کسری نوری: دور باطل

چهارشنبه, 6ام مرداد, 1395
اندازه قلم متن

کسری نوری- روزنامه‌نگار

باز هم سرنا را از سر گشادش می‌نوازیم و انتظار داریم مردم برایمان دست بزنند و هورا بکشند. سال‌های سال است شیوه مبارزه با فساد در کشور به همان شکلی است که این روزها در جریان ماجرای فیش‌های حقوقی نامتعارف شاهد هستیم. یکباره در جریان یک تسویه‌حساب سیاسی یا برخی اختلافات پرده‌نشینان صاحب قدرت و مکنت، موجی بلند می‌شود، چند‌نفری را که جلوی چشم‌اند، قربانی می‌کند و دوباره، نقطه سر خط! این ‌بار ظاهرا هدف کمی بزرگ‌تر است؛ زمین‌گیرکردن دولت و شکست‌دادن روحانی در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری. هدف گردانندگان این ماجرا هرچه باشد، موفق شوند یا نه، در این اصل که عزمی راسخ، فراگیر، ملی و مؤثر برای مبارزه با فساد، دورزدن و خرید و فروش قانون وجود ندارد، تفاوتی حاصل نمی‌کند. فقط کافی است به نوع مواجهه، گفتمان و رفتار آنها که وارد معرکه فیش‌ها شدند، نگاه کنیم تا روشن شود چرا می‌گوییم عزمی برای مبارزه واقعی و مؤثر با فساد وجود ندارد. درهم‌آمیختن راست و دروغ، حرف‌هایی که بوی تند نفرت و خشم سیاسی از آنها به مشام می‌رسد، دادن آدرس‌های غلط و ادعاهای بی‌اساس چنان فضای کشور را آکنده کرده است که جایی برای حرف حساب و راه‌حل‌های مؤثر و اصولی باقی نمی‌گذارد. در این شرایط هر‌کسی صدای بلندتری داشته باشد، تریبون‌های بیشتری در اختیار داشته باشد و البته انصاف و جوانمردی کمتری داشته باشد، ظاهرا به کامیابی نزدیک‌تر است!

سال‌هاست که در سپهر سیاسی ایران و به ‌تبع‌ آن در فضای عمومی و اجتماعی کشور، برخی منفعت‌اندیشی‌های فردی و قبیله‌ای بر منافع همگانی، ملی و هم‌گرایی چیره شده است. مدت‌هاست که منازعه و مشاجره جای گفت‌وگو نشسته و عقلانیت بر لبه تیز غیراخلاقی‌شدن قرار دارد. راست و چپ، اصلاح‌طلب و اصولگرا، بالا و پایین هم ندارد؛ همه در این ناهنجاری سهم دارند. حالا شاید یکی کمی بیشتر و یکی کمتر. آنها که برای منافع خود در این تنورها می‌دمند، غافل هستند که چه بلایی بر سر اعتماد عمومی آورده و می‌آورند. وقتی مردم ترجیع‌بند حرف‌هایشان می‌شود اینکه «همه عین هم هستند»، «دستشان در یک کاسه است»، «ببین حق حساب چه کسی نرسیده که سروصدا راه انداخته‌اند» و… یعنی حال اعتماد و باور عمومی به صاحب‌منصبان رو به وخامت است؛ یعنی حال مردم خوب نیست؛ یعنی آنها را در برابر این پرسش قرار می‌دهیم که آیا بین خوب و خوب‌تر انتخاب می‌کنند یا بد و بدتر؟! و از آن فراتر هیچ‌کس نمی‌گوید که با این رفتارها چه بلایی بر سر اعتماد مردم می‌آید. هیچ‌کس پاسخ نمی‌دهد وقتی واگرایی‌ها و تعارضات سیاسیون شکلی مخرب می‌گیرد، پس‌لرزه‌های آن به چه صورت در پیکره جامعه نمود پیدا می‌کند. در ماجرای فیش‌های غیرمتعارف هم صورت مسئله بسیار روشن است.

