام خطاب به دیوان عالی کشور نوشته بود که کلیه اظهارات خود درباره بابک شهبازی را که نزد بازجوهایش پرونده‌اش اخذشده، «منکر» می‌شود و علت این اعترافات را «قول مساعد ضابطین برای آزادی و تهدید به مرگ و اخذ رمز ارزهای (توقیف‌شده) خود» اعلام کرده بود.

درباره پرونده بابک شهبازی که خانواده و هم‌بندی‌هایش می‌گویند بی‌گناه است، چه می‌دانیم؟

***

بابک شهبازی کیست و چرا به اعدام محکوم‌شده است؟

بابک شهبازی متولد سال ۱۳۶۰، متاهل و پدر دو فرزند است. او یک دختر ۱۸ ساله و یک پسر ۱۲ ساله دارد که در زمان بازداشتش ۱۶ و ۱۰ ساله بودند. شهبازی پیش از بازداشت تکنسین تاسیسات سرمایش و گرمایش مراکز داده بود و برای یک شرکت خصوصی که به نظر می‌رسد به سپاه وابسته باشد، کار می‌کرده است. اطلاعات رسیده به ایران‌وایر نشان می‌دهد که این شرکت پیمانکار برخی مراکز نظامی و امنیتی نیز بوده است. 

او روز ۱۶دی۱۴۰۲ درحالی‌که پسرش را به مدرسه برده بود و درراه بازگشت به خانه بازداشت می‌شود. عصر همان روز، چند مأمور همراه او به خانه می‌روند و بعد از توقیف برخی وسایل، ازجمله وسایل الکترونیکی، خودروی شخصی خانواده و کلید در منزل آن‌ها، به‌دروغ به خانواده او می‌گویند که قرار است سه‌روزه آزاد شود. آن‌ها می‌گویند که او در رابطه با پرونده یک شخص که گم‌شده است، مورد سوال و جواب قرار خواهد گرفت. 

همان روز، برادر او نیز برای فشار بیشتر بر بابک و تنها به این دلیل که بعضی زمان‌ها با بابک کار می‌کرده، بازداشت می‌شود. خانواده بابک، برای مدت یک هفته کاملا از حال و وضعیت او بی‌خبر بودند. او هفته‌ها در خانه امن وزارت اطلاعات حبس بوده و گزارش‌های رسیده به ایران‌وایر نشان می‌دهد که تحت‌فشار و شکنجه شدید روانی قرار داشته است.

اتهام آقای شهبازی «جاسوسی برای اسراییل»، «همکاری با دول خارجی» و «تبادل اطلاعات با افراد وابسته به دول خارجی» عنوان‌شده است. منابع ایران‌وایر تأیید کرده‌اند که بازداشت او مرتبط با پرونده «اسماعیل فکری»، شهروندی که به اتهام «همکاری با موساد» در سحرگاه روز ۲۶خرداد۱۴۰۴ و تنها سه روز بعد از شروع جنگ بین ایران و اسراییل اعدام شد، است.

به ایران‌وایر گفته‌شده که آقایان فکری و شهبازی سال‌ها پیش با یکدیگر دوست و همکار بودند، اما از حدود دو سال قبل از بازداشت، مطلقاً هیچ ارتباطی باهم نداشتند. بر اساس سندی که ایران‌وایر از آقای فکری به دست آورده، او خطاب به دیوان عالی کشور نوشته که اختلاف آن‌ها بر سر رمزارز بوده و به همین دلیل باهم قطع ارتباط کرده بودند. رمز ارزهای فکری که خود از استخراج‌کنندگان بیت کوین در ایران بود و اسنادی را در همین رابطه در اختیار دیوان عالی کشور قرار داده، توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ضبط‌شده است. 

ایران‌وایر همچنین مطلع شده که سال‌ها پیش، فکری مدت کوتاهی را به‌عنوان شاگرد برای شهبازی کار می‌کرده، اما پروژه‌ای که او در آن حضورداشته، در شهرک پرند در منطقه رباط‌کریم در جنوب غرب تهران بوده و ربطی به هیچ‌یک از نهادهای امنیتی که بعدتر شهبازی برای کار در آن‌ها از سوی شرکتی که در استخدامش بوده، فرستاده می‌شده، نداشته است.

