قزاقستان، نه محلی برای مذاکره‌ و نه قراری برای منازعه

سه شنبه, 8ام اسفند, 1391
اندازه قلم متن

kazakestan-atomic-meeting

به نظر می‌رسد اینبار نیز مذاکراتی که قرار است پس از گذشت ۸ ماه تعطیلی در روز سه شنبه ۸ اسفند در قزاقستان صورت گیرد بدون حصول کمترین نتیجه‌ای پایان خواهد یافت. نشانه‌های آن را باید در اصرار طرفین در اعلام مواضع عمومی‌ای دید که از هفته پیش آغاز شده‌است. ابتکار عمل را در این زمینه گروه ۱+۵ با اعلام اینکه مشوق‌های “جدی و قابل‌توجهی” را برای ارائه به ایران در نظر گرفته‌است، به دست گرفت. انتشار این خبر در چهارشنبه ۲ اسفند تقریباً همزمان شد با درز خبریِ مهمترین بخش‌های گزارش آژانس از آخرین بازدیدش از تأسیسات اتمی ایران. با اینهمه کشورهای مذاکره کننده منتظر انتشار رسمی گزارش در روز پنج‌شنبه ۳ اسفند ماندند تا لحن آشتی‌جویانه‌ی یکی دو روزِ پیش خود را با لحنِ تند تهدید جایگزین کنند. بررسی وقایع همین چند روز نشان می‌دهد که مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ محل حل منازعات هسته‌ای ایران نیستند و این گره باید جایی دیگر و به احتمال زیاد فقط و فقط در مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا باز شود.

مذاکره‌ای که پیش از موعد شروع، و تمام شد

هر چند وزرای امور خارجه‌ی کشورهای اروپایی و کاخ سفید منتظر انتشار رسمی گزارش آژانس بین‌المللی برای اعلام “قطع امید” از مذاکرات قزاقستان و اتخاذ لحنی تند نسبت به تصمیم ایران برای افزایش تعداد و نوع سانتریفوژهای نصب شده در نطنز -و به احتمال زیاد در فوردو- ماندند، اما کمتر کسی تردید دارد که دیپلمات‌های اروپایی و آمریکایی از محتوای مهمترین بخش‌های این گزارش پیش از این تاریخ و حتی پیش از اعلام ارائه‌ی مشوق‌ها اطلاع داشتند. چرا علیرغم این اطلاع، مصمم شدند با تبلیغات زیاد بگویند که مشوق‌هایی “جدی و قابل توجه” برای ایران در نظر گرفته‌اند؟ و چرا فردای آن روز انتشار رسمیِ گزارش آژانس را بهانه‌ای برای اتخاذ لحن تند و ابراز ناامیدیِ خویش قرار دادند؟

در گزارش آژانس بین‌المللی گفته شده‌است که سرعت ذخیره‌سازی “اورانیوم با درجه بالا غنی‌شدگی” در ایران کاهش یافته است (به احتمال زیاد برای آنکه ایران از بخشی از ذخایر خود برای تولید سوخت رآکتور استفاده کرده است)، اما ایران به نصب سانتریفوژهای پیشرفته و پرسرعت مدل IR-۲ در تأسیسات نطنز اقدام کرده‌است. “خبری” که با عکس‌العمل تند آمریکا و شرکای اروپایی‌اش همراه شد.

ویکتوریا نولند٬ سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: “نصب این سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز مورد دیگری از نقض تعهدات بین‌المللی از سوی ایران است” و وزارت خارجه بریتانیا نیز اعلام کرد که یافته‌های آژانس درباره طرح‌های اخیر ایران برای توسعه تاسیسات هسته‌ای “نگران‌کننده” است. جی کارنی٬سخنگوی کاخ سفید هم هشدار داد که اقداماتی از این دست از سوی ایران منجر به افزایش فشارها و در نتیجه انزوای بیشتر این کشور خواهد شد. اخباری نیز به صورت “گفته شده‌است” و “حدس زده می‌شود” در سرخط خبرها قرار گرفت. نوشته شد که “برخی منابع می‌گویند ممکن است در حدود ۳هزار سانتریفوژ جدید در نطنز نصب شده باشد” و همچنین جملاتی از این دست که “گفته می‌شود با نصب این سانتریفوژها سرعت غنی‌سازی در ایران چهار تا پنج برابر افزایش خواهد یافت”.

