روز شمار حوادث محیط کار – دیماه ۱۳۹۶

یکشنبه, 1ام بهمن, 1396
اندازه قلم متن

روز شمار حوادث محیط کار – دیماه ۱۳۹۶
از انتشارات نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران
تهیه و تنظیم: فعالین نهادهای همبستگی در کلن

(۱۰)

ملاحظات و اسامی

علت و نوع حادثه

تعداد نفرات   نام واحد شهر تاریخ شماره ردیف
مرگ ۳ کارگر جوان۲۵ تا۲۷  ساله نشت گاز ۳ کارگاه صنعتی سیاه سنگ پردیس ۱/۱۰/۹۶ ۱
مصدومیت ۴ کارگر کارخانه و ۴ کارگر  آتش نشان آتش سوزی ۸ کارخانه تولید سلفون تبریز ۲ ” “ ۲
مصدومیت ۹ کارگر واژگونی اتوبوس حامل کارگران ۹ کارخانه فولاد شاهین بناب ” ” “ ۳
مصدومیت ۲ کارگر زن و۱۴مرد به اسامی: سیما طاهری فر، بی بی خواجه دستگردی، امیر عیسی زاده، صادق عسگری، اسماعیل دهیم اوی، حسین خواجوی، مهران شاه مدیل، ابراهیم خرمدل، اقبال بیگ زاده، ایمان جدید الاسلامی، محمد آل کثیر و … انفجار مخزن و آتش سوزی ۱۶ شرکت پرسی گاز دزفول ۳ ” “ ۴
مرگ یک کارگر ۴۵ ساله گیر کردن در نوار نقاله و سقوط از ارتفاع ۵۰ متری ۱ معدن سنگ آهن خواف – سنگان ۴ ” “ ۵
این نگهبان ۳۴ ساله روز بعد در بیمارستان درگذشت سوار قطار در حال حرکت شدن و به زیر چرخ قطار رفتن ۱ خط و ابنیه فنی راه آهن اندیمشک ۵ ” “ ۶
مرگ ۵ کارگر مصدومیت ۴ نفر و مفقودالاثر بودن یک کارگر دیگر تراکم گاز میتان و وقوع انفجار ۱۰ معدن زغال سنگ سمنگان ۶ ” “ ۷
بعلت پاره شدن طناب دار، رحیم پرویزی بشدت دچار شکستی شده و در بیمارستان بستری شد اقدام به خودکشی ۱ نیروگاه برق منتظر قائم کرج ۷ ” “ ۸
ملاحظات و اسامی علت و نوع حادثه تعداد نفرات نام واحد شهر تاریخ شماره ردیف
مصدومیت ۶ کارگر غیر بومی انفجار لوله گاز و آتش سوزی ۶ شرکت متائول کاوه دیر ۸/۱۰/۹۶ ۹
مرگ ۵ کارگر که بدنبال هم برای نجات دیگری به داخل چاه رفتند گاز گرفتگی وسقوط در چاه فاضلاب ۵ شرکت بازیافت و تولید مواد اولیه پلاستیک اصفهان ۹/ ” “ ۱۰
مرگ یک کارگر۲۷ ساله. اجمیل استوانه بزرگ فلزی با زره‌های آهنی در حال گردش است و داخل آن نیز ساچمه‌های بزرگ آهنی برای خرد کردن سنگ آهن است. ضربه اجمیل به سر و قفسه سینه ۱ شرکت سنگ آهن مرکری بافق ” ” “ ۱۱
از۵ کارگری که در کانال آب خیابان پیروزی مشغول کار بودند، ۲ تن مفقود شده اند مفقود شدن در کانال آب ۲ شهرداری تهران ” ” “ ۱۲
فوت دو کارگر ۲۴ و ۳۰ ساله برق گرفتگی ۲ کارگاه در و پنجره سازی باسمنج ۱۰/ ” “ ۱۳
مرگ یک کارگر ۳۰ ساله ترکیدگی لاستیک کامیون درحال        باد کردن ۱ معدن مس چاه فیروزه شهر بابک ” ” “ ۱۴
فوت یک کارگر سقوط از ارتفاع ۱ کاشی فرزاد بیرجند ” ” “ ۱۵
جسد یکی از دو کارگرمفقودشده که ۲۴ سال دارد، پیدا شد مفقود شدن در کانال آب ۱ شهرداری تهران ” ” “ ۱۶
قتل یک کولبر ۲۶ ساله به نام هادی امینی شلیک نیروهای نظامی ۱ کولبران بانه ” ” “ ۱۷
مسمومیت ۲ کارگر ۲۷ ساله و یک کارگر  ۵۰ ساله استنشاق گاز گوگرد ۳ کارخانه قند شمال خوزستان شوش ۱۱/ ” “ ۱۸
مصدومیت شدید ۳ زن کارگر انفجار دیگ بخار ۳ کارگاه تولید پوشاک تهران ” ” “ ۱۹
مرگ یک کارگر و مصدومیت ۳ کارگردیگر ریزش پل ۴ پروژه آزاد راه تهران-شمال شهرستانک – لاویز ” ” “ ۲۰
جسد کارگر دوم مفقودشده در محلۀ کیانشهر پیدا شد مفقود شدن در کانال آب ۱ شهرداری تهران ” ” “ ۲۱
قتل۲کولبر به نام های م.ق۲۱ ساله و ا.ق۲۰ ساله و زخمی شدن یک کولبر دیگر بر اثر تیراندازی نیروی انتظامی ۳ کولبران مرز ارومیه و ترکیه ” ” “ ۲۲
ملاحظات و اسامی علت و نوع حادثه تعداد نفرات نام واحد شهر تاریخ شماره ردیف
جان باختن یک کارگر ۳۰ ساله سقوط به داخل چاهک آسانسور ۱ ساختمان نیمه کاره ۸ طبقه تبریز ۱۳/ ” “ ۲۳
مرگ راننده واژگون شدن بیل مکانیکی و سقوط    به دره ۱ پارک کوهستان شهرک روزیه سمنان ۱۳/ ۱۰/ ۹۶ ۲۴
مرگ دو کارگر و مصدومیت یک کارگر دیگر ریزش دیوار ۳ ؟ شهرک زاویه جان، استان مرکزی ۱۴/ ” “ ۲۵
مرگ یک کارگر تخریب دیوار ۱ جنب هتل زیتون آبادان ” ” “ ۲۶
مرگ ۴ کارگر افغانستانی ریزش سقف ساختمان ۴ ساختمان در حال احداث جم – بوشهر ۱۶/ ” “ ۲۷
مرگ مهندس ناظر و یک کارگر افغانستانی و مصدومیت ۴ کارگر دیگر ریزش بتن یک ساختمان ۶ ساختمان در حال احداث شوشتر ” ” “ ۲۸
مرگ یک کارگرمقنی ۳۰ ساله سقوط از بالابر ۱ حفر چاه اصفهان ۱۷/ ” “ ۲۹
مصدومیت شدید کودک کار ۱۴ ساله سقوط ۳۲ ورق ۳۸ کیلویی ۱ کارگاه کابینت سازی ساری ۲۰/ ” “ ۳۰
مرگ یک کارگر ۵۰ ساله ریزش دیوار قدیمی ۱ ساختمان در حال ساخت بابل ” ” “ ۳۱
مصدومیت ۳ کارگر سر ریز شدن اسید ۳ کارخانه آلومینیوم سازی اهواز ۲۱/ ” “ ۳۲
جان باختن۳ کارگرافغانستانی گاز گرفتکی ۳ کارگاه تولید زغال قشلاق- حاجی آباد ” ” “ ۳۳
جان باختن کارگر ۲۹ ساله سقوط به چاهک آسانسور ۱ ساختمان ۴ طبقه مینودر- قزوین ” ” “ ۳۴
مرگ کارگری جوان به نام فرهاد پادیر      (در هفته گذشته) گاز گرفتگی ۱ مجتمع فولاد هرمزگان بندر عباس ۲۳/” “ ۳۵
مرگ ۴ کارگر تصادف تریلی با یک پراید ۴ معدن سنگ خراسان جنوبی ۲۴/ ” “ ۳۶
مرگ یک کارگر۲۰ساله افغانستانی سقوط در عمق چاه ۱ ساختمان در دست احداث هفت سنگان -قزوین ۲۵/ ” “ ۳۷
مرگ کارگر ۵۷ ساله سقوط از ارتفاع ۱ کار ساختمانی سنندج ۲۶/ ” “ ۳۸
مرگ کارگری ۵۵ ساله سقوط از کامیون حین تخلیه بار ۱ میدان میوه و تره بار اراک ۲۷/ ” “ ۳۹
مرگ کارگر ۲۲ ساله حادثه کاری؟ ۱ پتروشیمی شازند ” ” “ ۴۰
ملاحظات و اسامی علت و نوع حادثه تعداد نفرات نام واحد شهر تاریخ شماره ردیف
مرگ مجتبی کماندار کارگر ۳۳ ساله برق گرفتگی و سقوط از ارتفاع ۱ ساختمان در دست احداث فال- شهرستان مُهر ۲۸/ ” “ ۴۱
مرگ سهند خطیبی کارگر جوان شهرداری تصادف با اتومبیل هنگام کار ۱ شهرداری تبریز ” ” “ ۴۲
مرگ یک کولبر به نام شورش عمری اهل مهاباد سقوط از ارتفاع حین فرار از دست نیروهای نظامی ۱ کولبر سردشت ۲۹/ ” “ ۴۳
مرگ نگهبان ۴۰ ساله استنشاق گازمنوکسید کربن دراتاق نگهبانی ۱ ساختمان مسکونی تهران ۳۰/ ” “ ۴۴
مرگ یک مقنی میانسال محبوس شدن در چاه ۱ چاهی در حومه شهر مشهد ” ” “ ۴۵

