اصلاح طلبان، آلترناتیو جمهوری اسلامی

چهارشنبه, 9ام اسفند, 1391
اندازه قلم متن

mohamad_rahbar

حجم انبوهی از “الرجال” نظام برای حضور در انتخابات، یکباره احساس تکلیف کردند و احتمالا تنور انتخابات برای همه ی ایشان جای خواهد داشت تا “آقا” که را بپسندد و نظرش با که باشد.

از همین حالا می توان پیش بینی کرد که محمود احمدی نژاد در مناظره های انتخاباتی، چنان لِه خواهد شد و به دست برادرانِ اصولگرا، افشا که دیگر بد گفتن ازدولت محمودی ازسکه بیفتد و مطمئن باید بود که هیچ کدام از نامزدانِ ریاست جمهوری، نخواهند گفت که این رهبری بود که دستِ این نابکار را گرفت و بر جایی نشاندش که شایسته اش نبود و در عوض این می سُرایند که احمدی نژاد پاسخ اعتماد رهبری را نداد و آن مقام معظم به نوعی طلبکاری هم جلوه خواهد کرد و نامزدان ریاست جمهوری می آیند تا حقِ رهبری را به جا بیاورند و احیانا دلش. در این وانفسا اصلاح طلبان چه می کنند؟

از گرفتاری های سیاست در ایران، یکی هم این است که هر چند وقتی باید بازگشت و اصطلاحاتِ اولیه را تعریف کرد و مثلا دوباره باید پرسید اصلاح طلبی چیست و اصلاح طلب کیست.

اینجا قصد تاریخ گویی ملال آورمان نیست اما خلاصه بگوییم که پس از درگذشت آیت الله خمینی و با بر آمدنِ رهبر تازه به دوران رسیده، اطرافیان ولی فقیه قدیم، قلع و قمع شدند و از مجلس و انتخابات با نظارتِ استصوابی شورای نگهبان، اخراج شدند و در این سالهای کناره نشینی و در هم نشینی با روشنفکران و سیاسیون پیشتر حذف شده و از همه مهمتر ناظر شدن در قبالِ قدرت و قدری چشیدن زهری که پیشتر برخی از آنها به کام دیگران می ریختند، به تفکری تازه از حکومت و آزادی رسیدند و سید محمد خاتمی که در خرداد ۷۶ رای آورد، نمودِ تغییر در اندیشه ی قسمتی از پدید آورندگان جمهوری اسلامی بود که دیگر خیالِ صدور انقلاب نداشتند و در عرصه ی بین الملل، تنش زدایی می خواستند و در فرهنگ و اجتماع، هوای تازه ای می جستند و آزادی نسبی برای مطبوعات فراهم می آوردند و درهای اقتصاد را بر سرمایه گذاری خارجی باز می کردند و پس از سالها همراه پیشرفت جهانی می شدند.

اصلاح طلبی در واقع وداع آرامی بود با ماهیت ایدئولوژیکِ حکومت اسلامی که بنابر تراوشات ذهنی آیت الله خمینی و بقایای مبارزات چپ اندیشانه با رژیم شاه و بر پایه ی هیجاناتِ مذهبی توده های ساده ی بی سیاست نهاده شده بود.

بااین حساب آنچنان که مرتجعین جمهوری اسلامی می گویند، اصلاح طلبان، براندازان نرمی بودند که در زیر عبای حکومت، رخت و لباس تازه ای می پوشیدند و با همان البسه ی آخوندی، شکل و شمایلشان از شیخ و آیت الله، دور می شد.

ولایت فقیه و التزام نظری و عملی هم نزد اصلاح طلبان رفته رفته، تحلیل می رفت و آنگاه که مشروعیتِ ذات قدرت را به مردم وابسته بدانی، ولی فقیه دیگر آن منصوبِ امام زمان نیست و فره ایزدی ندارد.

فاجعه ی احمدی نژاد بر خلاف رویه تاریخی اتفاق افتاد و چهار سال پیش با کودتایی مشهود، عملا جمهوری اسلامی با اصلاح طلب و اصلاحات، تکلیف خویش روشن کرد و به زبان فصیح فرمود که اصلاح پذیر نیست.

