هرگاه با هدایت مستقیم خامنهای، فرد یا افرادی مورد وهن و طعن قرار میگیرند قبل از هر چیز، اصالت و حقانیت آن افراد به اذهان متبادر میشود. استمرار تخریب و توهینها نیز مفهومی جز وحشت خامنهای و عوامل او از یک فرد یا گفتمان ندارد
شاید در هیچ زمانی مانند امروز، دشمنی خامنهای و عوامل مستقیم او با ملت ایران برای همگان آشکار نبوده است. حمایت او از فاسدترین دولت تاریخ ایران، حیف و میل اموال ملی برای ارضای شهوات رهبر در خارج علیرغم گسترش روز افزون تعداد افراد زیر خط فقر در داخل کشور، بازی کردن با اعتبار و حیثیت ایرانیان در خارج از مرزها، ائتلاف با دشمنان قسمخورده ملت ایران همچون روسها، انتصاب بدنامترین و ضدایرانیترین افراد به ریاست قوا و نهادهای حکومتی، انباشته ساختن نهادهای خاص از ثروت عمومی و معاف ساختنآنها از هرنوع نظارت عمومی، بازداشت و شکنجه دلسوزترین و پاکدستترین افراد به دلیل انتقاد از دزدان دست پرورده رهبر و دهها دشمنی آشکار و پنهان او با ملت ایران، هر گونه تردید در زمینه کینه ورزی او با ایران و ایرانیان را منتفی میسازد. بر همین اساس هرگاه با هدایت مستقیم او، فرد یا افرادی مورد وهن و طعن قرار میگیرند قبل از هر چیز، اصالت و حقانیت آن افراد به اذهان متبادر میشود. استمرار تخریب و توهینها نیز مفهومی جز وحشت خامنهای و عوامل او از یک فرد یا گفتمان ندارد.
در چهارمینسال از جعل عنوان «شیعه انگلیسی» توسط خامنهای و پس از عقده گشایی رسانههای کذاب همچون خبرگزاری فارس علیه بیت شیرازی، این بار رسانه رسمی رهبر، تعدادی آخوند درباری و کمسواد را به استخدام در آورد تا کینه جویی دستوری علیه یک مرجع تقلید شجاع را به نمایش بگذارند. سید صادق شیرازی و پیش از او برادر محقق و اندیشمندش مرحوم سید محمد شیرازی، برای سالهای طولانی، گفتمانی را نمایندگی کرده و میکنند که نگاه آن به مذهب و سیاست، با نگاه دستوری و حکومتی، تفاوت آشکار دارد. اما هیچگاه، نهادهای حکومتی تا این حد علیه این گفتمان، متحد نبودهاند. علت اصلی اهانتها، اتهام افکنیها و حملات به بیت شیرازی و اندیشه شیرازیها برخی مواضع سنتی رهبر معنوی این گروه و مخالفت صریح او با استبداد حاکمبوده است که به ویژه پس از جنبش سبز به صورت علنی ابراز شد. اما سران زبون حکومت از شجاعت کافی برای رویارویی با این گفتمان آزادیخواهانه برخوردار نیستند. لذا برخی اظهارات و اقدامات منتسب به گروهی از حامیانشیرازی را بهانه قرار میدهند تا از سید صادق شیرازی انتقامبگیرند. گزافه گویی چند آخوند حقیر دربار خامنهای در یک برنامه تلویزیونی و دروغ پردازیهای آنان، اینبار آنقدر رسوا بود کهکمترینتردیدی در خالی بودن دست آنان و پر بودن دل پر کینه ایشان باقی نگذاشت. از مفتضحترین ادعاها در برنامه اخیر سیمای جمهوری اسلامی، ادعای تلویحی استقرار آیت اله شیرازی در لندنبود. در بخشی از برنامه، تصویر شیرازی را با پرچم انگلیس تلفیق و هم زمان با پخش تصاویر عقده گشایانه، این ادعای دروغ را بازگو کردند که «….. به عنوان مرجع شیعه، از لندن فتوا میدهد». ادعای دروغ وابستگی بیت شیرازی به انگلیس درحالی مطرح میشود که بیشک «انگلیسیترین» بخش نظام جمهوری اسلامی، بیت رهبر و شخص اوست به طوری که در دوره سه ساله قطع کامل روابط ایران و انگلیس، حتی یکروز دفتر نمایندگی رهبر در لندن، تعطیل نشد. همچنین، اتهامافکنی علیه گفتمانشیرازی به بهانه برخی مطالب مطرح شده در یکی دو شبکه ماهوارهای از میان دهها شبکه تلویزیونی نزدیک به شیرازیها در حالی صورت میگیرد که رهبر فاسد پرور جمهوری اسلامی، هیچگاه مسئولیت عملکرد مملو از فساد عناصر سرشناس مورد حمایت خویش را به عهده نگرفته است.