ضمیمه ها :

در یک روز ۶ کارگر کشته و مصدوم شدند

پنجشنبه ۳ دی در دو حادثه چداگانه ۶ کارگر کشته و مصدوم شدند. بعد از ظهر پنجشنبه در اصفهان سه کارگر به هنگام لایروبی چاه فاضلاب سقوط کرده و بیهوش شدند. پنجشنبه شب نیز پیکر بی‌جان سه کارگر جوان در کارگاهی در پردیس کشف شد که در اثر گازگرفتگی جان خود را از دست داده بودند.

حادثه سقوط سه کارگر شرکت آب و فاضلاب  در خیابان چهارباغ بالای اصفهان رخ داد. محمد شریعتی سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان در این باره گفت: «کارگران به دلیل وجود گازهای سمی و بسیار کشنده از قبیل آمونیاک، سولفید هیدروژن، متان و کربن دی‌اکسید داخل چاه فاضلاب دچار حادثه گاز گرفتگی و بیهوشی شده بودند.»

به گفته شریعتی بدلیل تنگی دهانه چاه و گازهای سمی متراکم شده در چاه فاضلاب حتی تنفس چند لحظه هم می‌تواند مهلک باشد. یکی از ماموران امدادگر نیز هنگام نجات کارگران مصدوم شده است.

حادثه دوم در یکی از کارگاه‌های صنعتی سیاه سنگ واقع در پردیس در شمال شرق تهران روی داد که سه کارگر کارگاه در اثر گاز گرفتگی جان باختند.

نادر شایان رییس اورژانس پردیس در باره علت حادثه گفت مسمومیت کارگران ناشی از سوخت گاز شهری و بخاری بدون دودکش بوده است. به گفته او به هنگام رسیدن امداد گاز فضای کارگاه را پر کرده بود  اما زمان دقیق حادثه روشن نیست زیرا کارگران پیش از رسیدن آمبولانس فوت کرده بودند.

حوادث شغلی چه بر سر کارگران می‌آورد؟دیه جای هیچ چیز را پر نمی‌کند!

قاعدتا زندگی کارگران پس از حادثه با قبل از آن متفاوت خواهد بود؛ کارگری که یک عضو از بدنش را از دست داده و کارگری که متحمل آسیب‌های جدی شده، دیگر قادر به یافتن کاری مناسب با شرایط جدیدش نیست و این امر معیشت خانواده‌اش را مستقیم تحت تاثیر قرار می‌دهد. در مواردی که حادثه منجر به فوت کارگر می‌شود دیگر هیچ کس نمی‌تواند جای وی را برای خانواده پر کند؛ حتی دیه!

براساس گزارش رسانه ای شده بتاریخ۱۲دی، نوک پیکان حوادث کار متوجه کارگران است؛ گاهی جان آنها را می‌گیرد و گاهی به نقص عضوشان می‌انجامد. به گفته «مسعود قادی پاشا» رئیس سازمان پزشکی قانونی در پنج ماه نخست سال جاری، ۱۸۳ مورد فوت ناشی از حوادث کار به مراکز پزشکی قانونی استان تهران ارجاع شده است که این رقم در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته، ۴۰درصد افزایش یافته است.

