ریاکاری محیط زیستی

شنبه, 22ام فروردین, 1394
اندازه قلم متن

mohit-zist

دهه‌ی جاری محیط زیست تبدیل به یک مُد شده است و دولت‌ها سعی می‌کنند نانش را بخورند.

این قبول که تنها، پیشنهاد بودجه با دولت است و تصویب بودجه با مجلس است، ولی رقم پیشنهادی دولت برای این بودجه را ببینید؛ یازده صدم درصد کل بودجه برای سازمان محیط زیست پیشنهاد شده است؛ یعنی ۱۱۷ میلیارد تومان. از طرفی سازمان جنگل‌ها و مراتع که تازه وضع بهتری هم دارد حدود ۳۶۰ میلیارد تومان بودجه پیشنهادی دارد. عرصه حفاظتی سازمان محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها از کف خلیج فارس تا نوک قله دماوند است.

سازمان محیط زیست ۲۷۰۰ پرسنل دارد و سازمان جنگل‌ها حدود ۵۰۰۰ نفر پرسنل حفاظتی دارد و مجموع چیزی در حدود ۱۳ هزار نفر کارمند دارند. و مجموعاً برای دو سازمانی که وظیفه‌شان حفاظت از پشتوانه حیات و اقتصاد کشورست بودجه‌ای ۵۰۰ میلیاردی در نظر گرفته شده. از آن طرف شاهدیم که کارهای عمرانی که مخرب بودن‌شان تأیید شده‌اند، از جمله سدسازی، بودجه‌هایی چند برابری دارند؛ فقط برای تکمیل طرح‌های سدسازی ۴۲۳۳ میلیارد تومان درنظر گرفتیم. هشت برابر جمع بودجه دو سازمان تنها برای یک ماموریت یک دستگاه . چیت‌چیان وزیر نیرو می‌گوید ما ۵۰ درصد بیش از ظرفیت رودخانه‌هایمان سد ساختیم. یعنی سدهایی !!

ساختیم که اندازه مخزن‌اش آب نداریم

درباره سدها، مثلاً در مورد دریاچه ارومیه همین اتفاق افتاده است. ما در دوران سازندگی ساختن سد و اینکه روبان افتتاح این سد را ما ببریم و سازه بزرگ بسازیم برایمان افتخار بوده است، مثل دهه پنجاه آمریکا که افتخار بوده ولی ما الان به این مشکل برخوردیم که دریاچه ارومیه خشک شده است. نه فقط به خاطر سدها. خود سدها که آب مصرف نمی‌کنند. این آب کجا دارد مصرف می‌شود؟ در زمین‌های کشاورزی مصرف می‌شود و هدر می‌رود. ما در بهترین حالت به طور متوسط ۳۲ درصد آبی که در زمین کشاورزی مصرف می‌کنیم را به محصول تبدیل می‌کنیم و ۶۸ درصدش را هدر می‌دهیم، که اگر این را اصلاح کنیم خود به خود سد هم برچیده می‌شود. وقتی آب را احتیاج نداشته باشیم چرا پشت سد نگه داریم؟با نرخ تبخیر بالاییم. ما آب را در یک سطح وسیعی داریم پشت سد نگه می‌داریم.

سد گتوند ۹۶ کیلومتر مربع مساحت دریاچه‌ش است. در موقعیتی که ما سالانه حداقل ۲۴۰۰ میلیمتر تبخیر داریم. حالا یک ستون به طول دو متر و ۴۰ سانت رو ضرب در اون مساحت ۹۶ کیلومتری بکنید می‌شود فقط تبخیر آب پشت سد گتوند در یک سال. ما داریم این حجم از آب را از دست می‌دهیم. حالا ما ۶۷۰ سد ساختیم در این کشور. همه‌ی این سدها اشتباه نیست و ما ! مخالف سدسازی نیستیم ولی سدسازی یکی از روش‌های مدیریت آب است، نه تنها روش آن.
حالا ما ۱۱ صدم درصد بودجه را به محیط‌زیست اختصاص می‌دهیم! و بعد شعار !محیط زیستی هم می‌دهیم!

