در تاریخ بیست وپنج سپتامبر دوهزارو شانزده رفراندومی در کانتون (شهر) “نوشاتل سوییًس” برگزار شد که این امر در کشور سویٌیس قدمی بزرگ به سمت مردم سالاری و احیای حقوق شهروندی است.سیاست این کشور طوری بنا شده که هرکانتون به صورت خودمختار البته به غیر از مسایًل خارجی ونظامی برای خود تصمیم گیری می کند که البته آن هم باید از طریق رفراندوم و رای مثبت مردم اتفاق بیافتد. حضور و مطالبات یکایک مردم این کشور در امر سیاست، از سویٌیس کشوری مطلوب و امن برای تمام شهروندانش ساخته است. مردمی که با وجود تفاوت قومی نژادی، دینی و زبانی در زیر یک پرچم درکنارهم ومتحد و بدون هیچ خصومتی به آرامی زندگی می کنند. یکی از ویژگی هایی فرهنگ این کشور، احترام به عقاید و فرهنگ های دیگر است. هیچگاه مشاهده نشده که فردی به دلیل رنگ، نژاد، زبان و ملیت مورد تمسخر گرفته شود. فدارالیسم ودمکراسی مستقیم در این سرزمین، موجب گشته که سیاست های کلی کشور مستقیما توسط فرد فرد شهروندان هدایت شود و تمام قوانینی که به تصویب می رسد، برای مردم آن کشور بیشتر حایًزاهمیت است تا مسًولین اجرایی.
حال برای نخستین بار شهرتحصیلی “دکترمصدّق” (نوشاتل) تصمیم به سنت شکنی دارد. رفراندومی که در دو سوُال مطرح شد ومهمترین محتوای آن اجازه دادن به اتباع خارجی برای نامزد شدن در انتخابات و وارد شدن به پارلمان است. این موضوع ممکن است برای ما شرقی ها بسیار جالب باشد که چگونه می توان به یک خارجی اجازه داد تا به صحن تصمیم گیری سیاسی شهر یا کشور وارد شود!
آنچه باید در رابطه با نوشاتل سوییًس دانست:
نوشاتل، شهری فرانسوی زبان هم مرز با کشور فرانسه و یکی از شهرهایی ست که در سالیان گذشته مردمش در پی استقلال سیاسی، اجتماعی ایستادگی کرده اند. مردم این شهر در سال ۱۸۴۹میلادی با انقلابی تقریبا بدون خونریزی اعلام استقلال کردند. تا قبل از آن المانی ها برای این شهر و مردم آن تصمیم گیری می کرده و مردم نوشاتل هیچگونه حقی در رابطه با شرکت در مسایل سیاسی اجتماعی نداشتند. به همین جهت مردم این شهر اول مارس را روز بزرگی می دانند و هر ساله به مناسبت این رویداد وسالگرد این پیروزی جشن می گیرند. از آن تاریخ به به بعد این کانتون و مردم آن به سرعت از نظر فهم سیاسی، اجتماعی پیشرفت چشمگیری داشتند. به عنوان مثال از سالهای ۱۸۴۹ تا ۲۰۰۷ موضوعاتی در چندین رفراندوم به همه پرسی گذاشته شد و قوانینی برای احیای حق شهروندان خود وحتی افرادی که جزو شهروندان سوییس نبوده “اتباع خارجی”، وضع شد. نکته مثبتی که در شهرهای دیگر سویًیس اتفاق نیفتاده یا اگر هم افتاده به شتاب نوشاتل نبوده است.
پس از عبور به سوی پیشرفت و ترقّی در راه رسیدن به دمکراسی دراین سالها در ۲۵ سپتامبر امسال قانونی که در پارلمان این شهر رای اکثریت گرفته به همه پرسی گذاشته شد.
در این همه پرسی دو پرسش پرسیده شد:
یک: آیا افرادی که مدرک اقامت “C” دارند(افراد غیرسویًسی) اجازه داشته باشند وارد تصمیم گیری های سیاسی (نامزدی انتخابات پارلمان و سمت های سیاسی، کار وفعالیت در سیستم قضایی و دادگستری) شوند یا خیر؟
دو: آیا امکان استفاده کتاب ها و کتابخانه های سیار برای مناطق دوردست، حاشیه نشین ها و روستاییان فراهم شود یا خیر؟
احزابی که که تلاش برای تحقق بخشیدن به این همه پرسی داشته اند کدام بوده اند:
از تمام احزابی که در حال فعالیت می باشند اکثریت آنها، اعم از سوسیالیست ها، حزب دموکرات مسیحسان، چپ ها ومسیحیان عزم خود را جزم کرده اند تا این همه پرسی انجام شود. تنها دست راستی های افراطی، با ریشه و اساس این طرح مخالفت کرده اند.