آمار حوادث ناشی از کار که منجر به نقص عضو کارگران در سال ۱۳۹۵ شده‌اند هم نشان می‌دهد که بیش از ۱۸ هزار کارگر دچار درصدی از نقص عضو شده‌اند: «۱۵۰ نفر بیش از ۶۶ درصد، ۲۵۴ نفر بین ۳۳ تا ۶۶ درصد و ۱۳۰۹ نفر کمتر از ۳۳ درصد.»

زیر پوست آمارها: رشد کارگاه‌های ناایمن

این آمار حاکی از آن است که تعداد کارگاه‌های ناایمن در حال رشد است. این در شرایطی است که براساس ماده ۶۶ قانون تامین اجتماعی، کارفرما و نمایندگان وی موظف هستند تمامی تدابیر لازم را برای ایمنــی کارگاه به کار گیرند.

حتی براساس ماده ۹۱ قانون کار، کارفرمایان مکلفند براساس مصوبات شورای عالی حفاظت فنی برای تامین حفاظت، سلامت و بهداشت کارگران در محیط کار، وسایل و امکانات لازم را تهیه و در اختیار کارگران بگذارند و چگونگی استفاده از آنها را به کارگران بیاموزند.

 در نمونه‌‌هایی که از میان انبوه حوادث کار، با ماهیت مشابه و شاخص‌های یکسان به آنها پرداخته‌ایم، مشاهده کردیم که کارفرمایان، دستگاه‌هایی را که کارگران با آنها کار می‌کنند را به حفاظ خطر  و سنسورهای هشدار دهنده تجهیز نکرده‌اند. در نتیجه آنها عملا ماده ۶۶ قانون تامین اجتماعی و ماده ۹۱ قانون کار را اجرا نکرده‌اند و با این تخلف خود هزاران کارگر را به کام مرگ فروبرده‌اند و با نقص عضو به حال خود رها کرده‌اند.

به منظور اینکه تصویر دقیق‌تری از آنچه می‌گوییم داشته باشیم نیازمند آوردن چند روایت غمگین از این دست حوادث هستیم؛ از کارگری که انگشتان دستش را از دست داده گرفته تا مرگ دردناک در اثر حوادث کار.

روایت اول: دستی که زیر تیغ رفت

«اباذر محسنی» کارگری اهل شهرستان خمین استان اصفهان است که به علت بیکاری در شهرستان خود، برای کار به یک کارخانه فرش بافی واقع در شهرستان آران و بیدگل در شمال اصفهان رفته بود. ۳۱ فرودین ماه سال ۱۳۸۶ حین کار با دستگاه برش فرشی که روی آن حفاظ‌های فاصله کارگر تا محدوده خطر نصب نشده بود، دستش بر زیر تیغه‌ای رفت که فرش را برش می‌زد.

وی در این حادثه سه انگشت دست راستش را از دست داد و بعد از این حادثه به علت شکایت از کارفرما، توسط وی از کار بیکار شد. غفلت کارفرما از نصب حفاظ بر روی دستگاه برش فرش شرایطی را پیش آورد که دست راست اباذر دچار از کارافتادگی کامل شد و در نتیجه، زندگی وی برای همیشه تحت‌الشعاع تجهیز نبودن ابزار کارش قرار گرفت.

روایت دوم: ۲۰ دقیقه خونریزی و مرگ

اما قسمت «مظفر پایی» کارگر ۳۸ ساله کارخانه سیمان دورود مرگ بود. ۴ خرداد ۱۳۹۵ وی در حالی که مشغول تمیز کردن زیر نوار نقاله‌ی  مواد خام در طبقه هشتم کارخانه در ارتفاع ۴۰ متری بود، دستش بین  نوار نقاله و روتوری گیر می‌کند و به دلیل نبود کلید قطع کن، نبود آلارم حادثه و تنها بودن در محل، دستش از ناحیه کتف جدا می‌شود.

بهداری درمانگاه کارخانه سیمان  دورود آن زمان در خصوص مرگ وی گفته بود: بلافاصله بعد از مطلع شدن از وضعیت مصدوم در محل حاضر شدیم و متوجه خونریزی شدید وی شدیم، بیشتر از ۲۰ دقیقه از خونریزی وی گذشته بود و با توجه به اینکه کتف دست چپ وی و بخشی از دنده‌های وی دچار حادثه شده بود، خون بدن مرحوم کاملا خارج شده بود و هیچگونه علائم حیاتی در او دیده نمی‌شد.

یکی دیگر از عواملی که البته در مرگ وی موثر بود و در بالا هم به آن اشاره شد، این بود که فرد ثانی (نجات‌دهنده) حین کار با این دستگاه مراقب وی نبود. مسئولین ایمنی و بهداشت کار همواره تاکید می‌کنند که حتی اگر تمام ضوابط ایمنی برای کار با یک دستگاه خطرناک و حادثه‌ساز رعایت شده باشد، بازهم باید یک نفر بالای سر کارگر حضور داشته باشد تا در صورت وقوع هر اتفاقی، جان وی را نجات دهد و دیگران را آگاه سازد.

اما در جایی که مظفر پایی کار می‌کرد تنها خودش حضور داشت. چرا که کارفرما چند ماهی پیش از حادثه، بیشتر کارگران را تعدیل کرده بود. وی تا پیش مرگ با ۱۷ نفر دیگر در این بخش همکار بود و در زمان حادثه به حضور آنها احتیاج داشت.

روایت سوم: جنازه‌ای در زیر غلطک

اوایل آذر ۸۸ حادثه‌ای دلخراش برای «غضنفر صادقی» کارگر شاغل در کارگاه نخ‌ریسی واقع در جاده قدیم کاشان رخ داد. «سید هادی حسینی» مسئول روابط عمومی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی قم درباره مرگ «غضنفر» گفته بود: پس از این تماس به فاصله حدود دو دقیقه یعنی ساعت ۱۶ و ۴۴ دقیقه تیم نجات ایستگاه ۴ قم به محل حادثه اعزام شد اما چه فایده که کار از کار گذشته بود و مأموران ما جنازه جوان کارگر را که داخل غلطک‌ها گیر کرده و سر و صورت او له شده بود، یافتند.