در ساختار سیاسی ما سازمان محیط‌زیست ناظر است، ما هم انتقادمان از وضعیت محیط زیستی را معطوف کرده‌ایم به ناظر. کمتر موشکافی کرده‌ایم. عقب‌تر را نگاه نکرده‌ایم. مثلا آب، متولی‌اش یک سازمان دیگر است. بهره‌برداری از زمین متولی دیگری دارد. پروژه‌های عمرانی و اقتصادی متولیان دیگری دارند و این‌ها صاحب قدرت‌های بیشتری هم هستند تا سازمان محیط زیست.

جالب اینجاست که همین سازمان ناظر هم در چارت ساختار دولت قرار گرفته است، در حالی که بیشترین تخریب‌ها را ما از نهادهای دولتی شاهد هستیم. درواقع ما خود دولت را ناظر بر تخریب‌هایی کردیم که اغلب توسط سازمان‌ها و وزارت‌خانه‌های تحت امر خودش صورت می‌گیرد. خیلی وقت‌ها مسأله همین آدرس اشتباه دادن است. ؟

تغییری در جهت‌گیری‌ها قابل مشاهده نیست، تنها در گفتگوها شاهد تغییریم. ببینید مثلاً خوزستان با مسأله ریزگردها مواجه می‌شود. هفت یا هشت نماینده مجلس دارد که هیچ‌وقت درباره هیچ موضوع محیط زیستی حرف نزدند. چه بسا علیه محیط‌زیست هم موضع گرفتند و عمل کردند، بعد ناگهان صاحب دغدغه محیط‌زیستی می‌شوند!!. احتمالاً نرخ نان امروز در محیط زیست بالاتر است!? از این جنبه می‌توانند به دولت اعتراض کنند، و یک جورهایی رأی بیشتری بگیرند. یک روز با ماسک میایند مجلس و یک روز داد می‌زنند سر سازمان محیط زیست. الان همه درباره این علایم حرف می‌زنند ولی جنبه‌های کلی ماجرا را کسی درباره‌ش صحبت نمی‌کند. مثلا اینکه چرا ریزگرد می‌آید؟ چه بر سر سرزمین آمده که اینقدر فرسایش خاک و خشکی تالاب‌ها داریم؟ هیچ وقت مورد بحث این افراد قرار نمی‌گیرد. فقط اینکه می‌توان به خاطر ریزگردها از دولت که رقیب سیاسی‌شان است انتقاد کنند، مورد توجه‌شان است. این فکر محیط زیستی نیست.

الان ما بحران فرونشست زمین داریم. در موردش خیلی کم صحبت می‌شود و آن هم تنها توسط محیط‌زیستی‌ها است. وزارت نیرو خیلی به ندرت در این باره حرف می‌زند. مثلاً یک‌بار من دیدم آقای چیت‌چیان صحبت کرد در این باره ولی همه‌ی آمارهایش آمارهایی بود که پیش‌تر محمد درویش فعال محیط زیست داده بود. این نشان می‌دهد که در بهترین حالت وزیر نیرو هم به آمارهایی مراجعه کرده که آقای درویش اعلام کرده است. ما تحت تأثیر موج‌ها و اتفاقات درباره محیط زیست صحبت می‌کنیم!، ولی این را در یک قالب کلی و با همه جنبه‌هایش در نظر نمی‌گیریم.

باید در نظر گرفت که تفکر محیط‌زیستی در همه دنیا جدید است، در ایران که خیلی جدیدتر هم هست، یعنی برمی‌گردد به سال ۷۶ و باز شدن فضایی که به محیط‌زیستی‌ها اجازه داد که دارای ساختار اجتماعی و تشکل و… بشوند. اشتباه ما این بود که از این فراتر نرفتیم و ماندیم در آموزش دادن به مردم یا انتقادهای گاه به گاه.

