ابراهیم نبوی
e.nabavi(at)roozonline.com
چقدر خوب است که ما این همه به فکر نقض حقوق بشر در انگلستان هستیم. نه اینکه مخالفم. اصلا. به همین سوی چراغ قسم می خورم. و چقدر هم خوب است که این سند نقض حقوق بشر که با نظارت آقای جلیلی آماده شده و به سه زبان هم ترجمه شده و با حضور نماینده مقام معظم رهبری هم رونمایی شده، در معرض دید مردم گذاشته شده. به نظر من واقعا ما همه باید این سند را با دقت بخوانیم و یاد بگیریم که نقض حقوق بشر در انگلیس چقدر مهم است.
براساس این سند، دولت انگلیس مظنونین به تروریسم را به مدت حداکثر شش هفته بازداشت کرده و این نقض حقوق بشر است. و خدا را شکر که در کشور خودمان، سیامک پورزند بخاطر مشکوک بودن به ارتباط با رادیوهای بیگانه، دو سال مخفیانه بازداشت نبود و بعد هم ده سال زندانی نبود و آخرش هم خودکشی نکرد. حدا را شکر که در دنیا هیچ کس فرج سرکوهی را نمی شناسد و نمی داند که یک سال آزگار با او چه کردید و چه دروغ ها درباره اش جعل نکردید و وقتی توانست جان به خطر اندازد و روایتان کند که گفته اند بزرگ ترین رسوایی تاریخ قدرت نهان بوده هیچ کس خبردار نشد و حالا می توانید نگران زندانیان انگلیسی باشید، یا صدها مظنون به اعتراض خیابانی سه چهار سال هر کدام زندانی و بازداشت نبودند. یا وکیل یک وکیل که وکالت متهمی را داشت که به قتل زنجیره ای رسیده بود، چهار پنج سال زندانی نشد و نیست.
یکی از اسناد بسیار سیاه در این سند همین است که دولت انگلیس دویست دوربین مداربسته را در مناطق مسلمان نشین انگلیس نصب کرده. و قیمت چهل تا از این دوربین ها سه میلیون پوند است. اصلا همین که دولتی دوربینی بخرد که قیمت چهل تای آن سه میلیون پوند باشد نقض حقوق بشر است. و نماینده پارلمان انگلیس در همین پارلمان گفته که “اجرای این طرح مرگ آزادی های مدنی است.” آن وقت در کشور عزیز ما ایران، مجلس رسما قانون نمی گذراند که آپارتمان مردم حریم خصوصی است و وقتی آقای مطهری در پارلمان می گوید که حصر میرحسین موسوی و کروبی خلاف قانون است، نمایندگان مخالف او را کتک نمی زنند و می گذارند حرفش را بزند و برایش کف می زنند، و وقتی بخاطر این موضوع نامه می نویسد و نامه اش در هفته نامه ستاره صبح چاپ می شود کل نشریه توقیف نمی شود. چرا انگلیسی های چشم چپ نمی آیند دوزار از ما حقوق بشر یاد بگیرند؟
از همه اینها گذشته در همین سند نقض حقوق بشر نوشته شده که شخصی به نام عادل حسین، پنج ساعت برای احراز هویت توسط پلیس انگلیس بازداشت شد. و چقدر خوب است که در کشور ما مازیار بهاری یک سال بازداشت نبود و هیچ مشکلی هم وجود نداشت، یا اصولا چقدر عالی است که دهها خبرنگار در کشور ما ماهها بازداشت نمی شوند و بعد بدون هیچ توضیحی رها نمی شوند، البته اگر بشوند.
اینقدر نقض حقوق بشر در انگلیس وحشتناک است که براساس همین گزارش آقایی به نام صدرالدین علی، برای اثبات وضعیت ننگین حقوق بشر در انگلستان گفته است که “انگلستان دیگر همچون سابق برای مسلمانان جای راحتی نیست.” واقعا چقدر نقض حقوق بشر؟ چقدر ظلم؟ انگلیس همین کارها را می کند که دهها هزار انگلیسی کشورشان را رها می کنند و به پاکستان و ایران و ترکیه و آفریقا پناهنده می شوند.