جنازه غضنفر به اندازه‌ای آسیب دیده بود که با کمک یک دستگاه فک هیدرولیکی پس از برداشتن غلطک‌ها و جابجایی قطعات بسیار سنگین، از داخل دستگاه بیرون کشیده شد. گفته می‌شد که حتی  کارفرما و کارگران کارگاه نیز تحمل و طاقت باز کردن پیچ و مهره غلطک‌ها و در آوردن جنازه را نداشتند؛ چرا که استخوان‌های آن جوان خرد شده و در کف کارگاه ریخته بود؛ متأسفانه پوست بدن او هم کنده شده و صورتش کاملا له شده بود.

مسئول روابط عمومی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی قم تاکید کرده بود که این قبیل دستگاه‌ها دارای یک سنسوری هستند که وقتی بدن انسان با آن برخورد می‌کند، خود به خود از کار می‌افتد؛ اما اینکه چگونه ‌این دستگاه توقف نکرده موضوعی است که در دست بررسی می‌باشد.

خلائی پررنگ در بحث نظارت بر ایمنی کارگاه‌ها

به گفته «ابوالفضل اشرف منصوری» رئیس کانون مسئولان ایمنی و بهداشت کار کشور خلائی پررنگ در بحث نظارت بر ایمنی محیط‌های کارگاهی وجود دارد. وی با اشاره به گفته مسئولان وزارت کار مبنی بر اینکه  امکان بازرسی از صدها هزار کارگاه کوچک و متوسط کشور عملا ممکن نیست، گفت: حتی  وقتی می‌پرسیم که  واحد بازرسی کار وزارت کار می‌خواهد در بحث ایمنی کارگاه‌ها چه کار کند؛ عملا پاسخ درخوری نمی‌گیریم؛ چرا که در جواب گفته می شود کمبود نیرو داریم و در کل کشور فقط ۸۰۰ بازرس کار وجود دارد.

منصوری البته تاکید دارد تا زمانی که کارفرمایان الزامات قانونی را احساس نکنند، برای ایمن‌سازی کارگاه‌های خود هزینه نمی‌کنند؛ او می‌گوید: «خیلی از این موارد ایمنی که رعایت نمی‌شود، چندان برای کارفرما هزینه‌زا نیست؛ با این حال اولین جایی که از آن زده می‌شود، بحث ایمنی است که نتایجش را هم می‌بینیم؛ کارگرانی سرپرست خانوار که هر ماه و هر سال می میرند و یا دارای نقص عضو می‌شوند.»

اشرف منصوری با بیان اینکه  سیستم اتوماسیون ایمنی وارد کشور شد، اما از لحاظ ریالی برای استفاده به صرفگی نداشت، گفت: این سیستم مجهز به دوربین‌های مدار بسته و سنسور‌های خطر است و زمانی که کارگر در محدوده خطر قرار بگیرد، آژیر قرمز آن به صدا درمی‌آید و دستگاه به صورت کامل خاموش می‌شود.

به اعتقاد وی مسئولین ایمنی هم در این میان می‌توانند نقش بازدارنده داشته باشند؛ چرا که وزارت کار کافی نبودن بازرسان کار را بهانه قرار می‌دهد. او تاکید می‌کند: «به این منظور طرحی ارائه داده‌ایم که بر مبنای آن اپلیکیشنی برای تلفن‌های همراه تهیه می‌شود که مسئولین ایمنی می ‌توانند موارد عدم رعایت تخلف کارفرما را در آن ثبت کنند تا یک بانک اطلاعاتی عظیم از کل تخلفات ایجاد شود؛ اینگونه صددرصد نیازمند بازرسان کار نیستیم؛ چرا که بخشی از مسئولیت‌ها را خود بر عهده گرفته‌ایم .»

رئیس کانون مسئولان ایمنی و بهداشت کار کشور تاکید دارد که دستگاه‌های معیوب در هر شرایطی حادثه ساز می‌شوند و آسیب‌های جبران ناپذیری به کارگران وارد می‌سازند: «متاسفانه اولین اقدامی که کارفرما انجام می‌دهد تعمیر دستگاه معیوب است اما مگر تعمیر تا چند بار جواب می دهد و جلوی حادثه را می‌گیرد؟ حتی در حادثه معدن یورت شاهد بودیم باتری واگنی جرقه زده بود که بارها تعمیر شده بود. این تنها یک نمونه است و در کارخانه های دیگر هم همین اتفاق به کرات رخ داده و نسبت به نوسازی این تجهیزات و تکنولوژی‌های به کار گرفته شده در آنها اقدامی نمی‌شود.»

وی در نمونه‌ای دیگر به یک کارخانه قند اشاره می‌کند که به علت خراب بودن نوار نقاله و سیستم جرثقیل برای جا‌به‌جایی بار، کارگران خود گونی‌های قند را حمل می کردند: «این هم یک آسیب است؛ آسیب‌هایی که به علت ایجاد دردهای مزمن در کل بدن تا آخر عمر فرد را دچار رنج و فلجی می‌کند.»

برخورد با کارفرما در دادگاه کیفری

«مسعود نجم الساداتی» حقوقدان و وکیل دادگستری در مورد جنبه‌های کیفری برخورد با کارفرمایان در زمینه ایمن سازی کارگاه تاکید دارد که در صورت اثبات قصور کارفرما و تخطی وی از آیین‌ نامه‌های ایمنی و بهداشت کار، تخلفات وی مشمول حقوق جزا می‌شود.

وی می افزاید: در حقوق جزا، اصلی به نام  رابطه سببیت داریم (رابطه عمل واقع شده و مسبب). حال اگر کارفرمایی قانون را نقض کند، ترک فعل یا ترک نظامات دولتی کرده است. در نتیجه وقتی کارشناس دادگستری  یا بازرس کار تشخیص می‌دهد رابطه سببیت بین ترک فعل و جرم واقع شده، کارفرما مسئولیت کیفری پیدا می‌کند و دادگاه کیفری جرم را بررسی و حکم صادر می کند.»

نجم السادتی تاکید دارد که دادگاه کیفری هم اکنون در موارد متعددی برای کارفرمایانِ متخلف حکم صادر کرده و به کارگران، دیه یا خسارات دیگر تعلق گرفته است.

با این حال وی می‌گوید که روند دادرسی تا صدور حکم زمان زیادی می‌برد. وی ادامه می‌دهد: در غالب این پرونده‌ها دیده می‌شود که کارفرمایان برای کم کردن هزینه‌های خود نسبت به ایمن‌سازی کارگاه کوتاهی می‌کنند؛ تا زمانی که حادثه‌ای پیش بیاید و مجبور به پرداخت غرامت شوند.