در برنامه اخیر تلویزیونی، بارها ادعا شد که در شبکههای تلویزیونی وابسته یا حامی آیت اله شیرازی، بهبرخی بزرگان مورد احترام اهل سنت، اهانتشده است. در اینبرنامه، ادعا شد که رویه ائمه و بزرگان شیعه در مواجهه با مخالفان و دشمنان، مدارا و مهربانی بوده است. مستند سازی این ادعا به عهده دو تن از آخوندهای درباری قرار داشت که برای فحاشی به شیرازی استخدامشده بودند. این دو مستخدم هتاک، به ذکر تکراری یک داستان تاریخی پرداختند که مربوط به رفتار امام دوم شیعیان با مخالفانبود. به موجب این داستان، فردی به صورت حضوری و علنی، بدترین اهانتها را نثار امام مجتبی کرد. امام بدونآنکه بیتاب شود از فرد فحاش، دلجویی و او را به خانه خویشدعوت نمود. وقتی این سخنان را شنیدمبه یاد آوردم که تاکنون دهها نفر تنها به خاطر انتقاد از رهبر، روانه زندان شدهاند. هنوز بیش از سه سال از قتل وحشیانه ستار بهشتی، کارگر- وبلاگ نویس زحمتکش زیر شکنجه مامورانخامنهای نمیگذرد. تمها اتهامستار بهشتی، انتقاد از رهبر در برخی شبکههای مجازی بود. در «نمایش» سفارشی اخیر تلویزیون جمهوری اسلامی علیه آیت اله سید صادق شیرازی، ابتدا حامیان اینمرجع تقلید شجاع به «اهانت به بزرگان اهل سنت» متهم شدند. سپس با ذکر داستانهایی از صدر اسلام از جمله مدارای امامانشیعه با مخالفان هتاک، سعی شد که رویه شیرازی و حامیان او، در تضاد با شیوه امامانجلوه داده شود. این تلاش توسط کسانی صورت میگیرد که هماکنون، نه تنها انتقاد به رهبر اسلام ستیز را با داغ و درفش پاسخ میدهند بلکه اخیرا رئیس قوه قضائیه را هم در حدی بالاتر از همه افراد دیگر قرار داده و نمایندگان افشاگر علیه او را به برخورد قضایی تهدید کردهاند. شیخ صادق لاریجانی شخصا نیز وارد عمل شد و سخنان منتقدان خویش را «وقاحت» معرفی کرد.
همه آنچه در بالا آمد نشان میدهد خامنهای و مزدبگیران او به شدت از سلامت روحی شخصی آیتاله شیرازی و جدیت حامیان گفتمان او وحشت دارند و تصمیم به سرکوب این گفتمان در حد توان خویش گرفتهاند. متاسفانه به نظر میرسد سران حکومت در برنامه سرکوب اخیر بر روی همراهی اعتدالیون و برخی «اصلاح طلبان منتظرالحکومه» نیز حساب کردهاند. بر همیناساس بار دیگر هشدار خود را تکرار میکنم که «هیچکس نباید تنبه تدابیر فریب کارانه حکومت بدهد! خود و برخی دوستان پرمدعا را به اندیشیدن و تامل در رفتارهای تفرقه افکنانه حکومت که به تاسی از اربابان انگلیسی پیگیری میشود جلب میکنم. آنها از ابتدای پیروزی انقلاب در تفرقه افکنی میان منتقداننظام، تجربه و موفقیتهای فراوان داشتهاند و اکنون داشتههای خود را بر سرکوب گفتمان شیرازی متمرکز کردهاند. حال که اینچنین است خود و مخاطبان سکوت پیشه این یادداشت را دعوت میکنم تا کمی به سرنوشت نحلههای سرکوب شده اپوزیسیون – اعماز مذهبی یاغیر مذهبی- بیندیشند. شاید اگر امامحسین امروز زنده بود در کنار جمله پرمغز» اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید «عبارت» اگر آزاده نیستید لا اقل عقل داشته باشید «را نیز اضافه میکرد. معتقدمهر کس از کمترینقوای تحلیل عقلی برخوردار باشد نتایج سیاست تقسیمبندی مردمبه» خودی و غیر خودی «توسط حکومت را هیچگاه از یاد نخواهد برد و هیچیک از منتقدان مصلح یا مخالفان پاک سرشت حکومت را در برابر عقده گشاییهای نظامجمهوری اسلامی تنها نخواهد گذاشت. بار دیگر خود را به اندیشیدن پیرامونروشهای حکومت برای فاصله انداختن میاناقشار گوناگون جامعه فرا میخوانمو بر خویش، نهیب میزنمکه «اگر آزاده نیستم لااقل عاقل بشم.»
از: گویا