به این وسیله خبر راهاندازی تارنمای «فروهرها» را به آگاهی همگان میرسانیم.
این تارنما نتیجهی همکاری چندسالهی ما در گردآوری و نسخهبرداری دیجیتال از سندهایی است که بازنمای تاریخ پیکار سیاسی داریوش فروهر و پروانه فروهر(اسکندری) هستند. هریک از ما از سر تعلق و دین ویژهی خویش به داریوش و پروانه فروهر انجام این مهم را بر خود واجب دانستیم. امیدواریم این ادای دین، به سهم کوچک خود، درخور آن دو انسان آرمانخواه و تاریخساز باشد. همچنین امیدواریم که سندهای این تارنما در شناخت بهتر بخشهایی از تاریخ سیاسی ایران سودمند باشد و به انتقال تجربههای سیاسی نسل پیشین به نسلهای آینده کمک کند.
دربارهی محتوا و ساختار این تارنما در صفحهی نخست آن توضیح دادهایم و در اینجا به بازگویی فشردهای از آن بسنده میکنیم. امید که آگاهی از تاریخ دستمایهی تلاشی گردد برای دستیابی به آرمانهای دیرینهی داریوش و پروانه فروهر: استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی.
از پیشگفتار تارنما:
هدف این تارنما شناساندن تاریخ مبارزه و راه سیاسی داریوش و پروانه فروهر از دریچهی سندهای تاریخی است. انتخاب تارنما برای این هدف با امید به افزایش امکان دسترسی همگانی به سندها و نیز گسترش این آرشیو در طول زمان انجام گرفته است.
از آنجا که داریوش فروهر و پروانه فروهر (اسکندری) از آغاز تا پایان زندگی سیاسی خود پافشارانه پایبند شیوهی سازمانی در کار سیاسی بودهاند، دریافت تاریخ مبارزه و راه سیاسی آنان بدون شناخت سازمانهای سیاسیای که وابستگی آن را داشتهاند، ممکن نیست.
داریوش فروهر از بنیادگذاران حزب ملت ایران در آبانماه سال ۱۳۳۰ بود که پس از دورهای کوتاه به دبیری آن رسید. پروانه اسکندری در سال ۱۳۳۷ به حزب ملت ایران پیوست و از نیمهی دههی پنجاه هموند شورای رهبری آن شد. تلاشهای سیاسی داریوش و پروانه فروهر در چارچوب آرمانی و سازمانی حزب ملت ایران شکل گرفته است و بهیقین میتوان گفت که داریوش فروهر از ابتدا و پروانه فروهر در امتداد تلاش جانانهی خود ستون فکری و اجرایی این حزب بودهاند. از این رو در این تارنما نوشتارها و گفتارهای آن دو به همراه بیانیهها، گزارشهای خبری و دیگر نشریههای حزب ملت ایران انتشار مییابد تا حضور سیاسی این دو مبارز در زمینهی تاریخی و آرمانیاش بازنمایی شود.
همچنین، چون تلاشهای سیاسی حزب ملت ایران در برخی دورهها در چارچوب جبهههایی بوده است، که از گردهمآمدن سازمانها و شخصیتهای ملی پدید آمدهاند، سندهای باقیمانده از آنها نیز برای شناخت بیشتر در این تارنما گردآمده یا خواهد آمد. این جبههها از این قرارند:
«نهضت مقاومت ملی» از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا نیمهی دهه سی
«جبهه ملی ایران» در دورههای دوم و سوم از ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۴
«اتحاد نیروهای جبهه ملی ایران» از اعلام موجودیت در آبان ۱۳۵۶ تا اعلام دورهی چهارم «جبهه ملی ایران» در سی تیر ۱۳۵۷
دورهی چهارم «جبهه ملی ایران» از بنیاد در سی تیر ۱۳۵۷ تا کنارهگیری سازمانی حزب ملت ایران از آن در خرداد ۱۳۵۸
«اتحاد حزبها و نیروهای ملی» از بنیاد در بهمن ۱۳۷۴ تا قتل فروهرها در یکم آذر ۱۳۷۷
شکی نیست که پایداری و پیکار هریک از این نهادهای سیاسی تاریخساز بر همکاری شمار بزرگی از مبارزان نامآور و گمنام استوار بوده است و سهم هر یک از آنان در جای خود و در کنار سهم فروهرها تأثیرگذار بوده و گرانقدر است. گردآوری این سندها در تارنمای فروهرها تنها به قصد گسترش شناخت تاریخی و بازنمایی زمینه و بستر پیکارهای سیاسی آن دو انجام شده است.