تعداد تالیف کتاب محیط زیستی بسیار کم است. کمتر از انگشتان یک دست در سال. بیشتر چیزی هم که وجود دارد ترجمه است… مثلاً درباره «استفاده مجدد» از کالاها ما چقدر کار کردیم؟ وقتی رفتیم به سمت ترجمه، در نظر نگرفتیم که ما اینجا شکل دیگری از امکانات و فرهنگ زندگی را داریم در مقایسه با مثلاً آمریکا و اینجا نیازمند شکل دادن به شکل دیگری از فرهنگ و تفکر محیط‌زیستی هم هستیم فارغ از این، ما الان جامعه شناس، سیاستمدار و یا حتی نویسنده محیط زیستی نداریم.! ما فقط یک سری فعالان و علاقمندان به این حوزه را داریم.

ما نرفتیم اقتصاد محیط زیستی را با شرایط کشور خودمان بررسی کنیم یا وارد سیاست بشیم. ما آدرس‌های ناکامل دادیم.

یک‌بار استاندار فارس در دولت دهم گفت «چهار تا گورخر شدند بلای جان اشتغال این استان». اگر این ماجرا را از نگاه ایشان ببینید، درست می‌گوید؛ چون ما محیط زیستی‌ها نتوانستیم روشن کنیم که ارزش این گونه‌ی حیوانی چیست. ما نتوانستیم حفاظت از این گورخر را اقتصادی کنیم. ساختار اقتصادی ما هم همواره منفعت‌طلبانه بوده‌ است؛ نفت را استخراج می‌کردیم و به جیب می‌زدیم. در این ساختار حیوانات و … مازادند. در این بینش احتمالا فعالان محیط زیست هم یک مشت علاف بی‌کارند که از روی شکم سیری دنبال حفظ این‌ها هستند! هم گفتمان محیط زیستی ما مشکل داشته است و هم ساختارهای ما اجازه نداده‌اند که از این پیش‌تر برویم.

ما توانستیم یوز را به یک نماد کاریزماتیک تبدیل کنیم. آن اتفاق در آمریکا ده سال طول می‌کشد تا بیافتد و ما فقط دو سال است که بر روی مساله یوز تمرکز داریم. ما توانستیم این را مهم جلوه دهیم و توجهات را جلب کنیم. ولی اینکه حالا سرنخ این را به کم‌آبی، زمین‌خواری، و فرسایش خاک و … وصل کنیم، بله، شاید کم‌کاری کردیم و شاید هم بشود گفت هنوز به این مرحله نرسیدیم. توجه به محیط زیست معمولاً با همین چیزها در طبیعت اتفاق می‌افتد ولی ما باید بتوانیم این‌ها را به یک مسأله و زمینه‌ی کلی‌تری وصل کنیم

انتظار محیط زیستی‌ها این است که این تفکر تغییر کند؛ تفکری که از نظرش محیط زیست چیزی مثل یا کمتر از فدراسیون فوتبال است. باید به سازمان محیط‌زیست قدرت داد. باید سازمان محیط‌زیست توانایی وتو کردن طرح‌های مخرب را داشته باشد. مردم دچار افکار و خواسته‌های کوتاه مدتند و این طبیعی است. وظیفه نگاه بلندمدت بر گردن دولت و دانشگاه است. دانشگاه‌ها که اصلاً در این زمینه‌ها چیزی از خودشان نشان نداده‌اند و دولت‌ها هم که در بهترین حالت افق ۸ ساله دارند. کسی به زیرساخت‌ها توجهی نکرده و نمی‌کند و این معضل اصلی محیط‌زیست است
حمیدرضا میرزاده روزنامه‌نگار و فعال محیط زیست و سردبیر سایت سبزپرس

Link interview :http://voiceofiranian.org/mohitzist/%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%9B-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D9%85/


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.