انتقاد محمد دادکان و مصطفی هاشمی‌طبا از رسانه‌های سپاه

پنجشنبه, 9ام دی, 1400
اندازه قلم متن

dadkan_122821.jpgشما که مهدوی‌کیا را می‌کوبید از آرمان‌های انقلاب کدام را رعایت کردید جز دروغ و ریا؟

هاشمی‌طبا: چرا وقتی در المپیک لندن زیر آرم صهیونیست مسابقه دادیم کسی معترض نشد؟

اعتمادآنلاین | فوتبال ایران روزهای پرماجرایی را پشت‌سر می گذارد. ماجرای مهدوی کیا و بازی او در رقابت تشریفاتی منتخب ستارگان جهان و ستارگان عرب، حذف سرخابی ها از آسیا و واگذاری استقلال و پرسپولیس به دو وزارتخانه صمت و اقتصاد که دیروز انجام شد سرتیتر خبرهای ورزشی این روزها بوده. در ماجرای بازی مهدی مهدوی کیا در مسابقه منتخب ستارگان جهان و منتخب اعراب، مهدوی کیا پیراهنی را به تن کرد که روی آن پرچم اسراییل در میان بیش از ۲۰۰ پرچم دیگر که همگی عضو فیفا هستند وجود داشت. همچنین حضور یک مربی اسراییلی روی نیمکت تیم رقیب مهدوی کیا هم حاشیه‌ساز شد. برخی رسانه‌ها و نمایندگان مجلس در روزهای گذشته حملات شدیدی علیه کاپیتان سابق تیم ملی ترتیب دادند. در مهم‌ترین این حملات روزنامه کیهان، مهدوی کیا را «توپ جمع‌کن دشمن» نامید که واکنش‌های بسیاری به همراه داشت. در بحث حذف سرخابی ها هم آخرین تلاش‌ها برای جلوگیری از این اتفاق انجام شده و دیشب آخرین دفاعیات به ای اف‌سی ارسال شد و باید منتظر تصمیم این نهاد ماند. برای بررسی این مسائل با دکتر محمد دادکان از مدیران برجسته ورزشی کشور همکلام شدیم. فردی که خودش تجربه برخورد با یک تیم اسراییلی در زمان مدیریتش را داشته است.

آقای دادکان گویا در دهه هفتاد یک بار تیمی که مدیریتش را به عهده داشتید به یک تیم اسراییلی خورده بود. درست است؟

ممنون از تماس شما. من با توجه به اینکه می دانم شما امانتدار هستید و عین واقعیت‌ها را می نویسید به شما می گویم. در آن سال که فکر می کنم ۷۷ یا ۷۸ بود در مسابقات دانشجویان خوردیم به اسراییل. من با تیم ملی دانشجویان به شهری در فنلاند رفته بودیم. من آن موقع تصمیم گرفتم بازی برگزار نشود و روی تصمیمم مصمم بودم. مدیرانی که همراه من بودند هم همین حالت را داشتند و تیم با اسراییل بازی نکرد. ما برگشتیم ایران و مراسمی هم برای ما برگزار کردند و به نوعی از بچه‌ها تقدیر شد.

آن‌طور که شنیدم شما در ابتدا نگفتید بازی نمی‌کنید و به سمت سالن مسابقه هم حرکت کردید.

الان شما از بچه‌های همان موقع بپرسید که چندتاشان بچه‌های تیم ملی بودند، بپرسید به شما می گویند. کمیته برگزاری فکر می کرد ما به سمت سالن در حال حرکتیم و بازی برگزار می شود که من بین راه اتوبوس را نگه داشتم و بچه‌ها را پیاده کردم. دو دقیقه مانده به سالن تیم را پیاده کردم و رفتیم برای خرید.