چرا ما قدرشناسی نداریم؟ این جزیره فسقلی عین آب خوردن حقوق بشر را نقض می کند و ما این همه آزادی داریم، چرا سرمان را نمی گذاریم از خوشحالی بمیریم؟
از هم مهم تر آن بیچاره ایرانی که از جور جمهوری اسلامی فرار کرده بود و به درگاه حکومت انگلیس پناه برده بود وقتی توسط همسایه اش به قتل رسید واقعا چکار دستگاه نازک دل ما متاثر شد، البته معلوم نیست متاثر از این که چرا ما این ضد انقلاب را به دست مبارک خود و با فتوای حسینیان نکشتیم یا این که چرا همسایه اش که او هم پاسپورت انگلیسی داشته او را کشته… خب سند این ها باید باقی بماند دیگه. دست آقای جلیلی درد نکند
من عاشق محمد رسول الله هستم
اتفاقا چه کاری خوبی می کنند. یکی می گوید من شارلی هستم، طرف مقابل هم که شارلی نیست، بگوید من شارلی نیستم. برای چی منفجر می کنید؟ برای چی فیسبوکیها را ۱۳۲ سال زندانی می کنید؟ بگوئید من عاشق امام نقی یا حضرت محمد هستم.
یکی کاریکاتور حضرت محمد را می کشد، آن یکی هم می گوید من عاشق محمد هستم. به نظر من این روش خیلی هم روش خوبی است، تو اون ور جوب، من این ور جوب، فحش بده، فحش بستون. تمام شد رفت.
ولی، خواهش می کنم، تمنا می کنم قواعد کمپین بازی را در نظر بگیرید. مثلا اگر قرار است کسی عاشق محمد باشد، که خیلی هم خوب است، یک کاغذ کوچولو دستش بگیرد و با آن عکس بگیرد و منتشر کند در صفحه خودش. یا در خیابان عکس بگیرد، یا یک نشانه درست کند. نه اینکه مثل سایت تسنیم، دو تا فرم چاپ شده را عکاسی به نام آقای “عین کاف” که اتفاقا عکاس بدی هم نیست، بردارد ببرد توی یک خیابان، در یک محل ثابت، همه را عکس بگیرد و اسم خودش را هم به عنوان عکاس آن زیر بنویسد. خوب برادر من، این کمپین های عاشقانه وقتی درست است که هر کسی از خودش عکس بگیرد، حداقل یک چیزهایی را رعایت کنید که مردم فکر کنند واقعیت دارد.
طبیعی است که وقتی یک و نیم میلیارد مسلمان در دنیا زندگی می کنند، دهها میلیون آدم در چنین کمپینی شرکت کنند، حداقل یک چیزهایی را جدی بگیرید. تظاهرات خودجوش با اتوبوس و ساندیس که نمی شود. اگر بشود هم می شود دیگر جوش. آدم خودجوش باید خودش خود به خود جوش بیاورد و کاری بکند. حالا ممکن است زیادی قاط بزند و فرق شارلی ابدو و نوفل لوشاتو را فراموش کند و نفهمد مالکولم ایکس کدام شان بود و مایکل جکسون کدام یکی، ولی کمپین را خراب نکنید عزیزان.
پیاده روی با اعمال شاقه
یکی این آقای رسائی را از برق بیرون بکشد، این خودش را کشت. چنان درباره قدم زدن جواد ظریف با جان کری حرف زده، انگار فرمانده اطلاعات سپاه یواشکی با نتانیاهو نصف شب در رام الله قدم زدند. من نمی فهمم اشکال این قضیه چیست.
یک، آیا اشکال در این است که جواد با جان ملاقات کردند؟ این که مشکل نیست، چون الآن یک سال است این دو تا همدیگر را ملاقات می کنند.
دو، آیا اشکال این است که جواد با جان حرف زده؟ قطعا این هم اشکالی ندارد، چون این دو تا الآن یک سال است با هم حرف می زنند و نتیجه مذاکرات و تک تک جمله های شان منتشر شده.
سه، آیا اشکال در اینجاست که چرا این دو نفر در انظار عمومی با هم دیدار کردند؟ خب، این یکی هم که درست نیست، چون وقتی دو نفر جلوی دوربین تلویزیونی با هم حرف می زنند، رسانه های بیشتری آنها را نشان می دهند تا وقتی توی یک شهر اروپایی که کسی آنها را نمی شناسد.
