ما مدتها پیش اعلام کردیم که بین ائمه جمعه شهرهای مختلف رقابتی تنگاتنگ در زمینه ممنوع اعلام کردن و حرام اعلام نمودن امورات روزمره زندگی مردم وجود دارد… حتی نوشتیم نشان به آن نشان که الان علم الهدی در بین ائمه جمعه پیشتاز است و رقابت اصلی بر سر دوم، سومی ست…منتهی آن زمان گفتند فلانی طنزنویس است و میخواهد یک چیزی بنویسد که مردم بخوانند و بخندند و زیر لب هم یک فحشی به آخوندها بدهند و کلا کسی ما را جدی نگرفت… اشکالی هم ندارد و به هر حال در مملکتی که سیاستمداران هم چندان جدی گرفته نمیشوند، بنده انتظاری از کسی ندارم… ولی برای اینکه بدانید من همینجور کشکی و کتره ای طنز نمینویسم، بد نیست اظهارات امام جمعه اصفهان را که چند روز پیش در یک چشم و هم چشمی آشکار با امام جمعه مشهد فرموده بود را، با هم مرور کنیم… ایشان فرمودند:
“بیش از ۷۵درصد از مردم اصفهان دغدغه دین دارند و نیازی به کنسرت ندارند و ما نباید همه را فدای چند درصد باقیمانده کنیم.”
این فرمایش اولا نظریه بنده را در مورد وجود رقابت و چشم و هم چشمی بین ائمه جمعه، اگر اثبات هم نکند لااقل بسیار قوت میبخشد… در ثانی این صحبتها نشان میدهد که امام جمعه اصفهان در برابر همتای مشهدی خود واقعا آماتور است و حالا حالاها باید درس پس بدهد و این تائیدی بر صحبتهای قبلی من است که ائمه جمعه هیچگاه به گرد پای علم الهدی نخواهند رسید (علتش را در ادامه عرض میکنم)… حکایت این دو امام جمعه حکایت همان کنیزک و خاتون در کتاب مثنوی معنوی مولاناست که حتما همه تان آن را میدانید… در اینجا امام جمعه اصفهان گیردادن و ممنوع کردن کنسرت را دیده اما «کدو» را ندیده و خواسته بدون توجه به ظرایف و دقایقی که امام جمعه محترم مشهد به کار برده است کنسرت را در اصفهان ممنوع کند یا مقدماتش را فراهم کند.
آخر یک امام جمعه که پرورده مکتب اسلام ناب محمدی ست باید بیاید بر اساس قاعده اکثریت و اقلیت و تمکین به رای اکثریت (آن هم در مسائل فرهنگی!) مسائل را فرمولیزه کند و حکم بدهد؟ این که میشود همان لیبرال دموکراسی منحوس و منحط غرب! همه ی فلسفه ی وجودی علمای اسلام همین است که اکثریت غلط میکنند و اکثریت نفهمند و اکثریت گرایش به فساد دارند و علمای اسلام باید مثل چماق بالای سر این اکثریت باشند تا آنها را ولو به زور به بهشت هدایت کنند… با این فرمول الان اگر اکثریت مردم بخواهند حجاب آزاد شود یعنی علمای اسلام و چماقدارانشان به این خواست اکثریت تن میدهند؟ یا اگر اکثریت مردم بخواهند که مثل زمان آن خدابیامرز کاباره ها و بارها و میکده ها بازگشایی شود و مومنین و مومنات مسجدشان را بروند و اهل حال هم بروند دنبال عشق و حال خود، یعنی علمای اسلام اوکی هستند؟
حالا این مسائل به کنار… درست در همین بازه زمانی که اصولگرایان، ریاست جمهوری و شوراهای شهر را از دست داده اند و در انتخابات خبرگان هم لیست انگلیسی رای آورده چه وقت اینجور تزهای مبتنی بر اقلیت و اکثریت بود…؟ همه اصولگراها این روزها دارند مانور میدهند روی اینکه خواسته های اقلیت مهم است و اقلیت باید محترم شمرده شود و اقلیت اصلا از اکثریت گاهی بیشتر حق دارد و دائم برای دولت خط و نشان میکشند که در تصمیم ها و کارهایش همیشه باید این اقلیتِ بزرگِ شکست خورده در انتخاباتها را در نظر بگیرد… حالا عدل وسط همین صحبتها، امام جمعه اصفهان می آید و مردم اصفهان را با محاسبات خودش به دو گروه ۲۵ درصدی موافق کنسرت و ۷۵ درصدی مخالف کنسرت تقسیم میکند و حکم میدهد که اقلیت غلط اضافه میکند روی حرف اکثریت بخواهد حرف بزند!
اینجاست که مشخص میشود ایشان به اصطلاح آقا بصیرت ندارد و تا علم الهدی شدن حالا حالا ها باید شاگردی کند… وقتی میتوان به راحتی از فرمان خدا و خون شهداء و ارزشهای اسلامی و اینجور چیزها مایه گذاشت چه نیازی ست در شرایط حساس کنونی پای اکثریت و اقلیت را وسط بکشیم؟
هرچه بود امام جمعه اصفهان با وارد شدن از این زاویه ی غلط به مساله ی کنسرت، یک تف گنده ی سربالا انداخت که این تف بدون شک بر سر آن اقلیتی فرود خواهد آمد که به طور رسمی و بر اساس آرای شمرده شده (و نه اظهارات فله ای) اقلیت هستند و با فرمول امام جمعه اصفهان غلط میکنند بخواهند در اداره امور کشور دخالت نمایند.
از: ایران وایر