
ایران وایر
صنعت نفت و گاز ایران که زمانی یکی از بازیگران کلیدی «اوپک» و ستون اصلی بازار انرژی جهان بهشمار میرفت، امروز با چالشهایی بیسابقه روبهرو است. چالشهایی که سقوط اعتبار، کاهش توان تولید و از دسترفتن جایگاه ایران در معادلات جهانی نفت را به همراه داشته است.
سخنان «محسن قمصری»، مدیر سابق امور بینالملل شرکت نفت ایران که بهتازگی منتشر شده، تصویری شفاف از این وضعیت ارایه داده و توضیح میدهد که تحریم های طولانیمدت چه اثر مخرب و عمیق و چند بُعدی را بر صنعت نفت ایران به جای گذاشتهاند.
بر خلاف ادعای وزیران نفت جمهوری اسلامی در دولت های مختلف، دولتمردان و کارشناسان صدا و سیما که همواره بر «بیاثر بودن تحریمها» خصوصا بر صنعت نفت ایران، پا میفشارند، تحریمها نهتنها صنعت نفت که در حال از پا درآوردن شرکت ملی نفت ایران، مهمترین موسسه ملی کشور است.
به روایت قمصری، نقش ایران در بازار جهانی نفت طی یک دهه گذشته چنان کمرنگ شده که حتی «تصمیم برای حمله به ایران بدون نگرانی از کاهش تولید نفت و افزایش قیمتها» امکانپذیر بوده است. او ریشه این وضعیت را در کاهش سهم ایران از تولید و تجارت جهانی و وابستگی صادرات نفت به یک مشتری عمده یعنی چین میداند.
ضربه سنگین به جایگاه بینالمللی شرکت نفت ایران
یکی از بخشهای مهم سخنان مدیر پیشین بینالملل شرکت نفت ایران که در شبکههای مجازی با بازتاب و واکنش قابل توجهی مواجه شده، سخنان همراه با حسرت محسن قمصری در مورد اعتبار و جایگاه ویژه شرکت نفت ایران در مجامع بینالمللی است.
مدیر سابق بینالملل شرکت نفت، در گفتوگو با «انتخاب» تاکید کرد: «همه تا ۳۰سال پیش در سمینارهای مهم نفتی، دنبال این بودند که ببینند میز شرکت نفت ایران کجاست، ولی الان متاسفانه دیگر این خبر نیست. شاید دیگر اصلا در خیلی از سمینارها ما را دعوت نکنند یا اگر دعوت کنند نتوانیم برویم.»
محرومیت از چرخش اطلاعات و تکنولوژی شرکتهای بزرگ نفتی جهان که در نتیجه تحریمها پدید آمده از جمله برداشتهاییست که از سخنان قمصری برمیآید. این انزوا باعث شده که صنعت نفت ایران به میزان قابل توجه و نگران کنندهای از جهشهای تکنولوژیک جهانی عقب بماند.
در حالی که ارتباط و تعامل با بازارهای جهانی، علاوه بر سرمایهگذاری خارجی با خود، تکنولوژی جدید میآورد و صنعت فرسوده نفت ایران برای کاهش هزینه تولید و استخراج نفت و گاز علاوه بر سرمایه ۲۵۰میلیارد دلاری به تکنولوژی جدید هم نیاز دارد.
جایگاه ضعیف کنونی ایران در اوپک و مجامع بینالمللی حتی در دوران جنگ ۸ساله هم سابقه نداشته است. به گفته رییس پیشین بینالملل شرکت نفت ایران، در دوران جنگ با عراق، حتی در شرایط جنگی نیز مشتریان به تعهدات نفتی ایران باور داشتند، اما امروز چنین اعتمادی وجود ندارد.
بهطور نمونه، بانکی که در ارتباط با ایران یک اعتبار اسنادی باز کرده بود ۱۸میلیارد دلار جریمه شد و این امر باعث شده حتی مشتریان مشتاق نیز برای معامله با ایران تردید داشته باشند. این کاهش اعتماد همچنین جایگاه ایران را در مجامع و سمینارهای بینالمللی تنزل داده است.
روند تضعیف اعتبار یک شرکت معتبر نفتی
مقایسه وضعیت فعلی با دوران پیش از انقلاب یا سالهای اولیه انقلاب، تصویری از تضعیف اعتبار و توانمندیهای ایران در بازار بینالمللی ترسیم میکند.