حالا ۲۳ سال از آن دوران گذشته و ما با اتفاقی که برای مهدوی کیا رخ داده مواجهیم نظر شما در این رابطه چیست؟

اینجا چیزی که واقعیت است و برای مردم کشورم ملموس است می گویم. بدون هیچ حب و بغضی یا زمینه‌ای که مثلا تحت فشار بوده یا نبوده واقعیت‌ها را می گویم. آقای مهدی مهدوی کیا رفته بازی کرده. با یک تیم عربی مقابل تیم منتخب دنیا. مشکل الان چیست؟ اینکه مهدوی کیا نباید آن پیراهن را می پوشیده یا در آن مسابقه بازی نمی کرده؟ به نظر خود من آن پیراهن را نباید می پوشید. پیراهنی که پرچم اسراییل روی آن بوده. اگر مهدی مهدوی کیا چسب روی آن پرچم می زد و بازی می کرد حرفی پیش نمی آمد. ولی من می خواهم یک سوال بپرسم. کشورهای عربی در حال حاضر دارند با اسراییل رابطه برقرار می کنند؛ کشورهایی مثل بحرین و امارات و عمان و سایرین. اگر فردا این کشورها بروند یک مربی از نظر خودشان کاربلد اسراییلی بیاورند و بگذارند سرمربی تیم ملی خودشان آیا تیم ملی ایران با اینها بازی نمی کند؟ مثلا امارات مربی اسراییلی بیاورد ایران مقابل امارات بازی نمی کند؟ مطمئن باشید بازی می کند. به خاطر اینکه سرمربی حریف اسراییلی است که ما نمی رویم خودمان را بیندازیم عقب که بازی نکنیم. این یک بخش قضیه. ولی اگر لباسی به من می دهند که پرچم اسراییل روی آن است نباید بپوشم. این عقیده من است.

شرایط این روزها خیلی برای مهدوی کیا سخت شده. موافق هستید؟

من همین‌جا می‌گویم مهدی مهدوی‌کیا برای ما یک ورزشکار صرف نیست. جنبه‌های اخلاقی را هم ایشان رعایت کرده. ما نباید ایشان را بسوزانیم. دارند این بچه را فراری می‌دهند. فدراسیون الان کجاست؟ بیاید از مهره‌اش دفاع کند. چرا نمی‌آید این کار را بکند؟ حالا یک‌سری هستند که مهدی را می‌کوبند. اگر ما در این مملکت به کسی بدهکار باشیم که هستیم فقط خانواده شهدا هستند. خانواده جانبازان. هی می‌گویند مهدی عذرخواهی کند. از نماینده مجلس عذرخواهی کند؟ از مسوولان عذرخواهی کند؟ اگر قرار است عذرخواهی انجام شود فقط نسبت به خانواده شهدا و ایثارگران است. کدام مسوول در این مملکت بچه‌اش رفته جبهه؟ کدام نماینده مجلس بچه‌اش را فرستاده جبهه یا جزو مدافعین حرم که امروز همه‌شان کاسه داغ‌تر از آش شدند؟ یا آن رسانه‌هایی که امروز مهدوی‌کیا را می‌کوبند. شما از آرمان‌های انقلاب کدامش را رعایت کردید جز شعار، تظاهر، ریا و دروغ؟ خواهش می‌کنم حرف‌های مرا حذف نکنید. اجازه بدهید اگر من این را در خودم می‌بینم که بیایم و حرف بزنم، واقعیت‌ها را به مردم بگویم. آنهایی که امروز کاسه داغ‌تر از‌ آش شدند کدام یک از آرمان‌های انقلاب را رعایت کردند؟ بچه‌هاشان همه خارج از کشور هستند. یک نفر مدافع حرم و جانباز و شهید ندادند. همه اینهایی که اعتراض کردند همه پسر دارند. اگر اعتقاد داری بفرست جلو بچه‌ات را. مهدی مهدوی‌کیا را بکوبیم! خب کوبیدیم! علی دایی را هم می‌کوبیم. فلان مدیر را هم می‌کوبیم. کی دیگر سوار این قطار است غیر خودتان؟ همه را از این قطار پیاده کردید. رساندید به گلوی مردم. مهدی مهدوی‌کیا نباید آن لباس را می‌پوشید. بهتر بود چسب می‌زد روی پرچم. ولی آیا وقتی او دعوت شده کسانی که در جریان بودند نباید بیایند دفاع کنند؟ بیایند بگویند اگر در این قسمت کوتاهی شده ما هم دخیل بودیم؟ هی می‌گویند ایشان بیاید عذرخواهی کند. عذرخواهی از تو نماینده مجلس کند؟ عذرخواهی از تو مسوول بکند؟ عذرخواهی فقط از خانواده شهدا. آنهایی که یک قدم جلوترند. می‌گویند «سرم را سرسری متراش‌ ای استاد سلمانی/ که هر کس در دیار خود سری دارد و سامانی» می‌گویند سلمانی اگر کسی را گیر نیاورد می‌نشیند سر خودش را می‌زند. حالا ما هیچی برایمان نمانده دانه دانه داریم آدم‌های خودمان را می‌زنیم. آنهایی که در جریان بودند باید بیایند پاسخگو باشند و همه را نیندازند گردن مهدی. نمی‌شود که هر اتفاقی می‌افتد مسوولان بروند کنار و یک کلام نیایند حرف بزنند. یک‌سری که اصلا در ورزش نیستند می‌آیند حرف می‌زنند. کار را می‌رسانند به جایی که فقط دنبال عذرخواهی‌اند.

