بهزاد کشمیری‌پور: جمهوری اسلامی در دام خودساخته‌ مناقشه هسته‌ای

سه شنبه, 30ام دی, 1393
اندازه قلم متن

barname-hasteei

مناقشه هسته‌ای جمهوری اسلامی با قدرت‌های جهانی چنان به درازا کشیده که نتیجه مذاکرات هر چه باشد زیان ایران به سادگی جبران‌پذیر نیست. پیامد این مناقشه می‌تواند سست شدن بنیادهای حکومت اسلامی باشد.

برخلاف نظر کسانی که مناقشه بر سر فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی را ناشی از “دشمنی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا” می‌دانند، سهم رهبران ایران در ایجاد بحران را نمی‌توان نادیده گرفت.

اغلب کارشناسان معتقدند غنی‌سازی بومی اورانیوم، نه تنها برای کشورهایی چون ایران، که برای بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز توجیه اقتصادی ندارد و شماری از صاحب‌نظران ایرانی هم این نظر را تائید می‌کنند.

این واقعیت و افشای پنهان‌کاری درباره بخشی از فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی در ابتدای دهه ۸۰ خورشیدی، تردیدهای جامعه جهانی درباره صلح‌آمیز بودن هدف‌های واقعی این فعالیت‌ها را افزایش داده است.

رأی موافق چین و روسیه، مهمترین متحدان ایران، به تمام قطعنامه‌های الزام‌آور شورای امنیت نشان می‌دهد که تقلیل مناقشه هسته‌ای به “دشمنی غرب” بیشتر جنبه تبلیغاتی و مصرف داخلی دارد.

با این همه ایالات متحده آمریکا به دلیل جایگاه و اقتدارش طرف اصلی مناقشه با ایران محسوب می‌شود و روند مذاکرات هسته‌ای در بیش از یک‌سال گذشته آشکار کرد راه هرگونه توافق احتمالی از واشنگتن می‌گذرد.

سه سناریوی آینده مذاکرات

ایران و کشورهای ۱+۵ (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) پس از چند دور مذاکره، سوم آذر ماه ۹۲ به یک توافق موقت دست یافتند اما موفق نشدند در مهلت تعیین شده به توافق‌نامه جامع و نهایی برسند.

آذرماه امسال مهلت مذاکرات برای یک دوره هفت ماهه (تا تیر ماه ۹۴) تمدید شد. دور تازه مذاکرات ۱۴ ژانویه/ ۲۴ دی ماه با گفت‌وگوی طولانی وزیران خارجه ایران و آمریکا در ژنو آغاز شد و توسط معاونان آنها ادامه یافت.

برای آینده مناقشه هسته‌ای سه سناریو قابل تصور است؛ رسیدن به نتیجه و امضای توافق‌نامه جامع، شکست مذاکرات، و یا ادامه وضعیتی که در دوره توافق موقت تجربه شد.

گزینه سوم فقط یک احتمال است و به نظر نمی‌رسد که هیچ یک از طرف‌ها درپی آن باشند. این گزینه تنها زمانی می‌تواند جدی شود که توافق نهایی به دست نیاید و نمایندگان ایران و ۱+۵ ادامه‌ی وضعیت برزخی را به پذیرش و اعلام شکست کامل مذاکرات ترجیح دهند.

در ایران گفته می‌شود که تصمیم نهایی درباره پرونده هسته‌ای را “نظام” می‌گیرد که منظور از آن رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای است؛ به بیان دیگر تصمیم‌گیرنده، آن بخش از ساختار قدرت است که بر محور خامنه‌ای شکل گرفته و به نام ولایت فقیه حکم می‌راند.

خامنه‌ای مسئول شکست احتمالی مذاکرات

در آستانه به پایان رسیدن مهلت توافق موقت کارزار تبلیغاتی وسیعی در رسانه‌های نزدیک به حکومت، به ویژه در پایگاه اطلاع‌رسانی رسمی رهبر جمهوری اسلامی آغاز شد که به شکل بی‌سابقه‌ای بر نقش او در مذاکرات هسته‌ای تاکید می‌کرد.