فکری، پس از پایان دوستی‌اش با شهبازی، در یک شرکت وابسته به سپاه به‌نام «طلیعه سبز (جهان)» مشغول به کار می‌شود و بر اساس سندی که ایران‌وایر بررسی کرده، اتهامات او درباره همکاری با موساد اغلب به مدت همکاری‌اش با طلیعه سبز بازمی‌گردد. 

بررسی‌های ایران‌وایر نشان می‌دهد که شرکت طلیعه سبز از شهریورماه۱۴۰۳ در لیست تحریم های وزارت خزانه داری ایالات متحده قرار دارد. وزارت خزانه‌داری آمریکا این شرکت را به دلیل همکاری‌اش با نهادهای نظامی جمهوری اسلامی تحت تحریم قرار داده است. بااین‌حال، در سندی که ما از اسماعیل فکری بررسی کرده‌ایم، او به‌وضوح نوشته که بازجوهایش او را با این وعده که رمز ارزهایش را به او بازخواهند گرداند، مجبور کرده‌اند اتهام همکاری خود و بابک شهبازی را با موساد بپذیرد.

یک منبع مطلع درباره پرونده آقای فکری، به ایران‌وایر می‌گوید: «همه‌چیز برنامه‌ریزی‌شده و موارد اتهامی اسماعیل ساختگی بودند. خودش هم این را هرجایی که توانسته بود گفته بود. تصور کنید یک جوانی که برای یک شرکت وابسته به سپاه کار می‌کند و خودش ماینر بیت‌کوین است را دیده‌اند. آن‌هم در دورانی که تنش با اسراییل به‌حداعلای خودش رسیده بود. بعد هم با این اتهام که صد و هجده میلیون تومان از موساد پول گرفته، به او اعدام دادند. تمام بیت کوین‌هایش را هم بالا کشیدند. گفته بودند با پول موساد دوچرخه خریده، این به‌وضوح نشان می‌دهد که چقدر اتهام همکاری او با موساد ساختگی است. این‌که او چقدر به اطلاعات طبقه‌بندی‌شده دسترسی داشته، سووالی است که احتمالا برای همیشه بدون جواب می‌ماند.»

درباره جزییات پرونده بابک شهبازی چه می‌دانیم؟

پرونده شهبازی اکنون برای دومین بار از سوی «قاسم مزینانی»، رییس و قاضی شعبه نهم دیوان عالی کشور رد شده است. گزارش‌هایی از خطر انتقال قریب‌الوقوع او به زندان قزل‌حصار، زندانی که در سال‌های گذشته جمهوری اسلامی از آن برای اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی استفاده می‌کند، منتشرشده است. 

یک منبع مطلع به ایران‌وایر گفته که قرار است وکیل آقای شهبازی دوباره درخواست اعاده دادرسی بدهد. این منبع می‌گوید که با توجه به این‌که «واقعاً چیزی در پرونده شهبازی نیست» و حتی حکم بر اساس «اقاریر خود او نیز صادر نشده»، خانواده واقعاً انتظار رد درخواست اعاده دادرسی را نداشتند، چه برسد به این سرعت و بدون «بررسی واقعی».

خانواده و نزدیکان بابک شهبازی از زمان صدور حکم اعدام برای او در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ و تأیید آن در دیوان عالی در تیرماه، بارها درباره «غیر مستند» و «نامعقول» بودن مدارک موجود در پرونده او گفته و نوشته‌اند.

در آخرین مورد، برادر آقای شهبازی در حساب کاربری‌اش در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشته است: «بازجویان وزارت اطلاعات با پرونده‌سازی برای برادر بنده قصد به قتل رساندن یک بی‌گناه را دارند، بلکه با این کار غیرانسانی شکست امنیتی خود را از اسراییل کم‌رنگ جلوه دهند.»

این در حالی است که بر اساس اطلاعاتی که به دست ایران‌وایر رسیده، تلاش وزارت اطلاعات و شخص «ابوالقاسم صلواتی»، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و قاضی پرونده آقای شهبازی تا آخرین جلسه دادگاه او نیز ادامه داشته است: «صلواتی تمام خانواده‌اش را به دادگاه فراخوانده بود. مدام به بابک شهبازی می‌گفت، خانواده‌ات بی‌گناه‌اند و از او می‌خواست جای بمب یا فلش، یا یک‌چیزی که خودش هم نمی‌دانست چیست را بگوید. می‌گفت نیروهای تجسس و سگ‌های زنده یاب در آن سایتی که مدنظرش بود نتوانسته‌اند چیزی پیدا کنند. شهبازی هم می‌گفت که اگر چیزی بود که شما باید پیدا می‌کردید یا تا حالا منفجر می‌شد.»

