” …امروز برخلاف اراده ملت ایران و تنها برای خشنودی استعمارگران، دکتر محمد مصدق رهبر انحراف ناپذیر نبرد با انگلستان را وادار به ترک کرسی نخستوزیری نموده و مشتی از نمایندگان جیرهخوار در پناه سرنیزه، رأی به نخست -وزیری مزدوری چون قوامالسلطنه دادهاند. ملت ایران با این نیرنگها و دسیسهها از راه خود بازنمیگردد و دیگر زنجیر استعمار را به گردن نمیگیرد. جز دکتر مصدق کسی حق ندارد برکرسی نخستوزیری تکیه زند …” بخشی از بیانیه حزب ملت ایران روز ۲۷ تیرماه ۱۳۳۱ خورشیدی
هم میهنان
سخن از پیروزیهای پر غرور هر ملت، پندآموزی از آن و انتقال آن به نسلهای بعد، ریشه در وجدان ملت های بیدار دارد که هماره راهنما، روحیه پرور، افتخارآفرین و آیندهساز بوده است.
سخن گفتن از خیزش ملی ۳۰ تیر و کامیابیهای آن، نه سخن دیروز که سخنی از جنس امروز و فرداست. فردایی که هر ایرانی بتواند در زیستی شرافتمندانه، آزاد و بدور از شحنه و گزمه در استقلال، آزادی و برابری با دیگر هممیهنانش سخن بگوید و سربلند در میان ملتها بسر برد که ملتها در بستر تاریخ شکل میگیرند و فردای تاریخی هر ملت نیز درگرو شناخت همهجانبه دیروز و امروز آنها است.
ما در حزب ملت ایران با تکیهبر بنیادهای ملت گرانهی ایرانی بر پایه آموزههای رهبران راستقامت خود، زنده یادان حسنعلی صارم کلالی، داریوش و پروانه فروهر و… بر این باوریم برای بازسازی میهن باید گذشته بهدرستی بازبینی، بازشناسی و بازگویی شود تا مبادا نسل آینده را از جانفشانیهای مادران و پدران خود غافل کرده، بتوانند در تاریخ رهایی بخش ملی و مبارزات حق طلبانه ضد استبدادی اش ایجاد اختلال کنند.
اکنون با شصت و پنجمین سالگرد خیزش ملی “سی تیر” مواجه هستیم که چگونه ملتی اراده میکند تا به گونهی نماد استقلالطلبی و آزادیخواهی ایرانیان به پا خیزد و بساط استبداد خودکامه را در هم پیچد و بر تارک تاریخ میهن بنشیند! نیروی شگفت انگیز ملت الهام بخش سیاست دکتر مصدق بود، او در تمام دوره زمامداری با اتخاذ سیاست موازنه منفی با دادن امتیاز به هر بیگانهای مخالفت میکرد و معتقد بود که به هیچ بیگانه ی خواستار امتیاز، نه همسایه شمالی ، نه همسایه جنوبی و نه دولت آمریکا امتیازی داده نشود.
انگلیسیها و درباریان و عوامل آنها، نظامیان و اوباش راهحل بحران نفت را سقوط دولت مصدق از طریق اعمال فشار اقتصادی و سیاسی و نظامی توصیه میکردند.
آمریکاییها در پی آن بودند که نهضت ملی ایران به منافع شرکتهای نفت آمریکایی در خاورمیانه لطمه وارد نسازد و نیز خواستار سهم از نفت ایران بودند.
شورویها میخواستند مساله نفت ایران هرچه بیشتر حل نشدنی بماند تا وضع اقتصادی کشور وخیمتر شود و زمینه برای تشدید نارضایتی مردم و سقوط مصدق فراهم گردد. رهبران حزب توده هم که از راهکارهای شوروی تبعیت میکرد با فرمانبرداری کامل از حاکمان سیاستهای متجاوزانه شوروی تا حد بردگی گوش بفرما بود و هرگونه حرکت ملی را محکوم و مردود می دانست و هر روز با توطئه ای در راه مصدق کارشکنی میکرد تا جاییکه رهبرانش تصمیم به عدم شرکت در این خیزش گرفتند ولی بدنه ی حزب برخلاف نظر رهبری آن از دانشجو تا کارگز در این خیزش ملی به نفع دکتر مصدق با شعار “یا مرگ یا مصدق” شرکت کردند.
روز ۲۵ تیر ۱۳۳۱ دکتر مصدق در مقام نخست وزیر پس از سه ساعت مذاکره با شاه بر سر معرفی اعضای کابینه خود بهخصوص عهدهدار شدن پست وزارت جنگ توسط او، مورد موافقت شاه قرار نگرفت از نخستوزیری استعفا کرد. بازتاب کنارهگیری دکتر مصدق به تعطیلی کشاندن بیشتر مغازههای خیابان و بازارهای تهران و شهرستانها بود، در پی آن مأموران انتظامی و فرمانداری نظامی با تانک و زرهپوش به خیابانها ریختند و نقاط مهم پایتخت را زیر نظر گرفتند.
