امروز دیگر هر فرد ایرانی بخوبی میداند که چیدن مفاهیمی چون «فدرالیسم»، «حقوق ملی»، «مناطق قومی ـ ملی»،«جنبش رهاییبخش ملت کرد»،«هویت و حقوق سیاسی ملت کرد»، «مسئلهی ستم ملی در کردستان»، «حقوق ملی ملیتهای ایران«، «انتخابات آزاد توسط مردم کردستان»، «حاکمیت آینده کردستان»، «حقوق سیاسی و ملی کردستان» «فدرالیسم ملی- جغرافیایی»…همه بهم مربوط و در یک فرایند بوده و نغمه شوم تجزیه ایران میباشد.
از دو دهه پیش از این، بکارگیری نادرست مفاهیم سیاسی از سوی بسیاری از سازمانها و نیروهای سیاسی، با عدم شناخت درست آنها از معنای درست مفاهیم و با فرهنگ شلختگی تعریف میشد. در آن سالها تصور و باور ما بر این بود، وقتی بسیاری از افراد و جریانهای سیاسی، ایران را کشور «کثیرالملله» مینامند و سرود «ستم ملی» سر میدهند، «حق تعیین سرنوشت» و اختیار جدائی را برای «مناطق ملی» برسمیت میشناسند و تا استقرار فدرالیسم قومی ـ زبانی پیش میروند و «حاکمیت» را برای «مناطق ملی» امری الزامی میدانند، به معنای درست مفاهیم توجه ندارند و ندانسته در خدمت تجزیه کشور هستند.
در آن سالها هرگونه روشنگری و تلاش در جهت نشان دادن سیاستها و راهکارهای تجزیه طلبانهی سازمانهای قومی ـ زبانی به سرگردگی حزب دمکرات کردستان ایران از سوی نیروهایی که اولویتشان حفظ ایران بود، با «متر و معیار» بسیاری گروههای چپ و افراد سیاسی در طیف راست که براندازی رژیم اسلامی را تنها مرزبندی موجود میان آزادیخواهان با رژیم مذهبی میدانستند، خوانایی نداشت و از همین رو از سوی این کسان، همهی این تلاشها، روشنگریها و هشدارها، نه تنها به جد گرفته نمیشد، بلکه «انگ زنی»، «اتهام» و «آب ریختن به آسیاب رژیم اسلامی» خوانده میشد. از جمله:
حدود هشت سال پیش هنگامی که آقای رضا پهلوی در پوشش رفتاری «دمکرات منشانه» و زیر شعار ظاهرپسندِ ضرورت نشستن و «دیالوگ داشتن» با هر نیروئی که مخالف جمهوری اسلامی است، در پی سرهم نمودن «الترناتیو آبرومندی» با سازمانها و احزاب ملتساز بود، در جلسهای به وی در زمینهی اهداف تجزیه طلبانه این نیروها و ضرورت خودداری از آلودن مبارزه در امر دمکراسی و آزادی به برنامههای جداسری آنان هشدار داده شد.
متاسفانه در آن زمان هشدار مستندِ ما به سخنان دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران مبنی بر خواست «استقلال کردستان بزرگ» و مسلم دانستن حق «کسب یکپارچگی همه بخشهای کردستان و ایجاد دولت مستقل کردی در خاورمیانه»، از سوی آقای رضا پهلوی و یارانش نه تنها به جد گرفته نشد بلکه وی هشدارهای ما را اتهام قلمداد و گفت: «… برای بعضی از دوستان… لازم میبینم که یک نکته حساسی را تذکر بدهم. اولاً فکر نمیکنم صحیح باشد در جائی که به شکلی قاطع مواضع بعضی از این جریانات ارتباط با مسئله ایران و تمامیت ارضی ایران و یا به قول بعضیها که اتهام استقلال طلبی را به بعضیها میزنند، در جائی که چنین موضوعی برای من محرز نیست، دادن این اتهامات ضرر میزند به کل حرکت…. از دید من تنها مرزبندی که وجود دارد، مرزبندی کلیه ایران دوستان و آزادیخواهان و طرفداران دمکراسی و حقوق بشر است با یک رژیم مذهبی که اساس گرفتاری کشور ما را تشکیل میدهد.»(۱)
در همان سالها هنگامی که ما خطاب به حامیان تجزیه طلبان میگفتیم: «… وقتی شما ایران را کشور «کثیرالملله» میدانید و برنامهای را برای آینده ایران دمکراتیک میدانید که «حقوق ملتهای تحت ستم» را به رسمیت بشناسد و «حق تعیین سرنوشت» ـ یعنی اختیار جدائی ـ را قبول دارید، «حاکمیت» را هم برای مناطق محلی به رسمیت میشناسید»(۲)، این یعنی گام برداشتن در مسیری که حزب دمکرات کردستان ایران با شفافیت تمام و سربلندی راهرو پایدار آن است و هیچ معنای ندارد جز شکستن تمامیت ارضی کشور و تجزیه ایران. آنها سخن ما را «کفر زندیق» قلمداد میکردند و «اتهام» و «انگ زنی» میخوانند.
