مژگان مدرس علوم – جرس: روز بیست و یکم فروردین ماه سال جاری، دومین جلسه رسیدگی به سومین پرونده محمد سیف زاده به اتهام نامه به سید محمد خاتمی و امضای برخی بیانیه ها از داخل زندان تشکیل شد که این حقوقدان برجسته با اعلام اینکه دادگاه کیفری استان باید با حضور هیئت منصفه به این دعاوی رسیدگی کند. وی بدلیل عدم حضور هئیت منصفه در دادگاه حضور نیافت. محمد سیف زاده پیشتر نیز در دی ماه سال گذشته به دادگاه احضار شده بود که همان زمان نیز به دلیل آنچه غیرقانونی بودن دادگاه های انقلاب خوانده بود در دادگاه شرکت نکرده بود. فاطمه گلزار وکیل محمد سیف زاده در این رابطه می گوید که اقای سیف زاده با استناد به اصول قانون اساسی در دادگاه حضور پیدا نکردند.
سید محمد سیف زاده دادگاه انقلاب را به استناد اصول ۱۵۹ و ۱۷۲ و ۱۷۳ قانون اساسی و نبود دادگاه ها ی رسیدگی کننده به جرایم سیاسی برابر با اصل ۱۶۸ قانون اساسی و تبصره ذیل ماده ۲۰ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب “غیرقانونی” می داند و در جرایم سیاسی صالح به رسیدگی نمی داند. این عضو کانون مدافعان حقوق بشر در اطلاعیه خود آورده است که “اضمحلال استقلال قوه قضاییه و کانون های وکلای دادگستری، عدم رعایت اصل قانونی بودن جرم و مجازات و احکام از پیش تعیین شده و عدم پایبندی قضات دادسرا ها و دادگاه های انقلاب به قوانین و پایمال نمودن حقوق متهمین سیاسی در مراحل تعقیبی و تحقیقی و دادرسی و اجرای حکم و فقدان حق دادرسی عادلانه و حق دفاع مشروع، نشانگر عدم استقلال دستگاه دادرسی و قضا است و در چنین دادگاهی شرکت نمی کنم و در صورت اجبار به شرکت از خود دفاع نخواهم کرد.”
گفتنی است، شهریور ماه سال گذشته محمد سیف زاده، در نامه ای به سید محمد خاتمی از نقض گسترده حقوق قضایی در نظام دادگستری کشور گفته و هشدار داده بود که هیچ راهی جز انحلال و برچیدن این مراجع غیر قانونی و اصلاح ساختاری قوه قضائیه وجود ندارد.
محمد سیف زاده، که یکی از موسسان کانون مدافعان حقوق بشر و دبیر کمیته انتخابات آزاد و سالم و عادلانه ایران و عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات است، در آبان ماه سال هشتاد و نه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر ایران به نه سال زندان و ده سال محرومیت از وکالت محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به دو سال کاهش یافت. وی اواخر فروردین ماه سال گذشته نیز به اتهام “خروج غیر قانونی” از کشور توسط نیروهای امنیتی ارومیه بازداشت و پس از دو ماه بازجویی به زندان اوین منتقل شد و اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد.
به همین مناسبت “جرس” با فاطمه گلزار همسر و وکیل سید محمد سیف زاده به گفتگو پرداخته است که متن کامل آن در پی می آید:
خانم گلزار لطفا در خصوص برگزاری دادگاه آقای سیف زاده صحبت بفرمایید و دلیل اینکه ایشان در دادگاه حاضر نشدند چه بود؟
در روز بیست و یکم دادگاه تشکیل شد اما چنانکه خود آقای سیف زاده قبلا هم توضیح داده بودند و لایحه هم داده اند با استناد به اصول قانون اساسی در دادگاه حضور پیدا نکردند.
خود شما بعنوان وکیل ایشان چطور؟
من با توجه به اینکه باید در حیطه اختیارات خود عمل می کردم و از طرف ایشان فقط اجازه داشتم که لایحه اشان را به دادگاه تقدیم کنم و در دادگاه حضور پیدا نکردم.
این سومین پرونده ای است که برای آقای سیف زاده تشکیل داده اند موارد اتهامی ایشان در این پرونده چیست؟
اتهام ایشان در ارتباط با نامه ای است که به خاتمی نوشته اند و همچنین بخاطر اینکه امضای ایشان در پای بعضی از بیانیه های جمعی زندانیان بند ۳۵۰ که از داخل زندان نوشته شده، بوده است. بر این اساس ایشان را متهم به اقدام علیه امنیت ملی کرده اند و با توجه به اینکه اعتقادشان اجتماع برای اقدام علیه امنیت ملی بوده، قرار کفالت که سبک بوده تبدیل به قرار بازداشت شده است و اتهام سنگین تر شده است. در نهایت دادیار شعبه دو تقاضای تبعید ایشان را کرده است بخاطر اینکه گفته اند آقای سیف زاده فعالیت علیه نظام می کنند و طبق ماده نوزده تقاضای تبعید ایشان را کرده اند.
