حمله داعش به مجلس شورای اسلامی و مقبره خمینی در ۷ ژوئن ۲۰۱۷ در تهران که منجربه کشته شدن ۱۸ نفر و زخمی گشتن ۵۸ نفر گردید، نتیجه سالها مار در آستینپروردن سازمانهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی است که امروز تاوانش را پس میدهند. یعنی بومرانگ بهطرف پرتاب کننده برگشته است. نمونه برجسته کشورهائی که سیاست متکی بر تروریسم انتخاب کردهاند دولت پاکستان است که اکنون خودش نیز قربانی تروریسم است.
به یک معنی حکومت اسلامی مستقر در ایران که به غلط از عنوان جمهوری سوء استفاده میکند خود از جنس سازمانهای تروریستی اسلامی است یعنی «جمهوری اسلامی ایران داعش تثبیت شده است» و به همین جهت بهراحتی با سازمانهای تروریستی اسلامی پیوند برقرار میکند و همچنین ید طولایی در پرورش سازمانهای تروریستی دارد.
جمهوری اسلامی در سال ۲۰۰۱ بعد از کشته شدن ۹ نفر از دیپلماتهایش به دست طالبان در مزار شریف، با آمریکا در حمله به افغانستان همکاریهای جنگی همهجانبه انجام داد و در عین حال به رهبران القاعده اجازه داد تا در ایران پناه بگیرند که از جمله آنان خانواده اسامه بن لادن بود.
در سال ۲۰۰۳ بعد از حمله امریکا به عراق چون جمهوری اسلامی بیم آن را داشت که خود نیز مورد حمله نظامی امریکا واقع شود لذا از طریق سوئیس به آمریکا پیشنهاد داد که حاضر است شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل را کنار بگذارد حزبالله لبنان را خلع سلاح کند و با امریکاییها برای برقراری امنیت در عراق همکاری کند و در عوض آمریکا هم سیاست تغییر حکومت در ایران را کنار بگذارد اما چون جورج بوش رییس جمهور وقت امریکا اعتمادی به رهبران جمهوری اسلامی نداشت لذا پیشنهاد آنان را نپذیرفت.
از آن به بعد جمهوری اسلامی برای ضربه زدن به نظامیان آمریکائی در عراق حداکثر استفاده را از القاعده و سایر گروههای جهادی انجام داد،انتقال افراد القاعده از افغانستان به عراق را تسریع کرد و به گروه جهادی «توحید و جهاد» در کردستان ایران امکانات داد تا در پاوه دفتر ارتباطی تحت پوشش مغازه نوار فروشی دائر نماید و از داوطلبان محلی عضوگیری کند و با استفاده از خاک ایران به مواضع آمریکائیها در عراق ضربه بزند. در داخل عراق نیز گروههای مسلح شیعه نظیر «جیش مهدی»را برای حمله به آمریکائیها سازمان داد.
در سال ۲۰۰۷ هنگامیکه عراق در جنگ داخلی غرق شده بود و آشکار شده بود که یکی از شیعیان عراق بنام احمد چلبی با راهنمایی جمهوری اسلامی آمریکا را از طریق دادن اطلاعات غلط در مورد وجود سلاحهای کشتار جمعی در اختیار صدام حسین، تشویق کرده است که به عراق حمله کند، ابومصعب الزرقاوی امیر القاعده در عراق و بنیانگذار حکومت اسلامی عراق، بیانیهای علیه شیعیان منتشر ساخت و حکومت شیعه درایران را متهم ساخت که مسلمانان را به صهیونیستها و امریکاییها فروخته است و وعده داد که از حکومت شیعه انتقام خواهد گرفت.
نامه اسامه بن لادن به ابومصعب الزرقاوی در همین مورد یعنی درگیر شدن با جمهوری اسلامی ایران که در مخفیگاه بن لادن در پاکستان پیدا شده است یک سند تاریخی همکاریهای استراتژیک جمهوری اسلامی با القاعده است.
بن لادن در این نامه مینویسد: «شما در مورد این موضوع حیاتی که به نفع همه ماست با ما مشورت نکرده اید، برای ما ایران اصلی ترین ارائه دهنده امکانات مالی، پرسنلی، ارتباطاتی و همچنین نگهداری گروگانهاست. هیچکس احتیاج ندارد با ایران بجنگد مگر اینکه مجبورش کرده باشند»(۱)
راز برکنار ماندن جمهوری اسلامی ایران طی بیست سال گذشته از عملیات تروریستی گروههای جهادی بینالمللی در همین نامه بن لادن نهفته است هرچند که سران جمهوری اسلامی با خودبزرگبینی ادعا میکنند که سازمانهای اطلاعاتی آنان عملیات گروههای معارض را تا به حال همواره قبل از عمل خنثی کردهاند.
