روز دوشنبه یازدهم مردادماه با یورش بی سابقه گارد سیاهپوش زندان رجایی شهر کرج ۳۷ زندانی سنی مذهب محکوم به اعدام با دستبند،پابند و چشم بند تحت تدابیر شدید امنیتی به سلولهای انفرادی منتقل و روز بعد دستکم ۲۰ تن از آنان اعدام شدند. با گذشت زمان جزییات بیشتری از وقایع “دوشنبه سیاه” زندان رجایی شهر بدست می آید، شرح رویدادهای این روز را به روایت منابع دست اول در ادامه بخوانید.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بر اساس اطلاعات تکمیلی حاصله از منابع متعدد دست اول، روز دوشنبه ۱۱ مردادماه ساعت پنج و نیم عصر نزدیک به یکصد نیروی ویژه، تمام هواخوری های زندان را تعطیل کردند، در همین زمان همه مرخصیهای کارکنان بطور کامل لغو شد و زندان به دستور نیروهای ویژه اطلاعات (یا اطلاعات سپاه) در اختیار آنها قرار گرفت. همه ی کادر زندان به زندان فرا خوانده شدند. روسای بندها که در روزهای معمولی بعد از ساعت سه عصر از زندان خارج می شوند همه به دستور رئیس زندان به سر کار بازگشتند.
از اولین نشانه های غیرعادی بودن این روز باید اشاره کرد که زندانیان سنیمذهب کرد از مرغهای منجمد یا گوشتهایی که در زندان در بعضی از مواقع در فروشگاه موجود بود، هرگز استفاده نمی کردند. بر این اعتقاد بودند که «ذبح آنها نادرست و حرام است». فقط گوشتی را می خوردند که خودشان ذبح کنند. مسئولین زندان ماهها بود که با خرید گوسفند زنده مخالفت کرده بودند. ولی در روز دوشنبه بطور «معجزه آسایی» رئیس زندان آقای مردانی بسیار خوش اخلاق شده و با خرید دو گوسفند زنده بعد از ماهها انتظار موافقت کرد و به آنها اجازه داد که همان روز در آشپزخانه زندان گوسفندان را خودشان ذبح کنند. این زندانیان موقع حمل گوسفندان به داخل سالن به زندانیان دیگر سالنها هم قول دادند برایشان تا شب گوشت قربانی خواهند فرستاد.
نزدیک به صد نفر نیروی ویژه و مسئولین رده بالای زندان روبروی سالن دوازده صف کشیدند. درب پایین سالن باز شد و گارد با اسلحه، باتون های برقی، گاز اشک آور، لباسهای ویژه وکلاههای ماسک دار، با تمام قوا به سالن ده که تعداد سیوهفت زندانی سنیمذهب در آن سکنی داشتند حمله کردند.
ساعت پنجونیم عصر، ماموران با «کلاههای درپوش دار» یکی یکی زندانیان سنیمذهب را پایین آورده، پابند و دستبند از پشت زدند. با چسب پهن دهان آنها را بستند و با کشیدن کیسه ای بر سر آنها، به سمت «کریدور مادر» و سلولهای انفرادی بند پنج این زندان برده شدند.
حدود یکساعت انتقال ۳۷ زندانی سالن ۱۰ به این شکل و با خشونت طول کشید و سپس به دستور رئیس زندان درب این سالن خالی را جوشکاری کردند.
تمامی تماسهای و خطوط تلفن زندان قطع شده بود، دستگاههای پارازیت انداز برای جلوگیری از اتصال موبایلهای زندانیان فعال شده بودند و زندان به حالت آماده باش کامل درآمده بود. چندین تابوت با وانت وارد زندان شده بود. چندین خودرو مدل بالا حامل مسئولین رده بالا با موتورسیکلیتهای اسکورت هم به زندان آمده بودند.
همیشه در روزهای دوشنبه زندان رجایی شهر شاهد انتقال اعدامی های زیادی بوده بطوریکه برای همه دیگر عادی و یک روال شده بود. اما این دوشنبه واقعا بسیار متفاوت بود. سایهی اعدام و مرگ همه جا را فرا گرفته بود.