در این تارنما سندها در سیر تاریخی خود جاگذاری شدهاند و از افزودن توضیح و تفسیر به آنها پرهیز شده است تا وفاداری به هدف تارنما، که گردآوری یک آرشیو شفاف است، حفظ شود.
در ساختار تارنما بر ویژگی تصویری سندها تأکید شده است تا حالوهوای دورههای تاریخی، که این سندها تعلق به آن دارند، بهتر به بازدیدکنندگان انتقال یابد. تنها سندهای مربوط به «دوران چهارم: ۷۷-۱۳۶۸»، به دلیل نزدیکیشان به زمان حال و پیوستگی محتواییشان با بحثهای سیاسی روز، به صورت نوشتارهای تایپشده آورده شدهاند تا امکان نقلقول از آنها افزایش یابد، و از پویایی محتوای آنها کاسته نشود.
فصلبندی تارنما نیز برگرفته از روند تلاشهای سیاسی داریوش و پروانه فروهر است و با بهکارگیری نامها و واژههایی که خود در بیان این روند به کار بردهاند، اینگونه سامان یافته است:
دوران یکم: سرسپردن به ملتگرایی و راه مصدق، از «مکتب» تا کودتا؛ ۳۲–۱۳۲۷
داریوش فروهر در هفتم دیماه ۱۳۰۷ دیده به جهان گشود. از سال ۱۳۲۷ تلاش سیاسی او شکل سازمانی یافت، به مکتب پانایرانیسم پیوست، با ورود به دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران به نمایندگی دانشجویان همدورهی خویش برگزیده شد، در جنبش دانشجویی آن سالها نقشی اساسی داشت، در نهضت ملی شدن صنعت نفت به راه مصدق سر سپرد و در آبانماه ۱۳۳۰ از بنیادگذاران حزب ملت ایران شد.
پروانه اسکندری در بیستونهم اسفندماه ۱۳۱۷ دیده به جهان گشود. او در این سالها نوجوانی پرشور و کنجکاو بود که در خانوادهای با اندیشههای ملی و گرایشهای مصدقی رشد میکرد. نخستین کنشهای سیاسی او در هواداری از مصدق در دوران دانشآموزیاش در این سالها پا گرفت.
دوران دوم: مبارزه با «سلطنت استبدادی وابسته به بیگانه»؛ از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۶
۱- از پیکار با «کودتاچیان» و همکاری با نهضت مقاومت ملی تا اوجگیری تلاشهای سیاسی در بستر جبهه ملی دوم و جبهه ملی سوم، در دو بخش:
– از پیکار با دولت کودتا تا اوجگیری مبارزه در آستانهی شکلگیری جبهه ملی دوم؛ ۳۸-۱۳۳۲
– از تشکیل جبهه ملی دوم تا به بنبست رسیدن آن و سپس تلاش برای سازماندهی جبهه ملی سوم، که با یورش گستردهی دستگاه حاکم در نخستین گامها سرکوب شد؛ ۴۳-۱۳۳۹
۲- تلاش برای شکستن انسداد سیاسی و «حفظ هستی سازمانی»؛ ۵۵-۱۳۴۴
دوران سوم: در فراز و فرود انقلاب و «جنگ میهنی»؛ ۶۷–۱۳۵۶
۱- از اتحاد نیروهای ملی و تشکیل جبهه ملی چهارم تا فروپاشی نظام سلطنتی در دو بخش:
– از انتشار نامهی سه امضایی سنجابی، بختیار، فروهر در خرداد ۱۳۵۶ و تشکیل «اتحاد نیروهای جبهه ملی ایران» تا گسترش این سازمان به جبهه ملی چهارم در سی تیر ۱۳۵۷
– از تشکیل دورهی چهارم «جبهه ملی ایران» در سی تیر ۱۳۵۷ تا فروپاشی نظام سلطنتی در بهمن ۱۳۵۷
۲- از همکاری با «جمهوری نوپا» تا کنارهگیری از قدرت و اوجگیری انتقاد به «واپسگرایی و انحصارطلبی» در دو بخش:
