دومینوی زن‌کشی؛ المیرا در قزوین، راحله در نهاوند و زهرا در تهران

سه شنبه, 22ام مهر, 1404
اندازه قلم متن

ایران وایر

بررسی‌های ایران‌وایر نشان می‌‌دهد که در شش ماه نخست سال ۱۴۰۴ اخبار و روایت‌های بیش از ۶۵ مورد زن‌کشی به رسانه‌ها راه پیدا کرده است. در اغلب این روایت‌ها زنان به دلیل رد کردن درخواست ازدواج، درخواست پایان دادن به زندگی مشترک، تمایل به استقلال مالی و اشتغال به کار با اتهامات واهی از سوی مردان نزدیک به خود مواجه شده‌اند. این گزارش درباره قتل المیرا آقاجانی در قزوین، راحله سیاوشی در نهاوند و زهرا قائمی در تهران است.

***

خاله ««المیرا آقاجانی» زن جوان ۲۲ ساله و یکی از آخرین قربانیان زن‌کشی در ایران  می‌گوید: «دوربین‌ها همه چیز را ضبط کرده‌اند.»

تصاویر دوربین‌های مداربسته نشان می‌دهد مردی جوان با لباس زرد و کلاه، چندین بار پیاپی دکمه آسانسور ساختمانی را فشار می‌دهد و منتظر می‌ماند. ساعت۱۰:۰۷صبح روز ۷مهر۱۴۰۴ است. المیرا وارد ساختمان محل کارش می‌شود. با عجله به طرف آسانسور می‌رود و بی‌آنکه به مرد جوان توجه کند وارد کابین می‌شود. این آغاز یک تراژدی  است. مرد جلو می‌دود، وارد آسانسور می‌شود و اولین ضربه را وارد می‌کند. دوربین داخلی در کابین نصب نشده اما در قاب بعدی تصویر، مرد از پله‌ها پایین می‌آید و از ساختمان خارج می‌شود.

دقایقی بعد همکاران المیرا آقاجانی دانشجوی رشته حقوق و صندوق‌دار یکی از رستوران‌های مجتمع تجاری–خدماتی شهر قزوین پیکر خون‌آلود او را در آسانسور پیدا می‌کنند. 

به گفته شاهدان عینی نیروهای اورژانس او را به بیمارستان منتقل کردند اما تلاش‌ها برای زنده ماندن او بی‌نتیجه ماند.

نزدیکان المیرا می‌گویند متهم به قتل جوانی ۲۵ ساله به نام «حسین» و آشپز رستورانی است که المیرا در آن مشغول به کار بوده است. مردی که ادعا می‌کرد دلباخته المیرا و خواهان ازدواج با اوست.

حسین پس از ارتکاب به این جنایت با خودرویی از محل حادثه گریخت و جایی در الموت از توابع قزوین پنهان شد.  ماموران انتظامی ۱۱مهر۱۴۰۴، او را در حالی که در کوه‌های الموت چوپانی می‌کرد، بازداشت کردند.

حسین در بازجویی‌های اولیه و بازسازی صحنه، به قتل المیرا اعتراف کرد. او گفت از زمانی که در رستوران مشغول به کار شده، به المیرا علاقه‌مند شده و مدتی برای ازدواج با او تلاش کرده اما پس از ردِ مکررِ خواستگاری‌اش و به ادعای خودش، پس از آنکه شنیده المیرا ممکن است با فردی دیگر در ارتباط باشد، دچار «خشم» شده و نقشه قتل او را طراحی کرده است. 

انگیزه رسمی قتل در پرونده از سوی مقامات قضایی در قزوین «پاسخ منفی به درخواست ازدواج» اعلام شده است، هرچند تحقیقات تکمیلی برای بررسی جزییات و انگیزه‌های پنهان ادامه دارد.

اما ورای روایت رسمی، صدای خانواده المیرا است که به گزارش رنگ انسانی می‌دهد.

مادر المیرا به ایران‌وایر می‌گوید: «المیرا می‌خواست درس بخواند، خودش زندگی‌اش را بسازد. بارها گفته بود مامان، من می‌خواهم آینده‌ام را با تحصیل بسازم، نه ازدواج زودهنگام. اما حسین دست‌بردار نبود. چند بار خواستگاری کرد و هر بار نه شنید. حتی یک بار به خاطر همین جواب منفی، دست المیرا را پیچاند. همان شد که از محل کار اخراجش کردند. با مهربانی به او گفتم المیرا هنوز تصمیم به ازدواج ندارد، ولی با غرور گفت: من هم خانه دارم، هم کار؛ المیرا دیگر چه می‌خواهد؟»

به گفته خانواده، دو هفته پیش از رخ دادن این فاجعه، المیرا عمل جراحی زیبایی بینی انجام داده بود و در دوره نقاهت، سر کار نمی‌رفت. اما ده روز بعد از عمل، هنوز بخیه‌هایش باز نشده بود که به محل کار بازگشت. درست همان زمان، مشخص شد حسین هم دوباره به محل کار برگشته است بی‌آن‌که خانواده المیرا از این بازگشت باخبر باشند.