شرکت ملی نفت ایران یکی از بازیگران کلیدی اوپک و بازار جهانی نفت محسوب میشد. ایران علاوه بر صادرات پایدار نفت، در جذب سرمایهگذاری خارجی برای توسعه میادین مشترک نفت و گاز فعال بود. امروز اما ایران بهطور محسوس از مجمع تصمیمگیریهای بینالمللی کنار گذاشته شده است. در حالی که عربستان، امارات، قطر و حتی عراق در مذاکرات انرژی و سیاستگذاریهای اوپک و اوپکپلاس اثرگذاری بالا دارند، نقش ایران بیشتر حاشیهای و غیرتعیینکننده شده است.
در حالیکه در دهه ۱۹۷۰ ظرفیت تولید نفت ایران همرده عربستان و بالاتر از عراق بود حالا ایران، بهدلیل کمبود سرمایه، تحریم و محدودیت فناوری، در بهرهبرداری از میادین مشترک مانند پارس جنوبی از قطر و در میادین نفتی مرزی، حتی از عراق عقب مانده است.
قطر با کمک شرکتهای غربی و آسیایی، در برداشت گاز از پارس جنوبی فاصله زیادی با ایران ایجاد کرده و عراق با قراردادهای جدید با شرکتهای بینالمللی توانسته، تولید روزانهاش را به بیش از ۴.۵میلیون بشکه برساند، در حالیکه ایران هنوز نتوانسته به سطح تولید پیش از تحریمها (بالای ۴میلیون بشکه در روز) بازگردد و حتی از تولید روزانه ۵۵سال پیش هم عقب مانده است.
گرچه اغلب دولتمردان و حکومت جمهوری اسلامی به رشد قابل توجه فنی صنعت نفت نسبت به پیش از انقلاب اشاره میکنند، اما واقعیت این است که جهش تکنولوژیک دنیا بسیار سریعتر بوده و ایران سالها از تکنولوژی و دانش روز دنیا در استخراج نفت و گاز، عقب افتاده است. این عقبماندگی، همراه با نیاز به سرمایهگذاری حداقل ۲۵۰میلیارد دلاری، چالشهای بزرگی را پیش روی صنعت نفت قرار داده است.
به گفته محسن قمصری، «دنیا به این اجماع رسیده که ایران نه میتواند تولید فعلی خود را حفظ کند و نه میتواند آن را افزایش دهد، هرچند که بزرگترین منابع گازی و نفتی جهان را دارد.»
در دهه ۱۳۵۰ ایران بهعنوان یکی از صادرکنندگان اصلی نفت و از بنیانگذاران اوپک، از بازیگردانان کلیدی اوپک و بازار جهانی نفت به حساب میآمد. صادرات پایدار نفت و فراهم آمدن زمینه امن و بستری مناسب برای سرمایهگذاری خارجی باعث شد که ایران علاوه بر صادرات پایدار نفت در جذب سرمایهگذاری خارجی برای توسعه میادین مشترک نفت و گاز فعال باشد.
این نقش و اعتبار و جایگاه تا جایی بود که به گفته قمصری تا سال ۲۰۱۴ هم تاثیرگذاری نفت ایران بر بازارهای بینالمللی و اوپک، کموبیش محسوس بود.
در سال ۲۰۱۴ اما روند کاهش سهم ایران از تولید نفت جهانی با چنان شیبی شروع به ریزش کرد که حتی جنگ ۱۲روزه ایران و اسراییل هم نتوانست غرب و آمریکا را نگران کاهش تولید نفت و افزایش بهای بنزین کند و عملا هم در طول مدت جنگ بازار تکان خاصی نخورد چون نفت ایران تقریبا فقط به چین میرود و در کشورهای هدفِ درگیری، نقشی ندارد. بررسی دادههای موجود هم این تحلیل را تایید میکند.
طبق گزارشها، صادرات نفت خام ایران در سال ۲۰۲۴ حدود ۱.۶ میلیون بشکه در روز بوده و «تقریبا همه» به چین صادر شده است. یعنی شوکِ حذف نفت ایران، بیش از همه در پالایشگاههای مستقل چین حس میشود، نه در اروپا یا آمریکا.
از طرفی، ظرفیت مازاد در عربستان و امارات و رشد عرضه غیراوپک، ضربهگیرِ حذف موقت بخشی از نفت ایران است و از اینرو بازار جهانی با تنشهای محدود ایران الزاما نمیلرزد.
