اتحاد کشورهای عربی خلیج فارس با فرانسه علیه استراتژی نوین آمریکا در قبال ایران!

سه شنبه, 15ام اردیبهشت, 1394
اندازه قلم متن

Ali Keshtgar8

بهبود مناسبات ایران و آمریکا از هر زاویه ای که بنگریم به سود صلح جهانی، به صلاح منطقه متلاطم خاورمیانه و طبعا به سود مصالح و منافع ایران است.اما این دگرگونی به سود محافل و دولت هایی که در ازای سالها تنش و خصومت میان ایران و آمریکا منافع و فرصت های طلایی به چنگ آورده اند نیست. به همین دلیل همه آنها در یک جبهه جهانی علیه استراتژی نوین ایالات متحد و تلاشهای آشتی جویانه دولت روحانی همراه شده اند.

استراتژی نوین آمریکا در قبال ایران

با پایان حکومت بوش و روی کار آمدن باراک اوباما استراتژی ایالات متحد در خاورمیانه دگرگون شد. به این معنی که آمریکا دیگر:

۱- به دلایل اقتصادی و سیاسی مایل و قادر به ادامه حضور دایم و گسترده نظامی در خاورمیانه نیست.

۲- خواهان تجدید نظر در سیاست حمایت بی قیدوشرط از اسرائیل و عربستان و تنش زدایی با ایران است. این که آیا این راهبرد نوین آمریکا پس از اوباما نیز ادامه خواهد داشت یا خیر تا اندازه زیادی به حل پرونده هسته ای ایران و بهبود مناسبات ایران و آمریکا در زمان اوباما بستگی دارد. کاهش حضور مستقیم نظامی آمریکا رقابت قدرت های منطقه ای، بویژه ایران و عربستان را برای گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه و ایفای نقش قدرت برتر تشدید کرده است.

ایالات متحد آن چنان که بارها در گفته ها و مواضع پرزیدنت اوباما منعکس شده، اهدافی فراتر از حل پرونده هسته ای و بهبود مناسبات ایران و آمریکا دنبال می کند. بسیاری از شواهد نشان می دهند که آمریکا مایل به ایجاد موازنه ای نوین در مناسبات خود با کشورهای عربی خلیج فارس و ایران است. حکومت کنونی آمریکا به این درک رسیده که سیاست سنتی و یکجانبه ی اتحاد با عربستان و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به قیمت منزوی کردن و ادامه خصومت با ایران به سود ثبات و امنیت منطقه و جهان و نیز منافع بلند مدت ایالات متحد نیست. این دگرگونی راهبردی در سیاست خاورمیانه ای ایالات متحد نارضایتی و بی اعتمادی عربستان و متحدان منطقه ای آن را نسبت به آمریکا برانگیخته است. از سوی دیگر دولت دست راستی اسرائیل نیز این استراتژی جدید آمریکا را چرخشی خطرناک به زیان خود ارزیابی می کند. و آن را برنمی تابد.

در مخالفت و مقابله با این سیاست خاورمیانه ای نوین ایالات متحد، عربستان، اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و حتی حکومت نظامیان مصر، با هم همسو شده اند.

کشورهای عربی نامبرده و اسرائیل در دو سال گذشته همه ظرفیت های اقتصادی (در مورد اعراب) و سیاسی خود را برای پیشیمان کردن و یا ناکام کردن سیاست خاورمیانه ای نوین ایالات متحد به کار گرفته اند. با این همه حکومت پرزیدنت اوباما ادامه این استراتژی را تنها راه اجتناب آمریکا از درگیری در یک جنگ جدید در خاورمیانه ارزیابی می کند و در پیشبرد این سیاست پیگیر و مصمم است. در این مدت دولت فرانسوا اولاند به دلایلی که در زیر برمی شمارم در جبهه مخالفان استراتژی نوین آمریکا ایفای نقش کرده است چرایی آن را توضیح می دهم:

