فیروزه رمضان زاده – میهن: به روزهای پایانی سال و عید نوروز نزدیک میشویم در حالی که جامعه پرتلاطم و بحرانزده ایران شاهد افزایش نرخ بلیت اتوبوس، تاکسی، قطار و هواپیما از یک سو و از سوی دیگر نظارهگر صعود چشمگیر نرخ کالاها و محصولات غذایی ازجمله گوشت، چای، برنج و غیره است. دکتر مهرداد عمادی، اقتصاددان ایرانی با اعلام اینکه در آستانه یکی از دشوارترین نوروزها طی پنجاه، شصت سال اخیرقرارداریم میگوید از زمان شهریور ۱۳۲۰ که ایران از سوی متفقین و همسایه شمالیاش اشغال شد ما هیچ زمان شاهد گستردگی گرسنگی به این صورت نبودهایم. با مهرداد عمادی، در مورد وضعیت اقتصادی ایران در آستانه فرارسیدن سال جدید گفتوگویی انجام دادهایم که شرح کامل آن در پی میآید.
آقای دکتر عمادی، در آستانه فرارسیدن سال جدید هستیم درحالی که منابع خبری ایران از افزایش نرخ کالاها و مواد غذایی و نیز افزایش نرخ حمل و نقل عمومی و سایر موارد مربوط به سبد کالاهای مصرفی ایرانیان خبردادهاند. پیشبینی شما از نرخ تورم و قدرت خرید مردم در سال جدید چیست؟
با توجه به ارزیابیهای که در مورد افزایش نرخ تورم در ایران شده اگر به سبدی بزرگتر از سبد کالاهای خوراکی خانوار ایرانی نگاه کنیم میبینیم که نرخ تورم بسیار بالاتر از ارقام اعلام شده از سوی منابع دولتی است. من این ارقام را نیمه کوچک بالای یک کوه یخ میبینم که بدنه این کوه یخ در حوالی مرداد ماه سال ۱۳۹۲ نمایان خواهد شد آن زمان خواهیم دید که موج جدید تورم که آمده چقدر بزرگ بوده است.
از سوی دیگر بررسی بودجه کنونی دولت دهم بیانگر تسریع بسیار سنگین درآمد بر تامین بودجه است. این تسریع درآمد برای دولت مقداری هزینههای دیگر به بار آورده است که انضباط مالی دولت را در پروژههای دیگر نشان میدهد. از طرفی عدم دریافت درامدهای مالیاتی نیز یکی از اتفاقاتی است که به افزایش موج تورمی جدید کمک کرده است.
ازسوی دیگر موج تورم با عدم پرداخت درآمدهای دریافتی از سوی مردم در حال افزایش است چرا که مردم کمتر تن به پرداخت مالیات میدهند و ترجیح میدهند به برطرف کردن نیازهای مهم و خوراک خانوار بپردازند. معرفی دوباره سیستم جیره بندی اقتصادی یا همان اقتصاد کوپنی که آن را از زمان جنگ میشناسیم نیز به بالارفتن نرخ تورم دامن میزند.
ادامه پرداخت مرحله دوم یارانهها که اکنون ۱۰۰ هزار تومان اعلام شده نیز انتظارات تورمی را بالا برده است. در همین حال، حتی پیش از آنکه شهروندان عادی به جیب و حساب بانکی خود نگاه کنند توزیع کنندههای کالا قیمتها را بالا خواهند برد چون عرضه کنندگان کالا نیز تصور میکنند که با افزایش یارانهها درآمد مردم نیز بالاتر رفته است. یادم هست حوالی سال ۱۳۵۲ بود که یک سال دولت مبلغ عیدیها را افزایش داد آن سال بدترین سال تورمی بود و شاهد بالاتر رفتن قیمت کالا در آن سال بودیم.