این شخص همچنین به صحبت‌های قاضی صلواتی درباره این‌که فرزند دختر بابک شهبازی، «لیدر فتنه۸۸» بوده نیز اشاره‌کرده و می‌گوید: «همان‌جا (شهبازی) گفت آقای قاضی، دختر من متولد سال ۱۳۸۶ است، اگر شما می‌گویید در دوسالگی لیدر بوده، من قبول می‌کنم؛ یعنی این‌قدر صلواتی حتی پرونده را باز نکرده بود که بخواند.»

تلاش برای اخذ اعتراف با تحت‌فشار گذاشتن خانواده

موضوع تحت‌فشار گذاشتن خانواده بابک شهبازی برای اخذ اعتراف از او پیش‌ازاین نیز در رسانه‌ها مطرح‌شده است. برادر این زندانی محکوم به اعدام، پیش‌تر در گفت‌وگوی زنده‌ای در اسپیس «توانا» گفته بود که وقتی برادرزاده‌اش که آن زمان یازده سال داشته برای اولین بار به ملاقات پدرش می‌رود، بازجو به او می‌گوید: «با پدرت خداحافظی کن که می‌خواهیم ببریم اعدامش کنیم.»

ایران‌وایر نیز به بخش‌هایی از رنج‌نامه‌ای که بابک شهبازی درباره بازجویی‌هایش به بیرون از زندان فرستاده نیز دست‌یافته است. در این نامه، او نوشته است: «وقتی برای آخرین مرتبه، ۲۸ روز در خانه امن بودم و کارشناس از این‌که من به کارنکرده، اعتراف نمی‌کردم، من را تهدید کرد که تو را به ستاد کل می‌فرستیم تا با شکنجه مجبور به اعتراف شوی. من به او گفتم بریا اهمیتی ندارد و هر کاری می‌تواند بکند ولی من به کارنکرده اعتراف نمی‌کنم. او تهدید کرد که به سوییت داعشی‌ها می‌فرستمت تا آنجا تو را بکشند.»

او در جایی دیگر از این رنج‌نامه که شرح شکنجه‌ها و فشارهایی بازجوهایش برای اخذ اعتراف را در آن نوشته، گفته است: «کارشناس در همه مراحل می‌گفت فکر می‌کنی قاضی حکم می‌دهد؟! نه جانم این ماییم که به قاضی می‌گوییم چقدر به تو حکم بدهد. بارها تهدید کردند که همسر و دخترت را دستگیر می‌کنیم برادرت را دستگیر می‌کنیم. به مسائل خصوصی خانواده‌ام ورود کردند تا هر چه بیشتر به من فشار بیاورند.» 

همچنین به ایران‌وایر گفته‌شده که همسر و برخی دیگر از افراد بزرگ‌سال خانواده بابک شهبازی نیز بارها احضار و تحت بازجویی قرارگرفته‌اند. همسر او دست‌کم دو بار تهدید به بازداشت‌شده و بازجوها با فریب و وعده‌ووعید آزادی و تهدید به‌سرعت بخشیدن به روند اجرای حکم اعدام، قصد داشتند از او علیه همسرش اعتراف بگیرند.

یک شخص مطلع درباره آزار و اذیت خانواده او نیز به ایران‌وایر می‌گوید: «خانواده‌اش را هم خیلی اذیت کردند. تماس می‌گرفتند که می‌خواهیم اعدامش کنیم. هیچی از بابک ندارند، نه فیلمی، نه اعترافی. گفته بودند جلوی دوربین بگو یکی آمد اینجا و یک ساک داد به من؛ اما بابک گفته بود من کاری که نکردم را هیچ‌وقت نمی‌گویم. به همین خاطر است که فقط اعتراف‌هایی که تحت‌فشار از اسماعیل فکری گرفتند، شده مستندات پرونده. به‌جز آن هیچی ندارند.»

این شخص همچنین می‌گوید که اسماعیل فکری نیز پیش‌تر به برادر شهبازی که آن زمان در بازداشت بوده و درحالی‌که زندانیان سیاسی چون «حسین شنبه زاده» و «حشمت‌الله طبرزدی» نیز حضور داشتند، گفته بوده که اعترافاتش درباره بابک همگی تحت‌فشار بوده. او  به برادر بابک گفته بوده که «اگر زنده ازاینجا بیایم بیرون حتماً جبران می‌کنم. بابک بی‌گناه است.» 