زندگی که دیه جایش را پرنمی‌کند

قاعدتا زندگی کارگران پس از حادثه با قبل از آن متفاوت خواهد بود؛ کارگری که یک عضو از بدنش را از دست داده و کارگری که متحمل آسیب‌های جدی شده، دیگر قادر به یافتن کاری مناسب با شرایط جدیدش نیست و این امر معیشت خانواده‌اش را مستقیم تحت تاثیر قرار می‌دهد. در مواردی که حادثه منجر به فوت  کارگر می‌شود هم دیگر هیچ کس نمی تواند جای وی را برای خانواده پر کند؛ حتی دیه!

جان باختن۱۱۳۷کارگربراثر حوادث کاری درهشت ماه اول سال جاری

افزایش۳/۱درصدی کارگران جان باخته براثرحوادث کاری

در هشت ماهه امسال یکهزار و ۱۳۷ نفر بر اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که آمار تلفات یکهزار و ۱۲۲ نفر بود، ۱٫۳ درصد افزایش یافت.

به گزارش۱۵دی ماه  اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان پزشکی قانونی کشور،از کل تلفات حوادث کار در کشور یکهزار و ۱۲۹ نفر مرد و هشت نفر زن بودند این در حالی است که تعداد مردان فوت شده بر اثر حوادث کار در هشت ماهه سال گذشته یکهزار و ۱۰۴ و تعداد زنان ۱۸ نفر بود.

در این مدت استان های تهران با ۲۶۱، خراسان رضوی با ۹۳ و فارس با ۸۰ فوتی بیشترین و استان های کهگیلویه و بویراحمد با پنج،‌ چهارمحال و بختیاری با هفت و کردستان، سمنان و ایلام هر کدام با ۱۰ فوتی کمترین آمار تلفات حوادث کار را در بر می گیرند.

بنابهمین گزارش، در هشت ماهه امسال ۱۸ هزار و ۷۷۷ نفر در حوادث کار مصدوم شدند که از این تعداد ۱۷ هزار و ۸۶۳ نفر مرد و ۹۱۴ نفر زن بودند.این آمار درمقایسه با مصدومان هشت ماهه سال گذشته۱۹ هزار و ۸۰۷ نفر کاهش۶/۱درصدی را نشان می دهد.

در این مدت استان های تهران با دو هزار و ۶۰۵، اصفهان با یکهزار و ۷۹۳ و خراسان رضوی با یکهزار و ۴۸۵ مصدوم بیشترین و استان های خراسان جنوبی با ۱۰۸، سیستان وبلوچستان با ۱۲۴ و چهارمحال و بختیاری با ۲۰۰ مصدوم کمترین آمار آسیب دیدگان حوادث کار را داشته اند.

سقوط از بلندی علت مرگ ۴۲٫۷ درصد از کارگران جان باخته براثرحوادث کاری

مهم‌ترین علت مرگ افراد در حوادث کار سقوط از بلندی است به نحوی که بر اساس آمارهای موجود در هشت ماهه امسال ۴۸۵ نفر از کل متوفیان حوادث کار بر اثر سقوط از بلندی جان خود را از دست داده اند.

سقوط از بلندی به تنهایی علت مرگ ۴۲٫۷ درصد از کل تلفات حوادث کار در کشور طی ۸ ماهه امسال است که نسبت به مدت مشابه سال قبل نیز با رشد ۶٫۱ درصدی مواجه بوده است.

پس از سقوط از بلندی به ترتیب اصابت جسم سخت با ۲۳٫۷ درصد از کل تلفات، برق‌گرفتگی با ۱۵٫۳ درصد، سوختگی با ۶ درصد، کمبود اکسیژن با ۴٫۷ درصد و سایر موارد با ۷٫۷ درصد در رتبه های بعدی تلفات حوادث کار قرار می گیرند.

همچنین طی این مدت مرگ بر اثر سوختگی ناشی از کار با ۱۳٫۳ درصد رشد نسبت به مدت مشابه سال قبل بیشترین افزایش و کمبود اکسیژن با کاهش ۲۸٫۴ درصدی بیشترین میزان کاهش را داشته اند.

آبان ماه ۴کارگردراستان خوزستان براثرحوادث کاری جان باختند

به گزارش۱۷دی روابط عمومی اداره کل پزشکی قانونی استان خوزستان، دکتر سید فرزاد حسینی گفت: در یکماهه آبان امسال آمار اجساد معاینه شده فوت ناشی از حادثه کار که درتالار تشریح اداره کل پزشکی قانونی استان و مراکز تابعه مورد معاینه قرار گرفته اند چهار نفر بوده که همه فوت شده ها مرد بوده و نسبت به مدت مشابه سال قبل تغییری را نشان نمی دهد.

مرگ یک کارگرجوان شهرداری بوکان حین کار براثرتصادف

کشته وزخمی شدن۳کارگراین شهرداری طی دوسال گذشته براثرتصادف

صبح روز دوشنبه (۱۸دیماه)  برخورد یکدستگاه مینی بوس در بلوار خروجی شهر بطرف سقز با پاکبان جوان شهرداری بوکان باعث فوت وی شد.

جعفر عبدالهی پاکبان ۳۸ ساله واحد خدمات شهری شهرداری بود که با برخورد سرش به جدول بلوار متاسفانه در دم فوت کرد.

به گزارش یک منبع خبری محلی،یک شاهد عینی حادثه تصادف پاکبان شهرداری بوکان که منجر به مرگ وی شد، در پیامی نوشت:   وجود چاله و تخریب قسمتی از آسفالت خیابان و سرعت زیاد باعث انحراف مینی بوس و زیر گرفتن کارگر جوان شهرداری شد بطوریکه بعد از سی متر در نهایت پس از برخورد سرش با جدول  ضربه مغزی گردید.

 بعد از آسفالت ورودی بوکان از سمت سقز در سال ۹۵ این قسمت از آسفالت نشست پیدا کرد ودر آن زمان در شبکه های اجتماعی سرو صدای زیادی ایجاد کرد که بلافاصله از سوی شهرداری ترمیم شد و بعد از مدتی دوباره بحالت اول درآمد ودر نهایت امروز باعث مرگ کارگر شهرداری شد.