در واقع به نظر رسید که تنها سازِ ناهماهنگ با این مجموعه ، سرگئی رایباکوف معاون وزارت خارجه روسیه بود که اعلام کرد کشورش روی پیشرفت در مذاکرات پیش‌رو حساب کرده است و اینکه گروه ۱+۵ کارهای زیادی برای فراهم کردن مقدمات این مذاکرات انجام داده که امیدواریم نتیجه آن را در مذاکرات قزاقستان ببینیم. البته تأکید هم کرد که نباید از این مذاکرات انتظار معجزه داشت اما “بدون امید به پیشرفت٬مذاکره کردن بی‌معنی است”.

اکنون پرسش اصلی را بار دیگر تکرار می‌کنیم: چرا گروه ۱+۵ که به یقین از گزارش آژانس با خبر بود، یک روز قبل از انتشار رسمیِ آن وانمود کرد که با حسن نیت بالا و مشوق‌های “جدی و قابل توجه” وارد این مذاکره خواهد شد، تا روز بعد اقدامات ایران را تحریک‌آمیز خوانده و نسبت به حصول نتیجه در قزاقستان ابراز ناامیدی کند؟ چرا گروه ۱+۵ مذاکره‌ی قزاقستان را پیش از موعد آغاز کرد و در واقع قبل از رسیدن به آلماآتی به نوعی به آن پایان داد؟

منازعه‌ای که در نخواهد گرفت

با نگاهی به آنچه گفته شد پیشنهاد “جدی و قابل توجه” گروه ۱+۵ به ایران است، می‌شد حدس زد که پاسخ جز منفی نخواهد بود. گفته شد که “کشورهای غربی در نظر دارند مسأله کاهش تحریم طلا و دیگر فلزات ارزشمند به ایران را در ازای تعطیل شدن تأسیسات غنی سازی اورانیوم فردو، مطرح کنند”. و دیپلمات‌های غربی -که هیچکدام نیز نخواستند نام‌شان فاش شود- به خبرگزاری‌های معتبر جهانی گفتند که “این یک پیشنهاد باز و مثبت است و ما امیدواریم ایران آنرا قبول کند.” زمانی که خواسته‌های ایران برای پذیرش احتمالی تعطیلی فردو و قطع غنی‌سازی را با این پیشنهاد مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که چرا ایران این مذاکراتِ پیش از موعد را تقریباً بی‌جواب گذاشت و ترجیح داد در زمین خود به بازی ادامه دهد.

به غیر از بحثِ تأمین امنیت کشور، یعنی قول و قراری مبنی به عدم حمله به ایران که مطالبه‌ی چندان روشنی نیست، خواسته‌ی اصلی، شناسایی شدنِ حقِ ایران برای غنی‌سازی است و لغو همه تحریم‌ها. یعنی خواسته‌هایی که با آنچه گروه ۱+۵ به عنوان مشوق‌های “جدی و قابل توجه” مطرح می‌کند قابل مقایسه نیست. حرفی که تلویحاً رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران به طرفِ دیگر مذاکره کننده گفت. یعنی ابراز امیدواری کرد که این پیشنهاد “همسطح و در شأن با پیشنهادات جامع” نمایندگان ایران باشد. پیشنهاد ۱+۵ نه جامع بود و نه در سطح و شأنی که ایران انتظار داشت. از این رو روشن بود که ایران به جایگاه اولیه‌ی خود باز خواهد گشت.

وزیر امور خارجه کشور اعلام کرد که تعطیلی فردو غیرممکن است؛ علی اصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس اتمی سازمان ملل متحد گفت: “پیام اصلی این گزارش این است که بعد از ده سال بازرسی تمام عیار در ایران، هیچ دلیلی حاکی از تغییر مسیر فعالیت‌های ایران به سوی برنامه تسلیحاتی هسته‌ای وجود ندارد. پیام دیگر آن هم این است که فعالیت‌های هسته‌ای ایران بدون هیچ مشکلی تحت نظارت آژانس اتمی سازمان ملل متحد ادامه دارد”؛ و عاقبت دیروز نیز سعید جلیلی که مسئولیت تیم ایران را در مذاکره با ۱+۵ به عهده دارد آب پاکی را روی مذاکرات قزاقستان ریخت و گفت: “ایران نه حقوق کمتری می‌خواهد و نه تکالیف بیشتر”. و البته همزمان اعلام کرد که “۱۶ ساختگاه جدید نیروگاه‌های هسته‌ای در مناطق ساحلی دریای خزر، خلیج فارس، دریای عمان، خوزستان و شمال غرب ایران مورد شناسایی قرار گرفته‌اند” و ایران ذخائر جدید اورانیوم را در کشور کشف کرده‌است.