شما چه راهکاری برای برون رفت از این معضل اقتصادی جامعه ایران پیشنهاد میدهید؟
من تصور میکنم تا زمانی که چند مساله مهم در اقتصاد ایران رخ ندهد این سیر افزایش تورم به خصوص در شش ماه آینده همچنان ادامه خواهد داشت. این تغییر رویه پیش از این در کشورهایی نظیر مکزیک، ترکیه و حتی آرژانتین در دهه ۹۰ اجرا شده است. یک اینکه به طور کامل و راستین بانک مرکزی در ایران به صورت مستقل اداره شود و سرپرست آن نیز از سوی مجلس تعیین و از زیر نظر قوای اجرایی دولت خارج شود. در اینجا دیگر گروگان قولهای اجرایی برای تامین نقدینگی نخواهد بود. دوم اینکه کارشناسان به سیستم اقتصادی بازگردند. مهمترین نیاز کشور در این شرایط حضور کارشناسان اقتصادی برای جلوگیری از گسترش بیسابقه حتی به نظر من کم سابقه تورم بسیار لازم و ضروری است.
در ماههای اخیر سرقتهای خرد در ایران افزایش یافته است به طوری که تنها از فروشگاههای زنجیرهای شهروند، در مجموع به ارزش ۶۰۰ میلیون تومان، کالاهای مختلف بهویژه مواد غذایی و پروتئینی بدون ثبت خارج شده و سرقت شدهاند آیا این روند به معنای از بین رفتن هنجارهای دینی و اخلاقی در بین جامعه مسلمان ایران نیست؟
ببیند از زمان شهریور ۲۰ که ایران از سوی متفقین و همسایه شمالیاش اشغال شد ما هیچ زمان در ایران شاهد گستردگی گرسنی به این صورت براساس شاخص درونی سازمان ملل و سازمانهای غذایی وابسته به آن نبودهایم.
منابع غیررسمی از گستردگی گرسنگی در جامعه ایران خبر میدهند. برای نمونه نیمه شبها برخی از مردم گرسنه شهرها عملاً در بیرون رستورانها سر در سطلهای زباله میکنند تا اندکی مواد غذایی پیدا کنند و یا وقتی کوچکترین داده و عرضه مواد غذایی به قیمت دولتی ارائه میشود شاهد تشکیل صفهای چند هزار نفری هستیم که نیمی از مردم با دست خالی از این صفها بازمیگردند.
همین طور که شما اشاره کردید منابع رسمی از بالارفتن میزان سرقت مواد غذایی از فروشگاه زنجیرهای خبرمیدهند. به نظرمن این افراد دزد و سارق حرفهای نیستند. اینها مردم گرسنه و پدر ومادرهایی هستند که نمیتوانند گرسنگی فرزندان خود را تحمل کنند نمیتوانند این مساله را هضم کند که دوباره به خانه بروند و نگاه فرزندان گرسنه خود را ببینند.
بروز این مسائل یک خطر بسیار بزرگ را به ما یادآوری میکند و آن “فروپاشی باورها و ارزشهای دینی، اخلاقی و شهروندی” مردم است. عمق گرسنگی باعث میشود مردم تا این حد این باورها را فراموش کنند. ما در زمان جنگ جهانی دوم نیز شاهد بودیم مردم اروپا برای ادامه حیات روزانه خود دست به هر کاری میزدند و ما اکنون داریم به این مرحله میرسیم.
از سوی دیگر من نگران هستم که شورشهای اجتماعی در سطرح کلان شهرها رخ بدهد. من در اینجا هم سو هستم با آن دوست سپاهی که چند ماه یپش از بروز شورشها در شهرستانها ابراز نگرانی کرده بود. کما اینکه گزارشهایی از برخی شورشهای اجتماعی در چند شهرستان گزارش شده است. با وجود همه این مسائل در کنار هم تصور میکنم یکی از دشوارترین نوروزها را طی پنجاه شصت سال اخیرتجربه خواهیم کرد.
از طرفی با وجود بالابودن نرخ نفت و تقاضا برای خرید نفت نیز این افق تیرهتر خواهد بود. پافشاری ایران نیز بر روی مسائل سیاست خارجی به شدت جامعه ایران را آسیب دیده کرده به طوری که این روند جامعه ایران را به سمت سناریوی شورشهای اجتماعی سوق خواهدداد.