مادر المیرا، زنی که سال‌ها در دستگاه قضایی فعالیت داشته می‌گوید خبر نداشته که حسین دخترش را به قتل تهدید کرده بود: «اگر باخبر بودم حتماً پیگیری می‌کردم. اما هیچ‌کس نگفت، حتی مدیر رستوران. بعد فهمیدیم بعضی‌ها از تهدیدها خبر داشتند اما سکوت کردند. اگر جدی گرفته بودند، المیرا امروز زنده بود.»

خانواده المیرا آقاجانی خواهان عدالت هستند. آن‌ها می‌گویند برای المیرا و همه دختران این شهر اشد مجازات را مطالبه خواهند کرد: «اگر امروز عدالت اجرا نشود، فردا دختری دیگر قربانی خواهد شد. تا اجرای عدالت را نبینیم، آرام نمی‌گیریم.»

پرونده المیرا یکی از ده‌ها زن‌کشی در ایران است که تنها به دلیل «نه گفتن به درخواست ازدواج» رخ داده است. 

ایران‌وایر گزارش‌های متعددی منتشر کرده است از قتل زنانی که به دلیلی مشابه با آنچه به کشته شدن المیرا آقاجانی منجر شد، جان خود را از دست داده‌اند.

قتل «ماهرو تندپور» در یاسوج و «سمیرا نوربخش» در کرمانشاه هر دو از همین دسته‌اند.

به گفته نزدیکان المیرا یک جمله که متهم به قتل او بارها در میان دوستان و همکارانش به کار برده بود، نشان می‌دهد که او یکی از مردانی است که «عشق» را با «مالکیت» اشتباه گرفته بود:‌«حسین نمی‌خواست بپذیرد المیرا او را انتخاب نکرده است. بارها گفته بود المیرا نباید سهم کس دیگری بشود.»

«راحلە سیاوشی»، قهرمان رشته «ووشو» و اهل نهاوند از توابع استان همدان بود. او روز ۱۰مهر ۱۴۰۴ با سلاح سرد به دست همسرش کشته شد.

انگیزه قاتل از ارتکاب این جنایت « حفظ ناموس» خوانده شده است. 

راحله سیاوشی مادر نوزادی دو ماهه بود و خانواده‌اش به دلیل نسبت فامیلی او و همسرش و همچنین آنچه «حفظ آبروی خانواده» تلقی می‌شود تلاش کردند علت مرگ را تصادف رانندگی اعلام کنند.

یک منبع آگاه به ایران‌وایر می‌گوید «همایون سیاوشی» همسر و پسرعموی راحله بود و او را با ضربات متعدد چاقو به ناحیه سر به شدت مجروح کرد.

به گفته این منبع آگاه دلیل این اقدام خشونت بار مخالفت همسر راحله با حضور او در اردوهای ورزشی و به طور کل ادامه فعالیت‌های ورزشی بوده است: «شوهرش بعد از اینکه راحله به بیمارستان منتقل شد خودش را هم کشت.»

راحله سیاوشی از ورزشکاران رشته رزمی ووشو و از مربیان این رشته،  طی سالهای اخیر چندین عنوان قهرمانی در سطح کشوری از جمله مقام سومی در سال ۱۴۰۰ کسب کرده‌ است.

پیکر این زن جوان روز یکشنبە ۱۳مهر۱۴۰۴ در باغ بهشت نهاوند بە خاک سپردە شد.

خبر قتل «زهرا قائمی»، کارمند دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران، به دست همسرش هم در دو روز گذشته در صدر اخبار رسانه‌های داخلی و شبکه‌های اجتماعی بوده است. قتلی که نشان می‌دهد خشونت منجر به سلب حق حیات از زنان به هیچ طبقه اجتماعی یا جغرافیا و سطح سوادی وابسته نیست.

به نوشته «هم‌میهن» زهرا قائمی ساکن تهران بوده و در تاریخ ۱۹ مهرماه در خواب توسط همسرش خفه شده است.

«خبرآنلاین» به نقل از «شیوا علینقیان»، مدرس سابق دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، قتل خانم قائمی را تایید کرده است.

زهرا قائمی مادر دختری دوازده ساله از ازدواج اول خود بوده است. خانواده او درباره جزییات و چرایی این جنایت سکوت کرده‌اند و رسانه‌های رسمی نیز تنها به کلیدواژه همیشگی اکتفا کرده‌اند: «با هم بحثشان شده بود، اختلاف خانوادگی داشتند.»


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.