چرا فقط برای آقای سیف زاده بخاطر امضا های جمعی بیانیه ها دادگاه تشکیل شده است و علت این حساسیت چیست؟
آقای سیف زاده در دادسرا امضای خود را نه تایید کرده اند نه تکذیب و فقط نامه به آقای خاتمی را پذیرفتند. اما در پاسخ به سوال شما خود آقایان باید پاسخ دهند که چرا حساسیت بر روی آقای سیف زاده است.
اما مواضع آقای سیف زاده برای همه مشخص و روشن است و بخاطر همین دیدگاه و مواضع است که هم اکنون بطور ناعادلانه در زندان بسر می برند. از سوی دیگر محتوی بیانیه هایی هم که در مقاطع حساس و سرنوشت ساز کشور به امضای زندانیان سیاسی (که به ناحق از حضور در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور محروم مانده اند) رسیده است، با مواضع آقای سیف زاده مغایرت ندارد. خانم گلزار شما بعنوان وکیل ایشان چطور می توانید از ایشان در برابر این اتهامات دفاع کنید؟
دفاعی که می شود کرد همانگونه که خودشان اعتقاد دارند باید شرایط دفاع در دادگاه طبق قانون مهیا باشد. زمانیکه این شرایط مهیا نباشد، امکان دفاعی هم وجود ندارد زیرا طبق مواد قانونی که خود آقای سیف زاده اشاره کرده اند، دادگاه کیفری استان باید با حضور هیئت منصفه به این دعاوی رسیدگی کند. باید چنین دادگاهی باشد تا ما بتوانیم دفاع کنیم بنابراین چنین دادگاه و شرایطی نیست و امکان دفاعی هم وجود ندارد.
یکبار هم در بیست و یکم دی ماه سال گذشته دادگاه برای ایشان تشکیل شد که آقای سیف زاده در آن شرکت نکردند و دلیل آن را غیرقانونی بودن دادگاه بیان کردند…
درحقیقت دادگاه تجدید وقت شد و شرایط مجددا به همان شکل بود و هیئت منصفه در دادگاه حضور نداشت و بنابراین امکان دفاعی هم فراهم نبود.
با توجه به برگزاری پیاپی دادگاه که شرایط دفاع در آن مهیا نیست و عدم حضور آقای سیف زاده و شما بعنوان وکیل ایشان در دادگاه، روند پرونده چگونه خواهد شد؟
قاضی لزوما می تواند تجدید وقت نکند و حتی می توانست در همان جلسه اول هم که لایحه آمده بود و رای هم حضوری محسوب می شد، رای خود را صادر کند اما بنابر هر مصلحتی که بود وقت را تجدید کردند و الان تصمیم با قاضی است.
آیا اگر رایی برای ایشان صادر شود شما اعتراض خود را به این حکم خواهید زد؟
با توجه به اینکه آقای سیف زاده استاد من بودند و هر چه ایشان صلاح بدانند، همان را انجام خواهم داد. نیازی نیست که من بعنوان وکیل وارد عمل شوم اگر ایشان صلاح دانستند من وارد عمل خواهم شد وگرنه بهمان شکل فقط لایحه خواهم برد.
شما نه بعنوان وکیل آقای سیف زاده بلکه بعنوان شریک و همراه زندگی ایشان که کاملا به خصوصیات و عقاید ایشان آگاه هستید، فکر می کنید برگزاری چنین دادگاههایی سبب خواهد شد که ایشان از مواضع خود دست بردارند و در مقاطعی که نیاز بدانند نامه ای بنویسند یا بیانیه هایی را امضا کنند این کار را انجام ندهند؟
والله با شناختی که من دارم، بعید می دانم. ( خانم سیف زاده در ادامه می خندد)
با توجه به سن آقای سیف زاده و شرایط زندان، وضعیت روحی و جسمانی ایشان چطور است؟
بعد از پیگیری ها و تقاضاهای مکرر ایشان را برای رسیدگی پزشکی و یکسری آزمایشات بیرون می آورند قبل از عید هم یکی دو جلسه برای دندانهایشان بیرون آمدند و من مجددا بعد از عید هم درخواست دادم که درمان ادامه پیدا کند. یک مشکلات قدیمی کمر درد و پا درد داشتند که به هر حال سن ایشان هم طوری است که این مشکلات با عدم رسیدگی شدیدتر می شود. در مجموع شکر خدا خوب هستند البته روحیه “خوب” ایشان است که باعث می شود از نظر جسمی خودشان را نگه دارند.
در پایان نکته ای مانده که به آن اشاره بفرمایید؟
فقط آرزوی زندانیان سیاسی و امنیتی را دارم که هر چه زودتر به آغوش خانواده هایشان بازگردند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.