قابل یادآوری است که،در سه حادثه تصادف در دو سال اخیر دو کارگر خدمات شهری شهرداری بوکان در حین کارجان خود را از دست داده اند و یک کارگر نیز مصدوم شده است.

شهریورماه امسال یک دستگاه خودرو پژو در ساعات پایانی شب در خیابان مریوان با یکی از پاکبانان شهرداری که مشغول نظافت آن محل بود، برخورد کرده و باعث مصدومیت وی شد.

شاهدین در محل گفتند که راننده پژو با جاگذاشتن خودرو خود بعد از حادثه،از محل متواری شده است.

سال گذشته نیز در بلوار محمد رسول الله بوکان خودرویی با برخورد با یک پاکبان این شهرداری وی را به کام مرگ کشاند.

به گزارش همین منبع،نوزدهم دی ماه،یک روز بعد از فوت کارگر خدمات شهری بوکان در حین کاریک منبع گفت: سه ماه است بیمه این کارگران پرداخت نشده است.

بازی کردن با جان کارگران فصلی بدلیل جابجایی با وانت روباز درکمال بی تفاوتی وزارت کار

کارگرزن: از روزی که کار برداشت محصول در باغ‌ها آغاز می‌شود ما باید پشت نیسان بنشینیم و علاوه بر تحمل سرمای باغ، سوز سرما در پشت نیسان را هم به جان بخریم که علاوه بر آن خطر تصادف هم وجود دارد.

براساس گزارشی که۲۳دی رسانه ای شد، خانم ۵۷ ساله ارطه‌ای، که دستان زمختش، حاکی از کارکردن  چندین ساله می‌داد با بیان اینکه سرپرست خانواده‌ام هستم و تابستان و زمستان بنا به اقتضای شغلی به شالیزار و باغ می‌روم، اظهار کرد: کار کردن در گرمای تابستان و سرمای زمستان هر دو سخت است چراکه شرایط حمل‌ونقل و جابجایی چندان فرقی با هم ندارند.

وی افزود: از روزی که کار برداشت محصول در باغ‌ها آغاز می‌شود ما باید پشت نیسان بنشینیم و علاوه بر تحمل سرمای باغ، سوز سرما در پشت نیسان را هم به جان بخریم که علاوه بر آن خطر تصادف هم وجود دارد.

این خانم کارگر تصریح کرد: خیلی از کارگران از شهرهای دیگر به مازندران می‌آیند تا در این چندماه کار کنند ولی به دلیل نداشتن امنیت جانی در حین کار، جان خود را از دست دادند و به دلیل بیمه نبودن، خانواده‌های آنان هم چیزی دریافت نکردند.

بنابهمین گزارش، فصل برداشت مرکبات رسیده و بازار خریدوفروش آن داغ داغ است ولی عده‌ای هستند که در این میان چندان هم از گرمای این بازار بهره نمی‌برند و سرمای زمستان در جانشان رسوخ کرده است.

در این فصل، جمعیت مهاجر و شناور در استان مازندران زیادتر می‌شود چراکه علاوه بر کارگران بومی، افرادی از شهرها و استان‌های مجاور هم برای کار در باغ‌های مرکبات و برداشت محصولات به این استان سفر می‌کنند تا بتوانند در این فصل سرد سال، گرمابخش اقتصاد خانواده باشند.

برف و باران هم نمی‌تواند مانع از کار این کارگران شود و آن‌ها باید در مدت زمان تعیین‌شده از سوی صاحب‌کار، محصولات باغ موردنظر را بچینند و راهی انبار یا بازارها کنند.

آن چیزی که در این فصل چشم‌ها و گاهی وجدان‌ها را آزار می‌دهد، نحوه حمل‌ونقل و جابجایی این کارگران است که مرد و زن و پیر و جوان هم ندارد و از هر سنی در میان کارگران فصلی وجود دارد.

سوز و سرما و گاهی خیس شدن در زیر باران به زمان کار در باغ ختم نمی‌شود و اوج آن زمانی است که باید پشت نیسان بنشینند و برای رفتن به خانه و یا باغی دیگر آماده شوند باید سرما و خطرات آن را به جان بخرند .

دسته وپنجه نرم کردن ۲هزار کار گردراستان گلستان با بیماری های ناشی از کار

۲ هزارنفر از کارگران گلستان با بیماری های ناشی از کار در گیر هستند.

بنابه گزارش رسانه ای شده بتاریخ۲۵دی،محمد علی میرزایی کارشناس مسئول بهداشت حرفه ای مرکز بهداشت گلستان گفت: ۹۴ هزار شاغل در در واحد های خدماتی ، صنعتی و کشاورزی مشغول به فعالیت هستند که هزار نفر از شاغلین ما مشکل شنوایی دارند.

وی افزود: تقریبا ۵۰۰نفر در معرض بیماری های اسکلتی و عضلانی و ۵۰۰نفر هم دارای مشکلات تنفسی هستند که این مشکلات در اثر کار کردن بوجود آمده است.

وی ادامه داد: امسال در گلستان ۷۵۰نفر درخواست بازنشستگی دادند به علت بیماری و همچنین ۱۰۰مورد حادثه ناشی از کار رخ داد.

مهدی اخوان رییس بازرسی اداره کل تعاون ، کار و رفاه اجتماعی گلستان در این خصوص گفت: بیشتر صنایع ما برای نیم قرن پیش هستند و به دلیل مسائل اقتصادی نوسازی نشده اند و این امر در بروز برخی از حوادث ناشی از کار کمک کننده است.

افزایش ۳۴٫۴ درصدی آمار مصدومین ناشی از حوادث کار دراستان گلستان

طی هشت ماهه سال ۹۶ تعداد ۲۹۳ نفر به دلیل صدمات ناشی ازحوادث کار به مراکز پزشکی قانونی استان گلستان مراجعه کردند. این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۳۴٫۴ درصد افزایش داشته است.

به گزارش روابط عمومی اداره کل پزشکی قانونی استان گلستان، از کل مراجعین حوادث کار در طی هشت ماهه سال ۹۶ تعداد ۲۸۲ مرد و ۱۱ نفر زن بوده اند. این در حالی است که در مدت مشابه سال قبل تعداد ۲۱۸نفر به دلیل صدمات ناشی از حوادث در کار به مراکز پزشکی قانونی استان مراجعه کردند. که از این تعداد ۲۰۵ نفر مرد و ۱۳ نفر زن بوده اند که ۳۴٫۴ درصد رشد داشته است.