– فرانسه به لحاظ رایی که به عنوان عضو دایم شورای امنیت در این نهاد حساس بین المللی دارد جزو پنج قدرت بزرگ جهان محسوب می شود، اما از این حق رای که میراث جنگ جهانی دوم است که بگذریم، فرانسه ی کنونی وزن اقتصادی و سیاسی گذشته خود را در عرصه بین المللی از دست داده و در دو دهه گذشته مدام درحال افول بوده است. در این مدت فرانسه به لحاظ حجم تولید ناخالص ملی از رده چهارم (پس از ایالات متحده، ژاپن، آلمان) به رده ششم تنزل پیدا کرده است. پس از (آمریکا، چین،ژاپن، آلمان، و بریتانیا). پیش بینی می شود که در یکی دو سال آینده هندوستان و برزیل نیز ازاین لحاظ از فرانسه پیشی بگیرند. پس از توریسم و فراورده های کشاورزی مهمترین منبع درآمد فرانسه را صنایع نظامی این کشور تامین می کنند.

کاهش وزن اقتصادی فرانسه در عرصه جهانی با تشدید بیکاری، تعطیلی صنایع و افزایش سالانه کسری موازنه تجاری فرانسه همراه بوده است.دولت های مختلف راست و چپ فرانسه از دوره دوم ریاست جمهوری فرانسوا میتران تا به امروز یکی از مهمترین اهداف خود را کاهش بیکاری و مبارزه با تعطیلی صنایع داخلی قرار داده اند. اما همه آنان تا به امروز در انجام این وعده های انتخاباتی خود شکست خورده اند. و در این مورد شکست دولت فرانسوا اولاند از همه فاحش تر است.

– دولت فرانسوا اولاند در تقلای حل مشکلات اقتصادی و کاهش موازنه تجاری، بدنبال همان راهی می رود که دولت سرکوزی آغازگر آن بود. گرفتن سهمی از بازار پرسود فروش جنگ افزار در خاورمیانه ی عربی، و کشورهای آفریقایی، عربستان و امیرنشین های حاشیه خلیج فارس ثروتمندترین کشورهای خریدار جنگ افزار در دو دهه گذشته بوده اند، منتها تا پیش از روی کار آمدن دولت اوباما جنگ افزارهای فرانسوی نتوانسته بودند سهم مهمی از بازار ثروتمند این کشورها که تقریبا بطور دربست در اختیار آمریکا بود را تسخیر کنند.

با دگرگونی سیاست خاورمیانه ای ایالات متحد، دولت فرانسوا اولاند نارضایتی عربستان و متحدان آن از آمریکا را فرصتی طلایی برای کسب سهم مهمی از بازار “شیرین” اسلحه و قراردادهای نظامی تشخیص داده و به امید کاهش مشکلات داخلی اقتصاد فرانسه به عامل فعال جنگ و تنش در خاورمیانه تبدیل شده است. گویی از نظر سوسیالیسم فرانسوی نوع اولاند و فابیوس(وزیر خارجه) قربانی شدن ثبات و صلح خاورمیانه به پای منافع و مصالح کوتاه مدت دولت فرانسه و دولت دست راستی اسرائیل نه بیشرمانه است و نه غیرانسانی!

به موازات تلاشهای آمریکا در بهبود مناسبات با ایران، نزدیکی و همکاری های نظامی دولت فرانسه با عربستان و متحدان عربی آن آشکارتر شده است. اعراب از فرانسه ای که به شدت نیازمند دلارهای نفتی آنان است جنگ افزار می خرند و قراردادهای میلیاردی نظامی با آن امضا می کنند و در ازای آن مخالفت فرانسه با استراتژی نوین آمریکا روزبروز وضوح بیشتری پیدا می کند. (مراجعه شود به مقاله علی کشتگر تحت عنوان رویارویی راهبردها در مذاکرات هسته ای به کجا می انجامد -گویا نیوز)