– از اسفند ۱۳۵۷ تا پایان سال ۱۳۵۸
– سال ۱۳۵۹
۳- تعهد به «جنگ میهنی» و ایستادگی در برابر خودکامگی حکومت و سرکوب فراگیر؛ از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷
دوران چهارم: گسترش مبارزه با جمهوری اسلامی؛ ۷۷–۱۳۶۸
۱- جسارت در شکستن جو ترس و پافشاری بر «مردمسالاری»؛ از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱
۲- ارائهی سیاست راهبردی برای «گذار آرام به فضای سیاسی باز و ایمنی قضایی»؛ از۱۳۷۲ تا ۱۳۷۳
۳- پافشاری بر «جدایی دین از دولت» و تلاش برای همبستگی «سازمانهای سیاسی و نهادهای صنفی سلطهستیز»؛ از ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۵
۴- پرچمدارى «دگرگونىخواهى» در درون کشور؛ از ۱۳۷۶ تا آذر ۱۳۷۷
شایان ذکر است که تقسیمبندی دوران چهارم به قصد تبیین مسیر مبارزهی سیاسی فروهرها در این سالها انجام شده است، که روندی سیال داشته و فاقد مرزهای خشک میان برههها و سالهای پیاپی است.
گزیدهی عکسها و نامهها و دیگر فصل پایانی این تارنما است، که از جمله دربردارندهی نامهنگاری داریوش فروهر و پروانه فروهر (اسکندری) با دکتر مصدق، گزیدهای از نامههای زندان و چند مجموعهی عکس است. مجموعههای این فصل، با وجود پیوند تاریخی با دورانهای نام برده در بالا، بهطور جداگانه آورده شدهاند تا دریچههایی به حالوهوای زندگی سیاسی داریوش و پروانه فروهر بگشایند.
زندگی داریوش و پروانه فروهر در دورههای پیاپی استبداد بارها از سوی گماشتگان حکومتی مورد یورش قرار گرفته و بسیاری از سندهای سیاسی آنان غارت یا نابود شدهاند، روندی که حتی پس از قتل فروهرها نیز ادامه یافته است. از این رو آرشیو گردآمده در این تارنما کامل نیست. بخش بزرگ سندهای این تارنما باقیمانده از آرشیوهای قدیمی حزب ملت ایران است که بهویژه داریوش فروهر در تلاطم سالها پیکار سیاسی با پیگیری و دقت گرد آورده و در نسخههایی نزد همرزمان و دوستان و بستگان خویش به امانت سپرده بود. بخشهایی از آن آرشیوها به همت این کسان از نابودی در امان ماندهاند که در سالهای پیش به مرور گردآوری شدهاند.
امیدواریم که بازدیدکنندگان تارنما اگر به سندهای مشابه دسترسی دارند به نشانی آن بفرستند و با تلاش ما در نگهداری و انتقال آگاهیهای تاریخی، که نظام استبدادی حاکم بر ایران قصد باژگونهنمایی یا حذف آنان را از حافظهی جمعی دارد، همراه شوند.
هزینههای این تارنما تنها از محل دارایی شخصی هریک از ما تأمین شده و خواهد شد.
با احترام عمیق به یکایک کسانی که زیر سیطرهی سرکوب و وحشت در دورههای پیاپی استبداد در نگهداشت این سندهای تاریخی کوشیدهاند و با سپاس بسیار از کسانی که در نسخهبرداری و ویرایش و آمادهسازی متنها و نوارهای صوتی و عکسها و نیز کارهای فنی تارنما همکاری بیدریغ کردهاند.
بازدید از تارنما:
پرستو فروهر، سعید بشیرتاش
خرداد ۱۳۹۵