مطابق شواهد، مهمترین هدف این تبلیغات زمینه‌سازی برای القای این تصور بود که رسیدن به توافق نهایی حاصل تدبیر خامنه‌ای است و شکست آن نتیجه ایستادگی او در برابر آمریکا.

این تبلیغات می‌تواند نتیجه‌ای کاملا معکوس به دنبال داشته باشد؛ شکست احتمالی مذاکرات روند فروپاشی اقتصاد ایران را شتاب می‌بخشد و دولت حسن روحانی را که وعده بهبود اوضاع اقتصادی را به حل بحران هسته‌ای پیوند زده ناکام می‌کند.

در چنین حالتی ناکامی دولت به پای خامنه‌ای نوشته می‌شود و اکثریت مردم را که در انتخابات ۹۲ به روحانی رأی دادند تا مطابق وعده‌هایش کشور را از مهلکه هسته‌ای برهاند علیه رهبر جمهوری اسلامی می‌شوراند.

شعار تبدیل تحریم به فرصت مدت‌هاست رنگ باخته و مسئولان ارشد دولت و حکومت آشکار یا به صورت تلویحی اعتراف می‌کنند هر گشایشی در اوضاع اقتصادی وابسته به برداشته شدن تحریم‌هاست.

زیان چند صد میلیارد دلاری و اقتصاد ورشکسته

حسین موسویان، عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده ایران ۱۴ تیر ۹۳ در گفت‌وگو با روزنامه “شرق” گفت، که هزینه مستقیم و غیرمستقیم فعالیت‌های هسته‌ای چند صد میلیارد دلار برآورد می‌شود.

موسسه‌ی سرمایه‌گذاری بین‌المللی که متشکل از بزرگترین موسسه‌های مالی جهان است در تازه‌ترین گزارش خود پیش‌بینی کرده که در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‌ای “کشتی شکسته” اقتصاد ایران غرق خواهد شد.

در این گزارش که در ماه دسامبر منتشر شد تاثیر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران “فلج‌کننده” توصیف شده است. بر اساس برآورد این موسسه در صورت شکست مذاکرات بیکاری در ایران طی یک سال دست‌کم ۴ درصد افزایش می‌یابد.

به این ترتیب شکست احتمالی مذاکرات به دلیل مخالفت خامنه‌ای یا سنگ‌اندازی نزدیکان و حامیانش، به ویژه سپاه پاسداران با نارضایتی عمومی روبرو خواهد شد و تهدیدی برای حاکمیت و موقعیت “ولایت مطلقه فقیه” خواهد بود.

بی‌جهت نیست که رئیس جمهور پس از پیشنهاد “همه‌پرسی هسته‌ای” و مراجعه به آرای عمومی در مورد مسائل مهم، هدف شدیدترین حمله‌های حامیان خامنه‌ای و رسانه‌های وابسته به سپاه و بسیج قرار گرفت.

گرچه روحانی و وزیر خارجه، محمد جواد ظریف بارها تاکید کرده‌اند که مذاکرات هسته‌ای با توجه به “رهنمودها و فرمایشات داهیانه رهبری” انجام می‌شود، درخواست مراجعه به آرای عمومی با این پیش‌فرض مطرح شده که اکثریت مردم خواهان حل بحران هسته‌ای هستند.

شکست‌خوردگان توافق نهایی

سپاه پاسداران و شرکت‌های وابسته به نظامیان که بخش بزرگی از اقتصاد ایران را در اختیار دارند از شرایط تحریم و ستیز با غرب سودهای کلان می‌برند. دست‌اندازی به پروژه‌های مهم نفت و گاز در غیاب رقیبان پرقدرت خارجی یکی از نمونه‌های آن است.

