دومین دوره تجلیل از کسانی که سهمی در ارتقاء حقوق بشر ایران داشته اند:
تقدیر یکی از حامیان مادران پارک لاله
جوایز حقوق بشری رها، از جانب نهاد غیر دولتی اتریشی «سودویند» برای ادای احترام و تجلیل از افرادی که سهمی در ارتقاء و حفاظت از حقوق بشر در ایران داشتهاند، در نظر گرفته شده است. سودویند از نهادهای دارای مقام مشورتی سازمان ملل متحد است که در حوزه توسعه و کاهش شکاف کشورهای جنوب وشمال فعالیت میکند.
این سازمان در قالب پروژه «همه حقوق بشر برای همه در ایران» جوایزی را برای نکوداشت کنش گران حقوق بشر در ایران در نظر گرفته که در سال گذشته پروین ذبیحی، ژیلا کرمزاده مکوندی و نسیم سلطان بیگی، رسول بداغی، مجید توکلی، رضاشهابی برندگان این جایزه بودند و هم چنین یک جایزه ویژه برای تجلیل از فعالیتهای ضد جنگ به زنده یاد فرامرز محمدی اهدا شد.
امسال نیز هیت داوری سودویند متشکل از «شیرین عبادی»، برنده جایزه صلح نوبل، حقوقدان، قاضی سابق دادگاه، وکیل حقوق بشر، به همراه «آرون رودز» از بنیان گذاران و محقق اصلی پروژه حقوق آزادی و مدیر اجرایی سابق فدراسیون بین المللی هلسینکی برای حقوق بشر و «کارولینا یانوزفسکی»، وکیل حقوق بشر و عضو هیئت مدیره سودویند اسامی دیگری از فعالان حقوق بشر در ایران را به عنوان برندگان جایزه رها برگزیدند که از جمله آنها میتوان از حکیمه شکری نام برد.
حکیمه شکری از حامیان مادران عزادار بود و پرونده او با رویدادهای پس از انتخابات پر تنش دهمین دوره ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ ارتباط داشت.
او به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به سه سال حبس تعزیری محکوم شد و اکنون دوران محکومیت خود را در بند زنان زندان اوین میگذراند.
بازداشت در مراسم کشتهشدگان بعد از انتخابات
حکیمه شکری چهاردهم آذر ۱۳۸۹ برای شرکت در مراسم بزرگ داشت امیر ارشد تاجمیر، یکی از کشتهشدگان حوادث بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به بهشت زهرای تهران رفته بود که همراه با گروهی از حاضران در این مراسم بازداشت شد. با وجود آزادی بیشتر بازداشت شدگان آن مراسم، وی به زندان اوین انتقال یافت و سه ماه در بازداشت موقت بود.
او به دیدار خانواده کشتهشدگان و زندانیانی میرفت که در جریان حوادث بعد از انتخابات دستگیر یا کشته شده بودند. علاوه بر این با گروهی از مادران و همسران کشتهشدگان و زندانیان سیاسی که به گروه مادران عزادار یا مادران پارک لاله شهرت داشتند، در ارتباط بود.
خانوادهاش در روزهای نخستین بازداشت از وضعیت او بیخبر بودند و در جریان مراجعه به نهادهای قضایی و امنیتی، از دادستانی شهرری پاسخ گرفتند که حکیمه با بازجویانش همکاری نمیکند؛ به همین دلیل نمیتواند با خانواده خود تماس بگیرد.
حسینی، بازپرس دوم دادسرای عمومی و انقلاب شهرری به خانواده او اعلام کرد که او به جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی متهم شده است.
ایرج شکری، برادر او در گفت و گو با رسانهها تاکید کرد که خواهرش هیچ عمل خلاف قانونی مرتکب نشده و گناهی ندارد: “او تنها به مزار شهدا و به دیدن مادران عزادار و خانوادههایی رفته که فرزندانشان را از دست دادهاند”.
دوران بازداشت موقت حکیمه شکری سه ماه ادامه یافت تا این که در روز نوزدهم اسفند ۱۳۸۹ به قید وثیقه آزاد شد. اتهامی که در جریان دادرسی به او تفهیم شد، اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام از طریق همکاری با گروه مادران پارک لاله بود.
او در دادگاه بدوی به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه تایید شد و حکیمه شکری اولین روز آبان سال ۱۳۹۱ برای اجرای حکم به زندان اوین رفت.
اعتصاب غذا در بند زنان
یک هفته پس از ورود به بند زنان زندان نیروهای گارد یگان حفاظت زندان اوین به بند نسوان یورش بردند و به بازرسی بند و وسایل شخصی زندانیان پرداختند. پس از آن، حکیمه شکری همراه با هشت زندانی دیگر در اعتراض به هتک حرمت و آزار زندانیان اعتصاب غذا کردند. آنها با انتشار بیانیهای بازرسی بدنی توهینآمیز و وارد شدن به حریم خصوصی افراد، سلب امنیت و آرامش زندانیان سیاسی بند زنان را از مصادیق هتک حرمت و آزار زندانیان اعلام کردند. ۱۷ آبان در پی وعده مسئولان زندان برای پیگیری موضوع و برخورد با خاطیان، اعتصاب غذا پایان یافت.
این زندانی سیاسی تا کنون یک بار از حق مرخصی استفاده کرده است.
معاون دادستان تهران با وجود موافقت کتبی مسئولان زندان با مرخصی نوروزی وی در نوروز ۱۳۹۲، با ممانعت از این حق قانونی حکیمه شکری،از دریافت وثیقه خودداری کرد. او به خانواده شکری اعلام کرد که بعد از تعطیلات نوروز برای انجام مراحل اداری مرخصی احتمالی اقدام کنند، که تا این زمان توجهی به این امر نشده است.
حکیمه شکری روزهای سخت زندان را با ورزش والیبال، کارهای دستی و خواندن کتاب میگذراند و در حالی که ۷ ماه به پایان حکماش باقی مانده بود، در روز ۲۴ آذر ۱۳۹۳ به شکل غیر منتظره و ناباورانه ای او را از زندان اوین به زندان قرچک ورامین تبعید کردند، این امر مورد اعتراض حکیمه قرار گرفت و وی در نامهای به رئیس قوه قضاییه از وی پرسید:” آیا درست است زندانی عقیدتی سیاسی را در کنار جرایم دیگر از جمله قاچاق چیان مواد مخدر، قاتلان و موارد خلاف اخلاق نگه دارید”؟
نا گفته نماند، ۱۶ همبند وی در نامهای به انتقال حکیمه به زندان قرچک اعتراض کرده و خواهان بازگشت وی به زندان اوین شدند.
حکیمه هم اکنون در حال سپری کردن باقی مانده حکم خود در زندان قرچک ورامین است.
وی اکنون از ناراحتی چشم بخاطر عدم بهداشت در این زندان به شدت رنج می برد، سرما و نداشتن آب گرم، سلامت بینایی این زندانی را به خطر انداخته، اما او با روحیه ای قابل تحسین میگوید: تا زمانی که مردم مرا به عنوان عضو کوچکی از خانواده حقوق بشر ایران قبول دارند با دل و جان به آن ها خدمت میکنم و آرزو همیشگی من این است که جامعهای بدون تبعیض بوجود آوریم، بدون پایمال شدن حقوق دیگران، آرزویم رسیدن به اهداف مشترک انسانی است و این که کسی برای فکر و اندیشهاش به زندان نیفتاد.
نوروز ۹۴ سومین نوروزی است که حکیمه شکری در زندان و به دور از خانوادهاش به سر می برد.
پروژه «همه حقوق بشر برای همه در ایران»