
عطا محامد، پژوهشگر علوم سیاسی
ایران وایر
در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی از ضرورت «تقویت دیپلماسی منطقهای» میگویند، ایران در یکی از مهمترین صحنههای دیپلماسی منطقهای حضور قابل توجهی نداشت. نمایندگان ایران در قالب هیاتی کوچک و با یک سخنران اصلی به کنفرانس دوحه ۲۰۲۵ که با شعار «عدالت در عمل: فراتر از وعدهها تا پیشرفت» برگزار شد، رفتند؛ در حالی که این کنفرانس ۲۴۶ سخنران داشت.
در بیست و سومین سال این کنفرانس دیپلماتیک، موضوعات متنوعی از پیامدهای جنگ غزه، بحرانهای سودان، سوریه و یمن تا چالشهای فناوریهای نوظهور مورد بحث قرار گرفت.
با وجود گستردگی مباحث در این نشست سه روزه (۱۵-۱۷ آذر)، وضعیت ایران تنها در یک نشست تخصصی مورد بحث قرار گرفت؛ نشستی با عنوان «ایران و فضای امنیتی در حال تغییر منطقه» که در آن «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه سابق جمهوری اسلامی از قدرت ایران و توان بازدارندگی نظامی آن سخن گفت. اما در خارج این جلسه، نام ایران عمدتاً زمانی مطرح شد که سخنرانان از تهدیدهای امنیتی یا منابع بیثباتی در منطقه صحبت میکردند. در پنلهای مربوط به سوریه، قفقاز جنوبی، امنیت خلیج فارس یا نظم جدید منطقهای نه سخنی از ایران بود و نه مقامی که از ایران بگوید. مسالهای که انزوای منطقهای ایران را برخلاف ادعاها نشان میدهد.
ایران و بیاعتمادی کشورهای منطقه
در نشست «ایران و فضای امنیتی در حال تغییر منطقه»، ظریف سخنان خود را با تاکید بر رویکردهای خصمانه علیه ایران در منطقه آغاز کرد. او با مثال آوردن از جنگ ایران و عراق و بعد حمله اسراییل تاکید کرد که در هر دو جنگ خواست سرنگونی حکومت وجود داشت اما آنها موفق نشدند. در مقابل او تأکید کرد «ایران امنیت خود را خودش ساخته است» و این توان نظامی باعث شده است که وقتی ایران میخواهد حمله کند آمریکا مجبور است تمام پایگاههای خود را تخلیه کند.
او که مذاکره کننده ارشد در دوره برجام بود، با اشاره به رویکرد «مقاومت» در جمهوری اسلامی گفت «برجام انحراف از استراتژی اصلی ما بود» و توضیح داد: «دو سال به جای مقاومت به سمت مصالحه رفتیم و این در داخل کشور قابل قبول نبود». ظریف در ادامه از تغییر تصویر ایران در منطقه صحبت کرد و گفت «چند سال پیش همه میگفتند مشکل منطقه ایران است» اما امروز از ایران کسی صحبت نمیکند و باید به مساله اصلی منطقه یعنی اسراییل بپردازیم.
ظریف با تاکید بر موضوع اسراییل گفت: «سی سال است اسراییل میگوید ما سه سال تا بمب فاصله داریم» او این ادعا را غیرواقعی دانست و همچنین گفت «من به درخواست نتانیاهو تحریم شدم چون او میخواست ایران را دشمن اصلی معرفی کند». او همچنین گفت برای مقابله با اسراییل و در راستای حمایت از آرمان فلسطین ایران بیش از اعراب کمک کرده است.
در این نشست دبیرکل شورای همکاری خلیجفارس گفت: «هیچکس در شورای همکاری نمیخواهد ایران نابود شود.» اما وی به انتقاد از سیاستهای منطقهای ایران پرداخته و گفت ما سیاستهای ایران در کشورهای خاورمیانه را تجربه کردیم و از آن لطمه خوردیم. او خطاب به ظریف گفت جمهوری اسلامی باید «به اصول حسنهمجواری پایبند باشد» و «صدور انقلاب باید متوقف شود». وی تاکید کرد «مداخله در کشورهای ما قابل قبول نیست»، «حمایت از حوثیها قابل قبول نیست.»
