افزایش ناگهانی قیمت ارز در چند ماهه اخیر و کاهش واردات کاغذ موجب شده بازارداخلی تولید کاغذ به شدت به هم بریزد. این امر سبب افزایش شدید قیمت کاغذ در کشور شده تا جایی که ادامه روند انتشار تعدادی از روزنامهها و به ویژه روزنامههای مستقل کشور را با سوال جدی روبرو کرده است.
به گزارش دویچه وله، بحران ارزی و تورم سرسامآور در ایران بازار کاغذ و سایر وسایل نشر را نیز متلاطم کرده است. نشریات مستقل با فشارهای تازهای روبرو شدهاند، تعداد عناوین و تیراژ کتابها کاهش یافته و چاپخانهها نیز وضعیتی بحرانی دارند.
«با پوزش از خوانندگان گرامی روزنامه که امروز روزنامه جمهوری اسلامی را در ۸ صفحه دریافت مینمایند، لازم میدانیم به اطلاع برسانیم افزایش بیمهار قیمت کاغذ، عدم تولید کاغذ روزنامه در داخل و مشکلات واردات کاغذ به کشور، عواملی هستند که موجب بروز بحران کاغذ مطبوعات شدهاند و همین امر ما را نیز وادار کرده به تدابیری که یکی از آنها کاهش صفحات روزنامه در روزهای پنجشنبه میباشد، روی آوریم.»
انتشار این متن در روزنامه جمهوری اسلامی مورخ ۳۰ شهریور (پنجشنبه ۲۰ سپتامبر) به علاوه گرانشدن روزنامه “همشهری” از روز اول مهر (۲۲ سپتامبر) در عمل نشاندهنده آن است که بحران ارزی و گرانی ناشی از تحریمها چنان بازار کاغذ را زیر فشار قرار داده که حتی روزنامههای غیرخصوصی و غیرمستقلی که به حکومت نزدیکند نیز از پیامدهای آن در امان نماندهاند.
این در حالی است که گرانی اقلام مربوط به انتشار جراید بیش از همه بر روزنامهها و نشریات مستقل فشار وارد میآورد. حدود سه ماه پیش وزیر صنعت، معدن و تجارت وعده داده بود که مشکل قیمت بالای کاغذ در بازار با راهاندازی دو کارخانه جدید و تسهیل واردات آن به زودی حل میشود، وعدهای که تا به امروز محقق نشده است. تشکیل کارگروه حل مشکل کاغذ در وزارت ارشاد با حضور نمایندگانی از وزارت صنعت، معدن و تجارت، بانک مرکزی، تشکلها و مجامع تخصصی این حوزه نیز ظاهرا تا کنون نتوانسته است گرهای از مشکل کاغذ بگشاید.
داریوش رضوانی، مسئول این کارگروه، در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا در پاسخ به اینکه دلیل گرانی کاغذ چیست، گفت: «فکر میکنم یک مقدار بحث گرانی ارز در این زمینه مؤثر بوده است. قرار بود ارز مرجع به کاغذ داده شود؛ اما در تقسیمبندی بانک مرکزی، ارز مبدء به کاغذ اختصاص داده نشد و در نتیجه قیمت کاغذ بالا رفت.»
وابستگی به واردات کاغذ و کمبود ارز
براساس آمارهای سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران، سالانه ۵ / ۱ تا دو میلیون تن کاغذ در کشور مصرف میشود. حدود ۷۵ کارخانه با ظرفیت تولید ۷۵۰ هزار تن کاغذ در کشور ایجاد شده که فقط ۵۰۰ هزار تن آن فعال است و سالانه یک میلیون تن کاغذ نیز وارد کشور میشود. این در حالی است که عدم اختصاص ارز مرجع برای واردات کاغذ و نیز افزایش ناگهانی قیمت ارز در چند ماهه اخیر و کاهش واردات کاغذ موجب شده بازارداخلی تولید کاغذ به شدت به هم بریزد. این امر سبب افزایش شدید قیمت کاغذ در کشور شده تا جایی که ادامه روند انتشار تعدادی از روزنامهها و به ویژه روزنامههای مستقل کشور را با سوال جدی روبرو کرده است.
نعمتالله شهبازی، مدیرمسوول روزنامه “گل”، چندی پیش در نخستین نشست “اقتصاد رسانه” به موضوع گرانی کاغذ اشاره کرد و گفت: «افزایش بی رویه و غیرمنطقی قیمت کاغذ در کنار کمبود آن به یکی از معضلات مطبوعات تبدیل شده است . قیمت کاغذ گلاسه از هزار و ۲۰۰ تومان در سال گذشته به حدود دو هزار و ۴۰۰ تومان رسیده است، این در حالی است که خرید کاغذ برای مطبوعات نقدی است اما دریافت درآمد فروش نشریات به صورت خرد انجام شده و زمانبر است، ضمن آنکه قیمت کاغذ کاهی نیز رشد چشمگیری یافته و از کیلویی ۸۰۰ تومان به هزار و ۴۰۰ تومان رسیده است.»
اعضای تحریریه، اولین قربانیان
بنا به تجربه در فضای رسانهای ایران، همیشه و با آغاز هر محدودیت و مشکلی برای این رسانهها معمولاَ اعضای تحریریهها هستند که بیشترین هزینه را می پردازند. کاهش دستمزد، تعدیلهای شغلی، عدم پرداخت دستمزد خبرنگاران حقالتحریری ، کاهش کیفیت و … از جمله این مشکلات هستند که خبرنگاران و روزنامهنگاران ایرانی این روزها نگران آنها هستند .
به باور کارشناسان مسائل رسانهای در ایران، همه مشکلات یادشده وضعیت روزنامهها و نشریات مستقل ایران را، که تا کنون هم به خاطر فشارهای ناشی از سانسور و وجود خط قرمزهای حکومتی در امر خبررسانی و آگاهگری در شرایط نامساعدی بودهاند، نامساعدتر خواهد کرد و رمق آنها را بیش از پیش رو به تحلیل خواهد برد.
البته پیامد بحران کاغذ در ایران صرفا دامن نشریات را نگرفته بلکه عرصه نشر کتاب نیز به شدت از آن زیان میبیند. روزنامه “شرق” در شماره روز دوشنبه خود (۳ مهر/ ۲۴ سپتامبر) در گزارشی در این زمینه نوشته است: « کسب مجوز انتشار کتاب، این روزها بیش از آنکه نیازمند رفتن به ارشاد باشد، وابسته به کسب تکلیف از بازار متلاطم اقتصاد نشر شده است. حالا دیگر کتابها روی میز وزارت ارشاد صف نمیکشند تا مجوز بگیرند، پشت میز ناشر به صف میایستند تا اگر اقتصاد نشر از پا نیفتد، نوبت چاپ بگیرند.»
تیراژها و عناوینی که آب میروند، کارگرانی که اخراج میشوند