هدف از این همه پرسی و نتیجه آن چیست؟
نوشاتل سویًیس در تحقق بخشیدن به حقوق بشر بویژه در مسایٌلی از این قبیل، پرتوان حاضر شده است. اگر به قوانین تدریجی در رابطه با احقاق حقوق اتباع خارجی در سویًیس نگاهی بیاندازیم، پی خواهیم برد که اکثر این قوانین ابتدا از شهر نوشاتل بنیانگذاری شده است. با وجود اینکه در اکثر کشورهای اروپایی دست راستی ها در حال قدرت گرفتن می باشند، این امر می تواند پیامی شفاف به همه دولتمردان جهان داشته باشد: “اینکه همه در هر کجای جهان حق زندگی در سایه آزادی و برابری داشته باشند”.
احزاب موافق این همه پرسی معتقدند که اشخاصی که با ملیت خارجی (اقامت کاری، تحصیلی و پناهندگی) وارد کشور سویًیس می شوند، تنها دارا بودن پاسپورت سویًیس را نشانه شهروند بودن خود ندانند و در همه زمینه ها اعم از اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دخالت کرده تا به طور واقعی یک شهروند باشند نه صرفا یک شهروند صوری.
تصمیم گیری، دخالت در وضعیت زندگی خود از طریق شرکت در انتخابات و مسایًلی از این قبیل حسّی ست که همه شهروندان با وجود داشتن همه پرسی های آزاد تجربه خواهند کرد. به عنوان مثال در کشوری مانند فرانسه یک فرد مجبور می شود تا با تغییر نام، نام خانوادگی وحتی فرهنگ و دین خود، هویت اصلی خود را گم کند و یا از آنچه درگذشته بوده دور شود. اما در سویًیس اینگونه نیست. در این کشور، بویژه نوشاتل معتقد هستند که یک فرد غیر سویًیسی از هرجای دنیا که آمده است باید همانگونه باقی مانده واز فرهنگ و هویت زادگاهش، در ضمینه های فرهنگی، سیاسی، هنری و اجتماعی استفاده شود. زیرا اولاٌ: از این طریق می توان دوستی و همزیستی بیشتری در اجتماع برقرار کرد و دوماٌ :از این افراد می توان در بسیاری از مسایًل کاری، فرهنگی، علمی و…. استفاده بهینه کرد.
در سوی دیگر حزب راستگرا که مخالف این طرح بودند، نگران از بین رفتن، فروپاشی وضربه به ناسیونالیسم (ملی گرایی) در این کشور می باشند.
به هر روی این رویداد در ۲۵سپتامبر۲۰۱۶ به وقوع پیوست و در رابطه با سوال اول (حضور اتباع خارجی در فعالیتهای سیاسی، قضایی) از جانب مردم را اکثریت را به دست نیاورد (۵۴% رای مخالف) .
همچنین در رابطه با سوال دوم (حضور کتابخانه های سیار در مناطق دوردست، روستاها و…) اکثریت آرا را بدست آورد(۶۲٫۳% رای موافق).
فارغ از نتیجه ای که این همه پرسی در برداشت حرکت راسخ به سوی مردم سالاری و حقوق شهروندی دراین کشور بیش از هر زمان دیگر به چشم می خورد. اصل مطلب را نباید فراموش کرد. اینکه حضور مستقیم در کوچکترین تصمیمات حکومتی توسط مردم، با فضای انتخاباتی آزاد همراه با گفتمان سیاسی احزاب نقطه روشنی است برای تجربه انتخاب درست یا غلط تلخ وشیرین و در نهایت تمرین دمکراسی و تجربه های گوناگون که توسط مردم بدست می آید، موجب خواهد شد که در آینده مردم این سرزمین را بیش از پیش به مقصد نهایی که همان پیشرفت آگاهی، استقلال و آزادی است، هدایت و راهنمایی کند.