مجید خراسانی، رئیس بسیج سازندگی به تازگی در تشریح برنامههای اقتصاد مقاومتی سال ۱۳۹۲ از توزیع حوضچه ماهی به مردم به جای پول خبرداده و گفته است درصدد هستیم به هر خانواده در شهرستانها و روستاهایی که توانایی نگهداری مرغ را دارند حدود ۱۰ قطعه مرغ بدهیم تا در زمینه پرورش مرغ سنتی پیشرفت کنیم. آیا اجرای این سیستم پس رفت به سمت روستانشینی و به خطر انداختن سلامت جامعه نیست؟
بله اگر از یک دید نگاه کنیم تصور میشود که دست کم هستند کسانی که در دولت به خودیاری باور میکنند اما در واقع این چنین نیست. خودیاری، مدیریت همگانی و مشارکت شهروندی زمانی پاسخ گو خواهد بود که یک سیستم باثبات اقتصادی در کشورجاری شود. در حال حاضر سیستماتیک شدن فساد بخش بزرگی از فرهنگ اقتصادی ایران شده است.
مردم باید باور داشته باشند این پروژهها واقعاً برای یاری آنها است نه برای مال اندوزی کسانی که کیسههای بزرگی میدوزند برای کسب درآمد آگاهانه و خروج از کشور. در سیستم اقتصادی با وجود جمعیت بالای ۷۷ میلیون نفر و برای تامین نیازهای پروتئنی مردم نمیتوانید چند تا جوجه و مرغ به مردم بدهید چرا که به مانند یک بمب ساعتی از نظر بهداشتی برای مردم بسیار مشکل آفرین خواهد بود. در جامعهای که نیازهای بهداشتی و سلامت شهروندان را به درستی تامین نمیکنید چطور میخواهید به مردم مرغ زنده توزیع کنید.
همان طور که میدانید مرغ، مهمان ویروس مرگبار آنفولانزای مرغی و نیز آلرژیهای بنیادی درجه دوم از مرغ و جوجه است. آغاز توزیع مرغ از یک شهرستان کوچک ایران به راستی نگران کننده خواهد بود البته منظور من ترساندن نیست.
این حقیقت برپایه آمار چند ده هزار نفر تلفات انفولانزای مرغی در هونگ کونگ، مالزی و چین قابل لمس است.در چین به دلیل جلوگیری از شیوع این بیماری نزدیک به صد میلیون مرغ را کشتند.
حال ما با دست خودمان به شهروندانی که نه آموزش رشد و پرورش مرغ را دارند و نه امکانات و داروهای بهداشتی برای جلوگیری از این بیماریها را دارند مرغ توزیع میکنیم.
ارزیابی شما نسبت به بازگشت اقتصاد ایران به سیستم کوپنی و اجرای چنین روشهایی چیست؟
ببینید بعد از روزنامه نگاران ما اقتصاددان هستیم که باید نسبت به این مسائل هشدار بدهیم که با وجود جمعیت ۷۷ میلیونی و این توانهای طبیعی و انسانی در حال پس رفت به سمت اقتصاد قبیلهای اواسط قرن ۱۸ و دویست سال پیش هستیم. آنجا که سازمان مدیریت برنامه ریزی و بسیاری از اقتصاددانها را کنار گذاشتهایم.
ما در حال بازگشت به اقتصادی هستیم که برای تامین نیازهای پروتئینی مردم مرغ و خروس توزیع میکند. در این سیستم اقتصادی که کارنامه خوبی از لحاظ برنامه ریزی مدیریت نداشته است شاهدیم که میخواهند یک بمب ساعتی را به کار بیندازند که به راستی سلامت و جان مردم را به خطر میاندازد.
چنانچه این طرح اجرا شود نمیتوان خسارت تبعات ناشی از اجرای این طرح را برآورد کرد. تصور این موضوع برای من مشکل است که همان بلایی که بر سر مردم هونک کونگ آمد در شهرهای ایران نیز رخ دهد.
ما هر سه ماه شاهد پیامدهای ناشی از اخراج، حذف و تصفیه جامعه از متخصاصان و کارشناسان اقتصادی هستیم. حال با بازگشت به سیستم کوپنی به اقتصاد کشور شاید اندکی از نگرانی خرید و فروش کوپنی بکاهد اما باید قبول کنیم که بسیاری از شهروندانی که به سیستم الکترونیک آشنایی ندارند نخواهند توانست از این بخش سهمی ببرند.