کنگرهی دموکراتها در شهر «شارلوت» از ایالت «کارولانیای شمالی» که از مناطق مهم در انتخابات نوامبر است برگزار شد. سخنرانانی مانند «میشل اوباما»، «بیل کلینتون»، «جو بایدن» و در پایان کنگره «براک اوباما» سخنرانیهای پر شوری ارائه دادند.
آنچه در این کنگره چشمگیر بود، شرکت کنندگان از هر رنگ، نژاد و مذهب بود. و زنان چه از نظر تعداد شر کت کننده و چه سخنران اکثریت را داشتند.
خط مشی حزب که معمولاً سیاست کلی حزب چه از نظر مسائل داخلی و چه سیاست خارجی است، در روز دوم تصویب شد. مسائلی مانند دفاع از حقوق زنان، اقلیتها، آزادی سقط جنین و پذیرش ازدواج همجنس گرایان از جمله مواد تصویب شده بود.
جلب آراء اقلیت لاتین از اهداف مهم حزب است. اخیراً پرزیدنت اوباما فرمانی را امضاء کرد که بر اساس آن جوانان غیر قانونی که پیش از ۱۶ سالگی وارد آمریکا شده و هیچ نوع سوء پیشینهای ندارند، برای دو سال بطور موقت وضعیت قانونی پیدا میکنند. این افراد میتوانند دانشگاه رفته و یا کار بگیرند. این اقدام کمک زیادی به دموکراتها در نوامبر خواهد کرد.
شاید بشود پیام کنگره را در ۳ بخش خلاصه کرد. یک موضوع «اعتماد» است، که بعناوین گوناگون مستقیم و غیرمستقیم گفته شد «میت رامنی» قابل اعتماد نیست. اشاره «میشل اوباما» به صداقت اینکه از کودکی آموختیم که راست گویی اهمیت دارد و باید از مقررات جامعه پیروی کرد و موفقیتی بحساب میآید که منصفانه باشد، همه اشاره به «رامنی» و نوعی است که او به ثروت و موفقیت رسیده است. دومین نکته مهم که توسط «بیل کلینتون» ارائه شد این بود که گفت: «هیچ رئیس جمهوری نه من و نه کساینکه پیش از من بودند، هیچکس نمیتوانست صدمات اقتصادی را که بوجود آمده بود تنها در عرض ۴ سال ترمیم کند».
سومین موضوع، نکتهای بود که خود «اوباما» به آن اشاره کرد و گفت: «ایمان ما به آن چیزی است که «شهروندی» نامیده میشود. کلمهای که در قلب بنیان گذاران ما بوده و ماهیت دموکراسی ماست. این ایده که این سرزمین تنها زمانی میتواند موفق باشد که ما وظایف ویژهای را نسبت بیکدیگر و به نسلهای آینده بپذیریم».
پیام «تغییر» و «امید» «change -hope» بنحو دیگری بیان شد. «اوباما »خطاب به مردم گفت: «تغییر را شما بوجود آوردید». وی امید را در آیندهای بهتر با همکاری و همراهی همه مردم از فقیر و غنی برای حل مشکلات جامعه تعریف کرد.
«اوباما » گفت: «ما شهروندان این سرزمین، میدانیم که هم مسئولیت و هم حقوق مهمی داریم. سرنوشت ما وابسته بیکدیگر است. آزادی که تنها به پرسیم چه چیزی به من میرسد، آزادی بدون تعهد بدیگران، آزادی بدون عشق، بخشش، وظیفه و یا وطن پرستی، در مقابل ایده آلهای بنیانگذاران ما و در مقابل کسانیکه در راه دفاع این آزادی جان خود را از دست دادند، بی ارزش است.»
«اوباما» همچنین در مورد سیاست خارجی و جنگهای آمریکا صحبت کرد، چیزی که جمهوریخواهان به آن توجهی نداشتند.
وی گفت: «چهار سال پیش من قول دادم که به جنگ عراق پایان خواهم داد و چنین کردم. من تعهد دادم که بدنبال کسانی که در ۱۱ سپتامبر بما حمله کردند خواهم رفت. بن لادن کشته شد. القاعده در حال شکست است و در ۲۰۱۴ طولانی ترین جنگ آمریکا، یعنی جنگ افغانستان را هم پایان خواهیم داد».