عقبماندگی شدید فنی شرکت ملی نفت ایران
با داغ شدن بحث بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد و فعال شدن مکانیزم ماشه، گفتمان غالب در جریان رسانهای، کارشناسی و دولتی و حکومتی جمهوری اسلامی، بیاثربودن بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد بود.
«محسن پاکنژاد»، وزیر نفت جمهوری اسلامی اعلام کرد «ما در دور زدن تحریمها متخصص هستیم و دستان بستهای نداریم. مشخص است که تمرکز این نوع گفتمان صرفا بر میزان فروش نفت است.»
مدیر سابق بینالملل شرکت نفت اما از زاویهای متفاوت به این موضوع پرداخته و اثرات تحریم بر صنعت نفت را به چند بخش توضیح میدهد.
تحریمها دسترسی شرکت نفت ایران به فناوریهای نوین استخراج، پالایش و اکتشاف را محدود کرده است. شرکتهای بزرگ بینالمللی نفتی که دارای دانش فنی و تکنولوژیهای پیشرفته هستند، بهدلیل نگرانی از تحریمها از همکاری با ایران خودداری میکنند.
این امر باعث شده که شرکت ملی نفت نتواند از حداکثر ظرفیت میادین نفتی و گازی خود استفاده کند و پروژههای توسعهای با تاخیر و هزینههای بالا روبرو شوند.
ایران در دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ با مشارکت شرکتهایی مانند «توتال»، «شل»، «انی» و شرکت نفت چین به فناوریهای روز در حفاری و توسعه میادین دسترسی داشت. امروز اما بهدلیل تحریمها و خروج شرکتهای بینالمللی از ایران حتی چینیها، ایران ناچار شده به تکنولوژی داخلی تکیه کند. نتیجه این روند کاهش سرعت حفاری و توسعه میادین، افزایش هزینه استخراج و کاهش بهرهوری در مقایسه با رقبای منطقهای است.
تحریمهای طولانیمدت، عدم دسترسی صنعت نفت ایران به سرمایه و تکنولوژی جدید و دانش روز دنیا را در پی داشته است و همین روند باعث شده که صنعت و تکنولوژی نفت ایران هر سال فرسودهتر و قدیمیتر از گذشته شود و هزینه تمامشده استخراج و تولید نفت و گاز بالا رود.
همه این عوامل تولید سالانه نفت ایران را تا ۳۰۰هزار بشکه در روز پایین میآورد. این یعنی صنعت نفت ایران نهتنها در حال پیشرفت نیست و نه حتی بدون تغییر مانده، بلکه سپری شدن هر یک سال، کاهش ظرفیت تولید ۱۰۹میلیون و ۵۰۰بشکه نفت را بههمراه دارد.
دادهها و گزارشهای منتشر شده هم این واقعیت تلخ را آشکار میکند. گزارش مجله «MEED «Middle East Economic Digest (چکیده اقتصادی خاورمیانه) که یک مجله و سرویس اطلاعات تخصصی در زمینه کسبوکار در خاورمیانه است، حدود ۱۰سال پیش نوشت که بخش عمدهای از تولید نفت ایران از میدانهای نفتی قدیمی که برخی از آنها از دهه ۱۹۵۰ در حال تولید هستند میآید. این میادین با گذشت زمان و استخراج مداوم، افت طبیعی تولید دارند و اصطلاحا «بالغ» شدهاند.
برای مقابله با این افت تولید، ایران مجبور به استفاده از تکنیکهای ازدیاد برداشت شده است. این تکنیکها شامل روشهایی مانند تزریق آب یا گاز به مخازن نفتی برای افزایش فشار و بیرون کشیدن نفت بیشتر است.
علاوه بر این، برای جبران تولید از دست رفته، ایران باید میدانهای جدیدی را توسعه دهد. این امر ضروری است تا جای تولیدی که بهدلیل قدیمی شدن میادین از دست میرود، پُر شود.
در این گزارش برآورد شده که ایران سالانه حداقل ۳۰۰هزار بشکه در روز تولید نفت خود را بهدلیل طبیعی بودن میادین، از دست میدهد.
کاهش فروش و تخفیفهای سنگین
فروش نفت ایران تنها با تخفیفهای سنگین و در مواردی در قبال دریافت کالا به جای پول، دریافت یوآن به جای دلار و ریسکپذیری خریداران محدود (عمدتا چین) ممکن است.