به بهانه  حوادث خیابان جمهوری وساختمان پلاسکو :

نگاهی به وضعیت کارگران رسمی و غیررسمی در ساختمان‌های ناایمن

حادثه پلاسکو، حادثه خیابان جمهوری و حوادثی از این دست، لزوم نظارت بر کارگاه‌های کوچک را برجسته می‌کنند؛ اما کمبود بازرسان کار مشکلی است که هم کارشناسان و هم مسئولان به آن اذعان دارند. در این شرایط به نظر می‌رسد راهکار، فقط و فقط استفاده از ظرفیت نهادهای مدنی است.

بنا به گزارشی که۳۰دی رسانه ای شد، «سه سال تمام طول کشید؛ نباید اینقدر طولانی می‌شد. روزهای اول وعده داده بودند که ظرف چند هفته، ‌‌نهایت چند ماه، حکم نهایی صادر شود. خیلی وقت است که فهمیدم دیگر دست‌مان به جایی بند نیست. خیلی وقت است که از همه چیز و همه جا قطع امید کرده‌ام. مادرم قربانی شد و رفت…»

محسن اکبرزاده، فرزند یکی از دو زنی است که در حادثه آتش‌سوزی کارگاه خیاطی در خیابان جمهوری، جان خود را از دست دادند. او از آن روزهای تلخ با اندوه یاد می‌کند؛ از نردبانی که باید باز می‌شد و نشد؛ از پرونده‌ای که آن‌قدر طولانی شد؛ از زنان کارگری که بیمه نبودند و ازدلجویی‌های نیم‌بندِ مسئولان.

او می‌گوید: «روزهای اول مسئولان آمدند برای دلجویی؛ هم از آتش‌نشانی و هم از شهرداری؛ اما بعد در دادگاه، تقصیر خودشان را گردن نگرفتند؛ همه وعده‌هایشان توخالی از آب درآمد. کارفرما که‌‌ همان اول هم برای دلجویی نیامد و هیچ تقصیری بر گردن نگرفت. بعد از سه سال، حکم دادگاه آمد با این معنا که؛ هر کدام از طرفینِ قضیه بیست و پنج درصد مقصر هستند. قرار است تیرماه دادگاه تجدیدنظر برگزار شود. دیگر کاری به رای دادگاه ندارم. من معتقدم هم کارفرمایی که در محیط ناامن کارگران را به کار گرفته بود مقصر است و هم آتش‌نشانی و شهرداری. اگر نردبان آن روز کذایی بازمی‌شد، مادرم امروز زنده بود. هنوز کنارم نفس می‌کشید….»

ساعت ۱۱ و نیم صبح روز ۲۹ دی سال ۱۳۹۲، گزارش آتش‌سوزی در یک ساختمان پنج طبقه تولید پوشاک واقع در خیابان جمهوری تهران به سازمان آتش نشانی اعلام شد. در این حادثه، دو زن کارگر که قصد داشتند راه فراری از میان شعله‌های آتش بجویند، ناکام ماندند. پنجره کارگاهِ قدیمی خیاطی نتوانست جان آن‌ها را نجات بدهد. سه سال طول کشید تا حکم را صادر کردند؛ سه سال تمام. حالا فرزند متوفی می‌گوید این زنانِ کارگر بیمه نبودند و به خانواده‌هایشان نیز هیچ خسارت یا غرامتی پرداخت نشد؛ حتی هیچ نهاد یا فردی به خاطر تقصیر یا قصور، مجازات نشد.

محسن اکبرزاده می‌گوید: از زمان مرگ مادرم تا امروز شما خودتان حساب کنید چندتا حادثهٔ این‌طور اتفاق افتاده؛ پلاسکو، معدن یورت و خیلی حوادث دیگر. انگار هیچ کجا در هیچ محیط کاری، ایمنی رعایت نمی‌شود. جان کارگر انگار ارزان‌ترین و بی‌قیمت‌ترین است…

درست سه سال بعد از حادثه خیابان جمهوری، روز سی‌ام دیماه ۱۳۹۵، ساختمان قدیمی پلاسکو آتش گرفت؛ مقابل چشم مردمی که به صفحه تلویزیون خیره مانده بودند. آتش از طبقه هشتم به کل ساختمان سرایت کرد و در ‌‌نهایت، کل ساختمان مثل یک ستون بلند کاغذیِ گْر گرفته، فروریخت. همه چیز، هم بهت‌آور بود و هم به غایت، ناراحت‌کننده. بازهم خیاط‌خانه‌ها، کارگاه‌ها و مغازه‌ها در ساختمان فرسوده‌ای دیگر در تهران، طعمه آتش شدند. در این حادثه، شانزده آتش‌نشان و شش شهروند عادی که از کارگران و کسبه ساختمان بودند، جان خود را از دست دادند.

بعد از فروپاشی پلاسکو، در روزهایی که تب حادثه تا حدودی فروکش کرد، یک سوال اساسی مطرح شد؛ چه تعداد ساختمان فرسوده در تهران مشابه پلاسکو وجود دارد؟ ساختمان‌هایی که کلونی کارگران رسمی و غیررسمی است؛ چه تعداد از نیروی کارِ کلانشهر پایتخت را در خود جای داده‌اند؟ و درنهایت چند کارگر زن و مرد در ناامنی و خطر مدام به‌سر می‌برند و هر روز مرگ، پهلو به پهلوی آن‌ها نفس می‌کشد؟

ابوالفضل اشرف منصوری، رئیس کانون مسئولان ایمنی و بهداشت کار کشور است. او حادثه پلاسکو را زنگ خطری می‌داند که به صدا درآمد، اما نادیده گرفته شد و می‌گوید: سوالات بسیاری مطرح است؛ باید پرسید بعد از پلاسکو چه کار مفید و زیربنایی انجام شد؟ هیچ. برای ساختمان‌های فرسودهٔ مشابه پلاسکو، مسئولان چه تدبیری اندیشیدند؛ برای پیشگیری و علاج قبل از وقوع چه کردند؟ هیچ.

او ادامه می‌دهد: باید گفت از نظر زیرساختی، نه کاری انجام شده و نه حتی قانونی مصوب شده که بخواهد اجرا بشود یا نشود؛ مسئولان، ساختمان‌ها و کارگاه‌های فرسوده را به امان خدا‌‌ رها کردند.