خودمان را به بی‌خبری نزنیم. واقعیت این است که فساد به‌طور گسترده در پیکره سنگین سیستم بوروکراتیک کشور رسوخ کرده است. به یک قوه و یک دستگاه هم خلاصه نمی‌شود. مسئله‌ای فراگیر و خطرناک است. لطفا کسی هم جا‌خالی ندهد. اگر راست می‌گوییم و برای مبارزه با فساد آماده‌ایم و نیت خیر داریم، هوچی‌گری نکنیم. نهایت این هوچی‌گری‌ها چه خواهد شد؟ شکست روحانی در انتخابات آتی یا ناکام‌ماندن دوباره مخالفان او؟ تفاوتی نمی‌کند، با این روش‌ها همچنان در یک چرخه معیوب دور خود خواهیم چرخید! فراموش نکنیم که بخش اصلی این فساد ناشی از دریافت‌های نفتی دولت و سیطره نفسگیر نهادهای رسمی بر اقتصاد کشور است. طبیعی است که وقتی پول نفت وارد سیستم‌های غیرشفاف می‌شود که سازوکارهای خودکنترلی ندارند و نظارت مؤثری هم بر آنها نمی‌شود، زمینه شکل‌گیری و افزایش فساد را تشدید می‌کند. این دولت و آن دولت یا این دستگاه و آن نهاد هم ندارد. هیچ‌کدام از این قاعده فسادپذیری مستثنا نیستند. از آدم‌های اتو‌کشیده بی‌محاسن تا افراد ظاهرالصلاح که اغلب جای مُهر هم بر پیشانی دارند، همه‌و‌همه وقتی در سیستمی قرار می‌گیرند که ساختاری معیوب و فاسد دارد، در معرض لغزش قرار می‌گیرند. وقتی افراد می‌توانند از روابط خود سوءاستفاده کنند یا با کارچاق‌کنی و دلالی در انعقاد قراردادی یا گرفتن‌ مجوز و پایان کاری به آلاف و الوف برسند، آن موقع هم فرهنگ فرصت‌طلبی را به جامعه پمپاژ می‌کنیم، هم دایره فساد را به پیکره جامعه گسترش می‌دهیم. آن وقت تا دلتان بخواهد نوکیسه‌های بی‌فرهنگ و بی‌اصالتی در جامعه پیدا می‌شوند که با پول ته جیبشان همان مدیری را که الان بر سر فیش حقوق چند‌ده‌میلیونی‌اش جنجال و غوغاست، می‌خرند و آزاد می‌کنند؛ بدون ‌آنکه در این وانفسا کسی سراغ این جماعت برود و بپرسد شما که تا همین چند سال پیش با موتور وسپا، رفت‌و‌آمد می‌کردید، الان چطور صاحب ماشین چند‌صد‌میلیونی و ملک و املاک چند‌صد‌میلیاردی شده‌اید؟!

آدم‌هایی که در هر دوره و دولتی هستند و هر‌که بیاید و برود، توبیخ شود و نشود، دستگیر شود و نشود، بساط کاسبی آنها پابرجاست؛ پس بهتر است اگر آقایان نیت خیر دارند، دست از این نمایش ‌تک‌و‌پاتک‌های بی‌حاصل بردارند که ثمری جز بربادرفتن بیشتر آبروی خود و دوستانشان نزد مردم نخواهد داشت. تفاهم نانوشته سیاسیون و صاحبان قدرت در چشم‌پوشی و سکوت در برابر سوءاستفاده‌های یکدیگر، همان‌قدر می‌تواند مبارزه با فساد را به انحراف بکشد که هوچی‌گری و تسویه‌حساب‌های سیاسی. مبارزه با فساد نیازمند یک اجماع ملی و عملی راستین، شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات و همکاری مؤثر است. با شکل‌گیری این اجماع، هیچ فرد، نهاد و گروهی دیگر خط قرمز تلقی نخواهد شد. در غیر‌این‌صورت ماجرای این فیش‌های حقوقی هم پس از مدتی مانند فسادهای هولناکی که در گذشته اتفاق افتاد و برخی از آنها آشکار شد و بعد هم به جایی نرسید، به بوته فراموشی سپرده می‌شود؛ تا زمانی دیگر که ماجرایی تازه از جایی دیگر سر برآورد!
از: شرق
be kanal site Melliun Iran bepeyvandid


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها: ,

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.