در حالیکه مقامات رسمی مدام بر «بیاثر بودن تحریمها» تاکید دارند، واقعیت این است که شرکت ملی نفت ایران از یک صادرکننده جهانی با مشتریان متنوع، به یک فروشنده محدود و پُرریسک تبدیل شده است.
این وضعیت به کاهش چشمگیر درآمدهای ارزی، ضربه به تولید داخلی و از دسترفتن سود بالقوه منجر شده است.
ریسک معامله با ایران
ریسکهای بانکی و حقوقی حاصل از تحریمها باعث شده که حتی خریداران نفت ایران هم از معامله با جمهوری اسلامی خودداری کنند. در دهههای قبل، «میز شرکت ملی نفت ایران» در همایشهای بزرگ نفتی پُررفتوآمد بود.امروز اما بهگفته رییس پیشین شرکت ملی نفت ایران حتی «دعوت نمیشویم». این افولِ «اعتبار و دسترسی» با موج جریمههای سنگین برای بانکهای طرفِ ایران (از جمله پرونده تعلیق و جریمه ۸.۹ میلیارد دلاری BNP Paribas) تشدید شد و ریسک شرکای تجاری را بالا برد.
برآوردهای کارشناسی از سرمایهگذاری ۲۰۰ تا ۲۵۰میلیارد دلاری برای بازتوانی و توسعه صنعت نفت ایران سخن میگویند اعدادی که جز با دسترسی بانکی، بیمه و امنیت اقتصادی، محقق نمیشود.
همچنین سابقه جریمههای کمسابقه برای بانکها و هشدارهای اخیر درباره «شبکههای سایه» مالی ایران، طرفهای بالقوه و مشتریان نفت ایران را محتاط نگه میدارد. محسن قمصری در این خصوص یکی از بانکهای فرانسوی را مثال میزند که تنها بهدلیل باز کردن یک السی در ارتباط با یکی از بانکهای ایرانی، رقمی معادل ۱۸میلیارد دلار جریمه شد.
کاهش قدرت و امنیت سیاسی
پیش از انقلاب۵۷ و حتی در سالهای اولیه بعد از آن، جایگاه ویژه ایران در اوپک و بازارهای نفتی بینالمللی، اعتبار سیاسی و حتی امنیت نظامی به ایران بخشیده بود چرا که سهم بالای ایران در تولید نفت جهان و تنوع مشتریان، اهمیت حضور یا عدم حضور ایران در بازار را بالا میبرد.
امروز اما، سهم ایران از تجارت نفت، بهدلیل تحریمها و تغییر الگوی مقصد صادرات، کوچکتر و متمرکزتر شده و تنها مشتری که حاضر به خرید نفت ایران است، پالایشگاههای غیردولتی و کوچک چینی هستند که برای دستیابی به حاشیه سود بیشتر، خریدار نفت ایران با تخفیف سنگین هستند. بنابراین حذف نفت ایران، مانع قدرتمندی در برابر حمله نظامی آمریکا و اسراییل به ایران نشد.
ایران در صورت نبود موانعی همچون تحریم ظرفیت تولید ۵میلیون بشکه در روز دارد که در صورت تحقق، میتواند جایگاه و اعتبار ایران را در بازار انرژی بازگرداند و حتی کشورهای دیگر را به برقراری روابط بهتر با ایران ترغیب کند، همانطور که تولید ۱۴ میلیون بشکهای روسیه باعث حفظ روابط آن با آمریکا شده است. با این حال، دستیابی به این هدف، در گرو سرمایهگذاری خارجی و دسترسی به تکنولوژی روز است که تحریمها مانع اصلی آن هستند.
بنابراین با وجود تداوم شعار «تحریمها بیاثرند» در رسانههای رسمی و علیرغم ادامه فروش نفت ایران در سطحی محدود، این فروش با تخفیفهای سنگین، مشتریان معدود و عدم امکان انتقال آزادانه پول همراه است و تمرکز صرف بر فروش نفت با تخفیفهای بالا.
هرچند که ممکن است در کوتاهمدت به تامین ارز کمک کند، اما در بلندمدت به تضعیف بیشتر زیرساختها و تواناییهای استراتژیک شرکت ملی نفت ایران منجر خواهد شد و بدون رفع تحریمها، جذب سرمایه خارجی و دسترسی دوباره به فناوریهای روز، امیدی به بازگشت ایران به جایگاه گذشتهاش وجود ندارد.