اما چه شد که داعش اقدام به عملیات تروریستی در تهران کرد؟
تئوریسین اصلی داعش به نام «ابومصعب السوری» یک مهندس کامپیوتر و تحصیل کرده فرانسه است که با یک دختر چپ افراطی مسلمان شده اهل اسپانیا ازدواج کرده است. وی جوامع اروپائی را خوب میشناسد و کتابی هزار صفحهای در انتقاد از القاعده نوشته است از جمله اصلی ترین انتقادات او به القاعده شکل سازمانی القاعده میباشد. «السوری» معتقد به سیستم است و نه سازمان و میگوید «النظم لا تنظیم». انتقاد دیگر او به القاعده در مورد عملیات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ در نیویورک است و میگوید باید به ضعیفترین نقطهها ضربه زد و اگر به دولتهای قوی حمله شود عکس العمل آنها نابود کننده خواهد بود. بههمین جهت وی اروپا را شکم نرم و نقطه آسیبپذیر امپریالیسم میداند که بدون دادن هزینه زیاد میتوان به آنان حمله کرد.
بهنظر بعضی از کارشناسان ضد تروریست از جمله ژیل کپل اسلامشناس فرانسوی، برپایه همین تحلیل «السوری» بوده که داعش تابهحال از انجام عملیات تروریستی در داخل آمریکا، اسرائیل و ایران خودداری کرده است.
اما در ماه مارس ۲۰۱۷ داعش یک ویدئوی ۳۶ دقیقهای به زبان فارسی در سایتهای خود پخش کرد که در آن اعضاء ایرانی داعش به زبان فارسی جمهوری اسلامی را تهدید میکردند و میگفتند که ایران را فتح خواهند نمود و دوباره مسلمان خواهند کرد (سلفیها و وهابیها شیعه را مسلمان نمیدانند). اعضاء داعش در این ویدئو از سنیهای ایران و کرد و بلوچ بودند. سازمانهای اطلاعاتی غربی برآورد میکنند که بیش از پانصد نفر از کردهای ایرانی در صفوف داعش حضور دارند.
انتشار این ویدئو نشان از تغییر سیاست داعش نسبت به جمهوری اسلامی ایران را داشت و میشد حدس زد که داعش در تدارک انجام عملیات در ایران است. قبل از آن وزارت اطلاعات ایران ادعا کرده بود که هر هفته یک تیم عملیاتی گروههای تکفیری را دستگیر و خنثی کرده و یا کشته است.
از تابستان سال ۲۰۱۴ که داعش رسما اعلان موجودیت کرده است هرگز نه در عراق و نه در سوریه با نیروهای جمهوری اسلامی درگیری نداشته است. جمهوری اسلامی نیز هرگز به داعش حمله نکرده است به عنوان مثال از ۲۲۰۰ نفر از فرماندهان و کادرهای سپاه پاسداران که در سوریه کشته شدهاند هیچکدام در مناطق تحت کنترل داعش نبوده است. پاسداران عمدتا در حلب، اطراف دمشق و استان ادلب کشته شدهاند که داعش در آنجاها حضور نداشته و ندارد. ارتش اسد و جمهوری اسلامی حامی آنان با آن گروه از مخالفان اسد میجنگند که خود آن گروهها با داعش در حال جنگ میباشند.
عملیات داعش در تهران در ۷ ژوئن که از نظر سیاسی حسابشده و موفق بود تفسیرهای متعددی را بدنبال داشت. داعش این عملیات را تنبیه جمهوری اسلامی بهخاطر دخالتهای آن در عراق و سوریه نامیده و وعده عملیات بزرگتر در آینده را داده است اما جمهوری اسلامی که داعش را وابسته به عربستان سعودی میداند بلافاصله این عملیات تروریستی را خواست عربستان سعودی معرفی کرد که به دستور آن کشور توسط داعش انجام گرفته است و به اظهارات محمد بن سلمان شاهزاده عربستان استناد کرد که قبل از این عملیات در مصاحبه با تلویزیون عربستان گفته بود که «ما منتظر نخواهیم نشست تا ایران جنگ را به داخل عربستان گسترش بدهد، ما جنگ را به داخل ایران منتقل خواهیم کرد».
در مقابل اظهارات مقامات ایران که عربستان را پشت این عملیات میدیدند، تقریبا تمام رسانههای عربستان و متحد با عربستان نیز عملیات تروریستی تهران را صحنهسازی خود رژیم ایران و برای انحراف افکار عمومی بینالمللی و قربانی نشان دادن خودش معرفی کردند تا آنجا که وزیر اطلاعات ایران مجبور به اعتراف ضمنی شد و گفت که «ما را به سوژهسازی متهم میکنند، دستگیر شدهها در زندان اوین هستند هر کس بخواهد میتواند بیاید آنان را به بیند. فردی که از تونس آمده است تا در تهران عملیات تروریستی انجام دهد».
افکار عمومی داخل ایران نیز انگشت اتهام را به سوی خود جمهوری اسلامی نشانه رفتند و عملیات ترور را برای سرپوش گذاشتن به فساد فراگیر و تحتالشعاع قرار دادن اعتراضات عمومی دانستند یعنی اعتراضاتی که در مقابل بانکهائی که سپردههای مردم را خوردهاند انجام میگیرد. بهویژه که در گذشته جمهوری اسلامی کارهای مشابه انجام داده است از جمله در پرونده سعید امامی معاون وزارت اطلاعات در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی مشخص شد که ماموران وزارت اطلاعات در حرم امام رضا در مشهد بمب گذاشتهاند و اعلام کردهاند که سازمان مجاهدین حلق برای کشتار مردم در حرم امام رضا خرابکاری کرده است.