گواه اینکه امروز عمده ی نیروهای اصلاح طلب که در زندان و به حصر و حبس هستند، آن مکنوناتِ قلبی که در دوران اصلاحات بر زبان نمی آوردند را در نامه و اعلامیه می گویند و ای بسا که زندان باعث شده تا آزاد شوند و از آن دوگانگی همیشگی به در آیند و خلوص پیدا کنند.

با آنچه آمد، بیراه نیست که بگوییم که اصلاح طلبی می تواند نام و نوع و شیوه ای از حکومت باشد که یکسره با راه و رسم جمهوری اسلامی و حتی فصل های مهمی از قانون اساسی آن تعارض دارد و به نوعی آلترناتیو نظام است.

اما نکته ی باریکتر از مو اینکه اصلاح طلبان می خواهند، پیرو شیوه های مسالمت آمیز تغییر باشند و سعی دارند تا با روشهای دموکراتیک که از صندوق رای می گذرد، تغییری تدریجی و در نهایت بسیار بنیادین ایجاد کنند.

با چنین تعریفی بیشترینهای اصلاح طلبانِ واقعی در حصر و زندان تشریف دارند و آنکه می خواهد تنها در قدرت شراکتی کند و در همان چارمیخ ولایت فقیه یکی به میخ و یکی به نعل بکوبد و تجربه ی مکرر خاتمی را از یاد ببَرد و جنبش سبز را از حافظه ی تاریخی اش پاک کند، نه کاره ای است و نه اصلاح طلب.

صندوق رای و انتخابات هدف نیست و ارزشی ندارد اگر که آزادی نباشد، دراین حال و روز که پس و پیش صندوق رای را کاسه لیسان قدرت پر کرده اند و نعش احمدی نژاد هم وسیله ی هم صحبتی و سوختِ گرم کردن تنورشده، شاید بهتر باشد اصلاح طلبان ازسیاستِ روزمره ی ایران و از انتخابات ریاست جمهوری که با این اوصاف،واقعه ی قابل ذکری نیست، فراتر روند و از نوع حکمرانی و حکومت سخن بگویند.

ازجمهوری بگویند که چه فرقی با نظام های سلطنتی و دیکتاتوری دارد. انتخابات آزاد را شرح دهند و درباره آزادی احزاب بگویند و اینکه چگونه می توان احزابی داشت که لاجرم پسوند و پیشوند اسلامی نداشته باشد. از اقتصاد آزاد و تفاوتش با اقتصاد مافیایی بگویند و از رعایت حقوق مذاهب و قومیت ها. ورود اصلاح طلبانِ بیرون از زندان به انتخابات در شرایطی که مُخلصینِ اصلاح طلب در زندان هستند، تیشه به ریشه ی یک دستاوردِ تاریخی است و اتفاقا ره و رسم اصلاحات را از این سرزمین بخت بر گشته، بر می اندازد.

چه بهتر که اصلاح طلبان در قامت آلترناتیو نظام در آیند، جایگزینی که سر آشوب و براندازی ندارد، معتقد به انتخابات آزاد است و تغییر های آهسته و پیوسته و عمیق می خواهد و آلترناتیوی درون ایران است و نه درون نظام.
از: روز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. اینکه مادلمان میخواهدکه گروه موسوم به اصلاحطلب چگونه باشندیک مسئله هست اینکه الآن چگونه هستندیک مسئله دیگر!
    الآن درشرایط فعلی مهمترین کاری که اصلاحطلبان میتوانندبکنندبنظرمن اینست که جملگی ازبزرگ وکوچک خاتمی ورفسنجانی جلو۲۰۰-۳۰۰نفرهم به دنبالشان اعلام کاندیداتوری کنندودربرابروزارت کشوربرای ثبت نام کردن صف ببندند!
    تصورکنیدچه میشود!
    آیاحکومت میتواندبه اتهام ثبت نام برای انتخابات بازداشتشان کند؟
    حتااگربازداشت شوندبازهم برنده اندچون ثابت کرده اندکه رهبر« حق » نداردبه کسی تلویحایاآشکاربگویدکه فلانی توثبت نام نکن!
    رهبرمیخواهدازاصلاحطلبان برای گرم کردن تنورانتخابات استفاده کنداماتاجائی که دست خودش نسوزد
    اگراصلاحطلبان آین « نافرمانی مدنی!!!!» رابکنندتنورداغ داغ داغ خواهدشدبهترازهیچی است!