«ناتالی توچی»، کارشناس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در بخش دیگری از نشست گفت اروپا دیگر نقش میانجی میان ایران و آمریکا را ایفا نمیکند. او توضیح داد که جنگ اوکراین نگاه اروپا به ایران را دگرگون کرده و افزود: «برای ما اوکراین یک اولویت امنیتی وجودی است و رفتار ایران در این جنگ بر رابطه ما سایه انداخته». به گفته او، سیاست اروپا در قبال ایران اکنون فاقد یک استراتژی منسجم است. توچی یادآوری کرد که پیشتر ایران را «بازیگر تجدیدنظرطلب» میدانستند، اما امروز بسیاری از کشورهای منطقه این عنوان را برای اسراییل به کار میبرند. اما در مقابل ظریف گفت مردم ایران اعتمادشان را به اروپا از دست دادهاند و یادآور شد «اروپا در موضوع اسنپبک خود را از نظر حقوقی خلع سلاح کرد.»
توچی در ادامه افزود «مدل بازدارندگی ایران که بر نیروهای نیابتی متکی است، نتایج محدودی داشته». ظریف در پاسخ گفت «در ۴۵ سال گذشته هیچ گلولهای به نفع ایران شلیک نشده» و تأکید کرد «این گروهها برای منافع خودشان میجنگند، نه برای ما». در بخش پایانی نشست، موضوع میانجیگری کشورهای خلیج فارس مطرح شد. توچی گفت میانجیگری میان ایران و آمریکا اکنون عمدتاً در اختیار عمان، قطر و گاهی عربستان است. دبیرکل شورای همکاری نیز این ارزیابی را تأیید کرد و گفت: «ما میخواهیم ایران شریک تجاری برتر ما باشد»، اما تأکید کرد «پیش از آن باید مسائل سیاسی حل شود» و افزود «نمیتوان معماری امنیتی مشترک ساخت وقتی بیاعتمادی هنوز پابرجاست».
غیبت ایران در «سوریه جدید»
اکنون یک سال از سرنگونی «بشار اسد» در سوریه میگذرد و جمهوری اسلامی که سالها بازیگر مهم این کشور بود، عملاً جایگاهی در نظم جدید دمشق ندارد. در مجمع دوحه ۲۰۲۵ دو نشست مهم درباره آینده سوریه برگزار شد: میزگرد «یک سال پس از سوریه جدید» با حضور مقامهای نروژ، آمریکا، قطر و سوریه، و گفتوگوی اختصاصی با «احمد الشرع»، رئیسجمهور جدید سوریه. هر دو نشست تصویری مشترک از «سوریه پس از اسد» ارائه کردند؛ تصویری که در آن ایران غایبترین بازیگر بود. حتی وقتی که وزیر خارجه سوریه گفت کشورش برای بازسازی «به همه دوستان ممکن» نیاز دارد، نامی از متحد قدیمی، یعنی ایران، نبرد.
در میزگرد نخست، تنها اشاره به ایران از سوی «اسپن بارث اید»، وزیر خارجه نروژ، مطرح شد. او گفت تمرکز دولت جدید سوریه بر مسائل داخلی باعث «بهبود امنیت منطقه» شده و توضیح داد که یکی از نتایج این تغییر، «قطع اتصال جغرافیایی ایران و حزبالله» است؛ یعنی شبکه زمینی نفوذ ایران که از عراق و سوریه تا لبنان امتداد داشت، در ساختار جدید سوریه دیگر وجود ندارد. اشارهای که نشان میدهد برخی از این که ایران در منطقه حضور جدی ندارد خوشحال هستند.
«تام باراک»، فرستاده ویژه آمریکا به سوریه، که در این نشست با سخن جنجالی هیچگاه در خاورمیانه دموکراسی وجود نداشته است و اسراییل تنها میتواند ادعای دموکراسی داشته باشد و «سلطنت خیرخواه» بیشترین کارایی را در منطقه داشتهاند مورد توجه قرار گرفت. او از اقدامات آمریکا در خاورمیانه دفاع کرد و گفت «دونالد ترامپ» رییس جمهور آمریکا تصمیم گرفته است فرصتی به دولت جدید سوریه بدهد و به صورت ضمنی اعلام کرد آمریکا در سوریه حضور خواهد داشت.
گفتوگوی اختصاصی با الشرع در دوحه، تصویر رسمیتری از جهتگیری جدید سوریه ارائه داد. الشرع گفت: «ما از کشوری که بحران صادر میکرد به الگویی برای ثبات منطقهای تبدیل شدهایم» و افزود «روابط ما با آمریکا در بهترین وضعیت طی پانزده سال اخیر است». او درباره امنیت مرزهای جنوبی تنها از اسراییل نام برد و گفت «توافق ۱۹۷۴ برقرار است» و گزارش داد که سوریه سال گذشته «بیش از هزار حمله هوایی» و «چهارصد تجاوز زمینی» ثبت کرده است. او که از دستاورهای سوریه در یک سال گذشته گزارش داد و از تلاش برای ساخت آینده، هیچ اشارهای به نقش ایران در سوریه نکرد.