«اوباما» در مورد احیای «جی.ام» و صنعت اتومبیل سازی که در آغاز ریاست جمهوریش در حال ورشکسته شدن بود سخن گفت و تصمیم به کمک آنها نتیجه بخش بوده است. او همچنین از سندیکای کارگری که از جانب جمهوریخواهان بشدت مورد حمله قرار گرفتهاند دفاع کرد. شعار وی شکوفایی اقتصادی و بهبود زندگی طبقه متوسط بود.
«اوباما» همچنین به مسئله بسیار مهم محیط زیست و این که این یک خطر واقعی است اشاره کرد و در پاسخ «رامنی» گفت که این موضوع برای این نسل ما و نسلهای آینده اهمیت حیاتی دارد و «جوک» نیست.
«اوباما» با فروتنی سخنانش را آغاز کرد و در پایان با شور و احساس از مردم خواست به او رأی داده و شانس ارائه خدمت بعنوان رئیس جمهور را برای بار دوم باو بدهند.
وی همچنین گفت: اگر این بدبینی را بپذیریم تحولاتی را که برای آن جنگیدیم ممکن نیست و تغییر بوجود نخواهد آمد. اگر این تصور را که تعهدات این سرزمین تنها برای افراد معدودی ذخیره شده است، را رد کنید، صدای شما در این انتخابات باید شنیده شود.
سخنان «میشل اوباما»
«میشل اوباما» در کنگرهی دموکراتها در ۲۵ دقیقه، سخنرانی با احساس و قدرتمندی را ارائه داد. او نه تنها از همسرش «باراک اوباما» با زیباترین و پرمحبت ترین کلمات یاد کرد، بلکه نشان داد شخصاً چه سخنور چیره دستی است.
«میشل اوباما» همراه با «ژاکلین کندی» از محبوبترین بانوان اول آمریکا شناخته شدهاند. وی خود زنی بسیار تحصیلکرده، روشنبین و وکیل زبردستی است، ولی از خود به عنوان «رئیس مادران» نام برد. «میشل» وظیفه اولش را نگهداری و تربیت دو دخترش میداند.
«میشل» در آغاز سخنانش از خانوادهاش، دوران کودکی، نوجوانی و پدر و مادرش صحبت کرد. او گفت که در آپارتمانی با پدر و مادرش زندگی میکردند. پدرش از بیماری «اِم اِس» رنج میبرد و علیرغم درد و بیماری هر روز بسر کار میرفت.
وی همچنین در مورد همسرش سخن گفت که مادرش به تنهایی و سختی او را بزرگ کرده و اینکه پدر بزرگ و مادر بزرگش به آنها کمک میکردند.
زندگی نامه هر دو نمایانگر این واقعیت بود که از خانوادههای متوسط آمدهاند. ولی ارزشهایی مانند سخت کوشی، کار وتحصیل و احترام و حرمت را از خانوادههای خود آموختند.
در تمام سخنرانی اش هیچکاه مستقیماً از جمهوریخواهان و «رامنی» نام نبرد. ولی شاید در پاسخ غیر مستقیم به انتقادات جمهوریخواهان که میگویند دموکراتها و «اوباما» برای کارفرمایان، سرمایه گذاران و افراد موفق ارزشی قائل نیستند، «میشل اوباما» گفت: «ما هرگز به موفقیت کسی غبطه نخوردیم که آنها از ما بیشتر دارند، بلکه آنها را تحسین هم میکردیم». وی همچنین گفت: «ما معتقدیم زماینکه فردی تلاش کرده و موفق میشود، زمانیکه از درگاه فرصتها میگذرد، نباید در را در پشت خود بسته و قفل کند.»
در همین زمینه «میشل» گفت: «اینکه چه اندازه پول و ثروت بدست میآوریم مهم نیست، بلکه چه تفاوتی در زندگی مردم میتوانیم بوجود آوریم قابل اهمیت است.»
پیام مهم دیگری را که اوبسادگی و روشنی بیان کرد این بود که افراد موفق جامعه به تنهایی نمیتوانستند به پول ، ثروت و رفاه برسند.