اشرف منصوری به موضوع ایمن‌سازی کارگاه‌های کوچک که برخی معافیت‌های قانونی، شامل حال آن‌ها می‌شود؛ می‌پردازد و می‌گوید: کارگاه‌های کوچک با بضاعت کارفرما، قابل ایمن‌سازی نیست؛ آن هم کارفرمایانی که یک در میان حتی حاضر نیستند، کارگران خود را بیمه کنند؛ پس در این صورت، بحث نظارت و کنترل مطرح می‌شود.

به گفته او، از نظر کنترلی نیز محدودیت‌ها و کم‌کاری‌ها فراوان است. می‌گوید: فقط هشتصد بازرس کار در کشور داری. در استان تهران با این همه خطر و این سطح از ناامنیِ کارگاه‌ها، چیزی حدود صد بازرس کار یا حتی کمتر وجود دارد. در این شرایط مشخص است که مشکل عمیق می‌شود و راه‌حلی که به نتیجه برسد، یافت نمی‌شود.

این کار‌شناسی ایمنی ادامه می‌دهد: شما حجم کارگاه‌های کوچک، کارگاه‌های خانوادگی، کارخانه‌های صنعتی و صنایع مادر را درنظر بگیرید و تعداد بازرسان کشور را با این حجم مقایسه کنید تا به عمق فاجعه پی ببرید؛ هر جا که کارگاهی هست، بازرس کار موظف است که نظارت کند؛ اما این الزام با ظرفیت‌ فعلی همخوانی ندارد و امکان‌پذیر نیست.

اشرف منصوری در مقابلِ این پرسش که راهکار عملی و ملموس چیست؛ می‌گوید: راهکار در یک جمله خلاصه می‌شود: به‌کارگیریِ توان مشارکتی نهادهای مدنی و به بازی گرفتنِ آن‌ها.

او در تشریح این راهکار هم می‌گوید: با حمایت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تشکل‌های صنفی تخصصی باید بتوانند مشارکت کنند تا مسئولان ایمنی در همه کارگاه‌ها ازجمله کارگاه‌های کوچک مستقر شوند. آیین‌نامه به‌کارگیری مسئولان ایمنی در سال ۹۴، در شورای عالی حفاظت فنی مصوب شده؛ بنابراین بایستی از مسئولان ایمنی و همچنین از تشکل آن‌ها، کانون سراسری مسئولان ایمنی و بهداشت کار، استفاده شود تا به نتیجه مطلوب برسیم. هیچ راهکاری نیز قابل دسترس‌تر، ملموس‌تر و اجرایی‌تر از این نیز نداریم.

او در پایان گفتگو می‌گوید: نه پلاسکو و کارگاه‌های آن؛ مسئولِ ایمنی مستقر داشت و نه هیچیک از مجتمع‌های تجاری و حتی تفریحیِ تهران و شهرهای دیگر؛ در این شرایط، خطر همیشه محتمل است و هیچ راهی نداریم جز اینکه در این کلونی‌های مزدبگیران، مسئول ایمنی مستقر کنیم. این راهکار، هم به نفع دولت است، هم به نفع جامعه کارگری و هم کارگران را منتفع می‌سازد.

کمبود بازرسان کارِ اداره کار و کاستی‌های موجود در زمینه نظارت و کنترل بر کارگاه‌های کوچک علی‌الخصوص در استان تهران، موضوعی است که خود مسئولان نیز به آن اذعان دارند. حاتم شاکرمی (مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان تهران) در ارتباط با این کاستی‌ها می‌گوید: ۱۸ درصد از کارگران کشور در استان تهران هستند؛ این درحالی‌ست که امکانات و ظرفیت ما در بخش بازرسی، ده درصد است؛ این یعنی کاستیِ ظرفیت.

به گفته شاکرمی، بازرسی‌های انجام شده براساس اولویت‌ها در زمینه حوادث کار صورت می‌گیرد؛ که اولویت بازرسی در استان تهران در بخش ساختمان است؛ زیرا بیشترین حوادث ناشی از کار در بخش ساختمان اتفاق می‌افتد.

این مقام مسئول می‌افزاید: یکی از مشکلات و موانع بر سر راه بازرسی از مراکز تجاری و کارگاه‌های کوچک؛ علاوه بر کمبود نیروی انسانیِ بازرس، عدم وجود شعبه مستقل دادگستری برای صدور حکم تعطیل یا تعقیب کارگاه‌های خاطی بوده‌ است که این مشکل برطرف شده؛ در حال حاضر دادسرای ناحیه ۳ به رسیدگی به این دست جرائم اختصاص داده شده‌است.

با این تفاصیل به نظر می‌رسد درمورد کارگاه‌های کوچک که در حجم انبوه در کلانشهر تهران وجود دارند و درصد بالایی از آن‌ها نیز در بافت فرسوده شهری قرار دارند، نه نظارتِ درست انجام می‌شود؛ نه بازرسِ کافی برای کنترل اجرای قانون وجود دارد و نه کارفرمایان قدمی برای ایمن‌سازی محیط و صیانت از نیروی کار برمی‌دارند؛ در این شرایط، خطر همواره در کمین کارگرانی است که خیلی از آن‌ها نه بیمه دارند و نه از حمایت‌های اجتماعی بهره‌مندند؛ و در صورت بروز حادثه نیز خانواده‌های آن‌ها هیچ مرجعی برای پیگیری ندارند؛ دستشان به جایی بند نیست و صدایشان به هیچ کجا نمی‌رسد.

گزارشی درباره شورش عمری کولبری که ۲۸دی ماه درارتفاعات سردشت جان باخت

شورش عمری اهل مهاباد که بهمراه جمعی از کولبران شامگاه بیست وهشتم دی ماه درکمین نیروهای نظامی افتاده وحین فراراز ارتفاع سقوط کرد وجانش را ازدست داد*،کودک پانزده ساله اش تابستان سال جاری، در کوره‌های آجرپزی وایقان به علت سوختگی جان باخته بود.

شهریور ماه**، سوزان عمری به هنگام پخت و پز در یکی از خانه‌های کارگری کوره‌پزخانه وایقان به همراه شهلا محمدزاده ٣۵ ساله، فاطمه ابراهیم‌زاده ١٠ ساله، سازگار عمری ١٠ ساله دچار سانحه آتش‌سوزی شد.

در این حادثه، سوزان که دچار سوختگی ۷۳ درصدی شده بود، پس از چند روز بستری شدن، در بیمارستانی در تبریز درگذشت.

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.