« به بهانه ۸ مارس روز جهانی زن »
زنجیرهای اسارت بار و تحقیر کنندهِ احکام شریعت آخوندی؛ سنت های عقب مانده مذهبی؛ فرهنگ مرد سالارانه دینی و آداب و رسوم سنتی و تعصبات جنسیتی از مهمترین موانع در مسیر آزادی و رهائی زن و همچنین وضعیت رنجبار کنونی؛ زنان ایران می باشد. و البته قدرت حکومت دینی؛ نخستین و بی واسطه ترین خشونتی است که در این ۳۴ سال که از عمر ننگین این رژیم گذشته است؛ پیوسته علیه زنان میهن مان اعمال می شده است. بعلاوه خشونت و سرکوب زنان بخشی جدائی ناپذیر از دکترین امنیتی این رژیم دینی میباشد . یعنی نظام دینی از خشونت و سرکوب زنان بعنوان ابزاری برای تحقیر ملی و روانی کل جامعه استفاده می کند.
همچنین نظام سیاسی حاکم بر کشور ما یک نظام دینی ــ آنهم از نوع شیعه ــ است که با فرهنگ سنتی و عوامانه مردم گره خورده است. این نظام سیاسی ــ دینی ریشه اصلی نظام تبعیض و نابرابری و تحقیر علیه زنان و عامل اصلی سرکوب عریان آنان در کشور میباشد.
یعنی بخش بسیار گسترده ای از نظام تبعیض و نابرابری علیه زنان ریشه در احکام و موازین فقهی ــ حقوقی این نظام دینی دارد؛ که البته فرهنگ مردسالارانه حاکم بر جامعه ایران آن را تثبیت و تحکیم کرده است. بطوریکه با یقین می توان ادعا نمود که بدون پشتوانه چنین فرهنگی و بدون همدستی مردان و زنان معتقد به این فرهنگ؛ این رژیم نمی توانست اینگونه زنان کشور را از حقوق شهروندی خود محروم نماید.
بر پایه فقه شیعه زنان موظف به فرمانبرداری از شوهران خود میباشند. این فرمانبرداری در اصطلاح فقهی ” تمکین ” نامیده می شود. که بر دو نوع میباشد.
۱ ) تمکین خاص: که مربوط به اطاعت کامل زن از مرد در مسائل زناشوئی است که بر اساس آن؛ زن باید در مقابل درخواست سکس مرد ــ در هر شرایطی و هر زمانی ــ تسلیم محض باشد.
امام جعفر صادق: . …. زن باید خود را از بهترین بوهای خوش معطر کند و بهترین لباسش را بپوشد و خودش را به بهترین زینتی که دارد بیاراید و هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه کند ( توضیح المسائل قم ــ محمد تقی بهجت )
۲ ) تمکین عام: اطاعت کلی زن در کلیه اموری که به زندگی مشترک شان مربوط می شود. در تمامی این موارد جلب رضایت شوهر وظیفه زن می باشد.
آیت الله خمینی در کتاب تحریر الوسیله می گوید: از جمله حقوق شوهر به گردن زن این است که او را اطاعت کند و از فرمان او سر نتابد و بدون اذن او از خانه اش بیرون نرود؛ هر چند بدیدن خویشاوندانش و حتی عیادت پدرش و مجلس ختم او باشد. بلکه در حدیث آمده است که او حتی در مقابل شوهرش هیچ اختیاری در مال خودش ندارد و بدون اذن شوهرش نمی تواند مال خود را صدقه بدهد؛ یا به کسی ببخشد و یا نذری کند.
این احکام فقهی قرون وسطائی که به پشتوانه قوانین مدنی در کشور رسمیت می یابند؛ به موقعیت تضعیف شده و نابرابر زنان در برابر مردان دامن می زند.
ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی: در روابط زوجین ــ زن و شوهر ــ؛ ریاست خانواده از خصایص شوهر است. مطابق قوانین نظام جمهوری اسلامی زنان سرکش از اطاعت شوهر ــ که مطابق فرهنگ آخوندی به آنها ” ناشزه ” گفته میشود ؛ نمی توانند از ” نفقه ” شوهر ــ منظور هزینه ای است که بابت گذران زندگی؛ از طرف مرد به زن پرداخت می شود ــ؛ برخوردار شوند. یعنی زن چاره ای جز اطاعت از رئیس خانه یعنی شوهرش ندارد.
بر اساس گزارشی از مرکز آمار ایران؛ ۳۷۰ هزار پرونده در خلال سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۸۹ مربوط به سرپیچی زن از دستورات شوهر یعنی ” تمکین ” در دادگاههای خانواده ثبت شده است. این نشان میدهد که همه روزه تعداد زیادی از مردان ایرانی بدادگاه خانواده مراجعه میکنند تا حکم اطاعت زنان خود را از دادگاه بگیرند.
ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی: محل زندگی و مسکن را مرد تعیین می کند و لزوم کسب اجازه از شوهر به منظور دریافت گذرنامه برای خروج از کشور ضروری است. و قوانین دیگر. …….
متأسفانه بسیاری از زنان ایران , حتی بسیاری از زنان مدرن؛ امروزی و معتقد به برابری زن و مرد؛ هم آگاهانه و یا نا آگاهانه در چارچوب همین احکام و موازین سنتی رفتار می کنند و رفتار و زندگی خانوادگی خود را بر این اساس تنظیم می نمایند.
از طرف دیگر؛ اگر چه در طول تاریخ؛ روحانیت شیعه همیشه شریک و توجیه گر مظالم و ستمگریهای حکام و سلاطین علیه مردم و بویژه زنان بوده اند. ولی از آنجا که خود مستقیما” در قدرت شرکت نداشته و بعبارتی قدرت در سایه بوده اند؛ هیچوقت تاریخ از آنان چهره جلاد و زن ستیز به ثبت نداده و کینه و دشمنی تاریخی آنان با زنان مانند امروزه عیان و هویدا نشده بود. اکنون روحانیون و آیت الله ها خود قدرت حکومتی را در اختیار دارند. و وظیفه اصلی آنان حفظ این حکومت است بهر قیمت و هر جنایتی. یعنی وظیفه آنان؛ آشکارا حفظ سلسله مراتب دستگاه دینی و بخدمت گرفتن شریعت برای توجیه و مشروعیت بخشی به نظام حاکم است.
بنابراین با تشکیل نظام دینی در ایران؛ کار اصلی آخوندها تفسیر و تبیین دین بر اساس مصالح و منافع قدرت حاکم بوده است. یعنی روحانیت در ایندوره؛ برای توجیه عملکردهای رذیلانه این رژیم بسیاری از احکام فقهی و سنت های دینی را کارکردی سیاسی بخشیده است.
یعنی احکام و قوانین شرعی و فقهی که اساسا” باید کارکرد دینی داشته و برای رستگاری آخرتی فرد بکار روند؛ بخاطر منافع قدرت و تثبیت حاکمیت دینی ــ به یمن تفسیر و تبیین آخوندی ــ کارکردی سیاسی پیدا کرده اند و متولیان نظام دینی برحسب مصالح و مصلحت های نظام کارکرد سیاسی این احکام را برجسته میکنند.
مثلا” مفاهیم و واژه هائی مانند عفت؛ عصمت؛ طهارت؛ حجاب و. …. که مفاهیمی اساسا” دینی و اخلاقی اند به یکباره با تفسیر و تبیین نظام آخوندی وارد قلمرو سیاست میشوند و به ادعای آنها؛ وسیله و ابزارِ دشمن ــ بخصوص شیطان بزرگ ــ برای تضعیف نظام مقدس دینی تبدیل می شوند !!. کما اینکه واژه هائی مانند کافر؛ ملحد؛ منافق و. … که به رابطه فرد و خدا مربوط می شود و به معنای دشمنی و مخالفت با خداوند است ــ و فرد خاطی باید در آخرت و در پیشگاه خدا مورد داوری قرار بگیرد ــ هم معنای دشمن قدرت و حکومت دینی پیدا میکند ــ. بعبارتی این مفاهیم و واژه های دینی؛ توسط نمایندگان خدا در روی زمین ــ برای حفظ قدرت ــ؛ معنی زمینی یافته و زیر پوشش دین در خدمت حفظ قدرت قرار می گیرند.
بنابراین وقتی دین سیاسی میشود و مفاهیم دینی و اخلاقی کارکرد سیاسی می یابند؛ مبارزه با بد حجابی و امر به معروف و نهی از منکر ــ که هر روز به بهانه آن زنان کشورمان را در خیابان و خانه مورد تحقیر و سرکوب قرار میدهند ــ به امری سیاسی بدل شده و هدف متخلفین و مخالفینِ امر حجاب توطئه به نفع استکبار جهانی برای تضعیف پایه های نظام دینی؛ اعلام میشود !!!؛ بنابراین سرکوب و مقابله با زنان مشروعیت دینی می یابد. یعنی رژیم باید به خاطر سرکوب بیشتر زنان از پول غارت شدهِ مردم؛ وزارت خانه مخصوص سرکوب زنان تأسیس کند؛ پلیس ویژه امر به معروف؛ پلیس ارشاد؛ بسیجی و لباس شخصی به خیابانهایِ شهرها گسیل شود؛ سازماندهی و راه اندازی شود تا بدین ترتیب با ایجاد ترس و وحشت از ورود زنان آزاده کشور به عرصه های مبارزه جلوگیری شود.