وی گفت: «ما حق شناسی و فروتنی را در خانواده آموختیم و اینکه افراد بسیاری در موفقیت ما دست داشتهاند. از معلمانی که الهام بخش ما بودند، تا مستخدمینی که مدارس ما را پاکیزه نگه داشتند. ما یاد گرفتیم که سهم همه اهمیت دارد و باید با همه با احترام رفتار کنیم».
نظر مفسران سیاسی بر این بود که «میشل اوباما» قدرتمندترین سخنگوی همسرش میباشد و بخشی از سخنان او بر این اساس بود که پرزیدنت «اوباما» نه تنها در طول این چهار سال تغییری نکرده است، بلکه توانسته علیرغم همه مشکلات، آرمانها و ایدههایش را همچنان نگهدارد و مهربانی و رفتار ملایمش را با وجود فشارهای شغلیاش حفظ کند.
«میشل اوباما» گفت: «وقتی از من بپرسند آیا بودن در کاخ سفید همسرم را تغییر داده است، من باید صادقانه بگویم آنچه مربوط به شخصیت، باورها و قلب او است، «باراک اوباما» هنوز همان مردی است که سالیان پیش من به او عشق میورزیدم».
کلینتون به کمک «اوباما» آمد
دو دوره ریاست جمهوری «بیل کلینتون» با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بود. تا جاییکه حتا به بهانههای دروغین بالاخره مورد اتهام و تعقیب قانونی Impeachment قرار گرفت. ولی پس از ریاست جمهوریش با اقدامات انسان دوستانهای که انجام داد محبوبیت وی بسیار افزایش یافت.
دشمنی جمهوریخواهان با «کلینتون» در زمان ریاست جمهوریش به اختلاف و دو دستگی دو حزب دامن زد. در عین حال وی توانست در دو دوره کار خود، اقتصاد ورشکستهای را که از دوران «ریگان» به ارث برده بود تبدیل به شکوفایی اقتصادی نماید. همچنین توانست کسر بودجه را جبران کرده و به تولیدات بیافزاید.
انتخاب «بیل کلینتون» بعنوان سخنران اصلی کنگره که در حقیقت کاندیدایی مجدد «اوباما» را نیز تأیید میکرد، یک ورق برنده برای این حزب بود.
محبوبیت «کلینتون» که بیش از ۷۰ درصد است، به این رئیس جمهور پیشین اجازه میداد با قدرت سخنوری چشمگیرش پاسخ حملات جمهوریخواهان را بدهد و از کارنامه «اوباما» دفاع کند.
«کلینتون» در ۴۵ دقیقه سخنرانی، مسائل بسیار مهمی را با زبان ساده و قابل فهم بیان کرد. شعاری را که «ریگان» علیه «جیمی کارتر» بکار برد، «رامنی» و جمهوریخواهان نیز علیه «اوباما» مطرح کردهاند. آن شعار اینست که «آیا امروز شما در وضعیت بهتری هستید؟» به این معنی که ۴ سال ریاست جمهوری «اوباما» موجب شده است که مردم در وضعیت بدتری نسبت به گذشته باشند.
«کلینتون» بهتر از هر کسی موفقیتهایی اقتصادی «اوباما» را توضیح داد و گفت: «وضعیت اقتصادی امروز بهتر از چهار سال پیش است». وی در دفاع از «اوباما» گفت: «هیچ رئیس جمهوری نمیتوانست اقتصادی را که سالها در حال فرو ریختن بوده و «اوباما» آن را به ارث برده، بسرعت ترمیم کند.»
وی اضافه کرد: «اوباما» بدنبال اینکه عجولانه اوضاع را درست کند نبوده است. وی یک پایهی محکم برای بهبودی، سلامت و عادلانه بودن وضعیت اقتصادی بوجود آمده است». «کلینتون» با اشاره به برنامههای «رامنی» که کم کردن مالیات ثروتمندان است گفت: «رامنی» میخواهد رییس جمهور ثروتمندان باشد».
این فرصت مناسبی بود که «کلینتون» از بهبود اقتصادی دوران خود نیز سخن بگوید و با خنده و شوخی گفت: «مردم از من میپرسند چه عاملی موجب بهبود اقتصادی شد. پاسخ من اینست: «علم حساب» و اضافه کرد ارقام «رامنی» قابل جمع بندی نیست».