پاسخ ایران یک وجه “غیر صلح‌آمیز”- هرچند نه چندان جدی- هم داشت و آن اقدام سپاه پاسداران بود به انجام رزمایش “پیامبر اعظم ۸” در جنوب کشور که در بخشی از آن، گردان‌هایی از نیروهای شبه نظامی بسیج نیز شرکت داشتند. رزمایشی که به گفته‌ی مسئولان “ارتقا روحیه جهادی” یکی از اهدافش و پیام اصلی‌اش این بود که “دشمنان ایران بدانند که ما کوچکترین حرکات آنها را زیر نظر داشته و از دل و جان و با تمام توان از میهن اسلامی دفاع کرده و توطئه‌های دشمنان را نقش بر آب می‌کنیم.”

قزاقستان، نه محلی برای مذاکره‌ و نه قراری برای منازعه

بگومگوی‌ِ ایران و گروه ۱+۵ در هفته‌ی گذشته نشان می‌دهد که قرار نیست در قزاقستان اتفاق مهمی در ارتباط با پرونده‌ی هسته‌ای ایران بیفتد. در واقع اقدام گروه ۱+۵ به تبلیغات پیش از موعد درباره‌ی مشوق‌ها و پس گرفتنِ سریع حرفش به بهانه‌ی انتشار گزارش آژانس مهمترین دلیل برای ناامیدی نسبت به مذاکرات در قزاقستان است. از سوی دیگر اعلام کاهش مقدار اورانیوم غنی‌شده‌ی ۲۰ درصدی ایران، پیامی است به اسرائیل مبنی بر اینکه ایران فاصله‌اش با تهیه‌ی مقدار اورانیوم لازم برای ساختن احتمالیِ یک بمب اتمی بیشتر از چند ماه پیش شده‌است. آمریکا نیز با کاهش توان نظامی‌اش در خلیج فارس و موکول کردن ارسال ناوگانی تازه به زمانی نامعلوم، گفته است که فعلاً سرِ جنگ ندارد. به این اعتبار می‌توان گفت که قزاقستان، نه محلی خواهد بود برای مذاکره‌ و نه قراری برای منازعه.

واقعیت آن است که کشورهای غربی به این نتیجه رسیده‌اند که تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامیِ ایران اقتصاد ما را در وضعیتی بحرانی قرار داده‌است و تا فلج شدن کامل راه زیادی در پیش نیست. آنها امیدوارند که این فشارها ایران را به مصالحه در مورد برنامه‌ی اتمی‌اش ترغیب کند. مصالحه‌ای که کشورهای اروپایی نه چوبش را در اختیار دارند و نه هویجش را. نه می‌توانند مشوق‌های جدی ارائه‌دهند و نه جنگی را تدارک ببینند. ایران نیز برای خط و نشان‌های اروپا اهمیت زیادی قائل نیست. اگر صلحی باید بشود، عنصر تعیین کننده‌ی این صلح آمریکاست و اگر جنگی باید بشود، پرچمدار آن آمریکا و متحدانش در منطقه هستند. این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم آیا می‌خواهیم در مذاکره‌ای مستقیم با آمریکا قدم‌هایی به سوی گشوده شدن این گره با دست برداریم، یا اجازه و فرصت این را بدهیم که این گره با دندانِ جنگ گشوده شود.
از: جمهوری خواهی


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. آزموده راآزمودن خطاست حال اگرغربی هامیخواهندبیازماینداین گوی واین میدان!
    تاآقای خامنه ای زنده است بگمان من هیچگونه مذاکره ای به نتیجه نمیرسدنه باآمریکانه با۱+۵