آیت الله احمد علم الهدی امام جمعه مشهد و رئیس ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر با بیان اینکه برخی ایراد می گیرند و میگویند؛ چرا دختران و زنان بد حجاب را خاکریز دشمن و سرباز پیاده نظام آمریکا میدانید گفت: دشمن میخواهد با بد حجابی سفره دین را از زیر پای جوانان ما جمع کند و هنگامی که دین از مردم گرفته شد از انقلاب و اسلام جدا میشوند؛ در آنصورت اسلام را براندازی میکنند. یعنی مبارزه با بدحجایی و گسیل مزدوران به خیابانها برای سرکوب زنان در واقع بخاطر ترس از براندازی حکومت آخوندها می باشد.
یعنی وجه دیگر سرکوب و تبعیض علیه زنان در نظام جمهوری اسلامی؛ سیاسی است و به حفظ قدرت مربوط میشود. در این وجه؛ سرکوب دائمی و سیستماتیک زنان قبل از اینکه ریشه در دیدگاههای ارتجاعی و قرون وسطائی آخوندها و سردمداران نظام داشته باشد؛ ریشه در دکترین امنیتی ــ دکترین زهر چشم گرفتن ــ دارد که نا امن کردن جامعه و زهر چشم گرفتن از جامعه معترض به رژیم و بخصوص جلوگیری از حضور زنان در عرصه های سیاسی؛ اجتماعی هدف آن می باشد. یعنی این سرکوب و زن ستیزی آخوندها ارتباطی تنگاتنگ با اقتدار و تثبیت قدرت و یا تزلزل آن دارد و رژیم خوب میداند که هرگونه عقب نشینی از قوانین سرکوب گرایانه علیه زنان همانا و تزلزل و بی ثباتی یایه های حکومتش همان.
در واقع این رژیم سرکوبگر و ضد مردمی هر زمانی و بهر دلیلی قصد سرکوب و نسق گرفتن از جامعه را داشته باشد؛ زنان به بهانه واهی بد حجابی و یا اتهام های اخلاقی؛ قربانیان اول و اصلی این پروژه سرکوبگرانه هستند و رژیم با سرکوب و خشونت عریان علیه زنان؛ رعب و وحشت را به جامعه تزریق و عمومی می کند.
استبداد دینی حاکم بر کشور از همان آغاز روی کار آمدن اش؛ با حذف زنان از تمامی عرصه های سیاسی؛ اجتماعی؛ هنری و. …… به نابرابری جنسی از جمله در زمینه تحصیل ( محرومیت از ۷۷ رشته دانشگاهی )؛ ازدواج؛ کار؛ طلاق؛ حقوق خانواده و. ….. صورتی قانونی بخشید و در خیابانها به بهانه های واهی بد حجابی به سرکوب و تحقیر مستمر آنان پرداخت.
امّا علیرغم سرکوب وحشیانه و بی وقفه زنان توسط این رژیم در طول این سی و چند سال؛ شیر زنان کشورمان از همان آغاز حاکمیت سیاه این رژیم در مقابل تهاجمات سرکوبگرانه رژیم و اراذل و اوباش حکومتی ایستاد و مقاومت نمود.
مبارزه زنان علیه بی عدالتی و تبعیض؛ علیه سرکوب و تحقیر در این سالیان سیاه پیوسته ادامه داشته و نه تنها خاموش نشده بلکه در جهت تحکیم و تثبیت بیشتر هر روز قوی تر و گسترده تر شده است. بطوریکه امروزه ضمن مشارکت گسترده زنان در جنبش دمکراسی خواهی عمومی مردم ایران شاهد جنبش مستقل زنان برای برابری و رفع تبعیض نیز می باشیم.
در آخر رهایی و برابری زنان در کشور در گرو خارج شدن دین و شریعت از عرصه عمومی و جلوگیری از دخالت دین در حکومت؛ ترک آداب و رسوم سنتی و فرهنگ ارتجاعی مرد سالارانه است؛ امری که با مبارزه مشترک زنان و مردان آزادیخواه محقق میشود. یعنی زنان آزاده کشور تنها با مبارزه مشترک با مردان و شرکت در مبارزه ملی و عمومی همه مردم ایران برای سرنگونی این رژیم است که می توانند به حق و شأن برابر با مردان دست پیدا کنند.
و سر انجام اینکه اولین گام برای رسیدن مردم ایران به آزادی اجتماعی و سیاسی در کشور؛ برابری زن و مرد ایرانی است. شیشه عمر این رژیم واپسگرا و قرون وسطائی با برابری حقوقی زنان و مردان کشور در هم خواهد شکست و همه مردم ــ زنان و مردان ایران زمین ــ شاهد ایرانی آزاد؛ آباد و برابری برای همه؛ خواهند بود.
۸ مارس روز جهانی زن بر همه مادران و زنان و دخترکان ایران با امید و آرزوی آزادی و رهائی برای همه مردم ایران مبارک و گرامی باد.
محمود خادمی ــ ۰۴.۰۳.۲۰۱۳
پاورقی:
* تمکین: به اطاعت کامل ” زوجه ” از ” زوج ” تعبیر می شود .