امروز صدور توافقنامه مشترک حزب دمکرات کردستان ایران و کومله کردستان ایران (۳۱ مرداد ۱۳۹۱ شمسی) هیچ چیز جز اثبات آن نگرانیها و هشدارهای داده شده از سوی ما نیست! امروز دیگر هر فرد ایرانی حتی با اندک درک سیاسی بخوبی میداند که چیدن مفاهیمی چون «فدرالیسم»، «حقوق ملی»، «مناطق قومی ـ ملی»، «جنبش رهاییبخش ملت کرد»، «هویت و حقوق سیاسی ملت کرد»، «مسئلهی ستم ملی در کردستان»، «حقوق ملی ملیتهای ایران»، «انتخابات آزاد توسط مردم کردستان»، «حاکمیت آینده کردستان»، «حقوق سیاسی و ملی کردستان» «فدرالیسم ملی- جغرافیایی» و در انتها «شناساندن مشکلات و مطالبات ملت کُرد در کردستان ایران به جامعهی بینالمللی و کسب حمایت سیاسی برای جنبش رهاییبخش ملت کُرد…» و همهی اینها در یک توافقنامه یک صفحهای و تحقق همهی آنها نیز با کمک آمریکا و اسرائیل و با پولهای عربستان و قطر همه بهم مربوط و در یک فرایند بوده و نغمه شوم تجزیه ایران میباشد.
شاید برای روشن شدن اذهان آن دسته از گروهها و کسانی که به نام «دیالوگ» یا ایجاد «آلترناتیو آبرومند» با اعضای کنگره ملی کردهای شمال آمریکا توافقنامه امضا کردند، و نمایندگان سازمانهای تجزیه طلب را به کنفرانسهای خود، به هزینه نئوکانها و تازهگی هم با سرمایه کشورهای عربی از برلین تا پاریس و لندن، و جدیدا هم سوئد و بروکسل دعوت کرده و میکنند و یا برای روشن شدن آن دسته از سازمانهایی که سالیان دراز با نادیده گرفتن مواضع ضد ایرانی این احزاب اعلامیههای مشترک سیاسی با آنها صادر و دست اخوت و دوستی به آنان دادهاند لازم باشد یکبار با هم توافقنامه مشترک اخیر حزب دمکرات کردستان ایران با حزب کومله کردستان ایران را مرور کنیم تا انطباق سخنان آنروزشان با مواضع این توافقنامه آشکارتر شود، شاید تا دیر نشده کسان بخود آیند:
الف ـــ مقدمه توافقنامه چنین آغاز میشود که: «جنبش رهاییبخش ملت کرد در کردستان ایران، سالهای متمادی از مراحل متفاوت مبارزهی پرفراز و نشیب خود را طی نموده است. مقاومت ملی و فداکاری و به شهادت رسیدن هزاران فرزند فداکار در راه اثبات هویت و حقوق سیاسی ملت کرد که در رأس همهی آنها حق تعیین سرنوشت قرار دارد، واقعیتی انکارناپذیر است.»(۳)
بکارگیری گزاره «جنبش رهایی بخش ملت کرد» از سوی امضا کنندگان توافقنامه دارای سابقه بوده و انتخابی است آگاهانه.