روز ۲۸ تیرماه با اشاره شاه مجلس شورای ملی بدون حضور نمایندگان فراکسیون نهضت ملی (جبهه ملی) به زمامداری احمد قوام (قوامالسلطنه) رأی تمایل داد و شاه فرمان نخستوزیری را با لقب جناب اشرف به نام او صادر کرد.
در اعتراض به این انتصاب در تظاهرات و مقاومت سیام تیر، همه مردم، کارگر، کشاورز، پیشهور و کارمند، دانشجو، روشنفکر، بازاری، پیر و جوان و زن و مرد در کنار هم به خروش آمده با فریادهای “یا مرگ یا مصدق” و “مصدق پیروز است” با نظامیان و گماشتگان امنیتی و اوباش که بهسوی آنها تیراندازی میکردند درگیر شدند که در جریان آن گروه زیادی از فرزندان دلیر ایران شهید و زخمی شدند.
پس از چهار روز امید و بیم در جایجای کشور، مردم با درگیریهای پیدرپی با نیروهای سرکوبگر به نبرد پرداختند تا اینکه در روز ۳۰ تیر هنگامهای سرنوشت آفرین رقم خورد. آوای طوفانی مردم به پا خاسته که نمیخواستند عزت، ثروت و غرور خود را لگدکوب استعمار و استبداد ببینند به پا خاستند تا تاریخ از آنان و نسل آنان به زشتی یاد نکند.
پیوستن بسیاری از نظامیان به مردم، شاه را سخت نگران ساخت و بعد از ظهر همان روز با فعالیت نمایندگان فراکسون نهضت ملی و تماس اعتراض گونه با شاه، نیروهای ارتش و انتظامی عقبنشینی کردند و قوامالسلطنه مجبور به استعفا شد. ساعت هفت بعدازظهر هزاران تن از مردم عازم خانه دکتر مصدق شدند و پیشوای نهضت ملی از همبستگی ملت ایران قدردانی کردند.
در شامگاه روز سیام تیر ۱۳۳۱ پیروزی بزرگ دیگری نصیب ملت ایران شد و آن خبر اعلام رأی دیوان داوری بینالمللی که حقانیت ملت ایران را در مبارزه علیه جبهه متحد استعمار ثابت کرد و پیروزی ۳۰ آم تیر را کامل ساخت و بدین طریق دکتر مصدق رهبر مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری ملت ایران با خواست گسترده مردم ایران زمام امور را دوباره در دست گرفت.
نهضت ملی ایران به رهبری دکتر مصدق بار دیگر این حقیقت تاریخی را تأیید کرد که برای رسیدن به آزادی راهی جز گردن نهادن به رای ملت و استقرار مردمسالاری وجود ندارد و مردمسالاری نیز با ایستادگی و مبارزه آگاهانه و مداوم ضد استعماری و ضد استبدادی به دور از خشونت امکانپذیر است.
سی تیر قامت افراشته ملتی بود که به ما آموخت که می توان با دانایی، توانایی و اراده ملت استبداد خودکامه را به زبونی کشاند.
ایرانیان! پدران و مادرانمان در سی تیر ۱۳۳۱ به خوار داشت مرگ برخاستند، جان درراه آرمان فدا کردند و ملت با دستان تهی به دشمن غرق در سلاح تاختند و نشان دادند سرانجام ملت پیروز است. در سی تیر آموخته شد که باید خواست ملی را دریافت تا همگان برای برآوردن آن به ایستادگی و کوشش برخیزند و برای پاسداری از دستاوردهای ملی باید همه نیروهای خواستار آزادی و استقلال، یکدل در پدید آوردن آن پیوند خود را با یکدیگر پیوسته نگهدارند.
حزب ملت ایران در شصت و پنجمین سالروز این خیزش ملی و آزمون بزرگ در هنگامهای چنین، با وضع نابسامان اقتصادی، فشارهای روز افزون اجتماعی، تبعیض های مذهبی،جنسیتی و قومی، ایجاد دو دستگی میان ملت بویژه در وضعیت بحرانی کنونی منطقه، با کوله باری از پیکار بیش از ۷۰ سال از همه زنان و مردان این سرزمین خدایی میخواهد با تکیهبر آزمون تاریخی سی تیر همبستگی خود را بازیابند از چند دستگی شدن و خودی و غیر خودی کردن ملت بپرهیزند تا با گامهای استوار در برابر توطئه های ملت و میهن برباد ده به برپایی سامانی مردمسالار در جهان ملتها نائل شد.
پیروز باد ملت
اراده ملی، همبستگی ملی پایندان سامانی مردمسالار
برچیدن زندان سیاسی خواست ملت ایران
گرامی باد یاد جانباختگان سی تیر
حزب ملت ایران
تهران، ۳۰ تیرماه ۱۳۹۶ خورشیدی