در بند هشت از ساعت هشت شب صدای بلند الله اکبر و لا اله الا الله با فریادهای بلند و جمعی شنیده می شد و این شعارها تا یک ساعت و نیم ادامه داشت. صداهای آژیرهای بلند مرتب در بند سپاه شنیده می شد.
این وضعیت مخوف و آماده باش زندان تا روز بعد ادامه پیداکرد و دستکم ۲۰ تن از این زندانیان منتقل شده در سحرگاه روز سه شنبه اعدام شدند. درحالی که به خانوادههایشان برای آخرین ملاقات زنگ شده شده بود، در میانه راه به آنها اطلاع داده شد به جای زندان و ملاقات به «پزشکی قانونی کهریزک» جایی که اجساد زندانیان اعدام شده را تحویل میدهند، مراجعه کنند.
عصر سه شنبه، در همان ساعت پنجونیم، سه زندانی سیاسی از سالن ۱۲ به نامهای «افشین بایمانی، صالح کهندل و محمدعلی منصوری» از متهمان ارتباط با “سازمان مجاهدین خلق” نیز به «زیر هشت» احضار شدند. اما جو مخوف زندان و احضار در همان ساعت روز گذشته، زندانیان سالن ۱۲ را نگران کرد.
با پرسوجوی دلیل این احضار توسط دیگر زندانیان سالن ۱۲، مسئولین گفتند آقای «مضارع» مسئول حفاظت با آنها کار دارد و مساله مهمی نیست. افشین بایمانی اجبارا به تنهایی رفت تا با آقای مضارع صحبت کند و ببیند موضوع از چه قرار است.
اما هنگام رفتن و در مقابل سالن ملاقات عده زیادی از ماموران ویژه منتظر وی بودند و او را به سلولهای انفرادی بند پنج منتقل کردند.
سپس فشارها برای انتقال صالح کهندل و محمدعلی منصوری بیشتر شد. جلوی سالن ۱۲ مملو از نیروهای ویژه شد و این دو زندانی نیز با خشونت به سلولهای انفرادی بند پنج منتقل شدند.
افسر شیفت آقای «صحرا گرد» دلیل این انتقال را حکم قضایی و دستور رئیس بند هشت آقای «نجمی» اعلام کرده بود.
وقتی این سه زندانی وارد بند ۵ شدند، یکی از ماموران به آنها گفت شما هم سنیمذهب هستید و با اعدامیان دیشب هم جرمید؟. سه زندانی سیاسی پاسخ دادند خیر ما سیاسی هستیم و از سالن ۱۲. مامور پاسخ داد «چه فرقی دارد هر کس به اینجا می آید برای اعدام می آید، دیشب هم بیستوپنج نفر از دوستانتان که سنی بودند را اعدام کردند. یک نفر دیگر هم آوردند برای اعدام نمی دانم به سر او چه آمد دیگر او را ندیدم».
با اینحال این سه زندانی بعد از ۵ روز در تاریخ هفدهم مردادماه از سلول انفرادی به بند بازگشتند. و هیچگاه توضیح روشنی برای این انتقال به آنان داده نشد.
هنگام بازگشت این سه زندانی، یکی از ماموران به آنها گفت “خیلی شانس آوردید که اعدام نشدید”. و در پاسخ به تعجب زندانیانی که مدعی بودند اساسا محکومیت به اعدام ندارند ادامه داد “مثل تلفن همراه که همیشه در دسترس است یک قاضی هم همراه نیروهای ویژه بود، هر کاری که دلشان می خواهد می کنند. کسی را که به اینجا می آورند برای اعدام است. شانس آوردید به توافق نرسیدند و الا اعدام بودید.”
لازم به یادآوری است علیرغم گذشت یک هفته از اعدام دست کم ۲۰ تن از زندانیان سنی مذهب کماکان از اسامی اعدام شدگان و جزییات پرونده های آنان اطلاعی در دست نیست.