راغفر: ۴۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر هستند

شنبه, 9ام خرداد, 1394
اندازه قلم متن

faghr
راغفر، طراح نقشه فقر ایران، طی جدیدترین اظهارات خود در گفت‌وگو با «شرق» اعلام می‌کند: فقر در ایران سال‌به‌سال افراد بیشتری را به زیر خط خود می‌کشاند. از سال ۸۴ به‌بعد تعداد فقیران در کشور افزایش قابل‌توجهی یافت. سوءمدیریت و بی‌تدبیری دولت‌ها موجب شده تا قدرت خرید مردم کاهش یابد.

پیش‌تر گزارش‌هایی، از زیرخط‌‌فقربودن یک‌سوم جمعیت ایران حکایت داشت، اما هم‌اینک قائم‌مقام وزیر تعاون، رفاه و امور اجتماعی، تنها از شناسایی ۱۲ میلیون نیازمند در کشور خبر می‌دهد. این درحالی است که راغفر، طراح نقشه فقر ایران، طی جدیدترین اظهارات خود در گفت‌وگو با «شرق» اعلام می‌کند که ۴۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر هستند و متأسفانه روز‌به‌روز آمار فقیران در کشور افزایش پیدا می‌کند. با احتساب جمعیت ۷۷ میلیون‌نفری ایران در پایان سال ۹۳، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که بیش از ۳۰ میلیون‌نفر از مردم ایران امروز به زیر خط فقر رفته‌اند و دولت برنامه مشخصی برای توقف و کاهش این تعداد فقیر در کشور ندارد.

اگرچه سیدابوالحسن فیروزآبادی، قائم‌مقام وزیر رفاه، اعلام کرده که هیچ نقشه‌ای از فقر در کشور وجود ندارد. حسین راغفر به «شرق» می‌گوید: اتفاقا نقشه فقر وجود دارد، اما هیچ برنامه خاصی از سوی دولت برای ریشه‌کن کردن فقر وجود ندارد. به گفته او، تا قبل از سال ۸۴ آمار فقیران در ایران زیر ۳۰ درصد بود، اما از سال ۸۴ به این طرف، این آمار رو به افزایش رفته است تا جایی که هم‌اینک باید گفت تعداد فقیران در جمعیت ایران به بیش از ۴۰ درصد رسیده است و درصورتی که دولت برنامه‌ای برای این مسئله نداشته باشد، این آمار بیشتر از این خواهد شد.

این اقتصاددان معتقد است که روند شاخص‌ها نشانی از بهبود وضعیت اقتصاد ایران ندارد و بر عوامل متعدد در شکل‌گیری فقر در ایران تأثیر می‌گذارند. وی سهم کلان‌شهر تهران را نسبت به سایر استان‌ها از حیث میزان فقیران در درون خود حدود ۳۰ درصد اعلام می‌کند و سیستان‌وبلوچستان را هم دارای جمعیت فقیر زیادی می‌داند. راغفر در واکنش به شناسایی ۱۲ میلیون نیازمند در کشور گفت: این ۱۲ میلیون‌نفری که شناسایی شده‌اند، تنها افراد تحت پوشش دو نهاد کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستند که در این دو نهاد پرونده دارند و وضعیت معیشت آنها مشخص است. بنابر گفته این اقتصاددان، باید برای شناسایی مابقی خانوارهای فقیر براساس داده هزینه بر درآمد عمل شود و برای شناسایی تک‌تک خانوارها در مناطق و استان‌های مختلف از طریق پرسش‌نامه وارد عمل شد و با نمونه‌گیری از استان‌ها، محاسبات را تکمیل کرد تا بتوان ارزیابی دقیق‌تری از میزان فقیران در کشور داشت.

البته وی به این نیز اشاره کرد که خط فقر از یک استان به استان دیگر متفاوت است و اگر سبد مصرف معینی را برای همه خانوارها تعریف کنیم، با توجه به این سبد و تفاوت‌های موجود در آن، خط‌فقرها متفاوت می‌شود ضمن اینکه از یک خانوار به خانوار دیگر نیز خط فقر متفاوتی می‌توان لحاظ کرد. به گفته وی، درواقع خط فقر تنها برای گروه خاصی نیست، بلکه خانوارهای پنج نفره، چهارنفره و حتی دونفره نیز خط فقر متفاوتی دارند به‌همین‌دلیل باید پرداختی‌ها متناسب باشد.

وی درباره تخصیص یارانه ۴۵ هزارتومانی برای خانوارهای ایرانی نیز اظهار کرد: متأسفانه این مبلغ پرداختی در حالی ۴۵ هزارتومان در نظر گرفته شد که شدت فقر برای خانوارها اندازه‌‌گیری نشد؛ در حقیقت باید تفاوت خانوارها از حیث جبران افزایش قیمت حامل‌های انرژی در نظر گرفته می‌شد. وی معتقد است، در شرایط فعلی و در پی کاهش قدرت خرید مردم در اثر افزایش قیمت حامل‌های انرژی، این میزان یارانه نقدی، منطق اصلی خود را از دست داده است و باید این یارانه به افرادی که مستحق دریافت آن هستند، داده شود و آنها در اولویت پرداخت باشند و افراد غنی از دریافت چنین پرداختی حذف شوند. طراح نقشه فقر ایران همچنین ضمن بیان این مطلب که خط فقر از یک استان به استان دیگر فاحش می‌شود، خط فقر در کلان‌شهر تهران را دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان اعلام کرد و گفت: خط فقر آنچنان رو به افزایش است که برای یک خانوار پنج‌نفره در تهران خط فقر دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. تراژدی. ساده ترین سوال میتواند این باشد که خامنه ای با دیدن این عکس چه عکس العملی نشان میدهد؟ با نشستن روی ثروت عظیم این مملکت و بجای خرج کردن این ثروت در جهت رفاه و آسایش و عزت ملت، جیب قاتلهای داخلی و خارجی را پر کردن… آیا «احساسی» انسانی برایش باقی مانده که در چشمهای نگران و غمزده این کودک نگاه کرده و لحظه ای؛ تنها لحظه ای بیندیشد که مسئول تمامی این بدبختی ها اوست و سیستمی که با شارلاتان بازی و دروغ و نیرنگ ساخته شده؟ چرا اینهمه بی تفاوتی در برابر فقر و رنج دیگران؟ یک انسان چه همه بایستی سقوط کرده باشد که ثروت ملتی را دزدیده و هرحرکت و اعتراضی را هم با اخراج و دستگیری و شکنجه و زندان و اعدام پاسخ بدهد؟ چقدر یک انسان و یک طرز تفکر میتواند اینهه از ارزشهای انسانی خالی شود که فقر و گرسنگی و بیکاری یک ملت حتی اندازه گزش یک مگس یا پشه هم برایش تاثیری نداشته باشد؟ آیا چهل درصد بیکاری و فقر موضوع ساده ای هست که در بین آمار و دروغها و شامورتی بازی ها و چاپلوسیها گم و گور شود؟
    ممنون بخاطر این مطلب. این نوع عکسها و اخبار و اعتراضات تماماً برای ثبت در تاریخ لازم هستند تا حداقل نسلهای آینده در این کشور زیبا و سرشاز از امکانات یادشان باشد که «حکومت» را هیچگاه نباید دست حقه بازها و دروغگوها و جنایتکاران بدهند.