در مذاکرات ۱+۵ با ایران وزیر خارجه فرانسه بارها با اتخاذ مواضع افراطی این مذاکرات را به بن بست کشانده است. در قدردانی از این سیاست دولت فرانسوا اولاند، کشورهای عربی با عقد قرارداد های نظامی و افزایش خرید جنگ افزار و واگذاری بخشی از بازارهای پرسود خود به فرانسه به دولت این کشور پاداش داده اند. امضای قراردادهای نظامی با عربستان، قطر و امارات، فروش ۳۶ جنگنده رافال به قیمت ده میلیارد دلار به مصر که بودجه آن از کمک های مالی عربستان به مصر تامین می شود و شرکت فرانسه در نوسازی ارتش لبنان که آنهم به کمک دلارهای نفتی عربستان انجام می شود بخشی از جوایزی است که فرانسه در ازای ایفای نقش منفی و افراطی در مذاکرات هسته ای و مرزبندی با استراتژی نوین ایالات متحد در خاورمیانه دریافت کرده است. در ماههای گذشته همراه با سرد شدن نسبی مناسبات عربستان و امارات با آمریکا روابط فرانسه و اعراب خلیج فارس رونق و گرمای بیشتری پیدا کرده است. وزیر خارجه فرانسه لوران فابیوس یک هفته پس از آغاز حملات هوایی عربستان به یمن، در حمایت از این جنگ نوین به ریاض سفر کرد و در آنجا اعلام داشت که: آمده ایم تا به شما بگوییم که فرانسه در مساله یمن در کنار شما ایستاده است. (لوموند و فیگارو ۱۲ آوریل ۲۰۱۵) در همین سفر لوران فابیوس که موفق شده بود تفاهم نامه فروش ۲۴ رافال را با امارات امضا کند با تکرار این ضرب المثل که “تا سه نشه بازی نشه” خبر این سومین معامله بزرگ هفت میلیارد دلاری فروش جنگنده های رافال به امارات را با خوشحالی اعلام کرد. شرکت فرانسوا اولاند در جلسه شورای همکاری های شش کشور حوزه خلیج فارس آنهم در جلسه ای که درباره هماهنگی های نظامی برای تشدید جنگ در یمن برگزار می شود امر بی سابقه ای است که نشانه اوج گیری مناسبات فرانسه با عربستان و متحدان آن در منطقه است.سیاستی که برای افزایش فروش جنگ افزار فرانسوی در پی تشدید جنگ و خونریزی است. روزنامه های فرانسوی(مثلا لوموند) اعلام کرده اند که سفر فرانسوا اولاند به عربستان سرآغاز استراتژی جدید فرانسه در خاورمیانه است. راهبردی برای جانشین شدن فرانسه به جای آمریکا در کشورهای عربی خلیج فارس! بنابه گزارش رسانه های فرانسوی فرانسوا اولاند دست خالی از این مسافرت بازنمی گردد و احتمالا قراردادهای جدیدی که عمدتا به حوزه نظامی و فروش جنگ افزارهای مدرن باز می گردد میان فرانسه و اعراب امضا خواهد شد. در ازای این مناسبات پرسود اعراب انتظار دارند که در ماههای حساس آینده که قرار است توافق نامه نهایی ایران و غرب به امضاء برسد، فرانسه جبهه مخالفان “توافق بد” با ایران که از عربستان و اسرائیل تا سنا و کنگره آمریکا امتداد دارد را در۱+۵ نمایندگی کند. اگر فرانسه بتواند سطح مطالبات ۱+۵ را از آنچه ایران تا کنون با اکراه پذیرفته بالاتر ببرد و یا با مطالبه لغو یکجا و همزمان تحریم ها که آمریکایی ها با اندکی تعدیل حاضر به پذیرفتن آن شده اند مخالفت کند، مذاکرات در آخرین مرحله خود با بن بست مواجهه می شود.

تندروهای مخالف دولت روحانی نیز که همچنان با موفقیت مذاکرات مخالفند در کمین اند تا از چنین بن بستی برای به شکست کشاندن مذاکرات و همراه کردن رهبر مردد جمهوری اسلامی با خود بهره برداری کنند.

علی کشتگر

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.