به گزارش سایت فعالان در تبعید پروین غفارخانی نویسنده و شاعر، عضو جامعه هنری ایران از اعضای فرهنگسرای ارسباران و معاون دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قلهک است که به دلیل عدم تمکین به پیشنهاد جنسی قاضی پرونده اش(خاکپور)؛ ابتدا به اوین منتقل و سرانجام به عنوان تنها راه اعتراض، اقدام به خودسوزی می کند.
بنا بر گزارش های رسیده به “کمپین صلح فعالان در تبعید” خانم پروین غفارخانی که در اردیبهشت سال ۹۰ به خاطر پیگیری شکایتش از یک مزاحم تلفنی به دادگاه خانواده در خیابان خارک مراجعه میکند؛ با پیشنهاد جنسی قاضی پرونده اش مواجه میشود.
بر اساس این گزارش پاسخ قاطع و تند خانم پروین غفارخانی موجب تشکیل پرونده سیاسی و اتهام توهین به رهبری برای این شاعر جوان شده و نامبرده بازداشت و پس از مدتی به زندان اوین منتقل میشود.
وی که به بیماری ام اس دچار بوده، به دلیل عدم رسیدگی و مراقبت پزشکی در زندان اوین فلج میشود.
این شاعر جوان سرانجام موفق میشود در حالیکه از ویلچر استفاده می کرد با وثیقه ۵۰ میلیونی و پس از یک هفته از زندان خارج شود.
بر اساس اظهارات یکی از نزدیکان خانم پروین غفارخانی به ”کمپین صلح فعالان در تبعید”، وی پس از درمان و برای پیگیری پرونده خود مجددا به دادگاه خانواده خیابان خارک و قاضی خاکپور مراجعه می کند و طبق تصمیم و تدارک قبلی تهدید به خودسوزی میکند.
بر اساس اظهارات شاهدان، آقای خاکپور، قاضی پرونده که این تهدیدات را جدی نگرفته بود؛ در پاسخ اقدام به پرخاشگری و توهین می کند که این واکنش قاضی موجب اجرایی شدن تصمیم قبلی خانم پروین غفارزاده، که برای رهایی از چنگال این قاضی و زندان و تهدید راه نجاتی نمی یافت؛ شده و در همان محل اقدام به خودسوزی می کند.
بر اساس گزارش نزدیکان خانم غفارخانی؛ حتی پس از خودسوزی و خانه نشین شدن ایشان؛ قاضی اقدام به آزاد سازی وثیقه وی نکرده و تا به امروز درخواستهای مکرر خانواده خانم غفارخانی برای آزادسازی منزل شان در جنوب تهران بی جواب مانده است.
نزدیکان این خانواده در گفتگو با این کمپین اعلام کردند : ” خانواده خانم غفارخانی تحت فشار و کنترل شدید امنیتی قادر به مصاحبه، اطلاع رسانی، پیگیری وضعیت پرونده و حتی آزادسازی وثیقه خود نیستند.
گفتنی است تهدید و فشار خانواده های قربانیان جنایات جمهوری اسلامی به خصوص در قبال قربانیان گمنام سابقه طولانی دارد که از جمله آن آزار و فشار خانواده سعید زینالی زندانی مفقود شده در زندانهای ایران و سکوت اجباری این خانواده برای سالها تا پیش از حوادث خرداد ۸۸ و یا آزار و تهدید خانواده ستار بهشتی، وبلاگ نویس به قتل رسیده در زندان های ایران نام برد.