با این حساب در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای، جایگاه نظامیان به عنوان ابزار اعمال قدرت نظام مبتنی بر “ولایت فقیه” با چالش جدی روبرو می‌شود.

توافق نهایی ایران با ۱+۵ از جنبه‌های دیگری نیز نمی‌تواند مطلوب رهبر جمهوری اسلامی باشد. از نظر دولت چنین توافقی بخشی از رویکرد جدید در سیاست خارجی و مقدمه‌ای بر عادی‌سازی روابط با غرب محسوب می‌شود.

این روند ملزوماتی دارد و احتمالا تغییر فضای سیاسی ایران را در پی خواهد داشت. همچنین اگر ایران و شش قدرت جهانی به توافق نهایی برسند و تحریم‌ها رفته رفته برداشته شود، اوضاع اقتصادی بهبود پیدا می‌کند و رضایت عمومی از دولت روحانی افزایش می‌یابد.

در چنین شرایطی احتمال همسو شدن اکثریت مجلس دهم با دولت کم نیست و سرسخت‌ترین حامیان خامنه‌ای شکست‌خوردگان آینده خواهند بود.

بر این اساس مناقشه هسته‌ای دامی است که حکومت جمهوری اسلامی در پهن کردن آن جلوی پای خود و مردم بی‌تقصیر نبوده و در هر صورت بخشی از حاکمیت گرفتار آن خواهد شد.

در عین حال برخی کارشناسان معتقدند برداشته شدن تحریم‌ها به تنهایی موجب شکوفایی اقتصادی پایدار نمی‌شود و شرط آن، از جمله تغییر فضای کسب و کار در ایران، و مهار فعالیت‌های اقتصادی و مالی نهادهای حکومتی خارج از کنترل دولت است.

احتمال تضعیف خامنه‌ای با توافق نهایی

از سوی دیگر توافق نهایی هسته‌ای در صورتی حاصل می‌شود که جمهوری اسلامی به شکل باورپذیری در سیاست خارجی خود تجدیدنظر کند و از دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه که به آن متهم است دست بردارد.

این تحول از شعارهای دولت روحانی است و با ادعای “ولی امر مسلمین جهان” بودن خامنه‌ای در تعارض قرار دارد. کشورهای غربی بارها تصریح کرده‌اند که حل نهایی مناقشه هسته‌ای وابسته به تغییر رویکرد ایران در بحران‌های منطقه است.

سنگ‌اندازی سپاهیان و حامیان افراطی خامنه‌ای در راه مذاکرات هسته‌ای و برآشفتگی آنها از تعامل دولت با غرب بیانگر این نگرانی است که توافق جامع هسته‌ای، دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان و میانه‌روها را تقویت می‌کند و موقعیت رهبر جمهوری اسلامی را به‌خطر می‌اندازد.

خشم اصولگرایان تندرو از پیشنهاد رئیس جمهور برای مراجعه به آرای عمومی درباره مسائل مهم نیز به این خاطر است که این کار را محدود کردن قدرت خامنه‌ای می‌بینند که از نظر آنها در تمام موضوع‌های مهم حرف آخر را می‌زند.

مطابق اصل ۵۹ قانون اساسی درخواست برگزاری همه‌پرسی باید به تصویب دو سوم نمایندگان مجلس و تائید رهبری برسد. چنانچه چنین اکثریتی در مجلس با دولت همراه شوند، خامنه‌ای تضعیف شده مانعی در برابر مراجعه به آرای عمومی نمی‌تواند باشد.

به نظر می‌رسد واکنش خشم‌آلود اصولگرایان به پیشنهاد برگزاری همه‌پرسی، بی‌ارتباط با شرایط کنونی و آینده مذاکرات هسته‌ای و تعامل با غرب نباشد. روحانی در جریان مبارزات انتخاباتی نیز چنین پیشنهادی مطرح کرد اما آن زمان کسی معترض او نشده بود.

از: دویچه وله


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.