واقعیت اینست که جمهوریخواهان در ۱۲ سال پیش از وی، قروض آمریکا را چهار برابر کردند و در ۸ سال پس از ریاست جمهوریش آنرا مجدداً دو برابر ساختند. کسر بودجه در زمان «اوباما» نیز افزایش یافت. ولی «کلینتون» گفت که برنامههای «رامنی» قروض آمریکا را بسر حد انفجار رسانده و به اقتصاد صدمه زیادی خواهد زد.
با وجود تمام مخالفت جمهوریخواهان در دوران «کلینتون»، وی موفق شد با بخشی از این حزب همکاری داشته باشد. او در این زمینه گفت: «آنچه در دنیای واقعی بکار میآید همکاری است.» وی اضافه کرد: «متأسفانه بخشی که امروز بر حزب جمهوریخواه مسلط است، چنین فکر نمیکند. آنها میاندیشند که دولت همیشه دشمن است و سازش علامت ضعف است.»
«کلینتون» همچنین گفت که علیرغم عدم توافق با بسیاری از جمهوریخواهان، هرگز نفرتی نسبت به رهبران این حزب نداشته و جای تأسف است که رهبران جمهوریخواه اینگونه از پرزیدنت «اوباما» نفرت دارند.
«خدا» و «اورشلیم»
در روز دوم کنگره، منشور حزب دموکرات بتصویب رسید. ولی ظاهراً کلمهی «خدا» و «اورشلیم» از قلم افتاده بود.
جمهوریخواهان و«رامنی» که بارها «اوباما» و دموکراتها را متهم به خدانشناسی و مخالفت با اسرائیل کرده اند، فرصت را مناسب دیده و اعلام کردند که حذف کلمهی «خدا» در منشور کنگره دموکراتها ثابت میکند که این حزب بسوی یک بخش چپ افراطی میرود که برای آمریکائیان قابل شناخت نیست.
مسئولان کار توضیح دادند که کلمهی «دین» «faith» یازده بار در این سند آمده است و از آنجائیکه اعضاء حزب دموکرات از مذاهب گوناگون هستند، لزومی به استفاده از کلمه «خدا» نبوده است.
«اورشلیم» نیز موضوع دیگری بود. در منشور کنگره جمهوریخواهان و دموکراتها در سال ۲۰۰۸ آمده بود که «اورشلیم» پایتخت قانونی اسرائیل است. جمهوریخواهان حتا اضافه کرده بودند که سفارت آمریکا را به اورشلیم انتقال خواهند داد. بمناسبتی «اورشلیم» نیز از منشور امسال دموکراتها حذف شده بود.
بر اساس قوانین کنگره، اگر قرار باشد مادهی جدیدی وارد منشور تصویب شده گردد، باید علنی و با رأی دو سوم از اعضاء کنگره باشد.
در سال ۲۰۰۸ کلمهی «خدا» باین شکل در منشور دموکراتها آمده بود: «دولت به هر کسی که مایل باشد سخت کار کند، این شانس را میدهد که بیشترین استفاده را از پتانسیل خدادادی خود بکند» در مورد اورشلیم آمده بود که « پایتخت اسراییل است و باید تقسیم نشده باقی بماند که در دسترس مردم همه مذاهب باشد».
رئیس کنگره، شهردار لوس انجلس، مجبور شد این دو را به رأی عموم بگذارد ولی بخش مربوط به «اورشلیم» با اعتراض تعداد زیادی از حاضران روبرو شد. پس از ۳ بار رأی گیری، با وجود اینکه کمتر از دو سوم شرکت کنندگان رأی موافق داده بودند، این بخش به منشور اضافه شد.
شرکت کنندگان مخالف میگفتند کلمه «خدا» را برای جلب رضایت راست افراطی در آمریکا گذاشتند. در حالیکه قانون اساسی آمریکا جدایی دین از دولت را برسمیت میشناسد.
مخالفت با «اورشلیم» از طرف مسلمانان و اعضاء مترقی حزب بود که نسبت به فشارهایی که به فلسطینیها وارد میآید معترضند.
در نهایت «خدا» و «اورشلیم» مجدداً به منشور کنگره دموکراتها وارد شدند.
از: ایران امروز