به نظر شما چطور می‌شود کاری کرد که دیگر در چنین وضعیتی گیر نکنیم؟

این را قانون کنید. برای اینکه این داستان تمام شود و فردا دوباره این اتفاق نیفتد بگویید ما نمی‌کنیم. وقتی مسوولان مملکت یعنی رییس کمیته ملی المپیک و وزیر ورزش نامه رسمی می‌زنند که ما از این به بعد در کشور داریم راجع به این مساله تامل می‌کنیم و فکر می‌کنیم خب همین را قانون کنید و بگویید نمی‌شود. بگویید تحت هیچ شرایطی ما نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم. شترسواری که دولا دولا نمی‌شود. بگویید قانون این است و ما با رژیم غاصب بازی نمی‌کنیم. این را رسما اعلام کنید.

مساله بعدی این روزهای ورزش بحث حذف سرخابی‌ها از آسیا و واگذاری این دو تیم به بخش خصوصی است. دیروز هم دو باشگاه به دو وزارتخانه صمت و اقتصاد واگذار شد.

من هجده سال پیش گفتم این دو باشگاه تحت هیچ شرایطی واگذار نمی‌شوند. پشت این قضیه مسائل امنیتی وجود دارد و پرسپولیس و استقلال را به هیچ شخصی واگذار نمی‌کنند. وقتی تراز مالی ندارد چطور می‌تواند برود در بورس و فرابورس؟ وقتی این همه بدهی و شاکی دارد چطور می‌تواند برود؟ وقتی مدیرانش را دولت می‌چیند چطور می‌تواند خصوصی‌سازی شود. اینها همه دروغ است. به راحتی من لفظ دروغ را به کار می‌برم. ۱۸ سال است که دارم می‌گویم. وزیر جدید آمده روی کار و به راحتی می‌آید در تلویزیون و می‌گوید یک ماهه واگذار می‌کنیم. الان چهار ماه گذشت چی شد؟ در مرحله آخر این است که دو باشگاه را به شرکت‌های تحت تابعه این دو وزارتخانه اقتصاد و صمت واگذار کنند. یا وزارتخانه‌های دیگر. یعنی دو باشگاه بروند زیرمجموعه شرکت‌های خصولتی. شاید این برای خودم بد شود که این حرف را می‌زنم ولی می‌گویم تا واقعیت‌ها مشخص شود. اینها هیچ جوری این دو تیم را به کسی نمی‌دهند. آخرش خصولتی است. بارها گفته‌ام دکمه کت را واگذار می‌کنند اما کت تن خودشان است. چرا با مردم راحت و شفاف حرف نمی‌زنند؟ راحت بگویند نمی‌کنیم و می‌خواهیم دو تا تیم را نگه داریم.