در فصلنامه شماره ۲۵ تلاش در گفتگو با عبدالرضا کریمی یکی از مسئولین بالای حزب دمکرات کردستان، مصاحبهگر تلاش از او سئوال میکند:
«اقای کریمی توضیح دهید که این «مسئله کرد» چیست؟» وی پاسخ میگوید: «مسئله این است که کردهایی هستند که سابقا همه اینها در کشوری زندگی میکردند بنام ایران. نصف آنرا عثمانیها بردهاند، سوریه از عثمانیها درست شده، عراق از عثمانی ساخته شده و مقداری از آنهم در ارمنستان است. و این قوم را تکه تکه کردهاند. خوب این تکههای پاره کوشش میکنند برای خودشان که یک قوم هستند، یک زبان دارند و یک فرهنگ دارند بر اساس حقوق بشر و میثاقهای الحاقی آن تا حد داشتن یک مملکت هم پیش روند. این حق آنهاست و یک چیز اصولی و کلی است که ما آن را قبول داریم. هر آدم معقول سیاسی هم آنرا قبول دارد.»(۴)
وقتی پاسخ آنروز آقای کریمی با آنچه امروز در مقدمه توافققنامه آمده سنجیده میشود، هیچ معنایی نمیتوان از آن استخراج کرد مگر اینکه از نظر این حزب، کردستان کشوری بوده که توسط ایران اشغال شده و امروز «جنبش رهایی بخش ملت کردستان» در صدد آزاد کردن کشور خود و استقلال سرزمینشان از دست «بیگانگان» و «اشعالگران» میباشند.
ب ـــ در پاراگراف دوم مقدمه از توافقنامه آمده است: «برای مبارزهی ملت کرد در عصر حاضر و در این وضعیت، هم تغییرات گوناگون جهانی و هم تحولات اخیر خاورمیانه، همچنین توازن ابرقدرتها و معادلات نوین این عرصه، بیش از همیشه زمینه را جهت طرح خواستههای ملی مردم کُرد و تأکید بیشتر بر حقوق خویش در سطح جهانی را مهیا ساخته است.»(۵)
این حرف تازهای از سوی حزب دمکرات کردستان ایران نیست. این سخن سالها پیش با شفافیت و روشنی از سوی مصطفی هجری دبیرکل این حزب در کنفرانس «استقلال کرد، دمکراسی و آرامش منطقه» گفته شده بود:
«حزب دمکرات کردستان ایران حق تعیین سرنوشت در همهٔ اشکال آن منجمله کسب یکپارچگی همهٔ بخشهای کردستان و ایجاد دولت مستقل کردی در خاورمیانه را حق مسلم ملت کرد دانسته و سوای آن براین باور است که همهٔ بخشهای کردستان نیز حق تشکیل دولت مستقل در شمال، جنوب، شرق و غرب کردستان را دارا میباشند. اما علیرغم اعتقاد راسخ حزب دمکرات کردستان ایران به این حقوق تاکنون این حزب مبارز شعار کردستان مستقل را مطرح نساخته است. مطرح نساختن این شعار از سوی حزب دمکرات کردستان ایران به این مفهوم نیست که این حزب مبارز استقلال کردستان را حق ملت کرد نمیداند، بلکه چنین شعاری از سوی حزب دمکرات کردستان ایران با توجه به فاکتورهای بین المللی، منطقهای و داخلی و همچنین مدنظر قرار دادن وضعیت ژئوپولیتکی خاورمیانه و کردستان بوده و با وجود این عوامل حزب دمکرات شعار استقلال طلبی را برای مردم کردستان و بویژه مردم کردستان ایران مناسب ندانسته است.»(۶)
متاسفانه آنزمان هشدارهای ما مبنی بر اینکه:
«اگر حزب دمکرات کردستان ایران امروز استقلال کردستان را مطرح نمیکند توازن قوا به او اجازه نمیدهد، اگر توازن قوا اجازه بدهد به صراحت دبیر کلش مطرح کرده چه اهدافی را این حزب دنبال میکند. و این بمعنای واقعی ابدا انگ نیست! واین عین واقعیت است! علیالخصوص که ما از آن خانواده سیاسی میآئیم و بدرستی میدانیم آنها دارند چه میکنند.» به جد گرفته نشد و بعنوان «اتهام» و «آب به آسیاب رژیم ریختن»(۷) قلمداد شد.
پیش بینی ما درست بود و امروز با توجه به تغییراتی که در منطقه ما و بویژه بعد از وقایع لیبی و سوریه رخ داده این حزب به همراه حزب کومله با نگاه به «تغییرات گوناگون جهانی» و هم چنین «تحولات اخیر خاورمیانه» زمینه را جهت تحقق مقاصد خود بیش از هر زمانی مهیا میبینند.