ایران و سایه یک جنگ احتمالی در محاسبات منطقهای
احتمال رویارویی نظامی میان اسراییل و ایران همچنان بخشی از محاسبات امنیتی منطقه است و دولتها آن را دور از ذهن نمیدانند. در کنفرانس دوحه ۲۰۲۵، قطر که نقش میزبان و هماهنگکننده گفتوگوهای منطقهای را بر عهده داشت، عمدتاً بر جنگ غزه و مسیرهای میانجیگری تمرکز کرد. با این حال، ایران زمانی وارد بحث شد که مجری از «شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» نخستوزیر قطر پرسید آیا ممکن است اسراییل در سال ۲۰۲۶ جنگی تازه علیه ایران آغاز کند. او پاسخ داد «بیایید امیدوار باشیم که نه» و تأکید کرد برای جلوگیری از چنین مسیر خطرناکی «بسیار مهم است راهی برای فعالسازی دوباره گفتوگوهای هستهای پیدا شود». آل ثانی هشدار داد «هر اتفاقی برای ایران رخ دهد، تأثیر آن کل منطقه را دربر خواهد گرفت» و از قطر، عربستان، بحرین، کویت و امارات نام برد که ناگزیر زیر فشار پیامدهای چنین جنگی قرار خواهند گرفت.
نشست «صلح پایدار ارمنستان و آذربایجان» در مجمع دوحه یک رویارویی سیاسی میان دو کشور شمالی ایران بود که درباره آینده قفقاز جنوبی با محوریت «توافق واشنگتن» و نقش آمریکا گفتوگو کردند. محور اصلی بحث، باز شدن کریدورهای حملونقل حیاتی و ایجاد اتصال خزر به مدیترانه بود؛ مسیری که مستقیماً با موضوع حساس کریدور زنگزور مرتبط است، کریدوری که ایران سالها آن را تهدیدی علیه مرزهای خود تلقی میکرد. با این حال، در طول جلسه هیچ نقشی برای ایران مطرح نشد و تنها اشاره گذرای نماینده آذربایجان به «روابط خوب با همسایگان» نام ایران را در حاشیه نگاه داشت. این سکوت نشان داد که ایران نه تنها در فرآیند مشورت حضور ندارد، بلکه از میز مذاکره درباره مسیرهایی که آینده تجاری منطقه را تعیین میکنند، کنار گذاشته شده است.
در حالی که ظریف در دوحه ادعا کرد تصویر ایران در منطقه دگرگون شده، اظهارات دیپلماتهای بینالمللی خلاف این را نشان میداد. «رابرت مالی»، نماینده پیشین آمریکا در امور ایران، گفت ایران اکنون حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی ذخیره کرده و این وضعیت را «یک مسئله بلندمدت» و عامل «بیثباتی جدی» توصیف کرد که باید برای آن راهحلی یافت، اما در عین حال معتقد بود با این اورانیوم ایران به دنبال کاری تحریکآمیز نیست. در نشست مشترک وزرای خارجه قطر، ترکیه و اسپانیا و نخستوزیر استونی نیز ایران صرفاً در قالب یک هشدار امنیتی مطرح شد؛ جایی که مجری از ایران بهعنوان «عامل حملات» به قطر در کنار اسراییل یاد کرد، حملاتی که بهگفته او دلیل افزایش تضمینهای امنیتی آمریکا برای دوحه بود.
در بخش دیگری از نشستهای دوحه، ترکیه نیز تصویری امنیتی و تهدید کننده از ایران ارایه کرد. «هاکان فیدان» وزیر خارجه این کشور هنگام تشریح شرایط سوریه، بخشی از تهدیدهای سوریه را مرتبط با ایران و عراق دانست، عامل بیثباتی در جنوب و شرق سوریه معرفی کرد. او گفت خروج نیروهای ترکیه از سوریه تنها زمانی ممکن است که «تمام مبارزان غیرسوری» این کشور را ترک کنند و نفوذ حزب کارگران کردستان PKK در ساختار نیروهای دموکراتیک سوریه پایان یابد. سخنان او عملاً ایران را در ردیف عوامل استمرار ناامنی قرار میداد.