اعتقاد عمومی بر اینکه عملیات داعش در تهران کار خود جمهوری اسلامی بوده است تنها تئوری توطئه نیست بلکه اولا ناشی از اطلاعات متناقضی است که دستگاههای خبری خود جمهوری اسلامی منتشر کردهاند که همگی مبهم، متناقض و مشکوک هستند و ویدئوهای منتشر شده از صحنههای عملیات خلاف اظهارات مقامات جمهوری اسلامی را ثابت میکنند. ثانیا جمهوری اسلامی تابحال آنقدر دروغ تحویل مردم داده است که اگر روزی حرف درستی هم بزند مردم باور نخواهند کرد و این نشانگر عدم اعتماد کامل مردم نسبت به حکومت است و دره عمیقی بین مردم با حکومت بوجود آمده است.
حال اگر این جنبه عملیات را در نظر بگیریم که حمله به مجلس و مقبره خمینی در تهران کار خود داعش بوده است این سئوال مطرح میشود که چرا داعش اکنون در تهران عملیات تروریستی انجام میدهد؟
جواب دادن به این سئوال مستلزم این است که اطلاعات دقیقی از تصمیمات داعش وجود داشته باشد و در نبود اطلاعات دقیق باید فرضیههای محتمل ومنطقی را مورد بررسی قرار داد.
مجله فارین پالیسی فرضیه نسبتا قابل قبولی را مطرح کرده است. این نشریه معتبر بینالمللی مینویسد که داعش در حال از دست دادن مناطق تحت کنترل خود در عراق و سوریه است و نیروهای زیادی را از دست داده است و مثل سابق قادر به جذب نیرو نیست لذا طرح جذب نیروی انبوه در منطقه را دارد و بههمین جهت توسط نیروهای کرد در داخل ایران عملیات تروریستی انجام داده است تا جمهوری اسلامی را تحریک کند که به سرکوبی جمعی گروههای سنی اقدام کند و سنیهای ایران نیز وقتی خود را در مقابل سرکوبگران جمهوری اسلامی بیپناه به بینند، داعش را ناجی خود حساب میکنند و به داعش پناه میبرند.
اگر تجربه عراق را در نظر بگیریم این فرضیه منطقی بهنظر میرسد زیرا دولت اسلامی عراق که بعدا به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) تغییر نام داد زمانی در عراق پایگاه اجتماعی وسیع پیدا کرد که حکومت شیعه نوری المالکی نخستوزیر عراق تحت حمایت ایران، وزراء سنی را از دولت اخراج کرد و به سرکوبی گروههای سنی پرداخت و تحت عنوان تصفیه عناصر بعثی، سنیها را از ادارات دولتی عراق پاکسازی نمود. در نتیحه این عملیات بود که سنیها به داعش پناه آوردند و به صفوف آن پیوستند.
فرضیه قابل قبول دیگری نیز وجود دارد و آن این است که داعش یک تشکیلات منسجم با ساختار هرمی شکل نیست. ساختار داعش افقی است و گروههای متعددی به نام داعش عمل میکنند که گاها حتی از نظر سیاسی در یک جهت نیستند و دور از انتظار نیست که بعضی از این گروهها برای تامین تسلیحات و دیگر احتیاجات خود با بعضی از دولتهای مخالف جمهوری اسلامی رابطه داشته باشند و آن دولتها عملیات آنان را مستقیم یا غیرمستقیم هدایت بکنند. در چنین حالتی این دولتها برای درگیر کردن جمهوری اسلامی با کل داعش و دامن زدن به جنگ شیعه و سنی، گروه وابسته بهخود را وامیدارند تا علیه جمهوری اسلامی دست به عمل تروریستی بزند. این کار اهداف آن دولتها را بر آورده میکند یعنی وقتی در پایتخت جمهوری اسلامی عملیات وسیع تروریستی انجام میگیرد، ادعای جزیره آرامش بودن ایران از بین میرود، افسانه شکستناپذیری آن باطل میگردد و با عمده شدن مساله امنیت داخلی، سیاست منطقهای آن اجبارا تغییر میکند.
رهبر جمهوری اسلامی مرتب میگفت که اگر در سوریه با گروههای تکفیری نجنگیم مجبوریم در کرمانشاه و تهران با آنان بجنگیم و ماموران جمهوری اسلامی هم به مردم تلقین میکردند که اگر آزادی ندارید در عوض امنیت دارید لذا ساکت بنشینید و صدایتان در نیاید و گرنه ایران هم به وضعیت افغانستان، عراق و سوریه دچار میگردد.
بعد از عملیات داعش در تهران همه این شعارها اعتبار خود را از دست دادهاند و مردم میبینند که نه آزدادی دارند و نه امنیت.
ماشااله رزمی ۲۴ ژوئن ۲۰۱۷ پاریس
(۱)Courrier international n°۱۳۸۹ du 15 au 21 juin 2017
از: ایران امروز