از زمان رد اعاده دادرسی پرونده شهبازی در دیوان عالی کشور، زندانیان سیاسی و شماری از زندانیان سیاسی سابق نسبت به خطر اعدام او واکنش نشان داده‌اند. «اولیویه گراندو»، زندانی سابق فرانسوی در حساب اینستاگرام خود نوشته است: «من ۵ماه با بابک زندگی کردم. خنده‌های شهنوز در گوشم می‌پیچد. خطر اجرای حکم وجود دارد. ما فریاد می‌زنیم که او باید زنده بماند.»

«مهدی محمودیان»، فعال مدنی و زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ نیز در متنی که به مناسبت صدور حکم اعدام بابک شهبازی منتشر کرده، این اعدام را بخشی از «برنامه سیستماتیک برای انهدام امید» و تلاش حکومت برای «مصونیت رهبر جمهوری اسلامی» از پاسخ‌گویی دانسته است.

مصادیق اتهامی شهبازی بی‌اساس است

رسانه‌های حکومتی درباره مصداق اتهامی پرداخت ۱۲ میلیون دلار از سوی موساد به بابک شهبازی نوشته‌اند. درحالی‌که منابع ایران‌وایر می‌گویند که خانواده او در شرایط سختی ازلحاظ معیشتی قرار دارند و هیچ سندی مبنی بر این‌که این پول به هر شکل ممکن به دست او رسیده در پرونده‌اش نیست.  

همچنین بنا به گفته منابع ایران‌وایر او به دلیل یک پیام در اینستاگرام به «ولودیمیر زلنسکی»، رییس جمهور اوکراین که در اوایل مارس ۲۰۲۲، یعنی کمتر از دو هفته بعد از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین از سوی او به زلنسکی داده‌شده، تحت‌فشار بوده و بازجوهایش قصد داشتند از طریق این پیام حمایتی او از اوکراین از او اعتراف بگیرند که برای اسراییل جاسوسی می‌کرده است.

بازجوهایش همچنین مدعی بوده‌اند که او نزد موساد آموزش کار با کامپیوتر و به‌ویژه نرم‌افزار «مایکروسافت ورد» را دیده است. این در حالی است که به گفته منابع ایران‌وایر، او هیچ ارتباطی با هیچ فرد وابسته به موساد نداشته است. در همین رابطه نیز بازجوها نتوانسته‌اند هیچ مدرکی در وسایل الکترونیکی متعلق به او و خانواده‌اش پیدا کنند و مصادیق اتهامی او «کاملا بی‌اساس» است: «واقعاً چیزی در پرونده‌اش نیست و می‌خواهند سر یک بی‌گناه را بالای دار ببرند. خانواده‌اش به‌شدت نگران‌اند و با توجه به موج اعدام‌ها بعد از حمله اسراییل، این خطر جدی است؛ بنابراین، هرکسی در هر حدی که می‌تواند باید صدایش باشد.»

حقوق شما

«موسی برزین»، حقوقدان و مشاور حقوقی ایران‌وایر می‌گوید که درست است که قضات می‌تواند اظهارات متهمین یک پرونده علیه هم را بشنوند ولی این نمی‌تواند به‌عنوان شهادت یا دلیل قلمداد شود.

او توضیح می‌دهد: «اقرار متهمان علیه همدیگر نمی‌تواند پایه حکم محکومیتی باشد. دلیلش مشخص است چون وقتی در یک پرونده چند نفر گرفته می‌شوند، می‌خواهند از خودشان سلب اتهام کنند و گناه را بیندازند گردن دیگری؛ بنابراین قانون‌گذار هم گفته که اظهارات متهمین یک پرونده علیه هم نمی‌تواند شهادت باشد.»

آقای برزین در ادامه نیز به اعتبار اعترافات شخص علیه خودش در قانون نیز پرداخته و می‌گوید: «در خود قانون اساسی، قانون مجازات اسلامی و قانون آیین دادرسی کیفری گفته‌شده که اظهاراتی که تحت‌فشار و اجبار است، فاقد اعتبار قانونی است و کلاً باید کنار گذاشته شود. فرضاً اگر هیچ آزار و اذیتی هم نبوده و متهمی در بازجویی اعتراف کرده ولی نزد قاضی اعترافاتش را پس می‌گیرد، اینجا هم قاضی نمی‌تواند صرفاً به اعترافی که در مراحل قبل گرفته‌شده استناد کند.»


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.