ف. م. سخن: رییسى ١۵ ساله، ٢٠ ساله، ٢٨ ساله، ۵۶ ساله…

چهارشنبه, 30ام فروردین, 1396
اندازه قلم متن

سید ابراهیم رییسى، از کجا آغاز کرد و در کجا به مقام «آیت الله قتل عام» دست یافت؟

پسر بچه اى که در سن ۵ سالگى پدرش را از دست داد و در سن ١۵ سالگى از مدرسه ى ابتدایى خارج شد و در حوزه هاى مشهد و قم تحصیل اش را ادامه داد، چگونه در ٢٠ سالگى، بعد از چند ماه دادیارى، به دستور على قدوسى به مقام دادستانى رسید؟

او در مشهد و در قم، تحت تعلیمِ «حجهالاسلام»ها و «آیت الله»هایى که هر کدام بعد از انقلاب کاره اى شدند، قرار گرفت. در سوابق اغلب این «حجت الاسلام ها و آیت الله ها»، مخالفت و مبارزه با حکومت شاه ثبت شده است. البته راست و دروغ این «مبارزات» را نمى دانیم، چرا که بعد از انقلاب، هر کدام براى خود سوابق مبارزاتى «ساختند»، همان گونه که امروز «آیت الله» مصباح یزدى، که در زمان شاه، با انقلابى هاى مذهبى و حتى خودِ خمینى، سرِ ناسازگارى داشت، امروز تبدیل به یکى از مبارزان زمان شاه و پیروان ولایت فقیه شده است!

در مبارزات ضد حکومتى، بوده اند کسانى که با سن کم، دست به عملیات مسلحانه و خطرناک زده اند. براى اسلحه به دست گرفتن و ترور، نیازى به قدرت درک و فاهمه نیست لذا با مقدارى تحریک و تشویق و تهییج، هر بچه ى کم سن و سالى مى تواند وارد چنین مبارزاتى شود و حتى در طول مبارزه کشته شود. اما در امر قضاوت، خاصه قضاوتى که با جان انسان ها سر و کار دارد، هم تحصیل قانون، و هم سابقه و قدرت تشخیص خوب از بد و توانایى تصمیم گیرى بدون دخالت دادن هیجانات انسانى مورد نیاز است.

امروز، براى دریافت گواهینامه ى پایه یک رانندگى، متقاضىْ باید «حداقلْ» ٢۵ سال سن داشته باشد و ٢ سال با گواهینامه ى پایه دو رانندگى کرده باشد. به عبارتى سپردن یک کامیون سنگین یا یک اتوبوس با بیست سى مسافر به یک راننده، مسوولیتى ست که قانون گذار براى آن حداقل سنى معادل ٢۵ سال تعیین کرده است.

کسى که وارد امر قضا مى شود، حتى اگر نابغه باشد، و بالاترین آى کیوى جهان را داشته باشد، باید از نظر سنى و عقلى، صرف نظر از میزان درس و هوش، به جایى برسد که در تشخیص و تصمیم، حداقل اشتباه را مرتکب شود.

آیت الله قتل عام، در سن ١۵ سالگى وارد حوزه شده، و ۵ سال درس مى خواند. در این ۵ سال على القاعده، هیچگونه تجربه ى زندگى، و به عبارتى زندگى واقعى نمى تواند کسب کند. خانواده ى او، نه تنها تلویزیون، بلکه حتى رادیو هم ندارند چون این دستگاه ها را «حرام» مى دانند لذا بچه اى که در چنین خانواده اى رشد مى کند حتى نمى داند در ایران و سایر کشورها چه مى گذرد و مردم چگونه زندگى مى کنند. این موجودِ بى خبر از همه جا را در ٢٠ سالگى، آیت الله على قدوسى، به مقام دادیارى مى رساند و او را بعد از «چند ماه»، دادستان مى کند.

امروز، بر اساس شیوه نامه جدید حوزه، و طبقه بندى دروس و زمان لازم براى آموختن آن ها، فقط براى رسیدن از مرحله ى سطح یک به سطح دو -که دروس ابتدایى حوزه در آن ها یاد گرفته مى شود- به ۶ سال زمان نیاز است و آخوندِ «سطحِ یک تمام کرده» تازه به مدرکى معادل مدرک کاردانى یا همان فوق دیپلم قدیم دست مى یابد؛ به عبارتى رییسى در زمانى که به مقام دادستانى دست یافت، نه تنها جوانکى ٢٠ ساله بود، بلکه سطح سوادش در حد فوق دیپلم بود.

چنین کسى، با چنین ارفاقى، وارد دستگاه قضا مى شود و سرنوشت جان و مال مردم در اختیارش قرار مى گیرد.

آیت الله قتل عام، در سن ٢٨ سالگى، یعنى سنى در حد راننده ى کامیونى با سه سال سابقه ى کار، به فرمان خمینى به جایگاهى دست مى یابد، که مى تواند با سه چهار سوال و جواب، نسبت به مرگ و زندگى زندانیان سیاسى تصمیم بگیرد، و در آخر کار، حکم اعدام سه چهار هزار نفر را شخصا، یا با مشارکت جوانک دیگرى به نام مصطفى پورمحمدى صادر کند.

آیت الله قتل عام، اینک در ۵۶ سالگى، بعد از سال ها کار بى سر و صدا، و مخفى کردن خود از انظار عمومى، وارد عرصه ى انتخابات شده و قصد دارد تدارکاتچى جدید «رهبر» شود.

در مورد زندگى آیت الله قتل عام، از ١۵ سالگى تا ١٨ سالگى حکایت هایى هست که به تدریج آن ها را تعریف خواهیم کرد و به دلایل قسى القلب بودن او در مقابل کسانى که «دشمنِ بَد کار» مى پندارد خواهیم پرداخت.

امیدواریم تا آن موقع او از حضور در انتخابات صرفِ نظر کند و ما را از اجبارْ به اتخاذِ روشِ ناپسندِ پرداختن به زندگى گذشته و دوران نوجوانى خود باز دارد.

از: گویا

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.