چهار، آیا اشکال این است که مسئولان کشور در جریان کارهای آقای ظریف نیستند؟ خوب این هم که نیست، چون ظریف نماینده رهبر است و هیات دولت تا همین لحظه قانونی است و شخص رهبر بالای سر مذاکرات است.
پنج: آیا مشکل این است که این مذاکرات چرا ادامه دارد؟ این هم که نیست، چون آمریکایی ها می خواستند مذاکره را تمام کنند و ایران فشار آورد و آمریکا برخلاف نظر اسرائیلی ها و پیروانشان ( در مجلس سنای آمریکا و جبهه پایداری مجلس ایران) مذاکره را دادمه داد.
شش، آیا مشکل در این است که چرا این دو تا با هم راه رفتند؟ خوب، این هم که نیست، چهار سال قبل جلیلی هم با برنز ۴۵ دقیقه با هم قدم زدند و با هم حرف زدند. یا اصلا مگر این دو تا وسط خیابان به هم انگشت کردند؟
این عزیزان اصولگرا انگار یادشان رفته که احمدی نژاد سرخود نامه های احمقانه برای جرج بوش و سایر مقامات جهانی می فرستاد و آنها هم اصلا جوابش را نمی دادند. مطهری گفته “انتقادها به ظریف از روی جمود فکری است.” البته به نظر من جمود فکری فقط مال یک وعده است. برو بالاتر.
جیش العدل و اسیدپاش
قائم مقام وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که نیروهای امنیتی موفق شدند بیست نفر از اعضای سازمان تروریستی جیش العدل را که با اسلحه با حکومت می جنگند، کلی ترور کردند، مردم عادی را کشتند، سر بریدند، راهزنی کردند، مواد مخدر قاچاق کردند و از کشورهای خارجی برای از بین بردن حکومت پول گرفتند و نیروهای انتظامی را کشتند، دستگیر کرده، آن هم نه در وسط شیراز و اصفهان و تهران، بلکه در منطقه مرزی سیستان و بلوچستان که سگ صاحبش را نمی شناسد، بعد همین آقای قائم مقام وزارت کشور اعلام کرده که هیچ خبری از افرادی که در اصفهان اسیدپاشی کردند نیست. یعنی این دخول از سوراخ سوزن و ممنوعیت ورود از دروازه را نمی توانم بفهمم.
اندازه موسیقی چقدر است؟
می شود آدم تا حدی نماز بخواند، یا مثلا تا حدی روزه بگیرد، یا وقتی گناهی کرد، تا حدی گناهکار باشد؟ یک وقتی چیزی اخلاقی است. این اخلاقیات نسبت دارد. مثلا آدمی کمی مهربان یا کمی خشن است، ولی یک وقتی داستان شرع و قوانین دینی است. حالا قبولش داشته باشیم یا نه امری است علیحده.
شما وقتی روزه نمی گیرید کاری که می کنید حرام است، نمی شود که وسط روز نصف لیوان آب بخورید و فکر کنید ۷۵ درصد روزه گرفتید. یا مثلا همین موسیقی. یکی می گوید موسیقی حرام است، یکی دیگر می گوید حرام نیست. یکی می گوید این نوع موسیقی حرام است، آن یکی حرام نیست. فعلا و بر اساس قانونی که به قول مسلمین در چارسوق مسلمین رایج است، همین موسیقی که در کشور رسما و با اجازه اجرا می شود و از تلویزیون پخش می شود، این موسیقی حرام نیست.
یعنی چه که آقای ایمانی امام جمعه شیراز برگشته و گفته “پرداختن به موسیقی هم حدی دارد.” خودش هم تاکید کرده ما با اجرای موسیقی در استان فارس مخالف نیستیم، ولی موسیقی هم حدی دارد. برادر من، حضرت آقا، اصلا یکی دلش می خواهد اینقدر موسیقی گوش کند تا گوشش کر بشود. به شما چه ربطی دارد؟ یکی دلش می خواهد اینقدر با زنش مسافرت برود تا چهار تا چرخش پنچر بشود، رابطه زن و شوهر که دیگر نامشروع نیست. به شما چه ربطی دارد؟ شما گوش تان یا جای دیگرتان مستهلک می شود؟ شما هم روزی ۱۷۰۰ رکعت نماز بخوان، اگر کسی به شما اعتراض کرد.
از: روز