روئل مارک گرشت، محقق ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسیها»
کاخ سفید میخواهد ایرانیان را به امریکا راه ندهد. البته در مواردی خاص، ممکن است بخت با عدهای همراه باشد و راه آن ها به امریکا باز بماند. ولی اگر موانع قضایی مانع نشوند، ورود ایرانیها به خاک ایالات متحده عملاً به پایان خواهد رسید. دولت ترامپ تصمیم خود مبنی بر منع ورود ایرانیان و شهروندان پنج کشورِ عمدتاً مسلمانِ دیگر را با دلایل مربوط به «امنیت ملی» توجیه میکند. ولی واقعیت این است که اگر دولت ترامپ واقعاً چنین دغدغهای داشته باشد، باید راه را برای ورود ایرانیان هموارتر کند، نه دشوارتر.
وقتی در سالهای دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی در پوشش کنسول در «سیا» کار میکردم، بیش تر از هر مقام امریکایی دیگری از آغاز انقلاب اسلامی، برای ایرانیان ویزا صادر کردم. در آن سالها، تهدید تروریستی ایران بسیار بیش تر از حالا بود. «علی اکبر هاشمی رفسنجانی»، روحانی برجسته و پرنفوذ ایران، از آمران چند فقره عملیات نیروهای انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای کشور بود که تعداد زیادی از شهروندان امریکا، اروپا و نیز ایرانیهای تبعیدی را از میان برد. با همه این اوصاف، واشنگتن در صدور ویزا برای ایرانیهایی که میخواستند برای تحصیل، تفریح و یا مهاجرت به امریکا بیایند، لحظهای تردید نمی کرد. از سال ۱۹۷۹ [۱۳۷۵] تا به حال حتی یک حمله تروریستی توسط یک ایرانی یا ایرانی-امریکایی در خاک امریکا انجام نشده است. البته چهار تن از ایرانیانی که به امریکا مهاجرت کرده بودند، به جرایم مرتبط با تروریسم متهم شده اند که تنها در یک مورد میتوان رد پای مقامات جمهوری اسلامی ایران را پیدا کرد؛ در ماجرای طرح ترور سفیر عربستان در رستورانی در محله «جورجتاون» در سال ۲۰۱۱.
تهران همچنان شهروندان خود را در خارج از کشور تحت نظر دارد، دست به عملیات مرگبار علیه یهودیها و اسراییلیها میزند و (ظاهراً) هنوز از ترور ایرانیهای تبعیدی که بیرون از امریکا زندگی میکنند، دست برنداشته است. با این حال، شکی نیست که شدت و حجم عملیات تروریستی ایران در خارج از مرزهای خاورمیانه عمیقاً کاهش یافته است. بدون تردید، ایرانیان در مقایسه با شهروندان عربستان سعودی و مسلمانانِ مقیمِ اتحادیه اروپا و روسیه، تهدیدِ به مراتب کم تری برای امریکاییهای داخل امریکا محسوب میشوند. با این حال، دولت ترامپ به دلایل قانعکنندهای نمیخواهد شهروندان عربستان سعودی و مسلمانان اروپایی را از ورود به خاک امریکا منع کند.
از همان روزی که جمهوری اسلامی به وجود آمد، امریکاستیزی از ارکان اصلی آن محسوب میشد. با این حال، رژیم روز به روز بیش تر دریافته که حذف امریکا تقریباً ناممکن است. بخشی از آن به این دلیل است که ایرانیها از حاکمان خود احساس نفرت و انزجار میکنند. دشمنِ دشمنِ من، دوست من است. از طرفی، رژیم باید این واقعیت را بپذیرد که صدها هزار ایرانی در امریکا زندگی میکنند و هزاران نفر از درون جمهوری اسلامی- البته تا پیش از فرمان منع پرزیدنت ترامپ- برای دیدار با خانواده خود، تحصیل و یا فقط برای دیدن «شیطان بزرگ» به امریکا میآیند.