این واگذاری یک روزه به دو وزارتخانه دیگر به نظر راهی برای دور زدن ای‌اف‌سی است.

من خودم عضو ای‌اف‌سی بودم و رفتم و آمدم بارها می‌دانم اینها هیچ موقع دلشان نمی‌خواهد استقلال و پرسپولیس را حذف کنند. فقط به خاطر هواداری که این دو تیم دارند. وگرنه تیم‌های عربستانی را حذف کردند. سرخابی‌ها را حذف نمی‌کنند مگر کارد به استخوان برسد. یک‌سری هم از داخل کشور ما برای اینکه صحنه را خراب کنند به آنها خط می‌دهند. کاری می‌کنند که ای‌اف‌سی بیشتر روی این دو تیم حساس شود. ولی اگر یک روزی این فشارها باعث شود واقعا باری از روی دوش این دو تیم برداشته شود و این دو تیم مثل تیم‌های صنعتی یک بودجه مصوب داشته باشند، شرایط بهتر می‌شود. واقعا بیایند یک فکری به حال استقلال و پرسپولیس کنند که دیگر تمام شود این قضایا.

دو دیدگاه در مورد حذف سرخابی‌ها هست. یک دسته می‌گویند کاش حذف شوند تا شاید دولت کوتاه بیاید و سرخابی‌ها را واگذار کند و دسته دیگر می‌گویند در صورت حذف آنها عقب می‌افتند و منابع مالی را از دست می‌دهند. حق با کدام دسته است؟

اول اینکه این دو تیم هیچ جوری به منابع مالی نمی‌رسند. این دو تیم آن‌قدر جریمه دارند که هرقدر از آنجا بگیرند باید بدهند پول جریمه. پس حضور ما هیچ منابع مالی به همراه ندارد. شما پول را می‌گیرید می‌آورید ایران می‌دهید مازاد جریمه کالدرون. برای آقای استوکس. به استراماچونی. پس اینها درآمدی ندارند ولی آن دسته‌ای که می‌گویند تیم حذف شود تا شاید تکلیف روشن شود بدانند که اگر ۲۰ سال هم دو باشگاه به آسیا نروند خصوصی نمی‌شوند. هر دو دسته بدانند یا خودشان را زدند به خواب یا نمی‌فهمند. این دو تیم خصوصی نمی‌شوند. تمام.

شرایط فدراسیون هم خیلی سخت شده. حرف و حدیث پشت سر رییس و دستیارانش هست. جادوگری و وی‌ای‌آر و…

من چون آنجا مسوول بودم اجازه بدهید اسمی از کسی نبرم و راجع به فدراسیون چیزی نگویم به این دلیل که نگویند برای خودش دارد کار می‌کند. من فقط این را بگویم که مسوولان فدراسیون، مسوولان سازمان لیگ و شخص اول فدراسیون فوتبال در صحنه‌هایی که تضاد پیش می‌آید باید بیایند حرف بزنند و از فدراسیون دفاع کنند. نیایند به راحتی تبلیغات دور زمین را در سکوت کامل بدهند و خودشان را بکشند کنار. آن مسوول سازمان لیگ کجاست که بیاید حرف بزند؟ رییس کجاست که بیاید حرف بزند؟ تمام این شایعات که دیگر از شایعه فراتر رفته و دارد به حقیقت می‌رسد به خاطر این است. باید بیایند از خودشان دفاع کنند یا توضیح بدهند. اجازه بدهید همین قدر بگویم که چرا به راحتی از کنار اتفاقاتی که در فوتبال رخ می‌دهد می‌گذرند؟ بیایند رسیدگی کنند و جواب بدهند. ما یک سال است سکوت کرده‌ایم و چیزی نگفته‌ایم. ما می‌دانیم چه خبر است ولی وقتی چیزی نمی‌گویند مجبور می‌شویم سکوت‌ها را بشکنیم. چرا نمی‌آیید از موجودیت فوتبال دفاع کنید؟ به قول معروف ما از آن‌ور بوم افتادیم و شما از این‌ور.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.