محمد ثلاث میگفت که به زور و زیر شکنجه اقرار کرده است
دادسرای عمومی و انقلاب تهران خبر داده حکم قصاص محمد ثلاث، یکی از دراویش گنابادی نعمتاللهی که به اتهام قتل سه نفر به اعدام محکوم شده بود، صبح روز دوشنبه اجرا شد.
آقای ثلاث، ۵۰ ساله متهم بود که روز ۳۰ بهمن و همزمان با درگیری دراویش گنابادی معترض و مأموران پلیس در محدوده خیابان پاسداران تهران، با اتوبوس به سمت گروهی از مأموران رانده و سه نفر از آنها را کشته است.
او در اواخر اسفند و کمتر از یک ماه بعد به وقوع حادثه با آنکه اتهاماتش را نپذیرفته بود به اعدام محکوم شد که این حکم را ماه گذشته دیوان عالی ایران تایید کرد.
روز گذشته از وکیل آقای ثلاث نقل شده بود که موکلش در زندان رجاییشهر “در شرایط قرنطینه قبل از اعدام” قرار گرفته و احتمالا سحرگاه دوشنبه اعدام خواهد شد.
روز یکشنبه از خانواده محمد ثلاث هم خواسته شد که “برای آخرین” ملاقات با او به زندان رجاییشهر بروند.
نرگس ثلاث، دختر محمد ثلاث، به بی بی سی فارسی گفته بود که او ساعت سه بعد از ظهر یکشنبه با پدرش ملاقات کرده است.
به گفته زینب طاهری، وکیل آقای ثلاث شواهد تازهای به دست آمده بود که نشان میداد که آقای ثلاث راننده اتوبوسی که با ماموران نیروی انتظامی برخورد کرده، نبوده است.
انا الله و انا الیه راجعون
ملت شریف ایران؛ ضمن تشکر بابت ابراز نگرانی ها وحمایت های شما و تمام سازمانهای بین المللی حقوق بشر، علیرغم اینکه از دیشب تاکنون زندان از ارائه هرگونه خبری خودداری مینمایند ولی منابع ما در زندان اعلام کردند متاسفانه سحرگاه گذشته حکم #محمد_ثلاث اجرا شد— رسانه خبری جعبه سیاه| BLACK BOX (@jabeh_siah) June 18, 2018
خانم طاهری از آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، خواست که او را عفو و حکم اعدام او را لغو کند.
در روزهای اخیر موجی از درخواستها برای توقف حکم اعدام محمد ثلاث از سوی فعالان سیاسی ایران، سازمانهای حقوق بشر، گروهی از نمایندگان پارلمان اروپا و کاربران شبکههای اجتماعی به راه افتاده بود که خواهان اعاده دادرسی بودند.
پروندهای با ابهامات بسیار
محمد ثلاث در اولین جلسه دادگاه که به صورت علنی برگزار شد، اتهام قتل عمد را رد کرد و گفت که این کار را از روی عصبانیت انجام داده است.
او در سومین جلسه دادگاه گفت قبل از این واقعه در اثر ضرب و جرح مأموران دست و سرش شکسته و وقتی سوار بر اتوبوس آنها را دیده ترسیده است که آنها سوار اتوبوس شوند و دوباره او را “مورد ضرب و شتم قرار دهند” و قصد کشتن کسی را نداشته است.
او عمدی بودن این حادثه را رد کرده و در دفاعیات خود با اشاره به ضعف بیناییاش گفته بود فاصله “دو متری را هم تشخیص نمیدهم.”
اما بعد از صدور حکم، آقای ثلاث اظهارات خود را در دادگاه معتبر ندانست و حادثه آن شب را چنین روایت کرد:
ساعت ۱۴:۳۰ با حمله ماموران انتظامی و در حالیکه از ناحیه جمجمه از هفده نقطه دچار شکستگی شده بودم بازداشت شدم و ساعتی که این حادثه اتفاق افتاده است بیهوش و در بازداشت بودم.
حدود نیمه شب دربیمارستان چشم باز کردم و فردی که بعدها فهمیدم بازپرس است به من که حالت طبیعی نداشتم گفت “تو سه نفر را کشتهای و با اتوبوس زیر گرفتی”، من جواب دادم که چیزی به یاد نمیآورم اما اگر شما میگویید کشتهام حتما کشته شدهاند.
در حالت بیاختیاری و نداشتن هوشیاری کافی برگه سفید بدون سربرگ رانخوانده انگشت زدم. آن زمان به من نگفتند که میتوانم وکیل داشته باشم یا سکوت کنم.
به علت ضرب و شتم و تهدید ماموران آگاهی مجبور شدم در دادگاه بگویم مرا اعدام کنید چون از ماموران میترسیدم.
تا سرحد مرگ مرا میزدند و تهدید به بازداشت اقای دکتر نورعلی تابنده کردند تا مجبور شوم بگویم من بودم.
چون در جلسه دوم دادگاه خلاف خواسته آنها گفته بودم که “چیزی یادم نمیآید”، بعد از دادگاه زیر ضربات کتک انگشت دستم را شکستند.
زینب طاهری درباره اینکه آقای ثلاث نمیتوانسته راننده اتوبوسی باشد که به سوی ماموران رانده است و مشکلات حقوقی دادگاههایی که به صدور حکم اعدام برای آقای ثلاث منجر شده در دادخواست خود نوشته:
اتوبوسی که حمله با آن انجام شده یک اتوبوس مرسدس بنز ایران خودرو بوده است در حالیکه اتوبوسی که محمد ثلاث با آن رانندگی میکرده یک اتوبوس اسکانیا مونتاژ ایران یا همان شهاب بوده است و شماره پلاک اتوبوسی که در کیفرخواست آمده است با پلاک اتوبوس آقای ثلاث فرق داشته است.
از فرمان، دنده، سویچ و سایر قطعاتی که میتوانسته هویت راننده را اثبات کند نمونه اثر انگشت برداشته نشده است.
در فیلمهای منتشره از صحنه حادثه “اتوبوس دیوانه” هدف تیراندازی پلیس قرار گرفته و اگر آقای ثلاث راننده این اتوبوس بوده یا باید کشته میشده یا در اثر اصابت گلوله مجروح شده باشد، در حالیکه هیچگونه جراحت ناشی از گلوله بر سر و بدن آقای ثلاث قابل مشاهده نیست.
در بخشی از کیفرخواست دارا بودن گواهینامه رانندگی پایه یک به عنوان “ادله بزه انتسابی” ذکر شده است که در تناقض آشکار با “اصل برائت است.”
موضوع معرفی و حضور وکیل تسخیری و تعیینی رعایت نشده است و هیچ ملاقاتی بین وکیل تسخیری و متهم وجود نداشته است.
بازسازی صحنه جرم بدون حضور متهم و وکیل او در محل آگاهی تهران انجام شده و نه در محل وقوع جرم.
از: بی بی سی