اینترنت و ظهور موبایلهای هوشمند و شبکههای اجتماعی که روحانیون ایران سعی در کنترل آن ها دارند، بیش از پیش اهداف و آرمانهای غربستیزانه رژیم را بیاثر و ناکام کرده است. ایرانیهای امریکایی، ایرانیهایی که گرینکارت دارند و دانشجویان و توریستهای ایرانی حقایق را برای ایرانیهای داخل کشور بازگو میکنند. ایران کشوری است با بافتی قدیمی و خانوادههایی بزرگ و بههم پیوسته؛ وقتی پسرعمویتان چیزی را میداند، یعنی همه فامیل از آن باخبر هستند. جامعه زنده و پرشور ایرانیهای لسآنجلس- که موسیقی، رادیو، وبسایت و فضای ادبی خاص خود را دارد- جهانی بدیل و متفاوت پیش روی ایرانیانِ مقیم این کشور میگذارد.
بسیاری از جمهوریخواهان امریکا، به ویژه آنهایی که شعار «اول امریکا» را سر میدهند، نمیتوانند قدرتِ نرمِ بیهمتای ما [امریکا] را درک کنند. آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران از همین قدرت نرم میهراسد. شعارهای تند حکومت ایران علیه «تهاجم فرهنگی» و «جرمهای فرهنگی»، تلاش مذبوحانهای است برای مبارزه با دنیای دلفریب و آزادیبخشی که امریکا پس از جنگ جهانی دوم ساخته است. بخش اعظمی از ]جناح[ راستِ امریکا، «غرب» را در موضعی دفاعی میبیند که سعی میکند فرهنگ غربی را از گزند دشمنان داخلی و خارجی خود محافظت کند. بسیاری از محافظهکاران امریکایی نیز اسلام را دینی میدانند که با همه توش و توان خود، به سواحل کشور ما نزدیک میشود و ما را با همان تهدیدی رو به رو میکند که سیاستهای مهاجرتیِ غیرسختگیرانه با بعضی از شهرهای اروپایی کرد؛ یعنی ورود و رشد مهاجرانی که با فرهنگ بومی کشور میزبان ناسازگار و متخاصم بودند.
بگذارید فعلاً این پرسش را کنار بگذاریم که آیا اروپاییها میتوانند مهاجران را در خود جذب کنند یا خیر (البته تاریخ میگوید که میتوانند)؟ برای امریکا اصلاً چنین مسألهای مطرح نیست. ظرفیت جذب این کشور در مقایسه با اروپا به مراتب بیش تر است. بنابر گزارش وزارت امنیت داخلی امریکا، در سال ۲۰۱۶ برای ۱.۱ میلیون مهاجر در این کشور اقامت دایم صادر شده است. حتی اگر محافظهکاران امریکا همچنان از ظهور موج جدید و بزرگ تری از مهاجران مسلمان هراس دارند، نباید مهاجران، دانشجویان و گردشگران ایرانی به هراس آنها دامن بزند.
با کنایه به همان زبان مغرضانه و تبعیضآمیز پرزیدنت ترامپ، باید گفت که ایرانیها همان «نروژیها»یی هستند که او دنبالشان است. ایرانیهایی که به امریکا مهاجرت کرده اند، از موفقیتهای حیرتانگیزی برخوردار بوده اند. آنها نمونههای عالی و تحسینبرانگیزی از رؤیای امریکایی هستند که با تمام وجود از جامعه سکولار و لیبرال ما استقبال کرده اند. از آن سو، تأکیدی که خانوادههای ایرانی بر تحصیل دارند، بسیار به سود غرب بوده است.
دولتی معقول و باتدبیر- دولتی که میفهمد که پیش از آنکه روابط ایران و امریکا بتواند به حالت عادی بازگردد، دیکتاتوری روحانیون باید به پایان برسد- با افتخارِ تمام، درهای خود را به روی کنجکاوی و علاقه ایرانیان نسبت به امریکا باز خواهد کرد. روحانیون ایران از جذابیت موذیانه امریکا میهراسند. بگذاریم به هراس خود ادامه دهند. دولت ترامپ تاکنون رهیافتی نرمافزاری را نسبت به تهران در پیش نگرفته است. ولی میتواند این اشتباه را تا حدی با اعلام این که کنسولهای امریکایی باز هم پذیرای شهروندان جمهوری اسلامی هستند، از این راه جبران کند.