پ ـــ در ماده ۳ توافقنامه میخوانیم: «حاکمیت آینده کردستان و قانون اساسی کشور بر پایهی اصول دمکراسی، منشور جهانی حقوق بشر و حقوق سیاسی و ملی کردستان تدوین گردد. همچنین آزادی مذهبی و اعتقادات مختلف در کردستان را حق مشروع و انکارناپذیر تمام ساکنان کردستان میدانند.»(۸)
اجازه دهید بازهم برای «شفاف»تر شدن خواست فوق از سوی حزب دمکرات کردستان به سابقه این امر نزد این حزب و به گفته آقای خسرو عبداللهی عضو علی البدل کمیتهی مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران اشارهای داشته باشیم. ایشان در کنفرانس «حل مسئلهٔ کرد در چهارچوب دمکراتیزه کردن خاورمیانه» که در یکی از سالنهای پارلمان ملی فرانسه در ۲۹ نوامبر سال ۲۰۰۵ برگزار گردیده بود میگوید:
«با توجه به اینکه حق تعیین سرنوشت ملل توسط جامعهی بینالمللی برسمیت شناخته شده، میتوان گفت که تشکیل حکومت مستقل کرد در هر کدام از بخشهای آن و یا الحاق حکومت هر چهار بخش آن به یکدیگر و تأسیس حکومت واحد، حق مسلم و مشروع ملت کرد میباشد…..»(۹) حقیقتا شفافیت و صراحتی بیشتر از این در مورد خواست جدایی این حزب از ایران!؟
د ـــ و در ماده ۸ این توافقنامه که «شاه بیتی» است در همنوایی با کسانی که فدرالیسم را برای آینده ایران گزینهای قابل رای میدانند آمده است: «حزب دمکرات و کومله، فدرالیسم ملی- جغرافیایی را به عنوان شعار اصلی و برنامهی سیاسی خود برای حل مسئلهی ستم ملی در کردستان برگزیده و خود را پرچمدار این شعار دانسته و برای تثبیت و تحقق آن به اشتراک مساعی میپردازند.»(۱۰)
وقتی خسرو عبداللهی عضو علیالبدل کمیتهی مرکزی این حزب سالها پیش با صراحت اعلام داشته است: «با توجه به اینکه حق تعیین سرنوشت ملل توسط جامعهی بینالمللی برسمیت شناخته شده، میتوان گفت که تشکیل حکومت مستقل کرد در هر کدام از بخشهای آن و یا الحاق حکومت هر چهار بخش آن به یکدیگر و تأسیس حکومت واحد، حق مسلم و مشروع ملت کرد میباشد…..»، امروز ماده ۸ این توافقنامه جز در چارچوب برنامه تشکیل کشور مستقل کردستان نیست و بکار گیری مفاهیمی چون «ملی- جغرافیایی» در این ماده و «حاکمیت آینده کردستان و قانون اساسی کشور» در ماده ۳ این توافقنامه، هیچ معنایی جز استقرار سه رکن اساسی یک واحد سیاسی و حقوقی یعنی ملت، دولت و کشور نمیتواند داشته باشد.
برخلاف کسانی که تا کنون خیلی ساده از روی اینگونه اهداف و سیاستها در مورد ایران عبور و از کنار طرحهای تجزیه ایران از سوی اسرائیل به کمک زور و قدرت آمریکا و پولهای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به دست نیروهای تجزیه طلب، گذشته و سکوت میکنند، مسئله را باید بسیار جدی گرفت. ایران در یکی از نقطه عطفهای تاریخی خود قرار دارد. هر چرخشی در نقاط عطف بهراحتی برگشت پذیر نخواهد بود. پس باید بسیار هوشیار بود. جبهه مقابل چنین اهدافی علیه ایران برهوت انسانی نیست. فراوانند کسانی که به پای این کشور بایستند! عبور از جمهوری اسلامی به هر قیمت و از هر راه که به زیان هستی این کشور و ملت باشد ممکن نیست!
2 سپتامبر ۱۰۱۲
ـــــــــــــــ
1 ـ http://www.talashonline.com/neshrye/matn_34_0_644.html
۲ ـ http://www.talashonline.com/didgha/matn_262_44.html
۳ ـ http://www.kurdistanmedia.com/farsi/index.php?besh=dreje&id=2462
۴ ـ http://www.talashonline.com/neshrye/matn_25_2_83.html
۵ ـ http://www.kurdistanmedia.com/farsi/index.php?besh=dreje&id=2462
۶ ـ http://www.talashonline.com/neshrye/matn_25_2_84.html
۷ ـ http://www.talashonline.com/neshrye/matn_34_0_644.html
۸ ـ http://www.kurdistanmedia.com/farsi/index.php?besh=dreje&id=2462
۹ ـ http://www.talashonline.com/neshrye/matn_25_2_84.html
۱۰ ـ http://www.kurdistanmedia.com/farsi/index.php?besh=dreje&id=2462
از: سایت تلاش